👊🏼👊🏼 تلاش معاویه برای محبوب کردن نام ابن ملجم
مرحوم علامه امینی در کتاب شریف «الغدیر» به نقل از «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید معتزلی نقل می کند:
معاويه، چهار صد هزار درهم از بيت المال به «سمرة بن جندب» داد، تا در ميان مردم شام سخنرانى كند و ضمن آن بگويد كه آيه: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ» يعنى: «از مردم كسى هست كه گفتارش در زندگانى دنيا بر تو خوش و شگفت آيد و بر آنچه در دلش است خداى را گواه مىگيرد و او سختترين دشمنان است. و هرگاه روى برتابد، در زمين مىكوشد تا فساد برانگيزد و كشت و نژاد را نابود كند، و خدا فساد را خوش ندارد»، درباره على ابن ابيطالب عليه السّلام است و همچنين بگويد كه آيه: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» يعنى: «از مردم كسى هست كه جان خود را در راه كسب خشنودى خدا مىفروشد و از خودش در مىگذرد» درباره «ابن ملجم» نازل شده است. (الغدير، ج11، ص42)
علامه مجلسی در «ترجمه فرحةالغری» می نویسد:
آنچه نقل كرده است عبد الحميد بن ابى الحديد مداينى در شرح نهج البلاغه از ابو جعفر اسكافى كه معاويه- عليه اللّعنة- صد هزار درهم به سمرة بن جندب داد كه حديثى وضع كند كه در شأن علىّ بن ابى طالب علیه السلام نازل شده است اين آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ»، و در شأن ابن ملجم- عليه اللّعنة- نازل شده است اين آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»؛ پس سمره قبول نكرد كه اين حديث را وضع كند؛ پس دويست هزار درهم فرستاد و او قبول نكرد؛ پس سيصد هزار درهم فرستاد و او قبول نكرد؛ پس چهار صد هزار درهم فرستاد و او قبول كرد. (ترجمه فرحة الغري از علامه مجلسى، ص60)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😡 معاویة، امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن می کرد
بلاذری در «انساب الأشراف» می نویسد:
معاویه این چند نفر را لعن می کرد: علی، مالک اشتر، قیس بن سعد، حسن بن علی، حسین بن علی، ابن عباس، و عبدالله بن جعفر رضی الله عنهم.(انساب الاشراف، ج3، ص126)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😡🥤توطئه معاویه برای قتل حضرت مجتبی علیه السلام
رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام: أَنَّ الْحَسَنَ علیه السلام قَالَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ: إِنِّي أَمُوتُ بِالسَّمِّ كَمَا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله. فَقَالُوا: وَ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ؟ قَالَ: امْرَأَتِي جَعْدَةُ بِنْتُ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ، فَإِنَّ مُعَاوِيَةَ يَدُسُّ إِلَيْهَا وَ يَأْمُرُهَا بِذَلِكَ. ... فَمَا ذَهَبَتِ الْأَيَّامُ حَتَّى بَعَثَ إِلَيْهَا مُعَاوِيَةُ مَالًا جَسِيماً وَ جَعَلَ يُمَنِّيهَا بِأَنْ يُعْطِيَهَا مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ أَيْضاً وَ يُزَوِّجَهَا مِنْ يَزِيدَ وَ حَمَلَ إِلَيْهَا شَرْبَةَ سَمٍّ لِتَسْقِيَهَا الْحَسَنَ. فَانْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ هُوَ صَائِمٌ فَأَخْرَجَتْ لَهُ وَقْتَ الْإِفْطَارِ وَ كَانَ يَوْماً حَارّاً شَرْبَةَ لَبَنٍ، وَ قَدْ أَلْقَتْ فِيهَا ذَلِكَ السَّمَّ فَشَرِبَهَا وَ قَالَ: يَا عَدُوَّةَ اللَّهِ! قَتَلْتِينِي قَتَلَكِ اللَّهُ، وَ اللَّهِ لَا تُصِيبِينَ مِنِّي خَلَفاً وَ لَقَدْ غَرَّكِ وَ سَخِرَ مِنْكِ، وَ اللَّهُ يُخْزِيكِ وَ يُخْزِيهِ. فَمَكَثَ علیه السلام يَوْمَيْنِ ثُمَّ مَضَى. فَغَدَرَ مُعَاوِيَةُ بِهَا وَ لَمْ يَفِ لَهَا بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ.
