فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅✅✅✅✅✅
⛔ ویروس خطرناک
#حسن_روحانی دیر یازود خواهد رفت اما یادمان نرود مشکل مملکت یک شخص نیست بلکه #تفکر_غربگرایی است.
اگر این تفکر باقی بماند فردا یک غربگرای دیگر با یک اسم دیگر و با ترفندی دیگر به #حکومت می رسد و همان آش و همان کاسه
حضرت #امام_خمینی(ره) در ۱۳۶۰/۱۰/۷ :
ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت...
دیگر وقت آن فرارسیده است که یک بار برای همیشه جهت خلاصی مملکت از مشکلات و کمبودها و فسادها ، با تمام قوا در ریشه کن کردن بیماری غربگرایی بکوشیم و مملکت را از شر این #ویروس خطرناک نجات دهیم ...
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
همسایه بهشتی،مسجد
https://eitaa.com/joinchat/2682126382C74c45ebd5d
@masjedyqomiran
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#وداع با #حکومت 🌺🌸🌸
هنگامی که معاویه پسر یزید، از خلافت کناره گیری کرد، بر منبر رفته و این چنین سخنرانی نمود:
- من علاقه ندارم بر شما ریاست کنم و مطمئن هم نیستم. زیراکه میبینم شما علاقه ای به خلافت من ندارید. ولی شما گرفتار حکمرانی خاندان ما شده اید و ما نیز گرفتار شما مردمیم!
جدم معاویه برای به دست آوردن خلافت با علی بن ابی طالب (علیه السلام) که به خاطر سابقه و مقامش به خلافت شایسته بود!! - جنگید و میدانید که مرتکب چه اعمال زشتی شد و شما هم میدانید چه
کردید و عاقبت نیز گرفتار نتیجه ی عمل خود شده و به گور رفت، بعد از معاویه، پدرم یزید عهده دار خلافت شد و خوب بود که ایشان چنین کاری را نمی کرد، چون شایستگی خلافت را نداشت.
وی کاری که نمی بایست بکند، انجام داد و فکر میکرد که کار خوبی را انجام میدهد و بالاخره طولی نکشید که از بین رفت و آتش فساد او خاموش شد. و اینک رفتار زشتش غم مرگ او را از
یادمان برده است.
آن گاه گفت:
. اکنون من نفر سوم این خانواده هستم، افراد بی علاقه به خلافت من، بیشتر از افرادی است که به خلافت من علاقه مند هستند. من هرگز بار گناه شما را به دوش نمیکشم! بیایید خلافت را از من بگیرید و به هر کس که مایلید بسپارید؟
مروان بلند شد و گفت:
- شما به روش عمر رفتار کن!
پاسخ داد:
- به خدا سوگند! اگر خلافت گنجینه ای بود، ما سهم خود را برداشتیم، اگر هم گرفتاری بود، برای نسل ابوسفیان، همین اندازه بس است، و از منبر پایین آمد.
مادرش به او گفت:
- ای کاش چون لکه ی..... میشدی!
در جواب مادر گفت:
- من نیز همین آرزو را داشتم تا دیگر نمی فهمیدم خداوند آتشی دارد که هر معصیت کار و هرکسی را که حق دیگری را بگیرد، با آن عذاب میکند. [۱]
----------
[۱]📚: بحار، ج ۴۶، ص ۱۱۸
•┈┈•••🌿🌺🌿•••┈┈•
@hamsayebeheshti