eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.8هزار ویدیو
643 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلمان صف چکیب دعوایه گلسین🏴 چاغیر عباسی(ع) تاسوعایه گلسین🏴 قیزی زینب أوزی صاحب عزادیر🏴 چاغیر زهرانی عاشورایه گلسین🏴 @haram110
4_6030415915042999469.mp3
7.02M
احساسی • [پاشو علمدار حرم یه سری به حرم بزن ]🌿 🎤| 👌🏻| فوق زیبا @haram110
4_6030415915043003394.mp3
4.19M
[ای ساقی تشنه لبان... ]🌿 🎤| 👌🏻| فوق زیبا @haram110
4_6028297431014180218.mp3
6.42M
احساسی • [مکن ای صبح طلوع... ]🌿 🎤| 👌🏻| فوق زیبا @haram110
4_5841445226694052395.mp3
8.5M
🎤 جواد مقدمـ 🎼 پاشو علمدار حرم دلمـ به غیراز تو ازهرچه تهــۍ ماند @haram110
4_5841445226694051402.mp3
3.97M
🎤 مهدۍ اکـــــبرۍ 🎼 علم اگر از دست علمدار زمین نمیخورد غرقِ دریاۍِ غمت را رمقۍ بیش نمانـــــد😔🖤 @haram110
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت علیهم السلام در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف داشتم، با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السلام را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فراگرفت مخصوصاً از زیادی قطاع الطریق و دزدها؛ ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سوال کرد: « کجا قصد داری؟» گفتم: « مسجد سهله» فرمود: « به چه جهت؟» گفتم: « به قصد تشرف زیارت ولی عصر علیه السلام» مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان ( مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله ) رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که کأنّ با او دیوار و سنگها آن دعا را می خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا سید فرمود: « سید تو گرسنه ای، چه خوبست شام بخوری» پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چلّه زمستان، و سرمای زننده ای بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا، شام خوردم. سپس فرمود: « بلند شو تا به مسجد سهله برویم» داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا، اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست. بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: «ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟ » گفتم: « می مانم». در وسط مسجد در مقام امام صادق علیه السلام نشستم به ایشان گفتم: آیا یا یا میل داری آماده کنم آقا در جواب، کلام جامعی را فرمود: « این امور از فضول زندگیست و ما از این فضول دوریم.» این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد.
💔 مطمئنم آخرش آقا نجاتم می دهد از حصارِ غصّه و غمها نجاتم می دهد خیری از ماندن ندیدم غیرِ درد و بیکسی صاحبم از دارِ این دنیا نجاتم می دهد غرق خواهم شد اگر دستم نگیرد لحظه ای ناخدایِ شیعه از دریا نجاتم می دهد نامه ی اعمالِ من پُر باشد از جرم و خطا لحظه ی حسّاس با امضا نجاتم می دهد شست و شو دادم دو چشمم را به اشکِ روضه ها دیدنِ خال و خدِ زیبا نجاتم می دهد گریه کردم بر دو دستانِ بریده بعد از آن مطمئن بودم خود مولا نجاتم می دهد گریه کن هایِ ابوفاضل،عزیزِ مهدی اند او بحقِّ روضه ی سقّا نجاتم می دهد اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✅نکته؛ 👈🏽 .. حضرت ابالفضل علمدار و سپهدار لشکر است.. صاحب منصب نظامی است فرمانده سپاه امام حسین است.. اومد از ولی امرش، سیدالشهدا اذن میدان گرفت.. امام حسین ع فرمود اگر میخواهی میدان بری ؛ قبلش مقداری آب برای کودکانم بیار.. ایشان نفرمود من با این همه منصب و درجه برم آب بیارم؟ فرمود سمعا و طاعتا سیدی و مولای و سراسیمه خود را به آب رساند.. 👌🏼نکته اش اینجاست؛ببینید الان اگر در محضر امام زمان بودیدحضرت چی ازتون میخواست؟؟ تکلیف شرعیتون چی بود؟؟
4_5875248264286045722.mp3
797.7K
ما هم مثل اَبالفضل العباس باشیم امام مظلوم و تنها را یاری کنیم @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤یاابالفضل العباس مددی🖤 ملک دل من معدن احساس بود، سرتاسر آن دشت گل یاس بود، از روز ازل ز لطف زهرا این دل،  دربست در اختیار عباس بود،  💔💔💔💔