(الخرائج، ج1، ص241-242)
حضرت صادق علیه السلام از اجدادش روايت كرده است كه حضرت مجتبی عليه السّلام به خانواده اش فرمود: من به وسيله سمّ كشته می شوم همانگونه که رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با سم كشته شد. پرسيدند: چه كسى به شما سمّ می خوراند؟ فرمود: همسرم جعده دختر اشعث. معاويه به او نیرنگ می زند و او را مأمور به اين كار می كند. ... چند روزى سپرى شده بود كه معاويه براى جعده مالى فرستاد و در ضمن، به او وعده داد كه اگر امام را شهيد نمايى، صد هزار درهم ديگر به تو می دهم و تو را به ازدواج فرزندم يزيد در می آورم. پس به جعده شربت سمّى داد تا به حضرت بخوراند. در يكى از روزهايى كه هوا گرم بود و حضرت روزه داشت، براى افطار به منزل تشريف آورد. جعده سمّ را در شير ريخت و برای افطار مقابل حضرت قرار داد. امام آن را نوشيد و فرمود: اى دشمن خدا! مرا كشتى، خدا تو را بكشد. به خدا قسم! بعد از من خيرى نخواهى ديد و معاويه به تو نيرنگ زده است و خداوند تو و معاويه را خوار خواهد نمود. بعد از گذشت دو روز، حضرت به شهادت رسيد. و معاويه نيز به وعده هاى خود وفا نكرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👊 معاویة بن أبی سفیان مورد نفرین و لعن پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله
1) عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ : «رَأیْتُ بَنِي أُمَيَّةَ فِي صُورَةِ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ، يَصْعَدُونَ مِنْبَرِي، فَشَقَّ عَلَىَّ ذلِکَ. (تاريخ بغداد، ج9، ص 45)
رسول خدا صلّ الله علیه و آله فرمود: بنی امیّة را به شکل بوزینه و خوک دیدم که بر منبر من بالا رفته اند، و این امر خیلی بر من سخت بود.
2) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ : « إِذَا رَأَيْتُمُ مُعَاوِيَةَ عَلَى مِنْبَرِي فَاقْتُلُوهُ».(تاريخ مدينة دمشق، ج59، ص155)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرگاه معاویة را بر منبر من مشاهده کردید، او را بکشید.
3) ابن عباس مي گويد: در يکي از روزها من با کودکان بازي مي کردم که پيامبر آمد و به من فرمود: برو و به معاويه بگو تا نزد من بيايد. من نيز به در خانه او رفتم و او را به سوي پيامبر خواندم. اما او پيغام داد که مشغول غذا خوردن است. من هم به خدمت پيامبر رسيدم و جريان را گفتم. حضرت فرمود: دوباره برو و او را بياور. بار دوم هم که به در خانه او رفتم، پيغام داد که مشغول غذا خوردن است. خدمت پيامبر رسيدم و همان جريان براي بار سوم اتفاق افتاد. هنگامي که براي مرتبه سوم خدمت پيامبر رسيدم و جريان را عرض کردم، حضرت فرمود: لا أَشْبَعَ اللهُ بَطْنَهُ؛ خداوند شکمش را سير نسازد.(انساب الاشراف، ج5،ص133)
4) سبط ابن جوزی در «تذکرۀ الخواص» می نویسد:
وقتی حسن بن علی امر خلافت را به معاویه واگذار کرد، و قصد نمود به سوی مدینه حرکت کند، جمعی از تابعین معاویة مثل عمرو بن عاص، ولید بن عقبه، و عتبة نزد معاویة جمع شدند و گفتند: قصد داریم که نزد حسن بن علی برویم و او را ببینیم تا قبل از رفتن به مدینه خجالت زده شود. معاویه آنها را نهی کرد و گفت: حسن بن علی از فصحای بنی هاشم است، این کار را نکنید، اما آنها اصرار کردند، لذا معاویه به دنبال حسن بن علی علیه السلام فرستاد تا او را ببینند. وقتی حسن بن علی آمد، آنها علیّ بن ابی طالب را ذمّ کردند، اما حسن بن علی ساکت بود. بعد از آن که سخنان ایشان تمام شد، حسن بن علی سخن گفت. وی نخست حمد خدا را به جا آورد و ثنای او گفت، سپس بر رسول خدا درود فرستاد و فرمود:
آن کسی که به او اشاره کردید یعنی علیّ بن ابی طالب، کسی است که به دو قبله نماز خواند و دو بار بیعت نمود، درحالیکه همه شما مشرک بودید و به آنچه خداوند بر پیامبرش نازل کرده بود کافر بودید. او کسی است که شهوات را بر خودش حرام کرد و از لذّات امتناع ورزید تا آنجا که خداوند در حقّ او این آیه را نازل فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللهُ لَكُمْ». اما تو ای معاویه! کسی هستی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره تو چنین فرمود: اللَّهُمَّ لَا تَشْبَعْهُ. بارالها، شکم او را سیر نکن. درحالی که امیرالمؤمنین از رسول خدا در مقابل مشرکین نگهبانی می داد و جانش را در شب هجرت فدای او کرد و خداوند این آیه را در حقّ او نازل فرمود: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ». او کسی است که خداوند در این آیه وی را با ایمان وصف نموده است: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»، او کسی است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به او فرمود: أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، وَ أَنْتَ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.
در حالی که تو ای معاویه کسی هستی که پیامبر روز جنگ احزاب به تو نگریست، و سپس به پدرت نگاه کرد و دید که پدرت بر شتری سوار شده است و مردم را به جنگ با رسول خدا تشویق می کند و برادرت پشت آن شتر و تو جلوی آن شتر بودی و لذا رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
لَعَنَ اللهُ الرَّاكِبَ وَ الْقَائِدَ وَ السَّائِقَ. یعنی خداوند نفر سواره، و نفر جلو و عقب را لعنت کند.
