صحبت سر کار همسرم بود وقتی فهمیدکه همسرم شبا ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب میان خونه جا خورد انگار برق ۳ فاز بهش وصل کردن _تو دیگه زیادی هیچی نمیگی!! یعنی چی مرد ساعت ۱۱ یا ۱۲ بیاد خونه؟خییییلی بی زبونی!! اگه همسر من بوووود.... یادم اومد اون روزی رو که همسرم میخواست این مسئولیت رو قبول کنه اومد پیش من وظیفه ای که حس میکرد برا سربازی امام زمان (عج) رو دوششه و باید انجام بده رو برام توضیح داد و گفت خانم من اگه وارد این کار بشم وقت خیییلی زیادی باید براش بذارم حتی شاید مجبور بشم یه جاهایی از خونه و خانواده هم بزنم اگه تو بگی برو میرم اگرم بگی نرو قیدشو میزنم... خودم قبول کردم نه از روی اجبار با همه وجودم قبول کردم من زبون دارم خیییییلی هم زبون دارم فقط بگید باید به چی اعتراض کنم؟؟ به چیزی که خودم با همه وجود قبولش کردم و هنوزم قبول دارم؟؟ به کی باید اعتراض کنم؟؟ به صاحب کار همسرم؟؟ اگه اون دنیا بشه آقا بیان بهم بگن بی انصاف ، خودت که برا ظهور ما کاری نکردی! همسرت هم که برای ما چهارتا سرباز تربیت میکرد تو جلوش رو گرفتی؟ چی میشد به خاطر ما یک کم سختی میکشیدی و صبر میکردی؟؟ من چه جوابی بدم؟؟؟ باشه این صبر و سکوت بی زبونیه ولی اگر همین همسرهای بی زبون نبودن الان حاج قاسم ها وجود نداشتن... هرچند ما راه طویلی داریم برای رسیدن به صبر و اخلاص همسرانشون... @hamsare_jahadi

بعضی از آقایون از لحاظ کمیتی، زمان زیادی رو تو خونه هستن اما از لحاظ کیفیتی نبودنشون بهتر از بودنه!! یا همش سرشون تو گوشیه یا پای تلویزیون هستن یا همش غر میزنن یا به جای اینکه کمک حال همسرشون باشن، بیشتر کارهاش رو زیاد میکنن مردی مرده که اگه کمیت بودنش کمه کیفیتش زیاد باشه وقتی که هست، آرامش خونه چندبرابر باشه با بچه ها بازی کنه به خانواده روحیه بده کمک حال همسر باشه... این کیفیت باعث میشه که نبودن مردمون برامون کمتر جلوه پیدا کنه... @hamsare_jahadi

_برو تو اگه نری دیگه مامانت نیستما اگه نری دیگه دوستت ندارما اگه نری تو باشگاه دیگه باهات حرف نمیزنما برو تو اگه نری دیگه نمیذارم بری مدرسه اگه نری دیگه برات خوراکی نمیخرم بروتو... امشب توی باشگاه ژیمیناستیک یه مادری پسر ۶_۷ سالش رو آورده بود برا ثبت نام جلسه اول بود ولی پسر وارد سالن ورزش نمیشد حالا دوست نداشت یا میترسید نمیدونم چسبیده بود به مادرش 👆👆👆👆👆اینها صحبت های اون مادر بود با بچه خودش من دهنم باز مونده بود برای این حجم از فشاری که بچه داره تحمل میکنه برای یه باشگاه نرفتن... دلم طاقت نمیاورد چندبار اومدم به مادره بگم خانوووووووم یه باشگاه ارزش این همه تخریب و فشار روحی رو نداره ولی به خاطر اصل تربیتی که تو ذهنم دارم که "به مادر و پدر هیچ وقت نباید جلو بچه انتقاد کرد حتی اگه اشتباه ترین کارهارو میکنن" ساکت شدم سعی کردم با تعریف کردن از پسربچه فضارو عوض کنم ولی مامانه همچنان داشت به حرفاش ادامه میداد!!!!!! مغزم داغ کرده بود... اصلا یه مادر چطوری میتونه به بچش بگه من دیگه مامانت نیستم چطور میتونه به بچش بگه دیگه دوستت ندارم؟؟؟ یه لحظه به خودم اومدم... اون مادر نمیفهمه که با بچش چکار میکنه من چی؟؟ من میفهمم دارم با خودم چکار میکنم؟؟ من میفهمم با بچم چجوری رفتار میکنم؟؟ من میفهمم...؟؟؟ اون مادر رفت بچش هم باشگاه نرفت نمیدونم این فشار قراره با روح اون بچه چکار کنه حتی نمیدونم تو خونه اونا الان چه خبره!!! ولی حس میکنم بیشتر از خونه اونا باید تو خونه دل خودم سرک بکشم... کاش خدا قبل از اینکه دیر بشه فیلم زندگیمونو بهمون نشون میداد تا بفهمیم کجای کار رو داریم اشتباه میریم... کدوم رفتارهامون غلطه؟ کجای تربیتمون ضدتربیته؟ @hamsare_jahadi

کتابم رو که دید چشماش چهارتا شد😳 گفت تو چجوری دلت میاد با کهکشان نیستی اینجوری رفتار کنی؟؟ 🤦‍♀ چرا اینقدر داغونه؟؟؟ راستش بعید میدونم مادری باشه که کتابخون باشه و کتابش از دست بچه هاش سالم مونده باشه😁 به کهکشان نیستی به چشم یه رمان نگاه نکنین فکر کنید سیدعلی آقا قاضی صداتون کرده و با فصل فصل این کتاب داره راه رسیدن به خدا رو بهتون یاد میده... من که عجیب شیفته این بزرگوار شدم... @hamsare_jahadi

