eitaa logo
🌷هر روز با شهداء🌷
1.4هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
25 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
✨بســــــم الّله‌ ‌ الرّحمن الرّحــــــیم✨ ❤️روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز می‌کنیـم 🌺اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ‌اَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَ‌مُوسَـی‌اَلرِضَـا اَلمُرتَضـی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ 🌴اللّـــهُـم‌َّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪ‌َ_اَلْفَــــــــــرَجْ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
مـــولای مــن... 🌱شنيدم قصد برگشت از سفر داري، خدا را شكر.... شنيدم خواهي از رخ پرده برداري، خدا را شكر... 🌱هميشه در فراقت اشك ريزم ، يوسف زهرا..‌. از اينكه نوكري با چشم تر داري، خدا را شكر.... 🌱نيازي بر طبابت نيست بيمار قديمي را... همين كه از من و حالم خبر داري، خدا را شكر. ... ♥️ وقتت بخیر حضرت صاحب دلم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 مدافع حرم تاریخ تولد : 1360/10/07 محل تولد : مشهد تاریخ شهادت : 1395/08/20 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : مشهد - بوستان خورشید ⚡️دختری که به برکت وجود مزار شهید محجبه شد. ✍ هنگام تشییع پیکر شهدای غواص در هاشمیه، شهید از مسئولان مراسم پرسید ڪه آیا این شهدا در پارک خورشید دفن می‌شوند یا خیر ڪه جواب منفی دادند. آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر از حضور شهدا بهره‌ نمی‌برند و آنها را از مردم دور می‌ڪنند. به همین علت وصیت ڪرده بود خودش در پارک خورشید دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد برایش ڪافی است چندماه بعد از دفن همسر شهیدم دختر جوانی در حالی که ‌اشک می‌ریخت نزد من آمد و گفت اتفاقے به همراه دوستش سر مزار او رفته و شروع به درد دل ڪرده است ڪه شب خواب شهید را می‌بیند و بعد از آن به ڪلی تغییر می‌ڪند و محجبه می‌شود🌹 راوی: همسرشهید ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
😍همچین همسری خدا روزی تون کنه سرکار خانم طاهره سجادی و حاج مهدی غیوران از زوج‌های مبارز قبل انقلاب بودند که در این راه بارها دستگیر و در کمیته مشترک ضد خرابکاریِ ساواک شکنجه‌های سخت و دردناکی را متحمل شدند..... 📌این متن بامزه از زمان یکی از دستگیری‌ای این زوج مبارز است👇 خانم طاهره سجادی: "ساواک من و همسرم غیوران را بازداشت و شروع به بازجویی کرد. به من گفتند:"غیوران را با زنی در ماشین دیده‌اند و یقین دارند که آن زن من هستم"!از لحن حرف زدنشان فهمیدم که مطمئن نیستند آن زن من بودم.... دیدم اگر قبول کنم من با غیوران بودم؛وضعیت بدی هم برای خودم و هم برای غیوران پیش می‌آید..... رو کردم به غیوران و داد زدم:"زن؟تو با یه زن بودی؟تو با یه زن رابطه داری؟باید همینجا تکلیف منو روشن کنی و بگی جریان این زن چی بوده و اون زن که اینا با تو دیدن کیه!؟"غیوران بیچاره هم مرتب با التماس می‌گفت: "باباااا کدوم زن،زنی در کار نبوده؟" ولی من ول‌کن نبودم و دوباره هوار زدم: "پس بگو شبایی که دیر میای کجا میری،زن دوم گرفتی و من بی‌خبرم،دستت درد نکنه"!خلاصه از غیوران انکار و از من اصرار.... بازجو هم که مطمئن شده بود من با غیوران نبودم و نزدیک است دعوا درست کنم،دستور داد به زور مرا بیرون انداختند و رهایم کردند!!! ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