رسول خدا پدرت را در هیچ جایی نمی دید، مگر آن که او را لعنت می فرمود و تو همراه پدرت بودی. تو کسی بودی که پدرت را از اسلام نهی می کردی، و تو کسی هستی که در جنگ بدر، احد و خندق و همه این جنگ ها با رسول خدا می جنگیدی.
سپس حسن بن علی، رو به عمرو بن العاص، ولید و عتبة نمود و برای هر یک به طور مجزّا سخنانی فرمود و فضایح آنها را بیان نمود و سپس مجلس را ترک کرد. پس معاویه رو به رفقای خود کرد و شعری سرود و گفت: من به شما امر کردم که این کار را انجام ندهید، اما گوش نکردید. (تذكرة الخواص، ص182-184)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستور به لعن امیرالمؤمنین علیه السلام در منابر توسط معاویه- مرحوم آیةالله حاج عبدالحسین امینی رحمةالله علیه
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅ امیرالمؤمنین علیه السلام در قنوت دو نماز صبح و مغرب، و در بعد از این دو نماز، چه کسانی را لعن می فرمود؟
1) ابن ابی الحدید معتزلی، از علمای اهل سنت، در «شرح نهج البلاغه» می نویسد:
علی بن ابی طالب، بعد از ماجرای حکمیّت، بعد از دو نماز صبح و مغرب چنین دعا می کرد: «اللَّهُمَّ الْعَنْ مُعَاوِيَةَ، وَ عَمرواً، وَ أَبَا مُوسَى، وَ حَبِيبَ بْنَ مَسْلَمَةَ، وَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ خَالِدٍ، وَ الضَّحَّاكَ بْنَ قَيْسٍ وَ الْوَلِيدَ بْنَ عُقْبَةَ».(شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج2، ص260)
2)عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَعْقِلٍ، عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَنَّهُ قَنَتَ فِي الصُّبْحِ فَلَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ وَ أَبَا مُوسَى وَ أَبَا الْأَعْوَرِ وَ أَصْحَابَهُمْ. (فضائل أمير المؤمنين عليه السلام از ابن عقده کوفی- م332 هجری- ص98/امالی طوسی، ص725)
عبدالله بن مَعقِل گفت: امیرالمؤمنین علیه السلام در قنوت نماز صبح، معاویه، عمرو عاص، ابا موسی اشعری، ابا اعور اسملی و یاران ایشان را لعنت می فرمود.
3)عَنْ ذَرِيحٍ الْمُحَارِبِيِّ قَالَ: قَالَ لَهُ الْحَارِثُ بْنُ الْمُغِيرَةِ النَّصْرِيُ أَيْ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنَّ أَبَا مَعْقِلٍ الْمُزَنِيَّ حَدَّثَنِي عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ صَلَّى بِالنَّاسِ الْمَغْرِبَ، فَقَنَتَ فِي الرَّكْعَةِ الثَّانِيَةِ، فَلَعَنَ مُعَاوِيَةَ وَ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ وَ أَبَا مُوسَى الْأَشْعَرِيَّ وَ أَبَا الْأَعْوَرِ السُّلَمِيَّ. قَالَ الشَّيْخُ علیه السلام: صَدَقَ، فَالْعَنْهُم. (الاصول السّتّة عشر، اصل محمّد بن المثنی الحضرمی، ص88/ مستدرك الوسائل، ج4، ص410)
حارث بن مغیره گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: روایت شده است که ابا مَعقِل مُزَنی نقل می کند که امیرالؤمنین علیه السلام در قنوت نماز مغرب، معاویه، عمرو عاص، اباموسی اشعری، ابا اعور سُلَمی را لعنت می کرده است. حضرت صادق علیه السلام فرمود: راست گفته است، پس تو هم ایشان را لعنت کن.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅🗣 عرضه اعتقادات و برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام در صبح و شام برای ورود به بهشت
یکی از دعاهایی که مبانی ضروری اعتقادی یک شیعه را بیان می کند و تداوم در خواندن آن ، سبب عاقبت به خیری می گردد ، دعایی است که حضرت صادق علیه السلام تعلیم می فرمایند و باید در صبح و شام بر خواندن آن ، مواظبت داشت. حضرت صادق علیه السلام می فرمایند:
اگر کسی این ذکر را صبح بگوید و در آن روز بمیرد ، به بهشت وارد می شود ، و اگر این ذکر را در بعد از ظهر بگوید و در آن شب بمیرد، به بهشت وارد می شود. این ذکر چنین است:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ وَ أُشْهِدُ مَلَائِكَتَكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ حَمَلَةَ الْعَرْشِ الْمُصْطَفَيْنَ أَنّکَ أَنْتَ اللَّهُ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، وَ أَنَّ أميرَ المُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أبِي طالِبٍ، وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، وَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، وَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ، وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى، وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، وَ الحُجَّةَ بنَ الحَسَنِ عَلَیهِمُ السَّلامُ أَئِمَّتِي وَ أَوْلِيَائِي، عَلَى ذَلِكَ أَحْيَا، وَ عَلَيْهِ أَمُوتُ، وَ عَلَيْهِ أُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ أَبْرَأُ مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ»
پس اگر در آن روز یا در آن شب بمیرد ، به بهشت وارد می شود.(بحارالانوار، ج86، ص258به نقل از محاسن)
