ح َن ْ نا ن 🌴
من امروز حالی رو تجربه کردم، که الآن که واستون مینویسم پلکام گرم شده و اشک پشت پلکم جا خوش کرده و م
از این حال غریب میپرسید ؟!
به شما خواهم گفت...
احوال آن چند ثانیهای که بر دل مسکین ما گذشت، آنقدر غریب بود که هنوز هم هضم نشده.
حال کسی را تصور کنید که تا اعماق وجودش غرق محبتی گشته، و کنار گوشش اسم هزار و یک آشنا را میبرند اما او نمیشنود...نمیشنود...! نه که نخواهد بشنود، نه! واقعا نمیشنود..
آنقدر که خو گرفته به آن محبت، که نه میبیند و نه میشنود! و به نهیبی به دنیای حال باز میگردد.
#بازار
13:17