💌 #سنگر_خاطره | #سیره_شهدا
🔻 یکی از بچه های روستا در جبهه مسؤول تدارکات بود. باید سهمیه ی غذایمان را از او می گرفتیم. علی به شوخی گفت: «موقع غذا به خاطر هم ولایتی بودن دو تا کمپوت اضافی بده.»
غلام رضا با ناراحتی گفت: «آن وقت تمام اجر و زحماتمون با یک اشتباه از بین می رود ما هم دیگر مورد موهبت خدا قرار نمی گیریم.»
🔅 از جبهه آمد. لباس هایش را که پاره شده بود، با دست می دوخت. گفتم: «این همه می جنگی نباید یک لباس درست و حسابی بهت بدهند؟»
خیلی جدی گرفت: «این لباس بیت الماله.»
بعد از دوختن لباس گفت: «پدرجان ما برای دفاع از کشورمان می جنگیم و به تکلیف عمل می کنیم. لباس نو هم که بپوشیم توی جبهه خاکی و پاره می شود. هدف ما یک چیز دیگر است.
🌷پايگاه شهيد حمزه سعادتمند🌷
🌷هیت محبین الحسین (ع)🌷
✳️ 🌷@hamzesaadatmand🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #سیره_شهدا | #زندگی_شهدایی
🔻 بعد از شهادت ، موتورم را بفروشید ، مبادا درس خواندنم ضربهای به بیت المال زده باشد!...
🎙روایتی از زبان #رهبر_انقلاب
🌷پايگاه شهيد حمزه سعادتمند🌷
🌷هیت محبین الحسین (ع)🌷
🌷مسجد سید الشهدا 🌷
🌷@hamzesaadatmand🌷
📝 #عکس_نوشته | #سیره_شهدا
🔻 کار هر شبش بود! با اینکه از صبح
تا شب کار و درس داشت ....
#شهید_دکترمصطفی_چمران 🌷
🌷پايگاه شهيد حمزه سعادتمند🌷
🌷هیت محبین الحسین (ع)🌷
🌷مسجد سید الشهدا 🌷
🌷@hamzesaadatmand🌷