این روایت را مرحوم کلینی در کتاب کافی از رَزِین از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهماالسلام با کمی اختلاف نقل می کند.(کافی، ج2، ص522)
در نقل کتاب کافی ، در انتهای این دعا ، در اکثر نقل ها ، سه فلان(وسایل الشیعه، ج7، ص221 به نفل از کافی) و در بعضی نقل ها ، چهار فلان آمده است.(وافی، ج9، ص1575)
مرحوم فیض کاشانی در وافی ، و مرحوم علاّمه مجلسی در مرآةالعقول ، چهارمین فلان را ، معاویه معرّفی میکنند.(الوافي، ج9، ص1575/ مرآة العقول، ج12، ص224)
وقتی منظور از چهارمین فلان، معاویه باشد، سه فلان دیگر ، به سه نفر قبل اشاره می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅ لعن بر بنی امیّة، یکی از تعقیبات نمازهای پنج گانه
عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِذَا انْحَرَفْتَ عَنْ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ، فَلَا تَنْحَرِفْ إِلَّا بِانْصِرَافِ لَعْنِ بَنِي أُمَيَّةَ. (تهذيب الأحكام، ج2، ص109)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: هر گاه نماز واجب را تمام کردى، جز بعد از لعن بر بنى امیه، از جاى خود حرکت نکن.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅ برائت از چه کسانی واجب است؟
عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِهَا وَ أَرَادَ اللَّهُ هُدَاه: ... حُبُّ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَاجِبٌ، وَ الْوِلَايَةُ لَهُمْ وَاجِبَةٌ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ وَ مِنَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ هَتَكُوا حِجَابَهُ، وَ أَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَ علیهاالسلام فَدَكَ، وَ مَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا، وَ غَصَبُوهَا وَ زَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا، وَ هَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا، وَ أَسَّسُوا الظُّلْمَ، وَ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله، وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَاجِبَةٌ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنَ الْأَنْصَابِ وَ الْأَزْلَامِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ وَ قَادَةِ الْجَوْرِ كُلِّهِمْ أَوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْ وَاجِبَةٌ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ شَقِيقِ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ قَاتِلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَاجِبَةٌ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ جَمِيعِ قَتَلَةِ أَهْلِ الْبَيْتِ علیهم السلام وَاجِبَةٌ.(الخصال، ج2، ص603 و 607)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: این ها دستورات دین است و برای کسی است که بخواهد به آنها پای بند باشد و خداوند، هدایت او را اراده فرموده باشد: ... محبّت به اولیای الهی واجب است. اعتقاد به ولایت ایشان واجب است. برائت از دشمنان ایشان واجب است و همچنین برائت از کسانی که به خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله ستم کردند و پرده حرمت دریدند، و فدک را از حضرت فاطمه علیهاالسلام ربوده و وی را از ارثش بازداشته، حقوق او و همسرش را غصب کردند، و به آتش زدن خانه فاطمه علیهاالسلام همّت گماشتند، و ظلم را پایه گذاری کردند، و سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله را تغییر دادند، واجب است. همچنین برائت از ناکثین(پیمان شکنان؛ یعنی طلحه و زبیر)، قاسطین(بی دادگران؛ یعنی معاویه) و مارقین(از دین خارج شده ها؛ یعنی خوارج)، و برائت از بت ها و قمارها که همه امامان گمراهی و رهبران ستم ،از اوّلین و آخرین می باشند، واجب است. و برائت از شقی ترینِ اوّلین و آخرین؛ یعنی برادرِ پی کننده ناقه ثمود؛ یعنی قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام واجب است. و برائت از همه کشندگان اهل بیت علیهم السلام واجب است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😡😯 ابراز ارادت ویژه مولوی به معاویه در کتاب مثنوی
مولوی در دفتر دوم مثنوي، بخش 75، در داستانی جعلی ماجراي «ابليس با معاويه» را نقل می کند. با خواندن این اشعار، اين سؤال در ذهن خواننده نقش می بندد که چرا قهرمان داستان، معاويه است؟ چرا مولوی، معاويه را در مقابل شيطان قرار داده است؟
این داستان ساختگی و دروغین از اين قرار است که روزي معاويه در قصر خود خوابيده بود که ناگهان شخصي او را از خواب بيدار کرد. معاويه به دنبال آن شخص گشت و ديد مردي خود را درون پرده پنهان می کند .از او پرسيد که تو کيستی و چرا بيدارم کردي؟ مرد پاسخ داد: «نام من ابليس است و چون وقت نماز می گذشت تو را بيدار کردم تا برخیزی و به مسجد بروی.» معاويه گفت: «تو ابليسی و ابليس خيرخواه نيست، بلکه آدمي را از راه به در می کند و مسلماً قصد و غرض ديگری از اين عمل داری!»
