هدایت شده از حرم
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا
🎤🎤 #فرهمند
@haram110
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
*همه بخونن*
🔴 *خطاب به #زوجین بزرگوار*
اختلاف داشتن در زندگی زناشویی بسيار طبيعی است اما چگونگی حل اختلافات هنر حفظ رابطه میباشد.
با كمک همسرتان قوانينی برای زمانی كه عصبانی هستيد يا با رفتار همسرتان مخالفيد وضع كنيد. به عنوان مثال...
1⃣ قهر نكنيم.
2⃣ به هم ناسزا نگوييم.
3⃣ مقابل بچهها دعوا نكنيم.
4⃣ جای خواب خود را جدا نكنيم.
5⃣ اشتباهات گذشته را به رخ نكشيم.
6⃣ اختلافات خانوادگی را بيرون از محيط
خانه مطرح نكنيم.
برای حل مشكل وقت بگذاريد. گوشی موبايل، تلفن، روزنامه، و بقيهی مواردی كه باعث پرت شدن حواس میشود را از دسترس خارج كنيد. سعی كنيد به نتيجهای برسيد كه هر دو طرف راضی باشيد. اگر به چنين نقطهای نرسيديد، نتيجه بگيريد كه بر سر اين موضوع تفاهم نداريد و آتش بس كنيد.
♡••࿐
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
4_5898008730506627576.mp3
6.28M
#کنترل_شهوت ۱۱
🔻بیماری #خودارضایی رو بشناسیم.
🔻 تفاوت این بیماری در خانم ها و آقايان را بدانیم.
🔻نظر قرآن در مورد این بیماری چیست؟
#غریزه_جنسی
بسم الله
نام خدا بسم الله مشکل گشا بسم الله
ما فرزند اسلامیم گفتار ما بسم الله
داریم بر لب خود در هر کجا بسم الله
ورد زبان ما هست وقت غذا بسم الله
ما را بود نگهدار از هر بلا بسم الله
وقت مریضی ما باشد شفا بسم الله
#جنگل_بزرگ :
جنگل قصه ما جنگل خوبی ها و دوستی ها بود، نه اینکه هیچ وقت مشکلی برای حیوونا و گل ها و درخت ها پیش نیاد، نه، همیشه ممکنه مشکلاتی پیش بیاد که حیوونا با کمک هم حلش میکنن، مثلا یه روز ... 👇
4_5783132356932011906.mp3
14.41M
#بانوی_آسمانی 52
تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها
قسمت 52
قهر ابدی
نفرین ابوبکر و عمر
#عیادت_شیخین
#اسناد_غضب
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉
✅ مخاطب اصلی مجموعه #دین_زیباست نوجوانان هستند، مقید باشید این فایلها را حداقل به #یک نوجوان شیعه برسانید!
4_5810088366250659615.mp3
11.05M
"❁"
#کارگاه_انصاف 7⃣
#استاد_شجاعی 🎤
▪️انصاف ؛ برای هر انسانی در مقیاس خودش، تعریف میشود!
اینکه شما که هستید؟ و چه نقشی در خانواده، اجتماع و ... ایفا میکنید، محدودهی انصاف را برایتان مشخص میکند.
✓ رعایت انصاف در مقیاس خودمان، ما را تا مقام اولیاءاللهی بالا میبرد.
حرم
"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_بیست_و_دوم _منم الان حاضر میشم و راه میافتم. _اونجا میبینمت... ر
"رمان #از_روزی_که_رفتی
#قسمت_بیست_و_سوم
همه رو جا گذاشته و رفته، به همین سادگی!
_شاید دلیل مهمی داشته، خیلی مَرده که بهخاطر دیگران از جونش گذشته!
_برای کشورش اگه میمرد یه حرفی،دلیلش هرچی که بود، برای من
مسخرهست!
_حتما دلیل محکمی بود که از این زن عاشق گذشته و رفته!
_شاید عاشقش نبوده!
_برادرم تازه مرده، برادرم و همسرش عاشق هم بودن وسالها برای رسیدن به هم صبر کردن.
روزی که جنازهی برادرمو آوردن اونقدر ضجه زد، اونقدر خودشو بچهی تو شکمشو زد که همه میترسیدن اتفاقی برای بچه بیفته! هنوز پاشو تو خونه نذاشته که یادآوریش حالشو بد میکنه؛
اما به نظر من این زن عاشقتره! خودشو نمیزنه! داد و فریاد نمیکنه؛
انگار دوست نداره دیده بشه، نگاهها رو به سمت خودش نمیکشه! هربار دیدمش چشماش کاسهی خون بود اما هنوز صدای گریههاشو نشنیدم.
این زن با زن داداش من خیلی فرق داره، شاید چون نوع مرگ همسراشون فرق داره!
سکوت بینشان برقرار شد. سکوت بود و اندیشهی این زن!
مسیح و یوسف چشم در خانه میچرخاندند، خانهی حسرتهای ارمیا...
خانهی آرزوهای ارمیا...
حاج علی با همکاران مرد آیه زد. حواس آیه در پی َمردش بود.
َ بدون شنیدن حرفها هم میدانست مَردش نزدیک است،
اگر یعقوب باشی، بوی پیراهن یوسف را استشمام میکنی
دستهایش یخ کرد... پاهایش میلرزید. قلبش یک در میان میزد "آرام
باش قلب من! آرام باش که یار میآید! آرام باش و بگذار بار دیگر نگاه در
چشمانش بدوزم و عطر تنش را به جان کشم! بگذار دیدار تازه کنم آنگاه
دیگر نزن! دیگر کاری به کارت ندارم، الان صبرکن قلب من! بوی لالههای سرخم می آید!
" صدای لااله الاالله میآید. بوی اسپند میآید. آیه دست به چهارچوب در گرفت. شهید را تمام شهر به خانه آورده بودند. "چگونه رفتهای که شهر را سیاهپوش کرده ای؟ چگونه دنیا را زیر و رو کرده ای؟این شهر به بدرقهی تو آمدهاند؟ این شهر را تو زیر و رو کردی؟ نگاه کن...
شهری سیاه پوشیدهاند! بیانصاف! دلت به حال من نسوخت؟ دلت به حال قلب بیپناهم نسوخت! بیانصاف! این شهر که تو را نمیشناسد اینگونه سیاهپوشند، من که دلم بند دل توست؛ چگونه تاب بیاورم وداع را؟مگر اینجا کربلاست که اینگونه مرا میآزمایی؟ من آیه ام... من زینب که نیستم! من که ایوب نیستم
درب آسانسور باز شد مردش نمایان شد. "بلندشو مرد! بلند شو که مهمان داری! تو که رسم مهمان نوازی بلد بودی! تو که مهماننواز بودی! تو که با پای خود رفتی، با پای خود باید برگردی! بلندشو مردبلند قامت من!
بلندشو که تاب ندارم اینگونه دیدنت را! بلندشو که تو را با آن لباسهایت دوست دارم! بلندشو تا من قربان صدقه ات روم! بلندشو مردمن! قرار نبود بیمن سفر روی! قرار نبود مرا راهی این جهنم کنی و خودت عازم بهشت شوی!"
ارمیا به مردان کلاه سبز مقابلش نگاه میکرد. "خدای من! اصلا فکرش را نمیکرد که به خانهی همکارش آمده است!"
آیه قامت مردش را وجب میکرد. آخرین دیدار است:
_بابا! میخوام صورتشو ببینم!
_الان نه بابا جان! الان وقتش نیست!
آیه التماسگونه گفت:
_خواهش میکنم، اگه نبینمش میمیرم بابا!
کنار تابوت نشست. حاج علی صورتش را باز کرد.
آیه دست بر صورت سفید شدهی مردش گذاشت:
_سلام! اومدی؟ ایندفعه زود اومدی!
همیشه دو سه ماه میرفتی! حالا هم که زود اومدی، اینجوری؟ حتی نموندی دخترکت رو ببینی
ادامه دارد...
نویسنده: #سنیه_منصوری
4_5911414641992403225.mp3
2.17M
"❁"
#صوت_مهدوی
دلایل اثبات وجود امام زمان (عج)!؟
💡پاسخ: #ابراهیم_افشاری
┄┅═❁═┅┄
حرم
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج) شماره2⃣ 🌺منتظر🌺 از امام جواد علیهالسلام روایت شده است
#معرفی_القاب_امام_زمان(عج)
شماره3⃣
✨🌺 حجت الله🌺✨
در دستهای از روایتها و دعاها، امام عصر(عج) را حُجّت یا حجّةاللّه نامیدهاند.
درباره دلیل این نامگذاری، نظرهای گوناگونی بیان شده است.
از جمله گفتهاند: خداوند تبارک و تعالی به وسیله آن حضرت بر بندگانش، اتمام حجّت میکند و به همه پرسشها و شبهه ای آنان پاسخ میدهد. به گونهای که در سرپیچی از حق، برای هیچ کس، بهانهای باقی نخواهد ماند.
برخی نیز گفته اند: امام زمان(عج) حجةاللّه است؛ به این معنی که حکومت الهی بر همه خلایق، به دست آن حضرت تحقق خواهد یافت.
همراه ما باشید
ادامه دارد...