4_5780615274168321281.mp3
1.34M
يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ
اى فاطمه خداوند غضب مى كند به غضب تو و راضى مى شود به رضاى تو
بندانی نیشابوری
مقام حضرت زهرا سلام الله علیها فوق عصمت است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فاطمیه در تاریخ جغرافیای جهان
⬅️ قدمت عزاداری فاطمیه
⬅️ برگزاری مراسم عزای #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت #حضرت_محسن سلام الله علیه ،
در شهرهای تاریخی و بسیار قدیمی جهان در دورههای آغازین اسلام و توسط شخصیتهای مطرح جهان اسلام
حرم
#خطبه_فدکیه قسمت 40 فـ {إِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَاِنَّ اللّهَ لَ
#خطبه_فدکیه قسمت 41
فدُونَكُمُوها فَاحْتَقِبُوها مُدْبِرَةَ الظَّهْرِ، مَهِيضَةَ الْعَظْمِ، خَوْراءَ الْقَناةِ، ناقِبَةَ الْخُفِّ، باقِيَةَ الْعارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الْجَبّارِ وَ شَنارِ الْأَبَدِ، مَوْصُولَهً بِـ {ـنارِ اللّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتِى تَطَّلِعُ عَلَى الْاَفْئِدَةِ، اِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ فى عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ}
فبِعَيْنِ اللّهِ ما تَفْعَلُونَ {وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}.
و اَنا ابْنَةُ {نَذِيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَدِيدٍ}
{فَكِيدُونِى جَمِيعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونِ} فَاعْمَلُوا {اِنّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا اِنّا مُنْتَظِرُونَ} .
ربَّنَا احْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ اَنْتَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ {وَ سَيَعْلَمُ الْكُفّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدّارِ}
{وُ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ}، {وَ كُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فى عُنُقِهِ}.
{فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ}؛ وَ كَاَنَّ الْأَمْرَ قَدْ قُصِرَ.
صَدَقَ رَسولُ اللهِ صَلَّ اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پس اكنون افسار [خلافت] را بگيريد و ببريد. بر شتر مقصود سوار شويد، در حالى كه پشت آن زخم، استخوانش شكسته، جانش ضعيف، پايش شكسته، عيب و عار آن باقى و با خشم خداوند جبار و ننگ جاودانه، نشاندار شده است و به آتش افروخته ى خداوند پيوسته است. {آتشى كه بر دلها افروخته و آنها را فرا گرفته است، آتش هايى بسان ستونهاى سر به فلك كشيده}. (همزه ۶ ـ ۹)
آرى، آن چه مرتكب مىشويد، در برابر ديدگان خداوند است {و به زودى ستمگران خواهند ديد كه به كجا رهسپارند!} (شعرا / ۲۲۷)
و منم [فاطمه] دختر آنكه {در نزديكى روز رستاخيز، شمايان را از عذاب سخت آن انذار مىكند}. (سبأ / ۴۶)
{اكنون درباره ام مكر كنيد و فرصتى برايم نگذاريد}. (هود / ۵۵) و كارتان را به انجام رسانيد و ما {نيز كارمان را انجام مىدهيم و چشم به آينده بدوزيد كه ما نيز چشم به راه آينده ايم!} (هود / ۱۲۱ ـ ۱۲۲)
پروردگارا! ميان ما و قوممان به حق داورى كن كه تو بهترين داوران هستى و {به زودى كافران خواهند دانست كه پايان كار به سود چه كسى است!} (رعد / ۴۲)
{و بگو: هر چه مى خواهيد انجام دهيد كه به زودى خداوند، پیامبر و مومنانی خاص، كارتان را خواهند ديد}. (توبه / ۱۰۵) {و هر كسى نامهى كردارش بر گردنش آويخته است». (اسراء / ۱۳)
«پس هركس به قدر ذرّهاى نيكى كند، آن را خواهد ديد و آنكه به اندازه ى ذرّهاى بدى كند، آن را خواهد يافت}. (زلزله / ۷ ـ ۸) گويا كار در زمان اندك انجام شده و به نتيجه رسيده [و آن، اينكه شما بی وفايى كرديد و حق را غصب نمودید.]