✍مثل ... 🔹من خودم یک بار از محمد حسین یوسف الهی پرسیدم حسین تو از یکسری قضایا باخبر می شوی چطور این کار را می کنی؟ 🔸با اصرار زیاد بالاخره راضی شد و جواب داد آن هم خیلی کوتاه و مختصر... 🔹گفت کار خاصی نمی کنم فقط وقتی می خوابم سعی می کنم مثل آدم بخوابم... 🔸گفتم آدمها مگر چه طور می خوابند؟ 🔹گفت این را دیگر خودت باید بفهمی و دیگر هیچ حرفی در این مورد نزد... 🔸ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز 🔹كان سوخته را جان شد و آواز نیامد 🔸این مدعیان در طلبش بی خبرانند 🔹کان را که خبر شد خبری باز نیامد 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحه ۱۵۲ راوی آقای علی نجیب زاده... ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷 💚
دَر می‌زنیم؛ آرام و آهسته... تا نکند دل اهالیِ خانه... شور بیفتد! آمده‌ایم عیادت، مادر! اجازه می‌دهید؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سلام لطمه دیده..... 🏴شروع ایام عزاداری شهادت 🖤حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🏴را به قلب داغدار امام جهان 🖤حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🏴تسليت عرض ميكنيم. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
و‌دوباره‌علی‌تنها‌می‌شود . . حسن‌بی‌پناه. . حسین‌بی‌مادر . . . زینب‌بی‌مادر . . .💔🙂
دیگه داریم به روزایی نزدیک می‌شیم که علی'علیه السلام' تنها همدمش شده چاه...💔😭😭 ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
خار و گل میخک از شهید یحیی السنوار 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 روی آن گذاشت تا محمود برای ضرورت اش آن را ببرد چون مأموران گمرک یهودی آن را مصادره می کردند. انتقال بول با مسافران به مصر ممنوع بود. سازماندهی سفر دانش آموزان از نوار غزه به مصر و بازگشت آنها را بین مقامات اشغالگر و مقامات مصری ترتیب میشد که مقر آن در صلیب سرخ بود محمود تا زمانی که تاریخ سفر خود را مشخص کرد متردد و سرگشته بود دانش آموزان باید به بخش اطلاعات در سرایا میرفتند آنها در آنجا مورد بررسی قرار می گرفتند و نسبت به همکاری با سازمان هشدار می دادند و سعی میکردند هرکسی را که میتوانند جذب کنند در آخرین شب قبل از رفتن محمود همه بیشتر از آن چیزی که عادت کرده بودیم با او بیدار بودیم او ما را ترک میکرد و حدود یک سال کامل از ما غایب می بود شب با خنده و گریه شادی و غم آمیختهای عجیب از احساسات و به خصوص پر از دستورات و نصائح مادرم به محمود. گذشت. صبح زود از خواب بیدار شدیم مادرم دو کیسه بزرگ دست دوم را که محمود خریده بود آماده کرده بود و همه وسایل را در آنها گذاشته بود برادرم حسن یکی را حمل کرد و پسر عمویم حسن دومی را حمل کرد و مادرم برای خداحافظی با محمود با آنها بیرون رفت و در حاشیه محله خداحافظی کردیم و با غم در جان برگشتیم و شروع کردیم برای درک بیشتر معنای جدایی از عزیزان او را به مقر صلیب سرخ بردند، در آنجا افراد زیادی بودند که برای خداحافظی با فرزندانشان آمده بودند، دانش آموزان در داخل بسها منتظر بودند و والدین از راه دور آنها را دید میزدند. آنها برای هم دست تکان دادند می سپس بس ها راه افتادند و والدین برای آنها دست تکان دادند تا بس ها رفتند. چند روز بعد از سفر محمود یکی از همسایههای ما آمد و شکایت کرد که پسر عمویم حسن یکی از دخترانش را مورد آزار و اذیت قرار می دهد که صورت مادرم از خجالت به همسایه سرخ شد و قول داد که این موضوع را تمام کند. پدر کلانم ناتوان و بیمار بود و محمود به مصر سفر کرده بود و همه اهل خانه کوچکتر از حسن بودند که رشد و غلبه بر وی سخت بود. بنابراین مادرم به فکر این افتاد که از ترفند متقاعد کردن و قناعت دادن استفاده .کند وقتی آخر روز آمد او را صدا زد و با او نشست و گفت عزیزم، عزیز عمه ،خودهمسایه ،حق همسایه پدر شهیدت سابقه پدرت سرگذشت خانواده، آبرو و آبروي ما مردم چی می گویند ؟ در آخر حسن به او قول داد که به دختر همسایه نزدیک نشود مادرم از او پرسید حسن قول شرف؟ گفت: قول عزت، عمه جان بعد از چند روز همسایه لرزان برگشت و با فریاد وارد خانه شد یا ام محمود این پسر برای پیامبر درود نمی فرستد، دختر را گوشه خیابان گرفته و دستش را روی او گذاشته مادرم برخاست عصبانی شد و سعی کرد ذهنش را آرام کند او را به خانه آورد و گفت ای ام العبد تو میدانی که بر او قدرتی نداریم من مردی ندارم که بتوانم او را تأدیب کنم و خدا می داند که دختران شما هم مثل دختران من هستند بیایید فکر کنیم که چگونه می توانیم برای این بچه محدودیت قائل شویم آنها نشستند مادرم این فکر را مطرح کرد که او را بچه ها در خواب ببندند و او را تنبیه کنند و اگر دوباره این موضوع را تکرار کرد از یکی از چریکها کمک بگیرند و همینطور شود که دست و پای او را بشکنند. مادرم طناب و چوبی را آماده کرد و وقتی حسن برگشت پس از صرف شام و خوابیدن مادرم و برادرم حسن و برادرم محمد بر او وارد شدند و پس از اطمینان از خواب مادرم آن را بست. به آرامی و با احتیاط دور پاها و دستهایش را طناب زدند. بعد پدربزرگم را از خواب بیدار کردیم و به او گفتیم که چه اتفاقی برای پسر عمویم حسن افتاده است و پدربزرگ شروع به لرزیدن کرد و گفت: الله روی ترا سیاه کندای حسن را لت و کوب اش کنید و دست و پایش را بشکنید. حسن از خواب بیدار شد و خود را بسته دید و شروع به تهدید کرد و سپس چوبی در پهلوهایش فرود آمد و فحش و ناسزا می گفت و تهدید میکرد و او را به شدت لت کردن و مادرم به او فهماند که او را نگه داشته اند به خاطر ترس از رسوایی در داخل خانه و اینکه اگر برای آزار سعاد (دختر همسایه ) بر گردد و به بار سوم انجام دهد فداییان را خبر میکند و از آنها می خواهد که دست و پایش را بشکنند سپس او را رها کردند. پسر عمویم ابراهیم که مهربان و مطیع و باهوش و کوشا در درس بود و رفت و گره برادرش را باز کرد اما حسن در حالی که او را تهدید میکرد به او ضربه زد و سپس برای تهدید مادرم به اتاق ما هجوم آورد و مادرم سعی کرد او را بترساند بر سر او فریاد زد و به او گفت بیدار شو بفکر بیا تو ترسو ،استی تو آدم غافلی هستی تو هرگز مرد نخواهی شد. حسن غرغر کرد و به سمت مادرم رفت و او را هل داد و او روی زمین افتاد و همه دختر و پسر به او حمله کردیم و او را به
خار و گل میخک از شهید یحیی السنوار 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 زمین زدیم و سیلی زدیم و با دندان چک کندیم و موهایش را کندیم و با لگد زدیم بلند شد و فحش و دشنام داد و از خانه خارج شد حسن رفت و برنگشت و ما شروع به جویا شدن درباره او کردیم و به ما گفتند که به سرزمین های اشغالی 1948 رفته و آنجا مشغول کار است در آنجا تصمیم گرفت برای تحصیل برنگردد. حال پدربزرگم رو به وخامت گذاشت و جانش را به درگاه پروردگارش تسلیم کرد پس با گریه و اشک با او وداع کردیم و خداوند رحمتش کند و در بهشت پهناورش قرار دهد پدربزرگم بدون اطلاع از سرنوشت پدرم درگذشت. او بیش از پنج سال است که فوت کرده بدون اینکه نوه اش را ببیند که برای کار از غزه گریخته و به سرزمینهای اشغالی رفته است. بدون اینکه محمود در کنارش باشد ما به وظیفه خود عمل کردیم و همسایه ها در شادیها و غم ها مانند یک خانواده با ما بودند. 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز حجم بغض مگر کوه در گلو دارم... من... هروقت حالم گرفته بود... هرجا کم آورده بودم... از هرکسی که بُریده بودم... آمدم سراغِ تو! روُ که برنگرداندی؛ هیچ... که آغوش باز کردی و گفتی: بی‌خیالِ آدم‌ها... خودم تا تَهِ‌ش هستم! این دنیا که... روی خوشی به ما نشان نداد... تنها دلیلِ این زندگی... خودت هستی و... بس! سایه‌ات به سرمان! .
