Tahhode Sorkh (26).mp3
13.31M
🎙پادکست صوتی (نامه های مسلم)
📌برگرفته از زندگینامه داستانی شهدای روحانی
#تعهد_سرخ
#حقیق
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
🔖 #رمان 📚
💓 #تا_پروانگی 🦋
1️⃣1️⃣#قسمت_یازدهم 💌
حتی دور سر بستن روسری مارکدار ترکی که سوغات ارشیا از آخرین سفرش بود هم بهترش نکرده بود. تا کمی آرام میگرفت، دوباره با یادآوری حرفهای ناامید کنندهی وکیل بغضش میترکید و دستمال کاغذیها بود که زیر دستش پر پر میشد. دلش میخواست به ترانه حالی کند انقدر کنار گوشش با قاشق آن شربت بیدمشک لعنتی را هم نزند و پر حرفی نکند. اصلا اشتباه کرده بود که خبرش کرد. باید تنها میماند کمی!
ترانه دست سردش را گرفت و گفت:
_ریحان جونم بلند شو عزیزم. یکم گلگاوزبون برات دم کردم. بخور برات خوبه. انقدر این چند روز غم و غصه خوردی که آب شدی. گوشت به تنت نمونده. کاش یکم دستت نمک داشت حداقل!این ارشیا کجا میفهمه ارزش دلسوزیهای تو رو؟ اصلا تو چرا کاسه داغتر از آش شدی؟ هان؟ یعنی میگی شوهرت با اون همه دبدبه و کبکبه حالا وا داده و نمیتونه گلیمش رو از آب بیرون بکشه؟
داشت ترکهای سقف اتاق را میشمرد، زیر نور کم آباژور. البته چشمهایش هنوز ضعیف بود اما عمق ترک وسیعتر از آن بود که ریزبینی بخواهد! دهان باز کرد و گفت:
_چطور این همه ترک رو ندیده بودم؟ باید شبا توی سالن بخوابم. خطرناک شده اینجا.
ترانه خندید و کنارش روی تخت نشست:
_فعلا که بجای سقف اتاق، بدبختی هوار شده روی سرت خواهر من.
دستش را روی پیشانی گذاشت و با بغض گفت:
_لازم نیست یادآوری کنی که بدبختی سرک کشیده به زندگیم!
_ببخشید. بخدا منظور بدی نداشتم. ببین، قرار نیست هر زنی با شنیدن مشکلات شوهرش اینطور زانوی غم بغل بگیره و فقط اشک و آه راه بندازه.
_چه توقعی داری؟ که بخندم؟ یا راه بیفتم دنبال شریک کلاهبردار و فراریای بگردم که نمیدونم چطور تمام دار و ندار و سرمایهی ارشیا رو بالا کشیده و معلوم نیست کدوم گوری هست اصلا؟ شاید هم باید برم و چکهایی که قراره یکی یکی برگشت بخوره رو جمع کنم تا شوهرمو دست بسته و با پای گچ گرفته توی زندان و دادگاه نبینم؟
_چرا جوش آوردی و داد میزنی ریحان جان؟ سر دردت بدتر میشه. اصلا حق با تو. من ساکت میشم ببخشید خوب شد؟
ترانه این را گفت و زد روی دهنش. ریحانه خجالت کشید از این که صدایش را برای خواهرش بالا برده. طوری با او برخورد میکرد که انگار مقصر ماجراست. دوباره چشمهی اشکش جوشید و گفت:
_بخدا هنوز از شوک تصادف بیرون نیومده بودم که امشب این همه خبر جدید و وحشتناک شنیدم. من ظرفیتم انقدر بالا نیست. دق میکنم.
_چرا دق بکنی عزیزم؟ تو باید شاکر باشی که حداقل حالا ارشیا رو داری و بلای بدتری توی سانحه سرش نیومده. مسائل مالی لاینحل نیست. اما ریحانه، یعنی واقعا این همه مدت ارشیا در مورد مشکلات و قضیهی کلاهبرداری افخم چیزی نگفته بود بهت؟
_نه اصلا عادت نداره که بحث کار رو بیاره خونه. خودم فکر میکردم که بدخلقیهای بدتر شدهی چند وقت اخیرش بیدلیل نباشه.
