eitaa logo
همشناسی فرهنگی I اسلامی تنها
406 دنبال‌کننده
960 عکس
296 ویدیو
22 فایل
اى مردم، ما شما را از مردی و زنى بيافريديم. و شما را گروه های پراکنده(شعوب) و پیوسته (قبيله‌ها) كرديم تا همشناسی و هم نیکی کنید هر آينه گرامى‌ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست. خدا دانا و کاردان است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از «مطالعات جهان عرب»
« طه عبدالرحمن و طوفان الاقصی» طوفان الاقصی در جهان عرب نه تنها کنشگری توده مردم را تشدید کرد بلکه آن را در کانون اندیشه ورزی نخبگان نیز قرار داد. دکتر طه عبدالرحمن فیلسوف مشهور مغربی که شاید بتوان او را مهمترین چهره کنونی فلسفه در جهان عرب قلمداد کرد نیز درباره این پدیده تحلیلی ارائه کرده که برخی محورهای آن چنین است: 🔹طوفان الاقصی احیاء و ولادت جدید تمدنی ما است که مسئولیت آن را مجاهدان فلسطینی عهده دار شدند. 🔸بقاء امت متوقف بر مقاومت است و خلاقیت و برنامه ریزی این عملیات یادآور جنگ احزاب بود. ▪️مقاومت نه یک امر سیاسی بلکه یک امر وجودی است و وجود هم ملتزم مقاومت که اکسیر حیات می‌باشد. 🔹بعد از شکست ۱۹۶۷همواره این سوال با من همراه بود که چرا ما با این انباشت تاریخی و عقلی شکست خوردیم؟ این پرسش من با عملیات طوفان الاقصی پاسخ یافت که با مقاومت ظرفیت های عقلانیت اسلامی شکوفا می‌شود. 🔻منظاری ایرانی؛ منظری عربی @Arabworld2023
زیتون نماد مقاومت( ایستادگی) است نه مفاوضت(سازش) @hamshenasi
هدایت شده از جامعه شناسی مردم
🔻رقص اندر خونِ خود مردان کنند؛ سنوار احیای یک افسانه ✍ بهراد رشوند ▫️حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود،ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد. دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز. مرد می دانست آخرین ثانیه‌های زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد. اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود . دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و‌ یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه ‌ نداشته هایشان در یک جنگ‌ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد. آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظان زندگی اش در حال ثبت و‌ ضبط است. دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح! او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید . یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان. هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد. سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید. یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد. با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت. او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توان‌تان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ ارمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه . یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید. شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد؛ چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و ۶۰ سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که ۱۰ قرن پیش گفت ؛ رقص و جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خونِ خود مردان کنند چون رهند از دستِ خود دستی زنند چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
