🔅🙏 «نماز هدیّه» به حضرت عسکری علیه السلام به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام
مرحوم سیّد بن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع» از یکی از معصومین علیهم السلام روایت می کند که فرمود:
کسی که ثواب نماز خود را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله، و امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیاء بعد از او علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نماز او را بسیار بسیار می گرداند تا نفسش قطع شود. در آن حال(یعنی قبل از جان دادن) به او می گویند: ای فلانی! الطاف تو و هدیه تو به ما، هم اکنون برای تو مفید خواهد بود. امروز، روز جبران کردن و پاداش دادن به توست. دلت خوش و چشمت روشن باد برای آنچه خداوند برای تو آماده نموده است، و گوارایت باد آنچه به آن رسیدی.
راوی سؤال می کند: انسان چگونه می تواند، نمازش را هدیه نماید؟ حضرت می فرمایند: نیّت کند که ثواب نمازش را برای رسول خدا صلّی الله علیه و آله قرار دهد، و اگر امکان داشت علاوه بر 50 رکعت نماز(یعنی نمازهای واجب و نافله آنها)، حتی اگر یک نماز دو رکعتی هم باشد، بخواند و هر روز به یکی از این بزرگواران هدیه نماید.
طریقه خواندن این نماز بدین گونه است:
دو رکعت نماز بخوان و هر دو رکعت را با یک یا سه یا هفت تکبیر شروع کن.
در همه رکوع ها و سجده ها، بعد از ذکر تسبیح، 3 بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ»
و بعد از سلام نماز، جهت هدیه این نماز به حضرت عسکری علیه السلام چنین بگو:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَ مِنْكَ السَّلَامُ، يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ! صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ، وَ أَبْلِغْهُمْ مِنِّي أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ. اللَّهُمَّ إِنَّ هَاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلَى عَبْدِكَ وَ ابْنِ عَبْدِكَ، وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، سِبْطِ نَبِيِّكَ، الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ابْنِ الْمَرْضِيِّينَ علیهم السلام. اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُمَا مِنِّي، وَ اَبْلِغْهُ إِيَّاهُمَا، وَ اَثِبْنِي عَلَيْهِمَا اَفْضَلَ اَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّكَ وَ ابْنِ وَلِيِّكَ، يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ! يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِين!»
(جمال الأسبوع، ص15-16و 20)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5809737750890416130.mp3
29.08M
سخنرانی حجةالاسلام هاشمی نژاد در شب شهادت حضرت عسکری علیه السلام
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5809737750890416131.mp3
1.79M
چگونه حضرت عسکری علیه السلام مردم را از مسیحیت نجات دادند؟ - حجةالاسلام بندانی نیشابوری
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبهه ایمان غاصبین خلافت و پاسخ امام زمان علیه السلام به این شبهه در محضر پدر گرامی خود- حجةالاسلام معاونیان
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5809737750890416136.mp3
14.35M
سوگنامه حضرت عسکری علیه السلام - حاج محسن فرهمند
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🍂غریب #ڪرببلا لاأقل زهیرے داشٺ
🖤ڪنار #حضرٺ_آقا حبیب بوده و هسٺ
🍂همیشہ هر #شبجمعہ حرم پر از زائر
🖤ولے مزار #حسنها #غریب بوده و هسٺ
#شهادٺامامحسنعسڪرےع💔 #تسلیٺ_باد🏴
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه کبری سلام الله علیها(9)
📢📢📢...در روز پنج شنبه ، ۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۷ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد⁉️
💔 #جسارتی_عظیم!!!!