مجادله بين معاويه و ابليس ادامه می يابد و ابليس سعی می کند که معاويه را قانع کند که قصد او تنها خير خواهی بوده است و معاويه نيز می خواهد به حقيقت ماجرا پی ببرد .ابليس در دفاع از حسن نيت خود دلايلی می آورد، از جمله اينکه سابقاً او نيز فرشته بوده ولي معاويه باور نمی کند و می گويد به سبب مکر تو قوم های نوح و عاد و لوط و افرادی چون نمرود و فرعون دچار گناه و عذاب شدند .ابليس می گويد: «من محک نيک و بدم»، ولي معاويه باور نمی کند. ابليس می گويد: «بدگماني تو، مانع از شنيدن سخن راست است.» معاويه از مکر ابليس به حضرت حق می نالد و سرانجام بعد از الحاح بسيارِ معاويه، ابليس غرض حقيقی خود را بيان می کند و می گويد: «اگر نمازت فوت می شد، تو حسرت می خوردي و اين حسرت به اندازه صد نماز ارزش داشت.»
گر نمازت فوت می شد آن زمان
می زدی از درد دل آه و فغان
من تو را بیدار کردم از نهیب
تا نسوزاند چنان آهی حجاب
اینجا مولوی از زبان معاویه به شیطان می گوید:
اکنون راست گفتی صادقی
از تو این آید، تو این را لایقی
عنکبوتی تو مگس داری شکار
من نِيَم ای سگ! مگس زحمت ميار
بازِ اسپيدم شکار شه کند
عنکبوتی کِی به گِرد ما تَنَد
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
#روایت
✅امام صادق علیه السلام درباره #دعای_عهد فرمودند:
🌸«هر کس با این دعای #عهد چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند».
📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
#دعای_عهد♡
#استاد_فرهمند
کجایى ...؟؟
اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت!
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤🌦🌤
دوباره صبح شد و☀️
حالم روبه راه شد
وقت سلام وعرض
ارادت به شاه کربلا شد🕌
عالم تمام خاک
کف پای شاه عشق💚
شاهی که برتمام
جهان سرپناه شد💚
صلی اللَّه علیْك یٰا اباعبدِاللّٰه الْحُسَیْنِ💚
@haram110
هدایت شده از حرم
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا
🎤🎤 #فرهمند
@haram110
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام
بنام آفریدگار مهربانی
امروز : شنبه 16/12/1399
" لذت زندگی "
مردم به سمت کسانی جذب می شوند که می دانند چطور از زندگی لذت ببرند وشادباشند
بجای آنکه ایده آل گرایی کنید شروع کنید به لذت بردن ازچیرهایی که همین
الان در دسترستان هست
دوست داشتنی بودن درواقع ارتباط مستقیم باگشوده بودن دارد
بالذت بردن ازچیزهای کوچک وبزرگ زندگی بجای متمرکزشدن برای بهتر کردن
هرچیزی خواهید دیدکه تاچه حدهمه چیز تغییرمی کند
عبارت تاکیدی :
در آن چه برای من اتفاق میافتد همیشه خیری نهفته است
" خدایا سپاسگزارم "
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زائرین پیاده #امام موسیبنجعفر علیهالسلام
پیاده بسوی کاظمین!
میروند،
که شب و روز شهادت باب الحوائج
آقا و مولایمان موسی بن جعفر علیهالسلام
زائر آن حرم باصفا شوند
بازم میگیم
خوشبحالتون مردم عراق!
که دینودنیایوآخرتتون رو،
دو دستی تقدیم نکردید به #ستاد_کرونا ...
از روز اول مثل کوه پای عقایدتون ایستادید
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🙏🏼 نماز بسیار ساده شب بیست و سوم ماه رجب
عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةِ الثَّالِثَةِ وَ الْعِشْرِينَ رَكْعَتَيْنِ بِالْحَمْدِ وَ الضُّحَى خَمْساً، أُعْطِيَ بِكُلِّ حَرْفٍ وَ بِكُلِّ كَافِرٍ وَ كَافِرَةٍ دَرَجَةً فِي الْجَنَّةِ، وَ ثَوابَ سَبْعينَ حَجَّةً، وَ ثَوابَ مَنْ شَيَّعَ سَبْعينَ ألفَ جِنازَةٍ، وَ ثَوابَ مَنْ عادَ ألْفَ مَريضٍ، وَ ثَوابَ مَنْ قَضَى ألْفَ حاجَةٍ لِمُؤْمِنٍ. (البلدالأمين، ص169)
جناب سلمان از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: هر کس در شب بیست و سوم ماه رجب دو رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد، و پنج بار سوره ضُحی؛ در این صورت، خداوند به ازای هر حرف و به ازای هر مرد و زن کافر، درجه ای در بهشت به وی اعطا می کند، و خداوند ثواب هفتاد حج و ثواب کسیکه هفتاد هزار جنازه را تشییع کرده باشد، و ثواب کسی که هزار مریض را عیادت کرده باشد، و ثواب کسی که حاجت هزار مسلمان را برآورده باشد، به وی اعطا می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼👌 نماز و اذکار هفت شب آخر ماه رجب در ثلث آخر شب (نزدیک فجر)
سلیمان گفت: از حضرت مجتبی علیه السلام شنیدم که از پدر گرامی خویش نقل می کرد که رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: جبرئیل برای من 7 کلمه آورد و آن 7 کلمه، همان هایی هستند که خداوند متعال در قرآن فرموده است: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ»، و به من امر کرد که آن را به شما یاد دهم، و آن ها، هفت کلمه از تورات به عبری می باشند. پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله آن هفت کلمه را برای علیّ بن ابی طالب علیه السلام بدین صورت بیان نمود:
« يَا اللَّهُ! يَا رَحْمَانُ! يَا رَبِّ! يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ! يَا نُورَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ! يَا قَرِيبُ! يَا مُجِيبُ!»