انجمن علمی فرهنگ و ارتباطات با همکاری اداره پژوهش دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار می‌کند؛ 💠 سلسله نشست‌های «دانشگاه در میدان مقاومت» هم‌اندیشی اساتید و دانشجویان ارائه دهندگان: 🎙حجت‌الاسلام دکتر علی‌اصغر اسلامی‌تنها عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🎙دکتر سیدمحمدعلی غمامی عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🗓 زمان: شنبه ۲۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۳ 📌 مکان: دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، ساختمان علامه طباطبائی(ره)، سالن نشست‌ها جهت شرکت به صورت حضوری، لطفا به شناسه زیر پیام دهید: @ammar_jokar 🌐 لینک مجازی: http://dte.bz/res1 🔻انجمن علمی 🔻میز فرهنگ مقاومت انجمن علمی
💠 از مقاوم تا مرابط؛ نگاهی گذرا به دو کتاب طه عبدالرحمن درباره مقاومت ✍️ دکتر یاسر قزوینی حائری – عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران 🔸 طه عبدالرحمن استاد منطق و فلسفه زبان و اخلاق مراکشی، فیلسوفی تأثیرگذار و دغدغه مند است که در برخی آثار خود به بحث مقاومت و جهاد و مسائل روز جهان اسلام پرداخته است. او که از رویکردی روحی و صوفیانه منتقد فلسفه غرب است تنها راه حل پیش روی جهان را اخلاق می‌داند. در این یادداشت قصد داریم تا نگاهی گذرا به دو کتاب او در این زمینه بپردازیم. 🔸 بی‌شک رسیدن و فهم نگاه طه عبدالرحمن مستلزم مطالعه تمام کتاب‌ها و نوشته‌های اوست، مسئله‌ای که نگارنده این سطور مدعی آن نمی‌باشد. اما در هر صورت می‌توان دریافت که طه عبدالرحمن متفکر دغدغه‌مندی است که درد امت دارد. او که امروز و پس از عملیات طوفان الاقصی آروز می‌کند ای کاش جوان بود و می‌توانست سلاح به‌دست گیرد و در کنار مبارزان فلسطینی قرار گیرد. او همچنان به دنبال «فئه قلیله» و «فتیه آمنوا بربهم» است. او به دنبال راه حلی برای برون رفت از بحران‌های امت می‌باشد، بی‌گمان این راهی که او برگزیده راهی دشوار و پر چالش است، اشتباه و خطا در این راه غیر عادی نیست، نکات مثبت کار او باید دیده شوند و حتی به کار گرفته‌شوند و نکات خطای کار او باید نقد شوند. 🔖 5600 کلمه ⏰ زمان مطالعه: 20 دقیقه برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید. ⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان @shouba
💠 از مقاوم تا مرابط؛ نگاهی گذرا به دو کتاب طه عبدالرحمن درباره مقاومت ✍️ دکتر یاسر قزوینی حائری – عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران ✂️ برش هایی از متن 🔸 طه عبدالرحمن پس از جنگ ۳۳ روزه حزب الله و رژیم صهیونیستی در زمانی که حزب الله و سید حسن نصر الله در اوج محبوبیت خود در جهان اسلام و جهان عرب قرار داشتند، کتابی تحت عنوان «الحداثه والمقاومه» (تجدد و مقاومت) به نگارش درآورد. 🔸 طه عبدالرحمن در این کتاب مقاومت را از آن رو که نوآورانه است گونه‌ای تجدد تلقی می‌کند، هرچند اگر مقاومتی در برابر خود تجدد باشد. درواقع مقاومت در این کتاب تجددی است برای زدودن زشتی‌های تجدد. نویسنده مشخصا از مقاومت اسلامی لبنان یاد می‌کند، مقاومتی که از نگاه او تحولی وجودی در امت ایجاد کرد و امت را از دوره ناتوانی به دوره توانایی برکشید. 🔸 طه عبدالرحمن اینگونه درباره مقاومت اسلامی می‌نویسد: مقاومت اسلامی قیام گروهی از مسلمانان برای دفع شری است که مردم در زمان حاضر بدان مبتلا شده‌اند. از نظر او مقاومت اسلامی به رهبری حزب الله تواناترین طرح تجدید (احیای) دینی است که تجلیات گوناگون اسلام را برپامی‌دارد و به امت این امکان را می‌دهد تا از رهگذر قیامی متکامل وارد دوره پیروزی بر قدرتهای ستم و شر شود. 🔖 5600 کلمه ⏰ زمان مطالعه: 20 دقیقه برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید. ⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان @shouba