_نوید حتی اگر سرچهار راه به گداها پول بده هم به من میگه. برام عجیب و غیرقابل هضمه که یک مرد تنها این همه مشکل رو به دوش بکشه و عجیبتر اینکه تو هم هیچ چیزی نفهمیدی!
_از بس احمقم ترانه. من هیچوقت زن خوبی برای ارشیا نبودم. اگر بودم انقدر آدم حسابم میکرد که ورشکست شدنش رو بگه حداقل!
ادامه_دارد... 🔜
#تیموری ✍️
#داستان_سریالی 📨
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌱.اندکی درنگ
🖤❤" غم و شادی "
بعضی گویند شادی از غم عظیمتر است،
بعضی گویند چنین نیست
بلکه غم بر شادی چیرگی دارد.
اما من با تو میگویم که غم و شادی
از هم جدایی ناپذیرند.
آنها با هم نزد تو میآیند و هنگامی که
یکی از آن دو در کنارت نشسته است،
بیاد آر که آن دیگری نیز در بستر تو
به خواب رفته است.
و همانا که تو چون دو کفۀ ترازو
میان شادی و غم آویختهای
و تنها هنگامی که به کلی تهی باشی
دو کفه در حال توازن کنار هم خواهند بود.
اما وقتی که خزانه دار هستی تو را برمیدارد
تا زر و نقرۀ خویش را بسنجد،
در آن هنگام بناچار دو کفۀ غم و شادی تو
بالا و پایین میرود.
✍جبرانخلیلجبران
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌁 عکس نوشت
💎 زندگی به سبک شهدا
🥀شبهای جمعه خدمت آقااباعبدالله(ع)
▪️شش روز از جنگ گذشته بود که شهید شد.
خوابش را دیدم .
بغلش کردم و گفتم: «تا نگی اون دنیا چه خبره رهات نمیکنم!»
گفت: «فقط یک مطلب میگم اونم اینکه ما شهدا شبهای جمعه میریم خدمت آقا اباعبدالله (عليهالسلام) ... .
🎙راوی: حاج علیاکبر مختاران، همرزم شهید
#عکس_نوشت
#سبک_زندگی
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center
#یادداشت_سیاسی
💢 حضور کیسنجر 100 ساله در چین؛ سفر یا مأموریت؟
✍️#محمدصادق_خرسند
🌐 هنری کیسنجر هفته گذشته سفری به چین داشت که مورد استقبال گرم مقامات این کشور قرار گرفت. او از معدود مقامات آمریکایی است که بیش از 100 سفر به چین داشته است. در این سفر، رئیس جمهور چین در ویلای تاریخی شماره پنج مهمانخانه ایالتی دیائویوتای پکن از کیسنجر استقبال کرد؛ جایی که این دیپلمات کهنهکار آمریکایی ۵۲ سال پیش در آن با ژو انلای، نخستوزیر وقت چین دیدار نموده بود.
مذاکرات آمریکا و چین در اوایل دهه هفتاد میلادی به دلیل دغدغههای مشترکی به صورت کاملاً پنهانی در جریان بود. بعد از چند ماه از مذاکرات اولیه، نخستوزیر وقت چین طی پیامی از ایالاتمتحده درخواست کرد تا نمایندهای به پکن بفرستد. این نماینده کسی نبود جز هنری کیسنجر، مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون که در سفری مخفیانه با لباس مبدل با هواپیمای رئیس جمهور پاکستان در تاریخ 9 جولای1971 وارد پکن شد.
چینی ها همواره از کیسنجر با احترام و به عنوان دوست قدیمیِ چین و معمار بازسازی روابط این کشور با آمریکا یاد می کنند. وانگیی، دیپلمات ارشد چینی در دیدار با کیسنجر با طعنه به سیاست های اخیر آمریکا علیه چین گفت: سیاست آمریکا در قبال چین به یک خردمندیِ دیپلماتیک به شیوه کیسنجر و شجاعت سیاسیِ نیکسون نیاز دارد.