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#Fadak_Sermon(41)
So get hold of this camel (the Caliphate) and ride its tail;
But remember it has a sore on the back,
And its feet are injured,
And shame will linger with it.
It is marked with the wrath of Allah and an eternal disgrace.
It is linked to Hellfire, whose flames have reached up to very hearts.(Hamze 104/6-9)
So what you do is before the eyes of Allah,
'…and those who transgress shall certainly come to know how they will be overthrown and overturned, (Al-Shoaraa 26/ 227).’
'…and I am [Fatima], the daughter of the one who has warned you of severe punishment [on the Day of Resurrection], (Sheba 34/ 46).’
So plot away all together against me; then do not keep me waiting, (Hood 11/ 121-122).’
'…do act according to your capacity: we [too] are acting;
And wait! We are [also] waiting, (Hood 11/ 121-122).’
'…O Lord! Please do judge between our nation and us for You are the best Judge of the judges!
Thus, before long, the unbelievers will know to whom is the final Abode, (Rad 13/ 22).’
'O Messenger! Say, ‘Do [whatever you desire]; Allah sees your actions, and so does His Messenger, and the believers, (At-tobe 9/ 105).’
'…and every man – We have fastened the bird of omen upon his own neck, (Isra 17/ 13).’
'…and whoever has done an atom’s weight of good will see it, and whoever has done an atom’s weight of evil will see it, (Az-zel za leh 99/ 7-8)’!
As if, before long everything has taken place [that is, you have become disloyal and will see the consequence!]
❤️🍃❤️
#موفقیت_درازدواج
❤️موفقیت در یک ازدواج زمانی حاصل میشود که
👈هرکسی به این واقعیت پیببرد که نیازهای شریکش حداقل به اهمیت نیازهای خودش است
👈❌شما ازدواج نمیکنید تا بیمسئولیت باشید،
👈💜بلکه ازدواج میکنید چون فکر میکنید آنقدر بالغ شدهاید که بتوانید همزمان نیازهای خود و یک فرد دیگر را برطرف کنید.
👈اگر قرار باشد در یک رابطه فقط نیازهای یک نفر برآورده شود؛
یا یکی بر دیگری مقدم دانسته شود،
‼️این زندگی خیلی زود به شکست میانجامد.
❤️🍃❤️
🔴 #توسل ، #ریسمانی_آسمانی
📌ازدواج نقطۀ اتصال تو به #آسمان است، پس در این راه به ریسمانی چنگ بزن که تو را به #اوج آسمان برساند، نه به عمق زمین.
🔰این نکته بر تمام نکتهها حکومت میکند.🔰
از ابتدا تا #انتهای مسئلۀ ازدواج، توسّل را فراموش نکنید.
⚠️حتّی اگر کسی نخواهد در هیچ کدام از مسائل زندگی، به اهلبیت علیهم السلام توسّل کند، در ازدواج باید #متوسّل شود؛ زیرا هر چه قدر هم که نکات گفته شده در این نوشتار را به دقّت مراعات کنید، باز هم احتمال اشتباه وجود دارد.
🔆 پس باید #تکیهگاه مطمئنّی پیدا کرد و آن تکیهگاه مطمئن، چیزی جز آستان مقدّس اهل بیت علیهم السلام نیست.
✅وقتی خواستید #جواب مثبت هم بدهید، به درِ خانۀ اهل بیت علیهم السلام بروید و بگویید: «من وظیفهام را انجام دادهام. #احساسی و عاشقانه تصمیم نگرفتهام. معیارهایم را فراموش نکردهام. #تحقیق کردهام و پیش مشاور هم رفتهام. حالا به این نتیجه رسیدهام که این شخص به دردم میخورد. این، #نتیجهای است که من به آن رسیدهام؛ امّا شما که #مظهر علم خدا هستید و صلاح و فساد کارم را بهتر از من میدانید، اگر واقعاً این مورد به #صلاح من نیست و ما نمیتوانیم زندگی موفّقی داشته باشیم، #خودتان قبل از ازدواج به هر بهانهای که شده، آن را منتفی کنید. اگر هم به هر دلیلی در زندگی دچار #مشکل شدم، مشکلات زندگی را مایۀ #رشد من قرار دهید».