«گزاره هایی برای روایت ماجرا تاکنون» - آتش بس بدون متنِ توافقی یعنی جنگ تمام نشده است. -اسرائیل به هیچ آتش بس با متن مکتوب هم پایبند نبوده است. - گفتمان ما با رژیم صهیونیستی تعارض وجودی دارد و تنش دائمی خواهد بود. - آمریکا به جنگ ورود نکرد؛ بلکه آن را شروع کرد(اسرائیل ادامه آمریکاست). - هیچ سازوکار حقوقی بین المللی توان محافظت از ما در بحران‌ها را ندارد. - حوزه اقتدارآفرین سخت ما موشکی بود باید به سایر حوزه‌های سخت سرایت کند. - حوزه اقتدارآفرین نرم ما سرمایه اجتماعی بود؛ باید ارج نهاده و حفظ شود. - افکار عمومی همسو در جهان اسلام را ظریفانه حفظ و مانع سوء تفاهمات پیشین شویم. - برای کشوری که به او تهاجم شده، ایستادن در همان نقطه قبل از حمله، پیروزی است. - دست یابی به منافع ملی در مذاکراتِ پسا جنگ، همان «همدلی» زمان جنگ را می‌طلبد. - به تصمیم مقامات رسمی سیاسی- امنیتی( شورای عالی امنیت ملی، وزیرخارجه و...) اعتماد حداکثری داشته باشیم. - تنهایی استراتژیک به ما آموخت؛ باید «تنهای قوی» باشیم. - کشف شبکه نفوذ داخلی ترور را تا گام نهایی با شدت ادامه دهیم. - ارتقاء رابطه دولت - ملت را تضمین کننده آینده ایران بدانیم. - دو بازیگر هسته‌ای در تحمیل خواسته‌هایشان بر بازیگری غیر هسته‌ای ناکام ماندند. 🔺منظاری ایرانی؛منظری عربی @Arabworld2023 https://eitaa.com/joinchat/917045908C8d9086eed1
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«همراهی و ناهمراهی» 🔸چرا برخی دولت های عربی ایران را در مسئله فلسطین همراهی نمی‌کنند؟ 🔺منظاری ایرانی؛منظری عربی @Arabworld2023 https://eitaa.com/joinchat/917045908C8d9086eed1
🔻تکیه گاه و گرانیگاه جامعه ایران: کارآمدی رهبری دینی در دو جنگ نظامی و روانی ✍ پرویز امینی ▫️حضور رهبر انقلاب اسلامی در جمع عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه امام خمینی(ره) در شب عاشورا امواج بزرگی از شور و شعف در میان ایرانیان و حتی فراتر از ایرانیان در بین دوستداران ایران و اسلام و انقلاب اسلامی در خارج از مرز‌ها ایجاد کرد و ماشین جنگ روانی دشمن را که برای جبران ناکامی در جنگ نظامی با شدت و گستردگی عمل می‌کرد به گل نشاند. این شور و شعف اجتماعی بازتاب نوع نگاه اجتماعی به رهبری دینی است که در جنگ ۱۲ روزه و جنگ روانی پساجنگ به عنوان یک واقعیت از آن رونمایی شد و در یک کلمه به نام «تکیه‌گاه» و «گرانیگاه» جامعه قابل جمع‌بندی است. تکیه‌گاه به معنایی که روز خطر میدان‌دار و مقتدر است و به همین جهت قابل تکیه است و گرانیگاه به این معنا که همه بخش‌های مختلف اجتماعی و نظامی و سیاسی یک جامعه را در پیوند یکدیگر هم‌افزا و قابل کاربست مؤثر می‌کند، آنچنان که در این جنگ ۱۲ روزه دیده شد. در جنگ ۱۲روزه خصوصاً ۲۴ ساعت اول، رهبری دینی در دل یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال سهمگین‌ترین بحران‌ها به آزمون گذاشته شد. نیرومندترین قدرت‌های مادی که بشر تا به امروز به خود دیده است با یک تهاجم غافلگیرکننده نظامی، شوکی به جامعه و سیستم سیاسی وارد کرد و انتظار داشت با از کار انداختن بنیاد نظامی و در پی آن ناتوانی سیستم سیاسی در بازیابی خود و در امتداد آن انفعال اجتماعی، تسلیم جمهوری اسلامی را جشن بگیرد اما پایان‌بندی این بحران‌افکنی و تهدیدسازی به کلی تغییر کرد و برخلاف انتظار آن‌ها در کمتر از ۲۴ ساعت به این تهدید پاسخ مؤثر و تهاجمی داده شد. رهبری دینی محور این موازنه‌سازی و تهدیدزدایی از موجودیت ایران است. سؤال این است که رهبری دینی واجد چه خصلتی است که آن را با دیگر مقامات عالی رتبه یا فرماندهان کل قوا در جهان متفاوت می‌کند؟ این تفاوت به شکل خلاصه و به عبارت کوتاه این است که رهبری دینی برای تصمیم و برای اقدام و برای مواجهه با مسائل خصوصاً در شرایط بحران، تنها متکی به امکانات و ابزار‌های مادی نیست که وقتی در شرایط تهدید مثل جنگ ۱۲ روزه اخیر، دچار ضعف یا استفاده‌ناپذیری شد یا در جنگ روانی پرحجم، از هم بپاشد و احساس بی‌قدرتی و ناتوانی کند. رهبری دینی پیش و بیش از ابزار‌های مادی، متکی به یک قدرت ایمانی و باطنی و درونی است که ریشه در عمیق‌ترین لایه‌های شخصیت و فکر انسان یعنی جهان‌نگری‌اش دارد که شهید ابراهیم عقیل از فرماندهان حزب‌الله از آن به عنوان «توحید عملی» نام می‌برد. این قدرت درونی و ایمانی به خودساختگی و خوداتکایی صاحبانش منجر می‌شود و یک اقتدار درونی توأم با اعتماد به نفس و طمأنینه ایجاد می‌کند که در شرایط ضعف امکانات یا نابرابری مادی، از اقتدار تهی نمی‌شود و حتی بالاتر، می‌تواند این اقتدار را به صحنه اجتماعی و ساختار سیاسی و نظامی مثل این جنگ ۱۲ روزه پمپاژ کند و سرنوشت این تهدید پیچیده را تغییر دهد. تجربه میرزای شیرازی در موفقیت جنبش تحریم تنباکو به‌رغم فقدان ابزار‌های مادی متعارف، تجربه امام خمینی(ره) در ساقط کردن پهلوی و تأسیس و تثبیت جمهوری اسلامی بدون امکانات مادی و تجربه سیدحسن نصرالله از تبدیل کردن یک گروه کوچک به یک جریان مؤثر شیعی در لبنان و یک محور قدرت در جریان مقاومت ضداسرائیلی و تجربه مرجعیت شیعه در عراق یعنی آیت‌الله سیستانی در غلبه بر داعش و حفظ یکپارچگی عراق، برخی دیگر از شواهد کارآمدی و توانایی این قدرت درونی و ایمانی در رهبری دینی است که مزیت ایران در این وضعیت نابرابر قدرت مادی، در برابر دشمنانش است. تجربه جمهوری اسلامی در دوره امام و رهبر انقلاب نشان می‌دهد این قدرت درونی خود را بی‌نیاز از قدرت مادی نمی‌داند، بلکه خود پایه‌گذار قدرت مادی و ابزاری و توسعه اقتدار مادی مانند قدرت موشکی نیز است که در همین جنگ تغییر‌دهنده موازنه نظامی شد. اما این مهم است که خود را محدود به آن نمی‌کند. 📖 جامعه شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻*ای ایران بخوان، با ایران بمان* ✍ محمدرضا وحیدزاده ▫️شنبه، چهارده تیر ۱۴۰۴، یک نقطۀ عطف و یک روز تاریخی برای ایران بود؛ روزی که در حسینیۀ امام خمینی(ره) رهبر انقلاب از مرثیه‌خوان مراسم شب عاشورای خود خواست تا سرود «ای ایران» را بخواند و همراه آن شروع به گریستن کرد؛ آن هم پس از گذار ملت ایران از چه روزهایی و زیستن چه تجربه‌های عجیبی. این لحظۀ شگفت، از زمان شکل‌گیری دولت صفوی و درآمیختن دو ابرمفهوم «مذهب» و «ملیت» با یکدیگر و بنیان‌گرفتن ایران جدید تا امروز، به لحاظ بلوغ و شکفتگی این پیوند، به‌‌واقع بی‌‌بدیل است. از این رو دربارۀ آن و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی‌اش می‌توان و بلکه باید بسیار سخن گفت؛ اما من در این مجال کوتاه می‌خواهم به یک جنبۀ هنری خاص آن نگاهی بیندازم: به مسئلۀ اثرپذیری در آثار هنری. کاری که حاج‌محمود کریمی در روز اول محرم به اجرا درآورد و شب عاشورا در حسینۀ امام‌خمینی به درخواست رهبر انقلاب مجدداً بازخوانی کرد، بازسرایی یکی از آهنگ‌های قدیمی و آشنای میهنی با صدای مرحوم محمد نوری و شعر تورج نگهبان بود؛ یعنی استفاده از نغمۀ همین آهنگ و تغییر و اصلاح بخش‌هایی از شعر آن و حفظ بخش‌های دیگر؛ چیزی که می‌‌توان تحت عنوان تأثیرپذیری آثار هنری از یکدیگر دربارۀ آن گفتگو کرد و ذیل مباحث کلاسیکی چون نسخ و انتحال یا نظریه‌های جدیدتری چون بینامتنیت به نقد آن پرداخت. به‌راستی کاری که حاج‌محمود کریمی انجام داده چه نام دارد؟ تضمین، اقتفا، استقبال، اقتباس یا چیز دیگر؟ اگر انتحال را طبق تعریف منتهی الارب، بستن شعر دیگری بر خود بدانیم و تضمین را طبق تعریف رادویانی آوردن بیتی از شاعر دیگر در میان شعر به عنوان مهمان، نوحۀ «ای ایران» هیچ‌کدام از آن‌ها نیست؛ چراکه نه امکان بستن در میان است و نه در اینجا بیتی وام گرفته شده. بلکه در کل اثر دخل و تصرف شده است؛ چیزی که شاید نزدیک‌ترین برداشت به آن را بتوان در مفهوم «از آن خودسازی» (appropriation) بازجست؛ به معنی بازتولید یا تقلید آثار هنرمندان یا سایر مواردِ از پیش موجود که می‌تواند شامل اقتباس از فرهنگ، هنرهای تجسمی، وام گرفتن از فرم‌ها یا سبک‌های هنری، بازتولید و همانندسازی، یا به مالکیت در آوردن ایده‌های هنری، سمبل‌ها، آثار باستانی، تصاویر، اصوات، اشیاء، تاریخ هنر، فرهنگ‌عامه و مصنوعات بشری باشد. شیوه‌ها و کارکردهای «از آن خودسازی» را نیز می‌توان در سه دستۀ مختلف گنجاند: 1. فراخوان گذشته در وضعیت معاصر 2. ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی 3. معنی‌گردانی آثار درون‌فرهنگی پیشین. اما به باور نگارنده، کاری که حاج‌محمود کریمی در نوحۀ «ای ایران» انجام داده، به شکل دقیقش «از آن خودسازی» هم نیست. به گمان من، این کار را باید از سنخ کاری دانست که پیش از این در ادبیات ارجمند فارسی، نوابغی چون حافظ علیه‌رحمه با ابیات درخشان شاعران پیش از خود انجام داده‌اند و پس از آن موضوع بحث‌ها و گفتگوهای بسیاری در نقد ادبی واقع شده است. از آن جمله می‌توان به گفته‌های بهاءالدین خرمشاهی در مقدمة «حافظ‌نامه» اشاره کرد که با ذکر شواهدی تأثر حافظ را از شاعران گذشته نشان داده است. یا سید‌علی میر‌افضلی که در تکمیل بحث تأثیرپذیری حافظ، در مقاله‌ای با عنوان «زین قصة دراز...» در مجلة نشر دانش در سال 1369، به ابیات و شواهدی از شاعران دیگر پرداخته که از چشم خرمشاهی دور مانده است؛ چنانکه گاهی با تغییر چند واژه و گاه یک واژه و حتی واج یا طرز کاربرد کلمات در محور همنشینی کلام، بیتی را تماماً حافظانه و متعلق به خویش ساخته است؛ به‌نحوی که منتقدان ادبی با وجود حداقلی‌بودن این تصرفات، همگی اذعان به هنرمندانگی کار حافظ کرده‌اند و معتقدند با این تغییر اندک، بیت درخشان پیشین به‌‌‌‌شکلی رندانه ارتقا یافته و این تغییر جنبۀ استعلایی داشته است. به‌راستی کاری که محمود کریمی با اثر ارزشمند و ماندگار مرحوم نوری کرده‌ است، از همین سنخ است. او با هوشمندی، ضمن احضار خاطرۀ جمعی ایرانیان و فراخواندن حس میهن‌دوستی و وطن‌پرستیِ درآمیخته با این اثر هنری، در این لحظۀ تاریخی خطیر، مفهوم وطن را بیش از پیش با معانی و ارزش‌های دینی گره زده و مفهومی والاتر و گرامی‌تر از میهن را به مخاطبان رشدیافته و بالغ خود در سال‌های طی شدۀ تاریخ انقلاب، پیشکش کرده است. این اثر، نه اقتباسی ساده از کار نخست یا تضمینی صرفاً هنری از آن و نه حتی از آن خودسازی یک اثر آشنا، بلکه احیا و استعلای آن به درست‌ترین شکل ممکن و در حساس‌ترین لحظات تاریخ این ملت و زنده‌داشتن کار گرامی پیشین و اهدای یک اثر هنری والا و جدید به ایران و ایرانیان است.| اشارات 📖 *جامعه شناسی مردم * ✅ @Popular_Sociology