وقتی کلام رسول خدا صلّی الله علیه و آله به پایان رسید، آن حضرت رفتند و عبدالله بن سلام وارد شد درحالی که ما درباره آن حدیث سخن می گفتیم. وقتی عبدالله آن حدیث را شنید، تکبیر گفت. رسول خدا صلّی الله علیه وآله وارد شده و مشاهده کردند که عبدالله، تکبیر و تهلیل می گوید. پس فرمودند: عبدالله! چه شده؟
عبدالله عرض کرد: ای رسول خدا! به حقّ آن کس که تو را مبعوث کرد، این اسماء همانهایی هستند که جبرئیل بر حضرت ابراهیم نازل کرد و در مورد همین اسماء بود که خداوند، حضرت ابراهیم را خلیل خود کرد. پس بنده ای این اسماء را در نزد خود نگاه نمی دارد، مگر آنکه خداوند در نزد او حجابی قرار می دهد که شیطان ابداً به سوی او راه نداشته و بر وی تسلّط نمی یابد تا آنکه خداوند را ملاقات نموده و به دار جلال الهی وارد شود. پس هرکس در هفت شبِ آخر ماه رجب در نزدیک فجر صبح، خداوند را به این اسماء بخواند، خداوند به وی هدایا و ولایتش را اعطا می کند.
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: ای عبدالله! آیا می دانی وقتی خداوند این کلمات را فرو فرستاد، حضرت ابراهیم علیه السلام، چه کرد؟
عبدالله گفت: وقتی جبرئیل نازل شد، حضرت ابراهیم علیه السلام درخواست کرد که چگونه توسط این کلمات خدا را بخواند. پس جبرئیل گفت: در ماه رجب روزه بگیر، وقتی به هفت شب آخر ماه رسیدی، بلند شو و با قلبی ترسان دو رکعت نماز بخوان، سپس از خداوند، ولایت، یاری، عافیت، قدر و منزلت در دنیا و آخرت، و نجات از آتش جهنّم را درخواست کن. (بحارالأنوار، ج 97، ص52 به نقل از کتاب النّوادر)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
☀️ استحباب زیارت حضرت رضا علیه السلام در ماه رجب، به ویژه در روزهای اوّل،23 و 27 این ماه
1-استحباب زیارت حضرت رضا علیه السلام در همه ماه رجب
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا عليهالسّلام، عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّةَ الْإِسْلَامِ فَدَخَلَ مُتَمَتِّعاً بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ، فَأَعَانَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى حَجِّهِ وَ عُمْرَتِهِ. ثُمَّ أَتَى الْمَدِينَةَ، فَسَلَّمَ عَلَى النَّبِيِّ صلّياللهعليهوآله. ثُمَّ أَتَى أَبَاكَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عليهالسّلام، عَارِفاً بِحَقِّهِ، يَعْلَمُ أَنَّهُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ، وَ بَابُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ، فَسَلَّمَ عَلَيْهِ. ثُمَّ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عليهماالسّلام، فَسَلَّمَ عَلَيْهِ. ثُمَّ أَتَى بَغْدَادَ فَسَلَّمَ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عليهالسّلام. ثُمَّ انْصَرَفَ إِلَى بِلَادِهِ. فَلَمَّا كَانَ فِي هَذَا الْوَقْتِ، رَزَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَا يَحُجُّ بِهِ. فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ؟ أَ هَذَا الَّذِي حَجَّ حِجَّةَ الْإِسْلَامِ يَرْجِعُ أَيْضاً فَيَحُجُّ، أَوْ يَخْرُجُ إِلَى خُرَاسَانَ إِلَى أَبِيكَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عليهالسّلام، فَيُسَلِّمُ عَلَيْهِ؟ قَالَ: بَلَى، يَأْتِي إِلَى خُرَاسَانَ. فَيُسَلِّمُ عَلَى أَبِي عليهالسّلام أَفْضَلُ، وَ لْيَكُنْ ذَلِكَ فِي رَجَبٍ.(عيون أخبارالرضاعليهالسّلام، ج2، ص258)
محمدبن سلیمان می گوید: از حضرت جواد علیه السلام پرسیدم: شخصی حجّ واجب خود را انجام داد و به مدینه رفت و حضرت رسول صلّی الله علیه وآله را زیارت نمود، بعد به نجف رفت و پدرتان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را زیارت نمود و حقّ آن حضرت را می شناخت و می دانست که حجّت خدا برخلق است، و او باب خداست که از آن باب اعطا می شود؛ آنگاه به کربلا رفت و حضرت سیدالشهدا علیه السلام را زیارت کرد و سپس به بغداد رفت و حضرت کاظم را زیارت کرد و به شهر خود بازگشت. در این هنگام، خدا آن اندازه به وی روزی داد که به حجّ برود. آیا این مرد که حجّ واجب خود را به جای آورده است، مجددا به حج برود یا به زیارت پدرتان علی بن موسی الرضا علیه السلام در خراسان برود؟ کدام یک افضل است؟ حضرت جواد علیه السلام فرمود: به خراسان رفته و پدرم را زیارت نماید، ولیکن این امر باید در رجب باشد.