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸رجب ماه ورودی🔸 زیارت امام رضا علیه السلام که مشرف می شوید، اول می‌رسید به بست. ارزش بست زیاد است، چون ورودی حرم است. رجب ماه ورودی است. رجب بست است، شعبان صحن است، رمضان حرم است و شب قدر، ضریح است. @hamsare_jahadi

یه ایده عالی برای بچه هایی که زیاد تلویزیون میبینن تلویزیون زیاد میدید علاقه ای نداشت بیشتر از روی بیکاری میدید حوصلش که سر میرفت تلویزیون دم دستی تر از هرچیزی بود با پدرش مطرح کردم پدرش یه ایده خییییلی جالبی دادن "در قبال هر کار دستی یا کار خلاقانه (نقاشی، سازه های لگویی و..) ده دقیقه تلویزیون میتونه ببینه میتونه این دقیقه رو همون روز ببینه میتونه پس انداز کنه برای فردا" یه صندوق پس انداز درست کردم با پسرم با کلی هیجان این ایده رو مطرح کردم چسب و لوازم کاردستی هم باباش زحمت کشید و براش خریدم خودم شدم دستگاه باتری تلویزیون گفتم هروقت صندوق توش زمان باشه من شارژ میشم هروقت زمان تموم بشه منم شارژم تموم میشه و تلویزیون خاموش میشه خیلی استقبال کرد درست کردن کاردستی اواخرش حوصله سر بر شده بود براش کاردستی که تموم شد وقت ده دقیقه تلویزیون بود (بین خودمون بمونه گاهی ده دقیقه ۱۵ دقیقه هم میشد تا برنامه تلویزیونیش تموم بشه و وسط برنامه خاموش نشم) بعد که باتریم تموم شد رفت سمت لوگوهاش دایناسور و تانک درست کرد (به حالت آدم آهنگی گفتم) دستگاه ۲۰ دقیقه شارژ شد ذوق کرد و رفت پای تلویزیون پنج دقیقه پویا دید به میان برنامه هاش که میرسید خاموش میکرد تا شارژ دستگاه تموم نشه و به من میگفت که برنامه که شروع شد تلویزیون رو روشن کنم این وسط منم هی یادآور میشدم که پس انداز هم میشه کردا... بعداز کم شدن ۱۰ دقیقه از شارژ دستگاه گفت میخوام ده دقیقه دیگه رو پس انداز کنم این وسط اگه سازه چرت و پرتی میساخت به حالت آدم آهنی میگفتم "یک ساعت از شارژ دستگاه کم شد" و کلی به وسیله چرت و پرتی که ساخته بود میخندیدیم خلاصه خوابید با ۱۰ دقیقه پس انداز کمتر از هر روز دیگه تلویزیون دید و تلویزیون دیدنش هم با بازی و خلاقیت بود داشتم فکر میکردم این ایده هم خلاقیتش رو تقویت میکنه هم مدیریت زمان رو بهش یاد میده هم پس انداز کردن رو یاد میگیره تازه زمان دیدن تلویزیون رو هم راحت به دست نیاورده که راحت هر برنامه ای ببینه حس کردم پسرم رو غیر مستقیم با کار آشنا کردیم برای پول به دست آوردن باید تلاش کنه برای پول به دست اومده با تلاش باید برنامه ریزی کنه... امروز که خوب پیش رفت ببینیم روزهای دیگه چی میشه... @hamsare_jahadi

پ ن: اجرای این ایده باید کاملا با بازی باشه و هیچ اجبار و زوری اتفاق نیوفته خیییلی هم ایراد نگیرید برای بچه ای که سواد نداره ساعت بخونه ۱٠ دقیقه اضافه تر تلویزیون دیدن ضرر نمیزنه هیچ وقت وسط برنامه خاموش نشید @hamsare_jahadi

از خواب بیدار شدم دیدم برخلاف همیشه صدای تلویزیون نمیاد رفتم سمت حال دیدم حسین گوشی به دست ، داره تو فایلی که به اسم خودش تو گالری گوشیم ساختم و پر از کاردستیه دنبال یه کاردستی خوب میگرده میدونستم که نباید توقع داشته باشم که تنها درست کنه باهم از تو بازیافتی ها وسایل مورد نیازش رو پیدا کردیم و شروع کردیم حاصلش شد این👆 کارداستی و دستگاه ۳۰ دقیقه شارژ شد امروز چالش زیاد داشتیم کاردستی به این سختی فقط ۳۰ دقیقه؟؟؟ چرا باید تلویزیون رو خاموش کنم؟؟ من دیگه این قرار رو نمیخوام؟؟ اصلا حرف هیچ کس رو گوش نمیکنم! حل کردن این چالش ها بدون ناراحتی و عصبانیت خییییلی سخت بود مخصوصا اینکه به خاطر این ممنوعیت دائم غرغر میکرد ولی همچنان پای حرفم ایستادم میدونستم که نباید یک دفعه تلویزیون رو از زندگیش قطع کنم برای همین تا شب دو سه بار تلویزیون رو روشن کردم مولودی دیدیم فیلم‌ دیدیم ولی پویا شارژ نداشت... @hamsare_jahadi

حدود یه ماه پیش بسم الله رو گفتم شب ها که بچه ها میخوابیدن تا موقع اومدن همسرم بهترین موقع بود برا قلم دست گرفتن... محو نقاشی کشیدن میشدم... حس معنویتی که بهم میداد خییییلی خوب بود یک ماه با کشیدن نقش صورت این شهید بزرگوار زندگی کردم...

و بالاخره... تموم شد...

سلام بزرگوار متاسفانه خیر موسسه میثم تمار فقط پسرهارو پذیرش میکنن