➖➖➖➖🌑🔶🌑
🕕🕔🕓… دستگاه خلافت اینک از تثبیت نسبی برخوردار شده است ؛
سقیفه گران با مصادرهء میراث پیامبر صلی الله علیه و آله و سهم ذی القربا (خمس) پیروزی دیگری را تجربه کردهاند ؛
📣📣 اینک خبرها ، حکایت از تصمیم خلیفه برای مصادرهء دیگر اموال اهل بیت علیهم السلام میکند ؛
حاکمان سقیفه ، پس از مصادرهء ارث خاندان وحی و خمس متعلق به ایشان , چشم به فدک دوخته اند ؛
🏮فدکی که "هِبه و هديه" رسول خدا به صدیقه طاهره سلام الله علیهاست و حکم ارث و خمس بر آن جاری نمیشود
👈 این خبر به خانه وحی میرسد ……
▪️ آن بانوی الاهی مقنعه به سر میافکنند و خود را در چادری میپیچند و به همراه گروهی از زنان بنی هاشم به جانب مسجد رسولخدا گام مینهند …
◀️ #فدک ، بهانه ای می شود تا آن حضرت ، پیام غدیر را بازگو کنند ، تا کسی نگوید : در نبود پیامبر کسی ما را به صراط مستقیم که همانا امیرالمومنین علیه السلام است متذکر نکرد.
👈 ورود صدیقه کبری سلام الله علیها , هم زمان با حضور ابوبکر در مسجد است ؛
آن حضرت ، در پس پرده می نشینند و خطبه ای رسا ، علیه دستگاه حاکم ایراد می فرمایند , خطبه ای که بعدها به "خطبه فدکیه" شهرت مییابد .(۱)
🔅در این سخنرانی , صدیقه طاهره سلام الله علیها , پس از حمد و ثنای الاهی و معرفی پدر بزرگوارشان ،
از گسترش روند نامسلمانی و برخاستن پرچم نفاق , سخن راندند ؛
و در پی آن ، به استناد آیات قرآن کریم ، خود را میراث دار رسول خدا معرفی کرده و به شدت به مصادره ارث خویش توسط خلیفه ی وقت انتقاد میکنند.
……سخن حضرت زهرا سلام الله علیها در اوج خویش ، چندین بار زیرکانه توسط خلیفهء وقت , قطع می گردد تا از تأثیر آن کاسته گردد ؛
اما در نهایت ، آن چنان تاثیر می گذارد که در تاریخ نقل می کنند:
📜 " تا به آن روز دیده نشد که مردمان ، چنین ناله و گریه ای سر دهند " (۲)
🏮خطبهء فدکیه به پایان میرسد و مردمان که به خود آمده اند ، زبان به توجیه می گشایند:
⛔️ " ای دخت پیامبر ! اگر این سخنان را پیش از بیعت با ابوبکر گفته بودی ,
با علی بیعت میکردیم "‼️
آن حضرت در پاسخ قاطعانه فرمودند:
💠 وَ هَل تَرَكَ أبي يَوْمَ غَديرِ خُمٍ لِأحَدٍ عُذراً
💠 و آیا پدرم پس از غدیر خم ، برای اَحَدی از مردمان جای عذر (و بهانه تراشی) گذاشت ؟ (۳)
کار آنچنان سخت گردید که خلیفه که تا آن لحظه همواره به نرمی و محترمانه سخن میگفت و حتی گاهی با سر خم کردن و گریان شدن ، عواطف خویش را از جنایات اطرافیانش متأثر نشان می داد و خشونت های لفظی و عملی را بر عهدهء دیگران میگذاشت ،
این بار خطر را به روشنی دریافته و زبان خود را از بند سیاست بازی بیرون کشید و پرده از ذات پلید خویش برداشت!!
…وی با اشاره به امیرالمؤمنین علیه السلام که در مسجد حضور داشتند , برای سرکوب احساسات برانگیختهء مردم ، بر روی منبر رفت و گفت:
⛔️" این چه سر و صدایی است که راه انداخته اید ؟ همانا او روباهی است که شاهد او دُم اوست (‼️‼️) ؛ برپا کنندهء فتنه است ؛
کمک از ضعفا می خواهد و یاری از زنان می طلبد (او اینجا زنش را جلو انداخته است) ؛
او مانند اُمِّ طِحال است (زنی که در بدکارگی در جاهلیت شهره بود!! ) که عزیزترین کسان نزد وی افراد فاحشه بودند ."(‼️‼️‼️)
…… این حکایت به قدری تکان دهنده و توهین آمیز است و عنان سخن آنچنان سیاستمدارانه از دست خلیفه رها شده که "ابن ابی الحدید سنّی" نیز متعجبانه از استاد خویش ،
"ابویحیی , جعفر بن یحیی بن ابو زید بصری" میپرسد:
⚠️ ابوبکر , تمام این کلمات را به علی نسبت داده است؟؟!!