مرحوم شهید اوّل در «الدُّروس» می نویسد:
«وَ يُسْتَحَبُّ الزِّيارَةُ فِي الْمَواسِمِ الْمَشْهُورَةِ قَصْداً، وَ قَصْدُ الإمامِ الرِّضا فِي رَجَب، فَإنَّهُ مِنْ أفْضَلِ الأعْمال».(بحارالأنوار، ج100، ص136)
زیارت هریک از امامان علیهم السلام در ایِام خاص و مناسبت های مشهور، و قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام در ماه رجب مستحبّ است، و این عمل بدون تردید از برترین اعمال است.
مرحوم محدّث قمی در «مفاتیح الجنان» می نویسد:
«بدان كه در ماه رجب زيارت حضرت امام رضا عليه السلام مندوب است و اختصاصى دارد چنانچه عمره در اين ماه فضيلت دارد، و روايت شده كه تالى حجّ است در فضيلت».(مفاتیح الجنان، در اعمال ماه رجب)
2-استحباب زیارت حضرت رضا علیه السلام در روزهای اوّل، 23 و 27 ماه رجب
مرحوم محدّث قمی در کتاب «وقایع الایام» و «مفاتیح الجنان» می نویسد:
«میرداماد در رساله «اربعة ایّام» خود فرموده است: زیارت حضرت رضا علیه السلام در روز اوّل ماه رجب به غایت تأکید و تشویق شده است».(وقایع الایّام، ص294/ مفاتيح الجنان، در اعمال 25 ذى القعده)
مرحوم شیخ ابراهیم کفعمی در «مصباح» می نویسد:
«زیارت حضرت رضا علیه السلام در روز 23 و روز 27 ماه رجب، مستحبّ است».(مصباح کفعمی، ص493)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد دیدار شما ( به بهانه زیارت حضرت رضا علیه السلام در 23 رجب)- حاج علی ملائکه
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5793961356759665380.mp3
12.76M
"❁"
#کارگاه_انصاف 6⃣
#استاد_شجاعی 🎤
▪️زمانی که با کسی به مشکل برخورد کردید،
زمانی که خطا و اشتباهی از کسی دیدید،
زمانی که نسبت به کسی بدبین شدید،
برای اینکه بتوانید منصفانه، او را قضاوت کرده، و به بهترین راهکار برای کنترل رابطهتان برسید ؛
💢 کافی است کـــه...
️🍭 *مردان از چه زنانی خوششان می آید ؟*
✅ احساس خوب به خود داشتن
زنان محبوب و جذاب، به خودشان احساس خوبی دارند. در مرحله ی اول، زنان باید احساسات منفی را که به خودشان دارند بشناسند. احساسات منفی در عمق ضمیر ناخودآگاه یک زن، دفن و موجب می شود که او، احساس کند نمی تواند رابطه ی خوبی با همسر و جنس مخالف داشته باشد.
✅ در اولویت بودن احساسات
دومین ویژگی زنان جذاب این است که احساسات خود را در اولویت قرار می دهند و به این ترتیب قدرت اثرگذاری زیادی بر مردان دارند. رقت و لطافت از امتیازات روحی زن و از مواهب دستگاه آفرینش برای اوست.
✅ خنده رو بودن
نکته ی مهم دیگر این است که زنان محبوب، خنده رو هستند. همه ی مردان دوست دارند بتوانند یک زن را بخندانند. هر مردی وقتی بتواند زنی را بخنداند، احساس می کند فرد فوق العاده ای است و هرگاه نتواند، احساس بدی پیدا می کند. یک اصل در این نکته نهفته است و آن این که زنان جذاب «خیلی جدی» نیستند
4_5893407669481376099.mp3
15.81M
#کنترل_شهوت ۱۰
🔻فکر و خیال آلوده ...
یکی از بزرگترین دلایل هیجانات جنسی است.
🔻کنترل التهابات جنسی،
در گروی کنترل فکر، خصوصا در خلوتهاست!
چگونه فکرمان را کنترل کنیم؟
#فکر #کنترل_ذهن
((اصول دین))
من بچه مسلمانم ....اصول دین را میدانم....اصول دین پنج بود.....دانستنش گنج بود....اول خدای یکتا......یعنی تک و بی همتا.....دوم خدا عادل بود.....برهمه چیز قادر بود.....سوم نبوت نبی....خدا فرستاده نبی......چهارم امامت آمده.......بهر هدایت آمده.....پنجم معاد محشر است......روز جزای اکبر است.....شکر خدا مسلمانم.....اصول دینو میدانم
#تولد_مادربزرگ :
نیما کوچولوی قصه ما قلکشو روی میز گذاشت و به اون نگاه کرد، اونوقت به قلک گفت: نمی دونم چقد پول برام گذاشتی؟ نمیدونم با پولی که برام نگه داشتی می تونم یه هدیه خوب برا مادر بزرگ ... 👇
4_5783132356932011905.mp3
9.45M
#بانوی_آسمانی 51
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 51
غروب نزدیک است
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
از مجموعه #دین_زیباست
✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_بیست_و_یک آیه چادر نمازش را سر کرد. قد قامت الصلاة کرد و قامت بست به
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_بیست_و_دوم
_منم الان حاضر میشم و راه میافتم.
_اونجا میبینمت...
رفاقتی بین آنها نبود، اما دلیل مشترکی داشتند؛ دلیلی که آنها را به یک خانه میکشاند.
ارمیا سریع لباس پوشید، کلاه موتورسواریاش را برداشته بود که مسیح جلویش را گرفت:
_کجا میری؟ تو حالت خوب نیست با این وضع کجا میری!
_دارن میارنش، باید برم اونجا!
_چرا باید بری اونجا؟
_باید برم! نمیتونم بهت بگم چرا، چون خودمم نمیدونم چرا!
_منم باهات میام.
یوسف: منم میام. میخوام این خانواده رو ببینم.
ارمیا کلافه شد.
_باشه بیایید اما زود آماده بشید، دیرم شده!
همه به سمت خانهی سیاهپوش آیهق رفتند. همسایهها جمع شده بودند...
اهالی محل آمده بودند... کوچه پر بود از جمعیت... بوی اسپند بود و همهمه... بوی عزا بود... بویی محرّم بود انگار!
آیه اشکهایش را ریخته بود، گریههایش را کرده بود. چشمهایش دو کاسهی خون بودند؛ کاش میتوانست در این غم خون گریه کند!
از صبح چشم به راه بود. پدر را فرستاده بود گل بخرد! دسته گل زیبایی ازگُلهای یاس برای او که جانش را برای حفظ حریم یاس ها داده بود.
دم در آپارتمان نشسته، انتظار همسرمیکشید. همسرش به خانه میآمد...
بعد از دو هفته به خانه میآمد، همنفساش میآمد... بیا نفس! بیاهمنفس... بیا جان من! بیا که سرد شده خانهات. خانهای که تو گرمای آنهستی! بیا امید روزهای سردم... بیا که پدرانههایت را خرج دخترکت کنی... بیا که عاشقانه هایت را خرج بانوی قصهات کنی!
رها کنارش بود، تمام ثانیهها؛ حتی لحظهای که نماز ظهر میخواند؛ حتی لحظهای که غذایش را نخورده رها کرد و دم در چشم به راه نشست... تمام
لحظهها خواهرانه خرج آیهاش میکرد.
َ
مردی، کمی آنطرفتر میان دوستانش، خیره به زنی که گاه میافتد روی زانو و گاه با کمک برمیخیزد و گاه کمر خم میکند، چقدر حسرت دارد این زندگی و این عشق؛ اگر روزی بمیرد، کسی برای او اینگونه روی زانو افتان و خیزان میشود؟ اصلا کسی برایش اشک میریزد؟ فاتحه میخواند؟
شبهای جمعه کسی به دیدارش میآید؟ چقدر سخت است بدانی جواب تمام سوالهایت یک "نه" به بزرگی تمام دنیاست.
کمی آن سوتر، مردجوانی به همسرش نگاه میکرد که تمام دنیا همسرش میدانند و داشتههایش میگفتند "خونبس زن نیست، اسیر است؛ خدمتکار است!" که حق زندگی را از همسرش میگرفتند، که رویایی داشت در مقابل رهایش! رهایی که چه زیبا همدلی میکرد برای دوستش.
لحظهای از گوشه ذهنش گذشت "کاش لحظهای که برادر خاک کردم، تو کنارم بودی!"
چقدر حسرت داشت یاد نبود مرهمی روی قلب زخم خوردهاش. صدرا نگاهی به ارمیا کرد. نگاه خیرهاش به آیه حس بدی در دلش انداخت، اگر جای آن شهید بود و کسی به همسرش... افکارش را برید، پس راند به گوشهای دور از ذهنش. جنس نگاه ارمیا ناپاک نبود...عاشقانه نبود... حسرت در نگاهش موج میزد، این نگاه را به حاج علی هم داشت چیزی در اینمرد برایش عجیب بود.
آرام به کنار ارمیا رفت:
_تو چرا اینجایی؟
_خودمم نمیدونم.
_دلم برای زنش میسوزه!
_دلم برای خودش میسوزه که اینهمه داشت و قدرشو ندونسته.
_از کجا میدونی که قدرشو ندونسته؟
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری