4_5999323779203858496.mp3
2.2M
#فایل_صوتي_امام_زمان
✍شُکـْری عظیــم
برای فَخری عظیم بر من واجب است؛
قربـه الی الله
فَخـر عظیم من انتساب به توست!
تو که طاوس اهل بهشـ🌸ـتی
و خداوند؛
تو را برای من خلق کرده است
@haram110
حرم
#منجی_در_ادیان #امامزمانعجدرادیانومذاهبمختلف🗞 #مهدویت_در_نگاه_اهل_سنت 18 📖 💠فتنه هایى در آ
#منجی_در_ادیان
#امامزمانعجدرادیانومذاهبمختلف🗞
#مهدویت_در_نگاه_اهل_سنت 19 📖
⭕️ سفيانى، نشانه ظهور
✨ از نشانه هاى ظهور مهدى موعود، قيام شخصى با عنوان سفيانى است. در برخى از احاديث اهل سنت نيز به صراحت از آن به عنوان يكى از نشانه هاى خروج امام مهدى ياد شده است. از جمله در کتاب های:
📗 الحاوى للفتاوى، ص ٨٠
📘 عقد الدرر، ص ٧٦
📒 كنز العمال، ج ١١، ص ٢٧٣
🌱 پیامبر اکرم فرمودند: «مردی (به نام سفيانی) از دمشق خروج میكند و... مردی از اهل بيتم (نيز) خروج میكند. خبر به سفيانی میرسد؛ او با لشگری به سوی او میرود... تا به بيابانی میرسند و در آنجا فرو میروند و جز يک نفر كه خبر آن را می آورد كسی نجات نمی يابد.»
📚 مستدرک حاكم، ج ۴، ص ۴٧٨ و ۵۶۵
🌼السَّلام عَلی المَهدی🌼
@haram110
🔴 توصیه به ترک شام خیانتی بزرگ! 👇
✍ توصیه به ترک شام قطعا از خائنانه ترین و بدترین توصیه ها در طب جدید است. توصیه ها به خوردن شام و خصوصا ترک نکردن آن در طب اسلامی به قدری زیاد است که می توان شام را مهمترین وعده غذایی و حتی یکی از ارکان سلامتی در طب اسلامی دانست.
روایات این مساله خود گویای اهمیت مطلب است: امام صادق علیه السلام: هر کس یک شب شام نخورد، رگى در بدنش مى میرد و دیگر هرگز زنده نمى شود.
📚 مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۴۲۴
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس شب شنبه و یکشنبه، پشت سر هم، شام نخورد، از وجود او چیزى مى رود که تا چهل روز باز نمى گردد. ( جبران نمى شود. )
📚 مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۴۲۴
امام صادق علیه السلام: هر که خوردن شام را ترک کند، مقدارى از نیرویش کم مى شود و دیگر به او باز نمى گردد.
📚 محاسن، ج ۲، ص ۱۹۸
@haram110
🔴 شیر، غذای بهشتی 👇
🥛 فراوان نوشیدن شیر
پیامبر اکرم(ص): اگر چیزى از مرگ پیشگیرى مى كرد، همانا مثلّثه بود. گفته شد: اى پیامبر خدا مثلثه چیست؟ فرمود: شیر فراوان نوشیدن.
📚 بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۹۵، ح ۱
🥛 بی ضرر بودن شیر
مردی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: من شیر نوشیدم و مریض شدم. آن حضرت فرمود: نه، هرگز شیر تو را مریض نکرده و ضرری به تو نرسانده است؛ لیکن تو شیر را همراه غذایی دیگر خورده ای و آن غذا تو را ناراحت کرده است و گمان برده ای که شیر به تو ضرر زده است.
📚 ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، ﺝ ۶۶، ﺹ ۱۰۲
🥛 تاکید بر مصرف شیر گاو
پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: بر شما باد به استفاده كردن از شیر گاو؛ زیرا عصاره تمام گیاهان است.
📚 کافى، ج ۶، ص ۳۳۷
⚠️ توجه داشته باشید فوایدی که در روایات در مورد شیر گفته شده، مربوط به شیر طبیعی گاو می باشد و نه شیرهای کارخانه ای که جز ضرر چیزی نیست.
@haram110
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هشتم 💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_نهم
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
@haram110
#هر_دو_بخوانیم
وقتی از دست همسرتون عصبانی هستین
دوتا راه دارین:
➖ یا اینکه برید مستقیم قضیه رو باهاشون در میون بذارین و یه جوری حل و فصلش کنین،
➖ یا اینکه ببخشیدش و کلا قضیه رو فراموشش کنین.