و استاد پاسخ میدهد:
⚠️ آری پسرم , مُلك و سلطنت است که کار را بدین جا میکشاند !!
❌سخنان خلیفه با تهدید شدید انصار به سرکوب توسط نظام خلافت , پایان میپذیرد…
و حضرت صدیقه طاهره و امیرمومنان علیهما السلام به منزل باز میگردند (۴)
…ابوبکر نیز از منبر پایین میآید …
《1》
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه کبری سلام الله علیها(9) 📢📢📢...در روز پنج شنبه ، ۸ ربیع الاول س
◀️ سخنان صدیقهء کبری سلام الله علیها تأثیر شگرفی بر روند وقایع بعدی داشته است ؛
۱۲ نفر از مهاجر و انصار تصمیم میگیرند که به هر صورت ممکن ، ابوبکر را از منبر پایین کشیده و خلافت را به صاحب اصلی آن تحویل دهند؛
در این میان ، ترس از بی نتیجه ماندن این کار و خطر جانیِ چنین عملی , آنان را به مشورت با امیرالمؤمنین فرا میخواند.
🅾 امیرالمومنین علیه السلام چنین عملی را نامناسب می بینند و میفرمایند:
💠 "اگر بخواهید ابوبکر را از منبر پایین بکشید , شما را تار و مار می کنند و به جایی نخواهید رسید ، چرا که این امت , سخن پیامبر خویش را رها کرده اند ؛ اما به سراغ آن مرد بروید و آن چه را از پیامبر شنیده اید به او بگویید ؛
که این بهترین اتمام حجت برای اوست ؛ تا روز قیامت ، او را با دست خالی در برابر خداوند قرار دهند."
📌 این دوازده تن , هم پیمان میشوند که فردا , حجت را بر ابوبکر تمام کنند …
۶ نفر از مهاجرین : مقداد , سلمان , ابوذر , عمار , بُرَيده أسلَمی و خالد بن سعید .
۶ نفر از انصار:خُزيمه بن ثابت , سَهل بن حُنَيف و برادرش عثمان , اُبَيّ بن كَعب , ابو ایوب انصاری و ابو هَيثُم بن تَيَهان . (۵)
➖➖➖➖➖
1⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۶۳/۱۶
2⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۱۲/۱۶
3⃣ خصال ۱۷۳/۱ و بحارالانوار ۱۲۴/۳۰
4⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۱۵،۲۱۴/۱۶
5⃣ خصال ۴۶۱/۲ و بحارالانوار ۲۰۸،۲۰۹،۲۱۰/۲۸
🌴 بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽
#حدود_و_غصب_فدک_توسط_ابوبکر_و_عمر_لعنت_الله_علیه
🔹 على بن اسباط گويد: چون امام موسى كاظم عليه السلام بر مهدى عباسى لعنه الله علیه وارد شد ديد مشغول داد خواهى است و آن چه از مردم به ظلم گرفته اند بر مىگرداند امام موسى كاظم عليه السلام فرمود:
اى أميرالمؤمنين! چرا آن چه از ما اهلبيت عليهم السلام به ظلم گرفته شده به ما اهلبيت عليهم السلام بر نمىگردانند؟ مهدى لعنه الله علیه گفت: اى ابالحسن امام موسى كاظم عليه السلام موضوع چيست؟
امام موسى كاظم عليه السلام فرمود: همانا خداى تبارك و تعالى چون فدك و حومه آن را براى پيغمبرش صلى الله عليه و آله فتح نمود و بر آن اسب و شتر رانده نشد با جنگ گرفته نشد خدا بر پيغمبرش صلى الله عليه و آله اين آيه نازل فرمود:
👈 وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ
أسراء،آيه ۲۶
حق خويشاوندان را بده.
