♦️ ما واين موجوداتِ هوشمندِ زبان نفهم!
✅ با مسوول يك شركت قرار مهمي داريد. شركت در طبقه يازدهم است و چون آسانسور خراب است مجبور مي شويد علاوه بر اين كه از پله ها به سختي بالا مي رويد وسائل سنگين تان را نيز با خود بكشيد. در ميانه راه مرد جواني، كه بعدا متوجه مي شويد منشي شركت است، در حمل كردن وسائل به شما كمك مي كند. شما كه از اين همه دلسوزي و نوع دوستي مرد جوان به وجد آمده ايد هم از صميم قلب هم به صورت زباني از او تشكر مي كنيد و تصميم مي گيريد با دادن هديه اي لطف او را جبران كنيد ولي وقتي تصميم خود را با رئيس شركت در ميان مي گذاريد او با خنده اي شما را از اين كار منصرف مي كند و مي گويد كار شما هيچ فايده اي ندارد؛ چون او آدم نيست بلكه يك #ماشين_هوشمند پيشرفته است كه طوري طراحي شده كه بتواند در موقعيت هاي مختلف تصميم گيري كند.
✅ اكنون آيا ديدگاه شما درباره منشي همان ديدگاه چند لحظه قبل است؟ اگر نگاه تان عوض شد چه چيزي باعث اين امر شده است؟ آيا تشكرتان از ربات منشي #كاري_بي_معنا بوده است؟ آيا بايد به جاي منشي از سازنده آن يا از رئيس شركت تشكر و كارشان را تحسين كنيد؟ اگر منشي، و در واقع ربات يا ماشين هوشمند، در بين راه، خواسته يا ناخواسته به وسائل شما كه بسيار گران قيمت هم هستند، آسيبي مي رساند كار او را بد مي دانستيد؟ آيا سرزنش كردن او ممكن و معنادار بود؟ آيا بايد سازنده اش را تقبيح مي كرديد يا رئيس شركتي كه او را به كار گرفته است؟ (نمي گوييم شكايت به مراجع قضايي، چون اين امر در حوزه اخلاق جاي نمي گيرد و مسئله اي حقوقي مي شود كه اكنون مورد بحث نيست). اصلا مي شود كار او را خوب يا بد دانست؟
✅ قضاوت درباره #اخلاقي_بودن يا نبودن كار ماشين هاي هوشمند مبتني بر روشن شدن تكليف موارد زير است:
🔻1. آيا كار اخلاقي فقط براي «انسان ها» مطرح است و ديگر موجودات، از قبيل حيوانات يا ماشين هاي هوشمند، هر چند كارهايي بكنندكه مي توان آنها را «خوب يا بد» دانست، مانند نجات ده ها نفر از زير آوار زلزله، كارشان قابل اتصاف به خوب و بد اخلاقي نيست.
🔻2. آيا مي توان بين «عمل اخلاقي» و «عامل اخلاقي» تمايز قائل شد؟ به اين معنا كه بگوييم خوب و بد بودن درباره نفس عمل قابل طرح است ولي درباره خود ربات ها نيست.
🔻3. #ملاك (يا ملاك هاي) اخلاقي بودن يك كار چيست؟ آيا علاوه بر آگاهي و اختياري بودن، شرط يا شرط هاي ديگري هم براي اخلاقي بودن يك عمل لازم است يا خير.