گفته می شود هدف چین تا سال 2030، رشد اقتصادی و پرهیز از منازعات نظامی است و در همین راستا مانع تند شدن شیب منازعات با آمریکا شده است. نباید فراموش کرد، تند شدنِ لحن مقامات سیاسی و نظامی چین و آمریکا بر سر تایوان، چگونه رشد اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داد و این دو کشور را تا درگیری نظامی پیش برد. از این رو به نظر می رسد نوعی مصالحه پشت پرده در مورد تایوان صورت گرفت تا مانع از بروز اقدامات خارج از کنترل و به دنبال آن شعله ور شدن آتش جنگ در شرق آسیا باشد.
به طور قطع، هژمونی در حال حرکت به سمت شرق است و تلاش غرب برای جلوگیری از این اتفاق راه به جایی نخواهد برد. شواهد گویای این واقعیت است که به زودی به موازات کاهش تأثیر آمریکا در جهان، چین نقش مؤثرتری در سیاست بینالملل خواهد داشت. نشانه هایی که طلیعه آن با وساطت این کشور در برقراری روابط دوستانه بین دو رقیب منطقه ای یعنی ایران و عربستان آشکار شده است.
#غرب
#شرق
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
34.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞مستند
اشک خون آسمان
(درباره صحت تاریخی باریدن خون از آسمان در زمان حادثه کربلا)
🪧نسخه با کیفیت پایین
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
⭕️در یک گروهی اضافه شده بودم پیامها اینطور بود:
رَبّی قُدّوس سُبّوح وارد شد
یا هادی المُضلّین از گروه رفت
یا ریحانة النّبی توسط اُمّی خدیجة الکُبری به گروه دعوت شد
هَلْ الیکَ یا ابْنَ اَحمَد سَبیل فَتلقی با لینک دعوت وارد گروه شد
و حَمَل الزّاد اَقبح کلّ شَی إذا کانَ الوُفود علی الکریم فلان مطلب را سنجاق کرد
💠 تازه گاهی یا ذَالجَلال و إلاکرام از تو سوال میکرد و حَسبی ربیّ جَلَّ الله و اِنَّ النّاقدَ بَصیر و یا قاسم بن الحسن و ای لشکر صاحب زمان ... سوالش رو تایید میکردند.
▫️آدم کاملا حس میکرد با اسماء و صفات الهی و فقرات جوشن کبیر و دعای ندبه و کمیل و مناجات خمسه عشر معاشرت میکنه! تقریبا تمامی اسامی رو واقعی گفتم.😩
◻️ اونجا فقط یه بزرگواری بود که برام جالب بود اسمش نفسم پیشی بابا بود و مدام با 👌 بقیه رو تایید میکرد!🤣
▪️ یه بزرگواری بود اسمش ذَرنی و مَن خلقتُه وحیداً بود.
وقتی is typing یا در حال نوشتن بود حس میکردی خود خداوند میاد بزنه تو دهنت ساکت بشی!😂
▫️بزرگوار اسمش رو نمیگفت ولی مصمم بود یک روز در میان از مضرات شیمی درمانی و جراحی تومور یه مطلبی برای بنده ارسال کنه و از تجربیات موفق طب سنتی در درمان انواع تودههای بدخیم بگه! بنده هم همیشه تشکر میکردم.
▫️چند روز بعد از عمل دیدم یک نفر خصوصی پیام توبیخآمیزی طولانی فرستاده چرا عمل کردین! من حجت رو بر شما تمام کردم!
اسمش إنَّما عَلینا البَلاغُ المُبین بود! جواب دادم ما کی با هم صحبت کردیم. تصویر گفتگوهای قبلی رو فرستاد دیدم همان ذرنی و من خلقته وحیدا است.😂
▪️ به تناسب حال روحی نام کاربریشون تغییر کرده بود! از نام کاربری به عنوان بیانیه تغییر ایدئولوژی استفاده میکردند!
▪️یه زن و شوهری هم بودند برای مشاوره مراجعه کرده بودند در مرز طلاق!جلسه اول صحبت کردیم عرض کردم اگر نکتهای بود در پیامرسان بفرمایید.
▫️دو روز بعد شهید علایی کاشانی به بنده پیام دادند که استاد فلان مساله دوباره پیش آمد! به قرینه حالیه فهمیدم خانمی هستند که مشاوره گرفتند. جواب دادم.