🔺 پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله ندانست آن ها چه كسانی هستند به حضرت جبرئيل علیه السلام مراجعه كرد حضرت جبرئيل علیه السلام هم به پروردگارش مراجعه نمود خداوند تبارک و تعالی به او وحى فرمود: فدك را به حضرت فاطمه علیها السلام بده پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله حضرت فاطمه علیها السلام را خواست
و به او فرمود: حضرت فاطمه علیها السلام خداوند به من امر فرموده كه فدك را به تو دهم حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: يا رسول الله صلی الله علیه و آله من هم از شما و از خدا پذيرفتم و تا زمانى كه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله زنده بود وكلاء حضرت فاطمه علیها السلام آن جا بودند و چون ابوبكر به حكومت رسيد وكلاء حضرت فاطمه عليها السلام را از آن جا بيرون كرد حضرت فاطمه علیها السلام نزد ابوبكر آمد و از او خواست فدك را به وى بر گرداند ابوبكر گفت: شخص سياه پوست يا سرخ پوستى هر شخصى باشد بياور تا به نفع تو در اين باره گواهى دهد حضرت فاطمه علیها السلام أميرالمؤمنين امام على عليه السلام و ام ايمن را آورد تا به نفع او گواهى دادند ابوبكر برايش نوشت كه متعرضش نشوند حضرت فاطمه علیها السلام بيرون آمد و نامه را همراه داشت كه به عمر بر خورد
🔺 عمر ملعون گفت: دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله! چه همراه دارى؟ حضرت فاطمه عليها السلام فرمود: نامه اى است كه پسر ابى قحانه برايم نوشته است عمر گفت: آن را به من نشان ده حضرت فاطمه علیها السلام نداد عمر آن را از دستش چنگ زد و مطالعه كرد سپس روى آن آب دهن انداخت و پاك كرد و پاره نمود و به حضرت فاطمه علیها السلام گفت: اين فدك را پدرت با راندن اسب و شتر نگرفته است كه تو بخواهى ريسمان به گردن ما گذارى و ما را محكوم كنى يا برده خود سازى .
🔺مهدى عباسى لعنة الله عليه به امام موسى كاظم عليه السلام گفت: اى اباالحسن امام موسى كاظم عليه السلام حدود فدك را به من بگو امام موسى كاظم عليه السلام فرمود: يك حدش كوه احد و حد ديگرش عريش مصر و حد ديگرش سيف البحر و حد ديگرش دومة الجندل است مهدى عباسى لعنة الله عليه گفت: همه اين ها؟
امام موسى كاظم عليه السلام فرمود: يا أميرالمومنين!همه اين ها زيرا همه اين ها از زمين هايى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اسب و شتر بر اهل آن نرانده است مهدى عباسى لعنة الله عليه گفت: مقدار زيادى است و در آن تأمل كرد.
📚 منبع
الکافی جلد ۲ صفحه ۷۲۵
البرهان جلد ۳ صفحه ۵۲۱
الوافی جلد ۱۰ صفحه ۳۰۷
ملاذ الأخيار جلد ۶ صفحه ۴۳۲
الهی بِحَقِالسّیدةزِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَِ الغریبَ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_هفتاد_هشت 🎀 بازجو برگشتم سمتش ... در حالي که هنوز توي شوک بودم و حس
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_هفتاد_نه
🎀 پرده های ابهام
هر چي مي گذشت سوال هاي ذهنم بيشتر مي شد ... ديگه حتی نمي تونستم اونها رو بنويسم ... شماره گذاري يا اولويت گذاري کنم ... يا حتي دسته بندي شون کنم ...
هر چي بيشتر پيش مي رفتم و تحقيق مي کردم بيشتر گيج مي شدم ... همه چيز با هم در تضاد بود ... نمي تونستم يه خط ثابت يا يه مسير صحيح رو ... وسط اون همه ابهام تشخيص بدم ... تا بقیه مطالب رو باهاش بسنجم ...
خودکارم رو انداختم روي برگه هاي روي ميز و دستم رو گرفتم توي صورتم ... چند روز مي گذشت ... چند روزِ بي نتيجه ... و مطمئن بودم تا تموم شدن اين تعطيلات اجباري ... امکان نداشت به نتيجه برسم ... اين همه سوال توي اين دنياي گنگ و مبهم ...