🔻"مقاومت در دل تراژدی؛ روایتی از افول وجدان و رسوایی مدرنیته غربی در غزه" ✍ سهیلا صادقی استادتمام جامعه‌شناسی دانشگاه تهران ▫️غزه امروز، بیش از یک جغرافیای متنازع، آینه‌ای تمام‌نما از زوال وجدان جمعی در عصر مدرن است؛ جایی که خشونت ساختاری، بی‌عدالتی نهادینه‌شده و سکوت سنگین جهان، تصویری تلخ از تمدنی می‌سازد که روزگاری مدعی اخلاق، انسانیت و آزادی بود. در این منطقه‌ی کوچک اما پرآشوب، همه‌چیز فریاد می‌زند: از ناله‌ی کودکان در زیر آوار گرفته تا ضجه‌های مادران، از گریه‌ی مردان گرفته تا فریادهای خاموش در چشمان مردم بی‌پناه. در نگاه جامعه‌شناختی، غزه نماد شکست جامعه‌ی مدرن در تحقق وعده‌های خودش است؛ وعده‌هایی چون حقوق بشر، عدالت، آزادی و عقلانیت. جهان غرب که با شعارهای فریبنده وارد تاریخ شد، حال درگیر چرخه‌ای معیوب از مشروعیت‌بخشی به خشونت و چشم‌پوشی از جنایت شده است. این وضعیت، نه حاصل ناتوانی بلکه نتیجه‌ی هم‌سویی ساختاری قدرت‌های بزرگ با نظم هژمونیک موجود است؛ نظمی که بقاء خود را در سرکوب، حذف و نابودی دیگران می‌بیند. خشونت امروز، نه یک رویداد مقطعی، بلکه ساختاری است. قدرت در غزه، به شکل عریان و مطلق، چهره‌ی خود را نمایان کرده است؛ از تحریم‌های غیرانسانی گرفته تا محاصره‌ی اقتصادی، از بستن مرزها تا کشتار روزمره و نابودی زیست‌بوم اجتماعی مردم. این نظم جهانی، که باید حافظ حقوق انسان‌ها باشد، خود به عامل و همدست اصلی نقض آن‌ها تبدیل شده است. از سوی دیگر، سکوت کشورهای عربی نیز به‌مثابه یکی از فاجعه‌بارترین جلوه‌های انفعال تاریخی، به مسئله‌ی غزه ابعاد تازه‌ای داده است. این سکوت، نه صرفاً بی‌عملی سیاسی بلکه نوعی خیانت اخلاقی است؛ همان سکوتی که در واقعه عاشورا عدالت را در برابر چشمان امت به قربانگاه برد. سکوت جهان عرب، همان‌قدر که همراهی با جنایت است، بیانگر سقوط عمیق وجدان تاریخی در منطقه‌ای است که خود را مهد اسلام و کرامت انسانی می‌داند. غرب نیز با همه ادعاهای لیبرالیسم و دموکراسی، گرفتار بحران عمیق معناست. آنچه امام خامنه‌ای آن را «طبل میان‌تهی» می‌نامند، دقیق‌ترین توصیف از فرهنگی است که در آن شعارها توخالی و ارزش‌ها تبدیل به ابزار سلطه شده‌اند. دموکراسی‌ای که از زبان سران غرب شنیده می‌شود، در میدان غزه تبدیل به توجیهی برای نسل‌کشی است. این چرخه‌ی خشونت، محدود به خاورمیانه نخواهد ماند. آن‌گونه که تاریخ نشان داده، ظلمِ نهادینه‌شده همیشه به سوی ظالم بازمی‌گردد. خشم و بیداری مردم، بوی باروت را از غزه به خیابان‌های لندن، پاریس و نیویورک خواهد کشاند. نظم شکننده‌ی جهانی، که اکنون بر تلی از خون و بی‌عدالتی ایستاده، تاب چنین خیزش‌هایی را نخواهد داشت. در میان این تاریکیِ هولناک، صدای رهبر [انقلاب اسلامی] ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، چون نقطه‌ای از امید می‌درخشد؛ نه از آن‌رو که تنهاست، بلکه از آن رو که حقیقتی تاریخی را نمایندگی می‌کند: ، نه فقط یک واکنش سیاسی، بلکه بازسازی معنوی و اخلاقی وجدان انسان معاصر است. این صدای عدالت‌خواهی، با ریشه‌داشتن در سنت مقاومت و ظلم‌ستیزی، نقش مهمی در جهت‌دهی به گفتمان‌های جدید جهانی ایفا کرده است؛ گفتمانی که بشریت را به انتخاب جایگاه خود در طرف راست تاریخ فرا می‌خواند. غزه، امروز تنها عرصه‌ی یک بحران نیست؛ بلکه بستری است برای بازتعریف معناهایی چون مقاومت، کرامت، همبستگی و عدالت. از دل این ویرانه‌ها، نه‌فقط فریاد، که اندیشه و اراده‌ای نو زاده می‌شود. روایتی که پایانش، نه ناامیدی، بلکه تولد جهانی عادلانه‌تر است؛ جهانی که در آن، سکوت دیگر مقدس نخواهد بود و مقاومت، معنای تازه‌ای از انسان بودن خواهد آفرید. 📖 جامعه شناسی مردم ✅ @Popular_Sociology @hamshenasi