هفته بعد شهید کاخکی طرقی پیام داد که استاد دوباره اون موضوع تکرار شد و راه حل شما جواب نداد! باز به قرائن فهمیدم شوهر اون خانم است. جواب دادم
▪️چند روز بعد دیدم شهید سیف الله ناجی پیام دادند که استاد الان چیکار کنیم؟ یه کم اوضاع بهتره ولی دلم آروم نیست! و به فاصله یکساعت بعد شهید طاحونی هم پیام دادهاند الان اوضاع خوبه ولی میخواهیم برویم فلانجا و میترسم دعوا تکرار بشه! دیگه عقل حقیر به جایی قد نداد! فقط گلزار شهدای اصفهان که میرفتم یک شهید طاحونی خوراسگانی بود براش فاتحه میخواندیم.
⭕️خلاصه کنم زن و شوهر هر هفته به یک شهیدی توسل میکردند و اسم کاربریشون رو به اسم اون شهید تغییر میدادند!
▪️چهار پنج ماه طول کشید و خدا رو شکر مشکل حل شد. بعدش هر دو رو خواستم گفتم ابوی ما از بعد عملیات خیبر هر روز نماز جعفر طیار میخونه هدیه میکنه برای امام و شهدا ولی هنوز اسم کاربریش تغییر نکرده؛ برای یه فاتحه و ارتباط روحی ساده، بنده رو به جنون کشیدین! با کل لشکر ۲۷ محمد رسول الله، لشکر ۱۴ امام حسین، لشکر ۸ نجف اشرف، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب و لشکر ۳۱ عاشورا در فضای مجازی گفتگو کردم!😂
✍ حمید آقا نوری
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سلسله مباحث قرآنی
📻#پادکست
📌قسمت سوم: خدا در متن یا حاشیه زندگی؟
🎙#استاد_مهدی_عزیزان
⛱با حقیق همراه باشید
🔻 @haqiq_center
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌عمری که در راه مبارزه با باطل صرف نشود، به هیچ نمیارزد
#شهید_آوینی
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🖤 اندکی درنگ
🔹️به اندازه رگ گردن نه، نزدیکتر از رگ گردن!
🔸 شاید زیاد این سخن خدا رو شنیدیم که
وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید
ولی کمتر به این فکر کردیم که
خدا نمیگه اندازه رگ گردن بهتون نزدیکیم،
فرموده از رگ گردن هم بهتون نزدیکتریم!
اگر تو زندگیمون موقع هر کاری فقط
به همین نزدیکی خدا به خودمون
درست فکر میکردیم
نه درگیر گناه میشدیم و نه ناامید!
#لبیک_یا_حسین
#یااباعبدالله
#درنگ
⛱با حقیق هـمـراه باشـیـد
🏴@haqiq_center
🌁 عکس نوشت
💎 زندگی به سبک شهدا
🥀 راز سالم ماندن جنازه پس از ۱۶ سال
▪️شهید محمدرضا شفیعی
🔖بعد از 16 سال جنازهاش را آوردند. خودم توی گلزار شهدای قم دفنش کردم. عملیات کربلای چهار با بدن مجروح اسیر شد. برده بودنش بیمارستان بغداد. همونجا شهید شده بود، با لب تشنه.
➖بعد از این همه سال هنوز سالم بود. سر، صورت و محاسن از همه جا تازهتر.
▫️یاد شبهای جبهۀ گردان تخریب افتادم؛ بلند میشد لامپ سنگر رو شل میکرد همه جا که تاریک میشد شروع میکرد به خوندن :«حسینم وا حسینا.»
▪️میشد بانی روضۀ امام حسین (عليهالسلام).
آخر مجلس هم که همه اشکاشون رو با چفیه پاک میکردند محمدرضا اشکاشو میمالید به صورتش. دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از 16 سال همین بود؛ اثر اشک امام حسین (عليهالسلام).
🎙راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابیطالب (عليهالسلام)
#عکس_نوشت
#سبک_زندگی
⛱با حقیق همراه باشید
🏴@haqiq_center