ولی معمولا ما هیچ کدوم از این دو تا کار رو انجام نمیدیم! بلکه شروع میکنیم تو ذهنمون صد بار قضیه رو تکرار میکنیم و بارها تو ذهنمون با طرف مقابل دعوا میکنیم!
نتیجه این میشه که پر میشیم از خشم و کدورت و ناراحتی... حالا یا یه روزی میترکیم و خشم مون رو روی طرف خالی میکنیم یا اینکه این ناراحتی میمونه تو دلمون و در بلند مدت میشه کینه از طرف مقابل و افسردگی برای خودمون.
💞 @haram110
🌺🌼🌺🌼🌺🌼
💏 #سیاست_همسرداری
#حسادت_همسران
❣اگر یه موقع هایی میبینید که همسرتون نسبت به کسی حسادت میکنه و به خاطر حسادتش به اون فرد عکس العمل نشون میده یکی از راهای کم کردن این نوع حسادت افزایش دادن #عزت_نفس همسرتونه.
❣چطوری؟
از همسرتون تعریف کنید.
مخصوصا در مورد اون ویژگی هایی که میبینید نسبت بهشون بر روی اون فرد حساسه.
بهش میدون بدید که کارهایی رو انجام بده که با انجام اون کارها پیش شما خودش رو نشون میده.
❣اگر همسرتون احساس کنه که بهش اعتماد دارید و اون رو در همه موارد قبول دارید و ترجیهش میدید خودش رو کمتر در معرض حسادت و مقایسه با دیگران قرار دهید
@haram110
#تک_فرزندی
✅ بهترین کسانی که وقت بچّهها را پُر میکنند، خود بچّهها هستند.
البته تعداد بچّهها، در صورتی میتواند در وقت والدین صرفهجویی کند که فاصلۀ سنّی آنها زیاد نباشد.
⭕️ فاصلۀ سنّی زیاد، موجب میشود درک بچّهها از موقعیّت سنّی یکدیگر، کم شود و نتوانند همبازی هم باشند.
این نکته را هیچ گاه فراموش نکنید:
اگر کسی سه بچّه با فاصلۀ سنّی زیاد داشته باشد، در اصل، سه تکفرزند دارد.
#استاد_عباسی_ولدی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@haram110
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🥀🕊🥀🕊🥀
🕊🥀🕊
🥀
🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷
#آشنايي با قرآن كريم
#ويژه كودكان و نوجوانان
بخش اول،جزء سي
🌿سوره عبس🌿
صحنه قیامت با صدای مهیب و هول انگیز برپا میشود.در این روز، تمام مردم زنده می شوند و چنان به کارها و اعمال خویش می شود که هیچکس ، حتی نزدیک ترین افراد زندگی شان توجهی ندارد.نیکوکاران با چهره هایی نورانی ، خندان و شاد اما گناهکاران با چهره هایی تیره، غمگین و گرفتارند. خداوند مهربان می فرماید: پس وقتی که آن صدای مهیب بیاید.روزی که هرکس از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و فرزندانش فرار کند.درآن روز هرکس گرفتار کار خویش است. در آن روز چهره هایی غبار آلود است و تیرگی آن ها را پوشانده است.آنان کافران و بدکاران هستند.
آيات ۳۳ تا۴۲
ادامه دارد....
🗒منبع:مجموعه آشنايي با قرآن كريم براي نوجوانان؛فرزانه زنبقي
نشر تاريخ و فرهنگ
@haram110
🥀
🕊🥀🕊
🥀🕊🥀🕊🥀
🕊🥀🕊🥀
4_5841452463713945761.mp3
4.21M
❤️ #دین_زیباست
داستان های امامان معصوم 10
⏰ زمان : 2 دقیقه و 24 ثانیه
چه کسی بر فرزندم خواهد گریست؟!
عاقبت گریه کنان بر امام حسین سلام الله علیه
#امام_حسین
#پیامبر
#حضرت_فاطمه
#داستان_اهل_بیت
#عزاداری
@haram110
🟡امام صادق عليهالسلام:
إمتَحِنُوا شِیعَتَنا عِندَ مَواقِیتِ الصَّلاةِ: کَیفَ مُحافَظَتُهُم عَلَیها
شیعیان ما را در زمانهای نماز بیازمائید ( و ببینید) چگونه بر آن مواظبت میکنند.
📚وسائلالشیعه ج۴ ص۱۱۴
«صَلَواٰتُ اللّٰهِ وَ صَلَواٰتُ مَلاٰئِکَتِهٖ وَ اَنبِیاٰئِهٖ وَ رُسُلِهٖ وَ جَمیٖعِ خَلقِهٖ، عَلیٰ مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحمَّدٍ، وَالسَّلاٰمُ عَلَیهِ وَ عَلَیهِم، وَ رَحمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَکاٰتُه»
🆔 @haram110