بسوز ای شمِع غم امشب، بساطِ غم مهیا است بسوز امّا تو با حسرت، شبِ هجرانِ زهرا است بسوز ای شمعِ غم امشب، علی با گل وداع دارد علی را درد زهرا وُ ، عدو را درد دنیا است شهادت حضرت زهرا تسلیت باد حضرت فاطمه
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا .. حالش بد است .. مادرمان رو به قبله است ...💔
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada _._._._._🌷♡🌷_._._._._
✨بســــــم الّله‌ ‌ الرّحمن الرّحــــــیم✨ ❤️روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز می‌کنیـم 🌺اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ‌اَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَ‌مُوسَـی‌اَلرِضَـا اَلمُرتَضـی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ 🌴اللّـــهُـم‌َّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪ‌َ_اَلْفَــــــــــرَجْ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
❣بسم الله الرّحمن الرّحيم ❣ ❤️ ارواحنا له الفداء ✋🌺ألسلام علیک یا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْکَ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ ✋🌺السلام علیک ایُّها السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ ✋🌺سلام بر تو ای آن وجه اللهى كه دوستان خدا بسوى تو روى می آورند . ✋🌺سلام بر تو ای آن که وسيله حق كه بين آسمان و زمين پيوسته است. ☀️اللّهم عجّل لولیّک الفرج والعافیة والنّصر ✋🌺سلام برهمه عاشقان مولا ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷"باسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین"🌷 ســـلام بـر آنـان کـه اول از ســیم خاردار نـفـــس گــذشـتـنـد و بَـعْد از سیم خار دار دشــمـن... ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق.. به نیابت از همه شهداء اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ...☘ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
__یه سلبریتی قبل از مرگش کلی طرفدار داره؛ ولی بعد از مرگش به مرور کمرنگ میشه و از یادها میره و تاثیر خاصی رویِ افراد جامعه نداره.. یه شهید مثلِ ابراهیم هادی، قبل از مرگش معروف نیست؛ ولی وقتی شهید میشه، بعد از ده ها سال هنوز کتاباش جزو پرفروش‌ترین کتاب‌هاست و شده الگویِ جوونا... خاصیت زندگی کردن برایِ خدا اینه :) آدم باید مصداقِ«مجهولون فی‌الأرض و معروفونَ فی السَماء» باشه .. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
سالروز شهادت ⁩ پسر سلطان شراب ایتالیا و رفیق صمیمی شهید مهدی (ادواردو) آنیلی که پس از گرویدن به اسلام و تشیع در دهه شصت مانند دوستش ‌ ⁩ که او نیز پسر یک مولتی میلیاردر بود، توسط عوامل صهیونیستی چندسال بعد از ادواردو آنیلی به طرز مشکوکی شهادت رسید. ‏افسوس که از ماجرا و حتی نام این شهدای مظلوم بی خبریم! ‏📣 Edoardo&Luca Gaetan ۱۳ فروردین سالگرد شهادت "شهید کنت لوکا" دوست "شهید ادواردو آنیلی" است 🌷 شهید "لوکا" ایتالیایی که شیعه شده بود؛ مردی که از جهنم فساد به اسلام گروید. ✅ یک شب👈 "یک دختر بی بند و بار ایرانی" که مقیم لندن بود به ایتالیا می‌رود ساعت یک نیمه شب در فرودگاه "لوکا" را می‌بیند و از او نشانی یک مسافر خانه را می‌پرسد. وقتی این "اشراف زاده ایتالیایی شیعه" متوجه می‌شود او ایرانی است به خاطر ارادتی که به ایرانی ها داشت وی را به قصر خود دعوت می‌کند.و اتاق خود را در اختیار وی می‌گذارد... دختر خود را برای همخوابگی با این ایتالیایی خوش تیپ و ثروتمند آماده می‌کند. اما هر چی صبر می‌کند... "لوکا" نزد او نمی‌آید. بعد از چند ساعت دنبال لوکا می‌گردد.👈 وقتی وارد اتاق "لوکا" می‌شود از تعجب خشک اش می‌زند!☀️ "لوکا" درحال خواندن نماز صبح بود و تصویر امام خمینی(ره) روی دیوار اتاقش جلوه می‌کرد … ❓"لوکا" که بود؟ 🔴 "لوکا" از خانواده‌ای اشرافی و از دوستان "شهید مهدی ادواردو آنیلی" فرزند سوپر میلیاردر ایتالیایی و صاحب فیات و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. پدر وی "مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی به نام مونتالچینو" Montalcino می‌باشد. کارخانه‌ای که اینک به دست برادرش جلاسیو Gelasio Gaetani D’Aragona Lovatelli به همراه مراکز پورنو اداره می‌شود. ♦️ "لوکا" از زمان کودکی از دوستان "ادواردو آنیلی" بود. وی در سال ۱۹۸۸ به همراه "ادواردو آنیلی" به ایران آمد. ✅ یکی از دوستان "ادواردو" در جلسه‌ای به مدت دو ساعت با "لوکا" در هتل آزادی صحبت می‌کند و این جلسه منجر به اسلام آوردن وی و پذیرش تشیع می‌شود، سپس به اتفاق هم به منزل آیت‌الله سید علی گلپایگانی واقع در یوسف‌آباد می‌روند و آنجا مراسم تشرف "لوکا" به تشیع برگزار می‌گردد. ☀️ "لوکا" در این سفر به همراه "ادواردو" به مناطق جنگی جنوب کشور سفر می‌کند… ✅ آقای قدیری ابیانه[سفیر آن زمان ایران در ایتالیا] روایت می‌کند: "ادواردو" در آن سفر به من گفت که دوستش "لوکا" را تا مرز قبول اسلام آورده است، ولی نتوانسته او را مسلمان کند و درخواست کرد که با او صحبت کنم. در ملاقاتی در هتل آزادی تهران با او داشتم به این نتیجه رسیدم که او در کلیات اسلام مشکلی ندارد، اما عاملی باعث می‌شود که از پذیرش اسلام امتناع کند. با شناختی که از تبلیغات ایتالیا در مورد اسلام و حجاب و وضعیت زن در اسلام داشتم، متوجه شدم مشکل او فلسفه حجاب در اسلام است. لذا در این مورد با او صحبت کرده و فلسفه حجاب در اسلام.و قوانین در مورد "زن" را تشریح کردم. این مسئله برای "لوکا" که ازخانواده‌ای بود که از طریق پورنوگرافی و مشروبات الکلی به ثروت افسانه‌ای دست یافته بود، بسیار جذاب بود و بلافاصله مسلمان و شیعه شد. اما قرار شد, اسلام آوردن خود را پنهان نماید تا آسیبی به او نرسد... 🔴 اما سر انجام توسط همان باندی که "آنیلی" را به شهادت رساند به شهادت رسید. ❇️ آری اینان‌اند که به قافله حسین (ع) رسیدند قافله‌ای که از قرن ها قبل ندای یاری می‌طلبد شادی روح پاکش صلوات... 🌺این مطلب رو یکی از کاربران عزیز کانال خانم مصباحی مقدم برامون فرستادن . اجرشون با شهدا ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
عکس شهید ادواردو و دوستش کنت لوکا ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر یه جور دیگه ؛برای همه عزیزه مادر اگه نباشه همه چی بهم میریزه مجید بنی فاطمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سید هاشم الحیدری: ما نه در مورد سقیفه بازخواست می شویم و نه در مورد کربلا بدان کجای تاریخ قرار گرفتی امروز یک گزینه بیشتر نداریم آنهم حمایت از ❣️سید علی خامنه ای❣️ است برای سلامتیش صلوات
مداحی آنلاین - نماهنگ مادر - مومنی.mp3
3.02M
مادر پریشونه و مضطر اسیر میخ در تازیانه خورد و از پا افتاد آخر... 🔊 🔄 🏴 🎙