🔻4. چه كسي بايد درباره اخلاقي بودن يا نبودن كار ديگران، مثلا ماشين هاي هوشمند، #قضاوت كند. خود فاعل اخلاقي يا ديگران؟ اگر اختلاف پيش آمد چه بايد كرد؟
🔻5. هوشمند بودن ربات ها و ماشين هاي هوشمند به چه معنا است؟ ميزان آن چه اندازه است؟ اين هوشمندي چه اندازه به استقلال در تصميم گيري منجر مي شود؟ آيا همه حالات و موقعيت هاي احتمالي كه ماشين با آن مواجه مي شود از قبل براي او تعريف شده است؟
حسینعلی رحمتی
20 اسفند 1391
#بازنشر_مطالب_پیشین
@harahmati
♦️♦️فراتر از قمۀ «هلیا»:
شبکه های اجتماعی به مثابۀ «بازنمود تحولات تدریجی و پنهان»
✅ در روزهای گذشته ویدیویی در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که در آن چند دختر نوجوان به نزاع با یکدیگر می پردازند. در حین زد و خورد علاوه بر الفاظ رکیکی که دختران به هم نثار می کنند ناگهان یکی از آنها به نام «هلیا» قمه بزرگی را از زیر لباس خارج می کند و در میان تعجب و حیرت حاضران به تهدید آنها می پردازد.
✅انتشار این ویدیو هرچند دستمایه گفتگوهای شوخی و جدی فراوانی در فضای مجازی شد، اما مکتوب حاضر از منظر نگاه به شبکه های اجتماعی به مثابه «بازنمود بخشی از تحولات ارزشی جامعه» به این ویدیو می نگرد و به دلایلی که در ادامه بیان خواهد شد به همه مرتبطان فضای مجازی و افراد و نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی متصدی تعلیم و تربیت و اخلاق، از حوزه های علمیه گرفته تا وزارت آموزش و پرورش، سفارش می کند اینگونه ویدیوها را بارها از زوایای گوناگون مورد تامل و مداقه قرار دهند.
✅ توضیح مطلب این که:
🔻 1. جامعه در کلیت خود همچون اندام یک انسان است که در طول زمان از نظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اخلاقی تغییر می کند. این تغییرات چون به صورت تدریجی و با شیب ملایم است معمولا خود را به آسانی نشان نمی دهد. همین تدریج و ناپیدایی می تواند موجب غفلت یا بدفهمی مدیران و سیاستگذاران و مبلغان تربیت و اخلاق از شناسایی و تحلیل آنها شود.
🔻 2. از آنجا که روند تغییر و تحولات فرهنگی و ارزشی نسل جدید می تواند صبغه مثبت یا منفی داشته باشد، افراد و نهادهای متصدی تربیت و اخلاق بایستی بتوانند مدیران ارشد و شهروندان را برای مواجهه معقول و منطقی با آنها راهنمایی و آماده کنند. لازمه این کار، آن گونه که از سخن امام صادق(ع) بر می آید، «آگاهی به زمان» است («اَلْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاَ تَهْجُمُ عَلَيْهِ اَللَّوَابِسُ»؛ تحف العقول، ج۱، ص ۳۵۶).
🔻 3. فضای مجازی و به ویژه شبکه های اجتماعی امروزه یکی از ابزارهای همگانی برای رسیدن به شناختی است که از آن سخن به میان آمد. برخلاف زمان های گذشته، امروزه هر شهروند عادی با دسترسی به اینترنت و داشتن یک تلفن همراه می تواند در کمترین زمان و با کمترین هزینه آنچه در گوشه و کنار جامعه می گذرد را در قالب عکس و فیلم به سمع و نظر همگان برساند، و چه بهتر که مرتبطان با اخلاق و تعلیم و تربیت نخستین و مهم ترین مخاطبان این گزارش ها باشند و بتوانند به ویدیوها از منظر شناخت تحولاتِ زیرپوستی جامعه بنگرند، منطق و ماهیت این تحولات را بشناسند، عوامل متنوع و پیامدهای متعدد آنها را تبیین کنند و رویکرد مواجهه درست با آنها را روشن نمایند.
🔻 4. شبکه ها به مثابه پنجره ای هستند که بزرگترها می توانند از آن ببینند که بچه ها چگونه بزرگ می شوند و به موازات این که از نظر جسمی قد می کشند چگونه اخلاق و رفتارشان هم، خوب یا بد، تغییر می کند. بازتاب رفتار نادرست بچه ها در قاب این پنجره هرچند ما بزرگترها را آزرده خاطر می کند ولی راه چاره بستن پنجره نیست، بلکه اصلاح رفتار بچه ها است.
🔻 5. تصاویری که از رفتارهای نادرست نوجوانان و جوانان در شبکه های اجتماعی منتشر می شود هرچند قابل تعمیم به همه افراد این نسل نیست، اما «نشانه» تغییرات فرهنگی و ارزشی در «بخش هایی» از این نسل است. به عنوان مثال، در ویدیویی که از نزاع هلیا و دوستانش منتشر شد چند نکته قابل قابل توجه است: 1. عدم مراعات پوششی که همواره مورد تبلیغ و تایید نهادهای تبلیغی و تربیتی جامعه بوده است. 2. بیان سخنان رکیکی که در فضای عمومی جامعه ما به ویژه از سوی خانم ها کمتر بیان می شود. 3. همراه داشتن قمه توسط دختران، در حالی که تاکنون این اسلحه نوعا از سوی عده ای خاص از پسران استفاده می شده است. 4. تماشاچی بودن اطرافیان و حتی تشویق دختران به ادامه دعوا از سوی پسران حاضر در محل. 5. ناتوانی در مدیریت خشم و استفاده از خشونت به عنوان راه حل مشکلات. از تحلیل مجموع این رفتارها می توان نوعی تغییر در سامانه ارزشی و سبک زندگی برخی از جوانان، و تغییر مفاهیم ارزشی منتسب با جنسیت را نزد آنها مشاهده کرد.
🔻 6. قمه ای که توسط دختر حاضر در نزاع حمل می شد جالب ترین نکته برای کاربران شبکه های اجتماعی بود. این برای کاربران عادی شاید ایرادی نداشته باشد ولی کسانی که می خواهند با نگاهی «پدیدارشناسانه» به کمک این ویدیوها به «رفتارشناسی» و تحلیل «تحولات ارزشی» نسل جدید بپردازند، و از آن مهم تر، سمت و سوی آینده این تغییرات را پیش بینی کنند باید از این ظواهر بگذرند و به فراتر از قمه بنگرند.
#حسینعلی_رحمتی
21 تیر 1400
@harahmati
| اندکی اندیشه |
♦️♦️فراتر از قمۀ «هلیا»: شبکه های اجتماعی به مثابۀ «بازنمود تحولات تدریجی و پنهان» ✅ در روزهای گذش
از روز گذشته که این یادداشت را 👆🏿نوشته ام تا کنون دو ویدیوی دیگر از نزاع دختران در دو شهر مختلف ایران در فضای مجازی منتشر شده است.
این نشان می دهد که مدعای مطرح شده در یادداشت فوق را باید بیش از پیش جدی گرفت.
♦️چرا محققان کشورمان در رویدادهاي فلسفي جهان حضور جدی ندارند؟
✅1. انتشارات معروف راتلج كتابي را با عنوان «مجموعه مقالاتي درباره فلسفه اسلامي» (The Routledge Companion to Islamic Philosophy) با سرويراستاري ريچارد تيلور (Richard C. Taylor) و لوئيس خاوير لوپز ـ فرجيت (Luis Xavier Lopez-Farjeat) منتشر كرده است. اين كتاب كه سال 2016 و در 434 صفحه منتشر شده حاوي مجموعه مقالاتي از نويسندگان مختلف درباره فلسفه و فيلسوفان اسلامي است.
✅2. با اين كه مباحث كتاب مربوط به فلسفه اسلامي و برخي فيلسوفان ايراني، از قبيل فخر رازي و فارابي، است هيچيك از نويسندگان مقالات اين كتاب ايراني نيستند. سوال اين است كه چرا حضور فلسفه انديشان و فلسفه نگاران جامعه ما در آثار فلسفي، و به ويژه آثار مربوط به فلسفه اسلامي، كه در كشورهاي ديگر منتشر مي شود بسيار اندك است. قابل قبول نيست كه يك استاد ايراني فلسفه نتواند درباره ابن سينا يا سهروردي يا شيخ اشراق مقاله اي بنويسد در حالي كه سال ها در دانشگاه يا آن را تحصيل يا تدريس كرده است. بعلاوه كه مسلمان و ايراني بودن طبيعتا ميتواند انگيزه زيادي براي مشاركت در نگارش آثار فلسفي ايجادكند. پس مشكل بايد از جاي ديگري باشد.
✅برخی عوامل غیبت اساتيد و محققان ايراني فلسفه در پژوهش هاي فلسفي جهان :
🔻1.عدم ارتباط با فضاي فلسفي دنياي امروز:
تا جايي كه من متوجه شده ام بسياري از اساتيد فلسفه كشورمان انگيزه اي براي آگاهي از مباحث و پژوهش هاي فلسفي مطرح در جوامع ديگر ندارند يا لزومي براي اين كار نمي بينند.
🔻2. عدم آشنايي با زبان هاي خارجي:
يكي از پيامدهاي اين عدم مهارت آن است كه استاد حتي اگر انگيزه كافي براي نگارش مقاله به زبان هاي ديگر را داشته باشد توان انجام آن را ندارد. (البته اين مشكل تا اندازه زيادي قابل حل است به اين صورت كه استاد مي تواند مقاله را به فارسي بنويسد و بعد يك مترجم متخصص آن را به زبان ديگر ترجمه كند)
🔻3. عدم درك ضرورت:
دنياي امروز عرصه دادوستدهاي علمي و فكري و معركه آرا و انديشه هاي فلسفي گوناگون است و طبيعتا كسي در اين ميان دست بالا را دارد كه بتواند مشاركت جدي در آن داشته باشد. به نظر مي رسد برخي محققان فلسفي ما هنوز ضرورت حضور در اين ميدان را متوجه نشده اند؛ از اين رو تلاش و تقلايي براي ورود به آن ندارند. نتيجه اين امر آن است كه در مجموعه هاي فلسفي كه به زبان هاي ديگر نوشته مي شود (تا آنجا كه نگارنده متوجه شده است) يا مطلبي درباره فلسفه اسلامي و ايراني وجود ندارد يا موارد معدودي هم كه درباره فلسفه اسلامي است توسط كساني نگاشته شده است كه گاه اطلاعاتشان به مراتب از اساتيد كشورمان كمتر است.
🔻4. عدم جديت كافي مراكز علمي:
در نظام آموزش عالي كشورمان براي ارائه مقاله در همايش هاي خارج از كشور يا نگارش مقاله براي مجلات و مجموعه مقالاتي كه در خارج از كشور منتشر مي شود تشويق هايي در نظر گرفته شده است. ولي به نظر مي رسد برخي مراكز علمي در اجرايي كردن اين آيين نامه ها و فراهم كردن زمينه مشاركت اساتيد فلسفه كشورمان جديت و تلاش لازم را ندارند. از اين رو از سياست هاي تشويقي مصوب استفاده چنداني نمي شود.
🔻5. ناشناخته بودن اساتيد كشورمان در جوامع فلسفي ديگر كشورها:
اين امر موجب مي شود كه از سوي مراكز علمي خارج از كشور نيز دعوتي از فلسفه پژوهان كشورمان براي مشاركت در فعاليت هاي علمي انجام نپذيرد.
🔹 #حسینعلی_رحمتی
اردیبهشت 1395
#بازنشرمطالب_پیشین
@harahmati
🔺🔻 حالا که شرّ شد چه کنیم؟
وظایف اخلاقیِ پسامشهوریت در عصر شبکه های اجتماعی
✅ مدتی پیش ویدیویی از قمه کشی دختری به نام هلیا در فضای مجازی منتشر شد که در آن دوستش به او می گوید: «قمه را غلاف کن، شر میشه». هرچند آن نزاع کشته و مجروح نداشت و از این منظر ختم به خیر شد، ولی با انتشار این ویدیو در فضای مجازی شر بزرگتری به نام «شهرتِ منفی و ناخواسته» دامن¬گیر آن دختر شد و زندگی او را وارد مرحله ای جدید کرد. چرا که این کار علاوه بر قباحت زدایی از رذائل اخلاقی، پیامدهای دیگری آسیب های روحی و روانی، تخریب وجهه او نزد خانواده و بستگان، و محروم شدن از بسیاری از فرصت های تحصیلی، شغلی، اجتماعی و سیاسی را می تواند برای او در پی داشته باشد. به این ترتیب، دختری که تا دیروز کسی او را نمی شناخت ناگهان انگشت نمای کلیک های کاربران فضای مجازی شد و تصاویر او سوژه طنز و تمسخر آنان گردید. قمه او دیده شد ولی این شر بزرگ متاسفانه نادیده ماند.
✅ماجرای هلیا نه اولین مورد نه آخرین مورد از مشهور شدن (ناخواسته) نوجوانان در فضای مجازی است و با قاطعیت می توان گفت که مواردی از این دست در آینده نیز تکرار خواهد شد. از این رو لازم است این مسئله به صورت بنیادی بررسی و برای کاهش پیامدهای آن چاره اندیشی شود.
✅چه باید کرد؟
برخی از کارهایی که در این زمینه باید انجام شود از این قرار است:
🔻 1. حمایت و همدلی:
این وظیفه بیش از همه بر عهده والدین و نزدیکان فردِ آسیب دیده است. نباید او را به خاطر کاری که در آن نقشی نداشته است (یعنی انتشار تصاویر در شبکه های اجتماعی) سرزنش کرد، بلکه باید به او اطمینان داد که وضعیتِ پیش آمده را درک می کنند و در کنارش هستند. انداختن همه تقصیرها به گردن فرد مشهور شده از یک طرف موجب ضعف نقس و ناامیدی او از اصلاح رفتار خویش، و از سوی دیگر ممکن است موجب بی پروا شدن و تکرار کارهای نادرست خود شود. نوجوان آسیب دیده معمولا بیش از دیگران از نوع مواجهه اعضای خانواده با خود واهمه دارد و طبیعی است که هرگونه رفتار نامناسب با او می تواند منجر به طرد شدن از خانه و پناه بردن به حامیان بیرون از خانه و احیانا افتادن در دام افراد بی اخلاق و ناصالح شود.
🔻 2. تربیت و اصلاح:
از آنجا که امر اصلاح و تربیت کاری تخصصی و پیچیده است باید از اقدامات احساسی، واکنشی و عجولانه خودداری کرده و ضمن مشورت با متخصصان صاحب صلاحیت و آگاه در زمینه اخلاق و تربیت، روان شناسی و فضای مجازی، جهت اصلاح رفتارهای فرد در فضای حقیقی و مجازی اقدام شود. نمونه برخوردهای درست در این زمینه در مورد فیلم هلیا اتفاق افتاد که دادستانی اصفهان ضمن مصاحبه روانشناختی با افراد حاضر در این فیلم و خانوادههایشان آنها را ملزم به طی کردن دورههای آموزشی و تربیتی کرد (خبرگزاری ایمنا، 30 تیر 1400، کد خبر: 508742).
🔻 3. آسیب شناسی و ریشه یابی:
این وظیفه بیش از همه بر عهده افراد و نهادهای علمی و پژوهشی است. در این زمینه باید هم نسبت به شناخت عوامل و زمینه رفتارهای نادرست نوجوانان و جوانان در فضای حقیقی (مانند میل به خشونت طلبی) تحقیق شود، هم علل بی مسوولیتی افرادی که با انعکاس این رفتارها در شبکه های اجتماعی هم موجب اشتهار بی دلیل فرد و تخریب زندگی او می شوند و قباحت و زشتی رفتارهای غیراخلاقی از قبیل فحاشی و ضرب و شتم را در جامعه از بین می برند انجام گیرد. این آسیب شناسی باید توسط متخصصان رشته های مختلف از اخلاق و تعلیم و تربیت گرفته تا روان شناسی و جامعه شناسی و متخصصان فضای مجازی انجام شود.
🔻 4. دانش افزایی و آگاهی بخشی:
بسیاری از رفتارهای نادرست نوجوانان و جوانان در فضای حقیقی، همچنین یکی از مهم ترین عوامل انتشار این گونه رفتارها در فضای مجازی، «جهل و ناآگاهی» افراد نسبت به پیامدهای کاری است که انجام می دهند. از این رو هم باید درباره آموزش مهارت های زیست اخلاقی در زندگی اجتماعی (از قبیل مهارت کنترل خشم، و شکل دهی به روابط اجتماعی سالم) به نوجوانان و جوانان آموزش داده شود، هم باید برای افزایش سواد رسانه ای و تعهد اخلاقی عموم شهروند-کاربران فضای مجازی اقداماتی بیش از گذشته انجام شود. آموزش «اخلاقِ شهرت» به آنها نیز وظیفه دیگری است که بر عهده متولیان امر اخلاق و فضای مجازی است.
🔻 5. نظارت و مسوولیت پذیری:
افزون بر مواردِ پیش گفته، نظارت والدین بر رفتار فرزندان خود در این دو عرصه، نظارت شهروندان نسبت به یکدیگر (که در ادبیات اخلاقی اسلام از آن به امر به معروف و نهی از منکر تعبیر شده است)، پشتیبانی نهادهای رسمی از افراد آسیب دیده، و تنبیه و مجازات کسانی که با رفتارهای نسنجیده خود در فضای مجازی موجب آسیب و زیان به دیگران می شوند از جمله وظایف و مسوولیت هایی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
#حسينعلي_رحمتي
31 تیر 1400
@harahmati
| اندکی اندیشه |
در صورت امکان روح مرحوم محسنی، همسر خواهر اینجانب، و همه رفتگان را میهمان فاتحه و صلوات خود کنید.🏴
🌺🌺🌺 از همه بزرگوارانی که نسبت به فقدان مرحوم محسنی ابراز همدردی کردند تشکر و قدردانی می کنم.
با عذرخواهی از این که عرض ارادت به محضر تک تک دوستان مقدور نیست، برای شما و عزیزان تان از خدای برزگ آرزوی صحت و سلامتی، عمر با عزت، رزق واسع، و عاقبت خیر دارم.
ان شاءالله خداوند توفیق دهد که در شادی های تان جبران کنم.
با سپاس
رحمتی
🔻حسینعلی رحمتی،
✅از کعبه تا عشق: نگاهی دوباره به حماسه انسان ساز عاشورا
✅تهران: انتشارات روزنامه اطلاعات، چاپ اول، 1387ص، 212ص، 14/000 ریال.
فهرست مطالب:
در آستان خیمه: عشری از اعشار عاشورا
شریعه نخست: اهمیت نهضت عاشورا
شریعه دوم: زمینههای پیدایش
شریعه سوم: اهداف نهضت
شریعه چهارم: آئین سوگ در دشت حماسه: ضرورتها
شریعه پنجم: آئین سوگ در دشت حماسه: وظیفه شناسی
شریعه ششم: آیین سوگ در دشت حماسه: بایسته ها
شریعه هفتم: راز مانایی
شریعه هشتم: ضرورت تحلیل نهضت
شریعه نهم: وجه سلبی نهضت حسینی
شریعه دهم: وجه ایجابی نهضت حسینی
شریعه یازدهم: پیامدها و تأثیرها
شریعه دوازدهم: لزوم شناخت پیشگامان حماسه
شریعه سیزدهم: حسین(ع)؛ فرات فضائل
شریعه چهاردهم: سجاد(ع)؛ زینت عبادت
شریعه پانزدهم: دعا؛ دعوت به آگاهی
شریعه شانزدهم: زینب(س)؛ بانوی کرامت
شریعه هفدهم: زینب(س) و زن امروز
شریعه هجدهم: عباس(ع)؛ جلوه جوانمردی
شریعه نوزدهم: مبلغان؛ پیام آوران نهضت حسینی
شریعه بیستم: عاشوراپژوهی؛ ضرورتها و بایسته ها
@harahmati