eitaa logo
هر روز با شهداء🌷
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی عنایت ام ابیها( سلام الله علیها) 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ از بچه ها فاصله گرفتم اسم حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را از ته دل صدا زدم و متوسل شدم به وجود شریفش، زمزمه کردم خانم خودتون کمک کنید، منوراهنمایی کنید تا بتونم این بچه ها رو حرکت بدم وضع ما رو خودتون بهتر می دونین چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها یقین داشتم حضرت تنهام نمی گذارند، اصلاً منتظر عنایت بودم؛ تو آن تاریکی شب و تو آن بیچارگی محض، یکدفعه فکری توی ذهنم افتاد رو کردم به بچه ها محکم و قاطع گفتم:« دیگه به شما احتیاجی ندارم هیچ کدومتون رو نمی خوام فقط یک آر پی چی زن از تو شما بلند شه با من بیاد،دیگه هیچی نمی خوام» زل زدم به شان لحظه شماری می کردم یکی بلند شود شد. یکی از بچه های آر پی چی زن بود. بلند گفت: «من می آم.» نگاهش مصمم بود و جدی به چند لحظه نکشید یکی دیگر مصمم تر از او بلند شد. «منم می آم.» و پشت بندش یکی دیگر تا به خودم آمدم همه ی گردان بلند شده بودند سریع راه افتادم، بقیه هم پشت سرم. پیروزی مان تو آن عملیات، چشم همه را خیره کرد. اگر با همان وضع قبل می خواستیم برویم، کارمان این جور گل نمی کرد. عنایت ام ابیها (سلام الله علیها) باز هم به دادمان رسیده بود. حجت الاسلام محمد رضارضایی توجبهه ها توفیق نداشتم کنار او باشم من از قم اعزام می شدم او از مشهد مقدس فقط دو سه بار قسمت شد که تو خط مقدم و پشت خط ببینمش 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
خار و گل میخک از شهید یحیی السنوار 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 ملی آنها را برانگیزد و نظرات و افکار و آمادگی آنها را بخواند و پرسید نظر شما در مورد اقدام ملی چیست؟ و سطح کنونی آن در کشور؟ یکی از جوانان پاسخ داد مشکل این است که مردم ما هنوز از مهمترین عناصر اقدام و مقاومت ملی و در نتیجه سطح آمادگی برخوردار نیستند ایثار همچنان پایین است. عبدالفتاح با تعجب گفت چگونه چنین میگویید و این ادعا را بر چه مبنایی قرار می دهید؟ جوان پاسخ داد: مسئله ای به بزرگی و اهمیت مسئله اسلامی، مسئله مسجد الاقصى قبله اول و سوم حرمین شریفین ایثار و فداکاری بسیار میخواهد و سطح آن اقدامات ملی هنوز بسیار ساده تر از آنچه لازم است میباشد آمادگی مردم هنوز یک میلیون برابر کمتر از آنچه لازم است می باشد. عبد الفتاح مجدداً سوال کرد و گفت: آیا از اقدامات چریکی در تمام مناطق اشغالی نوار غزه در شمال و مرکز کرانه باختری در بیت المقدس، الخليل و روستاها نشنیده اید؟ مرد جوان حرف او را قطع کرد ،بله ،شنیدم اما همه اینها بسیار ساده تر و بسیار کمتر از آنچه لازم است می باشد ای مرد، نمی بینی که چگونه یهودیان به شهر الخلیل می آیند و در شهر الخلیل پرسه می زنند بدون اینکه کسی جز به ندرت در معرض آنها قرار گیرد، و چگونه جهانگردان برای زیارت مسجد می آیند و یهودیان در مسجد ابراهیمی گردش می کنند و به تفریح می پردازند و چگونه آنها برای تجارت به الخلیل می آیند و چگونه در کارگاه های آهنگری و تجاری آن رفت و آمد می کنند و مردم ما طوری با آنها برخورد می کنند که گویی آنها اشغالگر و غاصب سرزمین و مقدسات ما نیستند. عبدالرحمن حرف او را قطع کرد شکی نیست که انگیزه ملی به تنهایی قادر به مدیریت درگیری نیست و لازم است عبدالفتاح حرف او را قطع کرد برادر این مردم ما در طول تاریخ خود از سرزمین خود دفاع کرده اند و تسلیم نمی شوند. مرد جوان حرف او را قطع کرد من داستانی را برای شما تعریف میکنم که بعد از اشغال الخلیل توسط اسرائیل برای من اتفاق افتاد من هنوز جوان بودم و دیدم یک یهودی به تنهایی در خیابان الخليل قدم میزد و این باعث عصبانیت من شد. پس سنگی را از زمین برداشتم و به سوی آن یهودی پرتاب کردم سپس در پشت درختان (سیب) در زمین خود فرار کردم و مدتی آنجا نشستم تا اینکه فکر کردم یهودی رفته است. صدای یکی از پسرهای همسایه را شنیدم که میگفت جمال جمال... بیا او رفته است. از پشت درختها بیرون آمدم و دیدم که یهودی پشت گوشه یی از خانه پنهان شده بود به سمت من آمد و اسلحه اش را به سمت سرم نشانه رفته بود و شروع به ترساندن من کرد تا دیگر این کار را انجام ندهم بعد از اینکه سنگ را به طرفش پرتاب کرده بودم یهودی در خانه همسایه ها را زده و تهدید کرده بود که اگر نیایند و مرا به او تحویل ندهند، او خانه آنها را خراب می کند و فرزندانشان را زندانی می کند بنابراین یکی از پسران آنها این نقش را بازی کرد و من را به این ترتیب به یهودی سپرد عبدالفتاح حرف اش را قطع کرد این اتفاق می افتد این اتفاق می افتد اما مردم خوب هستند مردم ما مردم خوب هستند و... من می گویم مردم ما خوب هستند حتی آن مردم هم خوب هستند آنها مردم خوبی هستند اما مردم فقیری هستند که برای منافع خود می ترسند این یعنی تمایل آنها برای فداکاری محدود است و باید یک روند طولانی طی شود.... عبد الفتاح حرفش را قطع کرد نیازی به هیچ پروسه ای ،نیست وظیفه هر کسی است که به وظیفه خود عمل کند. می گذارمتان به کار تان ادامه بدهید؟ برخاست و جامه هایش را تکان داد و :گفت جوانها خوش آمدید خوش آمدید السلام علیکم در حالی که لباس هایش را در تن اش مرتب می کرد رفت و جوانان ایستاده شدند شوخی در میان درختان زیتون ادامه پیدا کرد و آنروز را خوشگذرانیدن.... ⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._