📛جدایی از اهل بیت علیهم السلام و #اعتماد بر یافتههای خویش در مسئلۀ ازدواج، چیزی نیست که بگویید: #امتحانش مجّانی است! این امتحان، گاهی آن قدر #گران تمام میشود که باید گفت: قیمت آن، یک #زندگی است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۱۰۸ _ ۱۰۷
#مجردانه
4_6005934073174820249.mp3
5.76M
نکته هایی در تربیت فرزندان
#بخش_هفتم
استفاده از نصیحت برای تربیت فرزندان
#تربیت_فرزندان
1_185158980.mp3
4.89M
سخنرانی حاج آقا دانشمند
موضوع :ماجرای زیبای توبه زن بدکاره
کوتاه و شنیدنی
@haram110
*《دعای چهل نفر》*
امام صادق عليه السّلام: نمی شود که چهل تن مرد براى دعا گرد هم جمع شوند .
و خداى عزّ و جلّ را براى امرى بخوانند جز اينكه آنها را اجابت كند؛ و اگر چهل تن نباشند،چهار تن باشند كه خدا را ده بار بخوانند و دعا كنند و خدا براى آنها اجابت كند، و اگر چهار تن هم فراهم نشوند، يكى باشد كه چهل بار به درگاه خدا دعا كند و خداى عزيز و جبّار
برايش اجابت كند.
📚اصول کافی/ج۴/ص۳۹۲
📌 بنابراین چه خوب است بعداز هر نمازی چهل مرتبه بگوییم: *《اللهم عجل لولیک الفرج》*، آنهم در حال سجود.
و چه برکتی در پی آن آن وجود دارد! حداقل خود امام برای ما دعا خواهند کرد...
@haram110
4_5890796106027107873.mp3
1.14M
#حتما_گوش_کنید👆
✅ شهید و حق الناس
🔹 داستان عجیب سعد معاذ
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_عالی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @haram110 📚✾•
حرم
🌈🍃🌸 🍃🌸 🌸 #رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖 🖇 #قسمت_سیزدهم 🖇 #فتنه سال 1388 از راه رسيد. اين سال آبستن حواد
🌈🍃🌸
🍃🌸
🌸
#رمان_پسرک_فلافل_فروش 📖
#قسمت_چهاردهم 🖇
#فدایی_رهبر
اوج جسارت به رهبر انقلاب در ايام فتنه، روز سيزده آبان رقم خورد. در اين روز باطن اعمال كثيف فتنه گران نمايان شد.
آن روز رهبر عزيز انقلاب علناً مورد حملات كلامي آن ها قرار گرفت. آنها مقابل دانشگاه تهران تجمع كردند و بعد از اهانت به تصاوير مقام عظماي ولايت قصد خروج از دانشگاه را داشتند.
اما با ممانعت نيروي انتظامي روبه رو شده و به داخل دانشگاه برگشتند. اما به جسارت هاي خود ادامه دادند!
خوب به ياد دارم كه همان روز يكي از دوستان شهيد ابراهيم هادي تماس گرفت و از من پرسيد: امروز جلوي دانشگاه در فلان ساعت چه خبر بوده؟!
با تعجب گفتم: چطور؟!
گفت: من مي خواستم بروم به محل كارم، يك لحظه در كنار اتاق دراز كشيدم و از خستگي زياد خوابم برد.
با تعجب ديدم كه ابراهيم هادي و همه ي دوستان شهيدش نظير رضا گوديني و جواد افراسيابي و... با لباس نظامي روبه روي درب دانشگاه ايستاده اند و با عصبانيت به درب دانشگاه تهران نگاه مي كنند.
گفتم: يكي از دوستان من در حراست دانشگاه تهران است، الان خبر می گيرم.
به او زنگ زدم و پرسيدم: فلان ساعت جلوي درب دانشگاه چه خبر بود؟
ايشان هم گفت: دقيقاً در همين ساعت كه مي گويي پلاكارد بزرگ تصوير حضرت آقا را پاره كردند و شروع كردند به جسارت كردن به مقام معظم رهبري!
٭٭٭
لباس پلنگي بسيار زيبا و نو پوشيده بود. موتورش را تميز كرده بود. گفتم: هادي جان كجا؟ مي خواي بري عمليات!؟
يكي ديگه از بچه ها گفت: اين لباس كماندويي رو از كجا آوردي؟ نكنه خبرايي هست و ما نمي دونيم!؟
خنديد و گفت: امروز ميخوان جلوي دانشگاه تجمع كنند. بچه هاي بسيج آماده باش هستند. ما هم بايد از طريق بسيج كار كنيم. اين وظيفه است.
گفتم: مگه نمي خواي بري سر كار. با اين كارهايي كه تو مي كني صاحب كار حتماً اخراجت مي كنه.
لبخندي زد و گفت: كار رو براي وقتي مي خوايم كه تو كشور ما امنيت باشه و كسي در مقابل نظام قرار نگيره. بعد به من گفت: برو سريع حاضر شو كه داره دير مي شه.
رفتيم به سمت ميدان انقلاب. يك مقرّي بود كه نيروهاي بسيج در آن مستقر بودند. قرار بود به آنجا رفته و پس از گرفتن تجهيزات منتظر دستور باشيم.
در طي مسير يك باره به مقابل درب دانشگاه رسيديم. درست در همان موقع جسارت اغتشاش گران به رهبر معظم انقلاب آغاز شد.
هادي وقتي اين صحنه را مشاهده كرد ديگر نتوانست تحمل كند! به من گفت: همين جا بمون... سريع پياده شد و دويد به سمت درب اصلي دانشگاه.
من همين طور داد مي زدم: هادي برگرد، تو تنهايي مي خواي چي كار کنی؟ هادی ... هادی ...
اما انگار حرف هاي من را نمي شنيد. چشمانش را اشك گرفته بود. به اعتقادات او جسارت مي شد و نمي توانست تحمل كند.
همين طور كه هادي به سمت درب دانشگاه مي دويد يك باره آماج سنگ ها قرار گرفت.
من از دور او را نگاه مي كردم. مي دانستم كه هادي بدن ورزيده اي دارد و از هيچ چيزي هم نمي ترسد. اما آنجا شرايط بسيار پيچيده بود.
همين كه به درب دانشگاه نزديك شد يك پاره آجر محكم به صورت هادي و زير چشم او اصابت كرد.
من ديدم كه هادي يك دفعه سر جاي خودش ايستاد. مي خواست حركت كند اما نتوانست!
خواست برگردد اما روي زمين افتاد! دوباره بلند شد و دور خودش چرخيد و باز روي زمين افتاد.
از شدت ضربه اي كه به صورتش خورد، نمي توانست روي پا بايستد. سريع به سمت او دويدم. هر طور بود در زير باراني از سنگ و چوب هادي را به عقب آوردم.
خيلي درد مي كشيد، اما ناله نمي كرد. زخم بزرگي روي صورتش ايجاد شده و همه ي صورت و لباسش غرق خون بود.
هادي چنان دردي داشت كه با آن همه صبر، باز به خود مي پيچيد و در حال بي هوش شدن بود.
سريع او را به بيمارستان منتقل کرديم.
چند روزي در يكي از بيمارستان هاي خصوصي تهران بستري بود. آن جا
حرفي از فتنه و اتفاقي كه برايش افتاده نزد.
آن ضربه آنقدر محکم بود که بخش هايي از صورت هادي چندين روزبي حس بود.
شدت اين ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان شهادت، وقتي هادي لبخند مي زد، جاي اين زخم بر صورت او قابل مشاهده بود.
بعد از مرخص شدن از بيمارستان، چند روزي صورتش بسته بود. به خانه هم نرفت و در پايگاه بسيج مي خوابيد، تا خانواده نگران نشوند. اما هر روز تماس مي گرفت تا آن ها نگران سلامتي اش نباشند.
بعدها رفقا پيگيري كردند و گفتند: بيا هزينه درمان خودت را بگير، اما هادي كه همه هزينه ها را از خودش داده بود لبخندي زد و پيگيري نكرد.
حتي يكي از دوستان گفت: من پيگيري مي كنم و به خاطر اين ماجرا و بستري شدن هادي، برايش درصد جانبازي مي گيرم.
هادي جواب او را هم با لبخندي بر لب داد!
هادي هيچ وقت از فعاليت هاي خودش در ايام فتنه حرفي نزد، اما همه دوستان مي دانستند كه او به تنهايي مانند يك اكيپ نظامي عمل مي كرد.
#ادامه_دارد..
✍️نویسنده:
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی