eitaa logo
🇵🇸 فِرِشْتِه‌گـ‍ـآنِ هٰانیــلْ 🇵🇸
204 دنبال‌کننده
622 عکس
402 ویدیو
21 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم🦋🌱 . . . . . @sana_rz72
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
◀️ روزی نامه‌ای به امضای عدّه‌ای از بزرگان شیعه به دست امام صادق علیه السلام رسید که چند نفر از امضاکنندگان خود حامل نامه بودند. این نامه بیانگر شکایت از روشِ معاشرتی و رفاقت آمیز مفضّل بن عمر (یکی از شخصیّتهای شیعه و شاید نماینده و وکیل امام صادق علیه السلام در کوفه) با یک عدّه کبوترباز و افراد به ظاهر بی بندوبار بود. درین نامه از حضرت خواسته شده بود مفضّل را از رفت و آمد با کبوتربازان و گرم گرفتن با آنها منع فرماید. امام صادق علیه السلام پس از خواندنِ آن نامه، نامه ای دربسته برای مفضّل، به وسیله همان چندنفر فرستاد و فرمود این نامه را جز به دست مفضّل به کسی ندهند. موقعی نامه حضرت به دست مفضّل رسید که امضاکنندگانِ نامه، همه در خانه او حاضر بودند، او نامه را در حضور آنان باز کرده و خواند و سپس به دستِ آنها داد و گفت: می‌دانید که این نامه از امام صادق علیه السلام است، آن را بخوانید و بگویید چه باید کرد؟ آنها نامه را گرفته خواندند و متوجّه شدند امام درین نامه تنها دستورِ چند قلم معامله به مفضّل داده که انجامش مستلزم رقمی درشت پول نقد می‌باشد و باید مفضّل تهیه کند. آنها با خواندنِ نامه، همه سر به زیر انداخته و گفتند: این کارها نیازمند به رقمِ بزرگی پول نقد است که باید پیرامون آن فکر کنیم و در صورت امکان فراهم و جمع آوری نموده به تو تسلیم نمائیم. مفضل آنها را برای صرف غذا دعوت به ماندن کرد و نگذاشت از خانه بیرون روند و در همان موقع از پیِ کبوتربازان فرستاد و چون همه حاضر شدند، در حضورِ آن عدّه از بزرگان کوفه نامه امام را برای آنها خواند. کبوتربازان بدون هیچ گونه تعلُّل و عذرتراشی از جای برخاسته، رفتند و هنوز مفضّل و میهمانانش از خوردنِ غذا دست نکشیده بودند که برگشتند و هریک مبلغی درخورِ توانائی خود از یک هزار و دوهزار درهم و رقمهائی از دینار آوردند و همه را یک جا جمع کرده تسلیم مفضّل نموده و رفتند. در این موقع مفضّل روی سخن به امضاکنندگان نامه شکوائیه کرد و گفت: شما از من می‌خواهید که امثال این جوانان... را به خود راه ندهم و بدون توجه به این که امکان سر به راست کردنِ آنها در کار است و ممکن است در یک چنین مواردی باری از دین بردوش نهند، آنان را از دور و برِ خود بِرانم. شما چنین پندارید که خداوند محتاج به نماز و روزه شماها می‌باشد، که مغرور بدان شده اید! امّا در مقام گذشتِ مالی و کمک به دین خدا هریک عذرتراشی و تعلُّل می‌کنید و انجامِ امرِ امام را به دفع الوقت می‌گذرانید! امضاکنندگانِ نامه که انتظار یک چنین گذشتِ مالی و بلندهمّتی را از کبوتربازان نداشته و رفاقت مفضّل با آنان را برمبنای بی بندوباریِ اخلاقی و امثال آن تلقّی کرده بودند، این عمل را پاسخِ دندان شکن و قانع کننده ای برای نامه خود و برخورد منفی و سکوت امام صادق علیه السلام نسبت به آن دانستند و حتّی از شکایتِ خود از مفضّل به امام نادم گردیده، برخاستند رفتند. منهج المقال، ص۳۴۳