محال بود با اين ذهن درگير بتونم برگردم سر کار ... و روي پرونده هاي پر از رمز و راز و مبهم و بي جواب کار کنم ...
ليوانم رو از کنار لب تاپ برداشتم و درش رو بستم ... رفتم سمت آشپزخونه و يه قاشق پر، قهوه ريختم توي قهوه ساز ...
يهو به خودم اومدم ... قاشق به دست همون جا ...
- همه دنبال پيدا کردن اون مرد هستن ... تو هم که نتونستي حرف بيشتري از دهنت پدرت بکشي ... جر اینکه سعي دارن جلوش رو بگيرن ...
چرا وقتي حق باهاشونه همه چيز طبقه بندي شده است ... و دارن روي همه چيز سرپوش ميزارن و تکذيبش مي کنن؟ ... چرا همه چیز رو علنی پیگیری نمی کنن؟ ...
توی فضای سرپوش و تکذیب ... تا چه حد این چیزهایی که آشکار شده می تونه درست باشه و قابل اعتماده؟ ...
جواب این سوال ها هر چیزی که هست ... توی این سایت ها و تحلیل ها نیست ... اینها پر از سرپوش و فریبه ...
به هر دلیلی ... اونها حتی از مطرح شدن رسمی اون مرد از طرف خودشون واهمه دارن ... و الا اون که بین مسلمون ها شناخته شده است ...
پس قطعا جواب تمام سوال ها و علت تمام این مخفی کاری ها پيش همون مرده ... اون پیدا بشه پرده های ابهام کنار میره ...
بيخيال قهوه و قهوه ساز شدم ... سريع لباسم رو عوض کردم و از خونه زدم بيرون ... رفتم سراغ ساندرز ...
تعطيلات آخر هفته بود ... اميدوار بودم خونه باشه ...
مي تونستم زنگ بزنم و از قبل مطمئن بشم ... اما يه لحظه به خودم گفتم ...
- اينطوري اگه خونه هم بوده باشه بعد از شنيدن صداي تو پاي تلفن قطعا اونجا رو ترک مي کنه ... خيلي آدم فوق العاده اي هستي و باهاش عالي برخورد کردي که براي ديدنت سر و دست بشکنه؟ ...
زنگ رو که زدم نورا در رو باز کرد ... دختر شيرين کوچيکي که از ديدنش حالم خراب مي شد ... و تمام فشار اون شب برمي گشت سراغم ... حتی نگاه کردن بهش هم برام سخت بود چه برسه به حرف زدن ...
کمتر از 30 ثانيه بعد بئاتريس ساندرز هم به ما ملحق شد ...
- سلام کارآگاه منديپ ... چه کمکي از دست من برمياد؟ ...
- آقاي ساندرز خونه هستند؟ ...
- نه ... يکشنبه است رفتن کليسا ...
چشم هام از تحير گرد شد ... کليسا؟! ...
- اون که مسلمانه ...
لبخند محجوبانه اي چهره اش رو پوشاند ...
- ولي مادرش نه ...
آدرس کليسا رو گرفتم و راه افتادم ... نمي تونستم بيشتر از اون صبر کنم ... هم براي صحبت با ساندرز ... و هم اينکه نورا تمام مدت دم در کنار ما ايستاده بود ... و بودنش اونجا به شدت من رو عصبي مي کرد ...
از خانم ساندرز خداحافظي کردم و به مسيرم ادامه دادم ...
به کليسا که رسيدم کشيش هنوز در حال موعظه بود ... ساندرز و مادرش رو از دور بين جمعيت پيدا کردم ... رديف چهارم ... از سمت راست محراب ...
آروم يه گوشه نشستم و منتظر تا توي اولين فرصت برم سراغش ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده : #شهید_سیدطاها_ایمانی
🍃
🌼
🎉🌺🍃
4_5821382008525291975.mp3
3.73M
مولا امام عسکری
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبیٰ
تنها امام عسکری😭
🎙سید مجید بنی فاطمه؛