eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
636 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏🏼🙏🏼دعای شب آخر ماه شعبان روایت شده است که حضرت صادق علیه السلام در شب آخر ماه شعبان و شب اول ماه رمضان، این دعا را می خوانده اند: «اَللّـهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ، وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ، وَ بَيِّناتِ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ، فَسَلِّمْنا فيهِ، وَ سَلَّمْهُ لَنا، وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا في يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ، يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ، وَ شَكَرَ الْكَثيرَ، اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ. اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لي اِلى كُلِّ خَيْر سَبيلاً، وَ مِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، يا مَنْ عَفا عَنّي وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ، يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْني بِارْتِكابِ الْمَعاصي، عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ، ياكَريمُ! اِلـهي وَعَظتَني فَلَمْ اَتَّعِظْ، وَ زَجَرْتَني عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ، فَما عُذْري، فَاعْفُ عَنّي يا كَريمُ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ الرّاحَةَ عًنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ، عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ، يا اَهْلَ التَّقْوى وَ يا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ. اَللّـهُمَّ اِنّي عَبْدُكَ، ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ، ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ، قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَ اَعمالَهُمْ، وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ، وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْق، وَ لايَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ، وَ لا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ، وَ كُلُّنا فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ، فَلا تَصْرِفْ عَنّي وَجْهَكَ، وَ اجْعَلْني مِنْ صالِحِي خَلْقِكَ الْعَمَلِ وَ الأَمَلِ وَ الْقَضاءِ وَ الْقَدَرِ. اَللّـهُمَّ اَبْقِني خَيْرَ الْبَقاءِ، وَ اَفْنِنِي خَيْرَ الْفَناءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِيائِكَ وَ مُعاداةِ اَعْدائِكَ، وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ، وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ الْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَ التَّسْليمِ لَكَ، وَالتَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَ اتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ. اَللّـهُمَّ ما كانَ فِي قَلْبي مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ، اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ، اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ، اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُيَلاءَ، اَوْ رِياءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ، اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ، اَوْ عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ، اَوْ شَيءٍ لا تُحِبُّ، فَاَسْأَلُكَ يا رَبِّ أنْ تُبَدِّلَني مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ، وَ وَفاءً بِعَهْدِكَ، وَ رِضاً بِقَضائِكَ، وَ زُهْداً فِي الدُّنْيا، وَ رَغْبَةً فيما عِنْدَكَ، وَ اَثَرَةً وَطُمَأنينَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً، اَساَلُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ! اِلـهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى، وَمِنْ كَرَمِكَ وَجُودِكَ تُطاعُ، فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ، وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ، فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً، وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ، وَ لا يَقْدِرُ قَدْرَها غَيْرُكَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ!( إقبال‏الأعمال، ص258-259 /مصباح ‏المتهجد، ص850-852) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⏰🗣در شب های ماه رمضان، بيست دقيقه ‏از ساعات بیداری را براى خدا اختصاص دهیم مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد مروی تهران، در سال1383قمری می فرمود: قرآن نمى ‏گويد نخواب، بلکه مى‏گويد بخواب، امّا ثلث آخر شب را بيدار باش، يک مقدار بيدار باش. از دعا و ورد سحری غفلت نكنيد، مخصوصاً در ماه رمضان. براى خوردن سحری که بيدار هستيد، بيست دقيقه از این ساعات بیداری را براى خدا اختصاص دهید. برو گوشه‏ اى بنشين قدرى با خدا صحبت كن. با زبان پدر و مادریت بگو: ای خدا! نفهمیدم. ای صاحب فضل عظیم، ای کریم، ای رحیم! ببخش. آن‌قدر بگو تا اشکت بیاید. همین ‌که اشکت آمد، اوّل لقاء و وصال حق‌ تعالی است. (سخنرانی های مدرسه مروی تهران، دوازدهم ماه رمضان سال 1383 قمری) ✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🔥🔥🔥عقاب روزه خواری و عصیان در ماه رمضان در روز قیامت حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: (در روز قیامت) ماه رمضان در بهترین چهره محشور می شود، و آن را بر زمین بلندی می برند که مخفی نماند و همه، او را ببینند. پس خداوند امر می کند و بر وی از پوشش و خلعت ها و انواع دیباها و لباس های بهشتی می پوشانند به گونه ای که در بزرگی آنگونه می شود که چشمی ندیده و گوشی نشنیده و قلبی کنه آن را درک نکرده است. در این هنگام از میانه عرش به منادی گفته می شود: ندا کن، پس ندا می کند: ای گروه خلائق! آیا او را می شناسید؟ خلائق می گویند: ای دعوت کننده پروردگار ما! ما او را نمی شناسیم. منادی می گوید: او ماه رمضان است. چه بسیار که به واسطه او خوشبخت شدند، و چه بسیار که به واسطه او بدبخت شدند. آگاه باشید، هر مؤمنی که بندگی خدا را در ماه رمضان بزرگ داشته است، نزد ماه رمضان بیاید و بهره اش را از این خلعت های بهشتی بردارد، و مطابق با میزان بندگی و تلاش خود در ماه رمضان این خلعت ها را قسمت کنید. پس مؤمنینی که مطیع اوامر الهی بوده اند به نزد وی آمده و به مقدار طاعتشان در دنیا از آن خلعت ها بر می دارند. یک عدّه، ده هزار تا، یک عدّه، بیشتر و یک عدّه، کمتر برداشته و خداوند به بخشندگی و کرامتش ایشان را بزرگ می دارد. بدانید عدّه ای نیز می باشند که به دنبال برداشتن آن خلعت ها می روند و اینگونه می پندارند که ما نیز به خدا ایمان داشته و موحّد می باشیم و به برتری این ماه اعتراف داریم. پس از آن خلعت ها برداشته و می پوشند. امّا ناگهان آن خلعت ها در تن آنها به آتش و مس گداخته تبدیل می شود و از این پوشش ها، به تعداد تمام نخ های آنها، مار و عقرب بیرون می آید. تعداد لباس های این افراد نیز به مقدار جرم ایشان می باشد و لذا هرکس جرمش بیشتر، لباس هایش بیشتر. بعضی هزار لباس، بعضی ده هزار لباس و بعضی بیشتر و یا کمتر نصیبشان می شود. این لباس ها بر بدن های ایشان سنگینی می کند و سنگینی آن به میزان سنگینی کوه های استوار بر ضعیف ترینِ از مردان خواهد بود. اگر خداوند حکم نکرده بود که اینها نمیرند، هرآینه از کمترین مقدار این سنگینی و عذاب می مردند. سپس به تعداد تارهای این لباس هایی که از مس گداخته و پاره های آتش می باشند، درندگان جهنّمی نظیر افعی، عقرب، شیر، پلنگ و گرگ خارج می شود. یک حیوان او را نیش می زند، یکی می درد، یکی پاره پاره می کند، و یکی له می کند. پس می گویند: ای ولیّ ما! چه شد که این لباس ها برای ما تغییر یافت، درحالیکه برای آنها به بهترین لباس های بهشتی مبدّل گردید؟ برای ما به پاره های آتش و مس گداخته تبدیل شد، درحالیکه برای آنان به لباس فاخر و خوشایند مبدّل گردید؟ پس به ایشان اینچنین پاسخ داده می شود: ایشان در ماه رمضان اطاعت خدا می کردند، و شما معصیت او می کردید. آنها عفّت داشتند، و شما زنا می کردید. آنها از خداوند پروا داشتند، و شما نسبت به خداوند جری بودید. آنها از دزدی پرهیز می کردند، و شما دزدی می کردید. آنها به بندگان خدا ظلم نمی کردند، و شما ظلم می کردید. بدیهی است که آن لباس ها نتیجه افعال نیک ایشان، و این عذاب ها نتیجه افعال قبیح شما می باشد. لذا ایشان دائماً در بهشت بوده، پیر نمی شوند و چیزی برای آنها تغییر نیافته و از بهشت خارج نمی شوند و بدون اضطراب و غم در آنجا خواهند بود، و در بهشت به واسطه خوفی که (در دنیا) داشتند، گردش می کنند، درحالیکه شاد و ایمن و مطمئن می باشند، و نه خوفی و نه حزنی خواهند داشت. امّا شما دائماً در آتش جهنّم بوده، عذاب شده، خوار گردیده، از آتش جهنم به بخش بسیار سرد جهنم منتقل شده، با آب جوش خود را شستشو داده، از میوه تلخ و بدطعمِ جهنّم خورده، و پتک های جهنّمی بر سرتان خورده، به انواع عذاب معاقَب می شوید. در جهنّم زنده هستید درحالیکه تا ابد نخواهید مرد، مگرآن کس از شما که شامل رحمت پروردگار جهانیان شود، و به واسطه شفاعت محمّد صلّی الله علیه و آله، برترین انبیا، بعد از عذاب دردناک و عقوبت شدید از جهنم خارج شود. (بحارالأنوار، ج96، ص373-375 به نقل از تفسیر الامام العسکری علیه السلام) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
. 👇تقویم نجومی سه شنبه👇 ✴️ سه شنبه 👈 24 فروردین /حمل 1400 👈 30 شعبان 1442👈 13 آوریل 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی . 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر : ✅ خواستگاری ، عقد ، عروسی. ✅ خرید و فروش و داد و ستد . ✅ نقل و انتقال و جابجایی . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ مشارکت و شرکت زدن. ✅ آغاز معالجه و درمان . ✅ و ملاقات و دیدار خوب است . 👶 زایمان خوب و نوزاد صبور ، حلیم ، خوش قدم ، راستگو و خوب تربیت شود . ان شاءالله 🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود . 🚘 مسافرت : سفر همراه صدقه باشد . 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج ثور است و برای امور زیر نیک است : ✳️ جابجایی و نقل و انتقال . ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✳️ ارسال کالاها و اجناس تجاری . ✳️ خرید ملک و خانه . ✳️ فرزند به دایه سپردن . ✳️ افتتاح پروژه و کار . ✳️ رفتن به تفریحات سالم . ✳️ نامه نگاری به دوست. ✳️ و غرس و درختکاری. ✳️ امور مشارکتی و شراکت نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ، دلیل خاصی دارد و مباشرت برای سلامتی نیز بسیار مفید است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث ایمنی از بلیات می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، حکمی ندارد . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهار شنبه " دیده شود طبق ایه ی 1 سوره مبارکه " حمد " است . بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین .. و از معنای آن استفاده می شود که نامه یا حکمی از طرف بزرگی به خواب بیننده برسد که موجب خوشحالی وی گردد . ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
تتمّه ی شعبان 1 ـ مرگ حفصه
تتمّه ی شعبان 1 ـ مرگ حفصه در ماه شعبان سال 45 هـ حفصه از دنیا رفت و مروان بر جنازه ی او نماز خواند. (1) حفصه دختر عُمَر بن خطّاب، ابتدا زوجه ی خنیس بن عبد الله بود. بعد از آن که خنیس وفات کرد عُمَر او را به عقد پیامبر صلّی الله علیه و آله در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام را می آزرد، به حدّی که پیامبر صلّی الله علیه و آله او را طلاق داد و با اصرار بعضی رجوع فرمود. (2) در جنگ جَمَل خواست که با عایشه حرکت کند، ولی برادرش عبد الله بن عُمَر مانع گردید. امّا هنگامی که لشکر امیر المومنین علیه السلام به منزل ذی قار رسیدند عایشه نامه ای به این مضمون برای حفصه نوشت : «خبر زیادی لشکر ما به علی بن ابی طالب علیه السلام رسیده است و او از ترس در ذی قار اقامت کرده است و از این جنگ جان سالم به در نخواهد بُرد ...». چون نامه به دست حفصه رسید کنیزان و مغنیه ها را جمع کرد و آنان دایره ها می نواختند و اشعاری می خواندند که در آنها امیر المومنین علیه السلام را به بدی یاد می کردند و زن های بنی امیّه جمع شدند و شادی می کردند. خبر به امّ کلثوم علیها السلام که رسید با عدّه ای از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورت ها را باز کردند. حفصه خجالت کشید و امّ کلثوم علیها السلام آیه ای که مربوط به زن های حضرت نوح و لوط علیهما السلام بود ـ که نافرمانی آن دو پیامبر را نمودند و درباره ی حفصه و عایشه نازل شده بود ـ بر حفصه قرائت کرد (3) و فرمود : «اگر تو و عایشه امروز برای خواری پدر من امیر المومنین علیه السلام به یکدیگر کمک می کنید، این کار شما تازگی ندارد چرا که همین معامله را با جدّم پیامبر صلّی الله علیه و آله کردید». حفصه چون دید رسوا شده است نامه ی عایشه را پاره کرد و از ام کلثوم علیها السلام خواست که بیشتر از این او را رسوا نکند. (4) 📚 منابع : 1. المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ، ص 15. و ... . 2. عین العبرة : ص 41. و ... . 3. سوره تحریم : آیه ی 10 : «ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَ امْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ». 4. الکائفة فی ابطال توبة الخاطئة (شیخ مفید) : ص 16. و ... .
تتمّه ی شعبان 2 ـ جنگ پیامبر صلّی الله علیه و آله با بنی سعد در شعبان سال ششم هجرت پیامبر صلّی الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را به همراه 100 نفر برای مقابله با طایفه ی بنی سعد در اطراف مدینه فرستاد. بنی سعد با خبر شده فرار کردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنیمت گرفتند. امیر المؤمنین علیه السلام چند شتر برای پیامبر صلّی الله علیه و آله جدا کرد و سایر غنایم را بین مسلمانان تقسیم فرمود و به مدینه باز گشتند. (5) 📚 منابع : 5. بحار الأنوار : ج 30، ص 376. و ... .
تتمّه ی شعبان 3 ـ شهادت سعید بن جبیر
تتمّه ی شعبان 3 ـ شهادت سعید بن جبیر در این ماه در سال 95 هـ جناب سعید بن جبیر کوفی به دست حجّاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید. (6) سعید مردی فقیه، و زاهد و عابد بود که توفیق کسب علم از محضر مبارک حضرت زین العابدین علیه السلام را یافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص و محبّت کاملی که به اهل بیت معصومین علیهم السلام داشت نزد امام زین العابدین علیه السلام از احترام خاصّی بر خوردار بود. هنگامی که حجّاج خواست آن بزرگوار را شهید کند، دعا کرد که حجّاج بعد از شهادت او قادر به قتل هیچ کس نشود. خداوند دعای او را مستجاب کرد و حجّاج 15 تا 20 روز بعد از شهادت سعید زنده بود و کسی را نکُشت تا به مرض آکله به درک واصل شد. بعد از آن که حجّاج سر آن بزرگوار را جدا کرد، دو پای مبارک او را نیز از ساق جدا کردند در حالی که از سنّ مبارکش 57 یا 79 سال می گذشت در شهر الحیّ در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار یکی از زیارتگاه های محبّین اهل بیت علیهم السلام است که دارای گنبد و صحنی بزرگ مشتمل بر چهار دَر است. بعضی مرگ حجّاج را 15 روز و بعضی 20 روز و عدّه ای 40 روز بعد از شهادت جناب سعید بن جبیر نقل کرده اند، (7) که اگر مرگ حجّاج در 13 ماه رمضان باشد شهادت سعید به ترتیب در روزهای 27 یا 28 یا 22 یا 23 و 2 و 3 شعبان محتمل است، ولی قدر مسلّم این است که شهادت سعید در شعبان بوده است. 📚 منابع : 6. مراقد المعارف : ج 1، ص 350. 7. سعید بن جبیر رَحِمَهُ الله : ص 29 ـ 25. و ... .
تتمّه ی شعبان 4 ـ مرگ مغیرة بن شعبه
تتمّه ی شعبان 4 ـ مرگ مغیرة بن شعبه در ماه شعبان سال 50 هـ مغیرة بن شعبه در حالی که از طرف معاویه حاکم کوفه بود، در سنّ 70 سالگی به درک واصل شد (8) و زیاد بن ابیه به جای او منصوب شد. مغیرة بن شعبه در کوفه سبّ به امیر المومنین علیه السلام می نمود و خطباء را امر می کرد که آن حضرت را لعن کنند و تا زمان فرا رسیدن مرگش این عمل را ترک نکرد. (9) مغیره از اصحاب صحیفه ی ملعونه و لیله ی عقبه بود که می خواستند پیامبر صلّی الله علیه و آله را به قتل برسانند، و همچنین از اصحاب سقیفه است. (10) او از کسانی بود که در آتش زدن دَر منزل امیر المومنین علیه السلام، شکستن دَر، کتک زدن به مادر سادات حضرت صدّیقه شهیده فاطمه زهرا علیها السلام و سقط جنین شریک بود. (11) زنای مغیره با امّ جمیل در بصره و إجراء نشدن حدّ بر او توسط عُمَر؛ شهرت خاصّ دارد و در کتب شیعه و سنّی با مدارک مختلف ذکر شده است. (12) مغیره زناکار ترین مردم در جاهلیّت و اسلام بود. (13) مغیره از کسانی بود که به دستور معاویه همراه عمرو عاص و عروة بن زبیر روایاتی دروغین ساختند که مقتضای آن ها وجوب لعن و برائت از امیر المومنین علیه السلام بود و برای این کار معاویه جوائز فوق العاده ای برای آنان مقرّر کرد. (14) او در محضر امام حسن علیه السلام جسارت ها به پدر بزرگوارش نمود. (15) امّا آن حضرت جواب های مناسبی به او دادند و در آخر فرمودند : «تو آن کسی هستی که فاطمه دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله را زدی تا بدن مبارکش خونین شد و فرزندش (محسن علیهما السلام) را سقط نمود». (16) 📚 منابع : 8. کشف الهاویة در تاریخ و وقائع ایّام معاویة : ص 288. و ... . 9. همان : ص 288. و ... . 10. ارشاد القلوب : ج 2، ص 332. و ... . 11. الجمل (مفید) : ص 57. و ... . 12. الإیضاح : ص 554 ـ 552. و ... . 13. الغدیر : ج 6، ص 141. و ... . 14. بحار الأنوار : ج 30، ص 401. و ... . 15. کشف الهاویة : ص 288. شرح نهج البلاغة : ج 6، ص 288. 16. احتجاج : ج 1، ص 414. و ... .
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤🌦🌤 دوباره صبح شد و☀️ حالم روبه راه شد وقت سلام وعرض ارادت به شاه کربلا شد🕌 عالم تمام خاک کف پای شاه عشق💚 شاهی که برتمام جهان سرپناه شد💚 صلی اللَّه علیْك یٰا اباعبدِاللّٰه الْحُسَیْنِ💚 @haram110
هدایت شده از حرم
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا 🎤🎤 #فرهمند @haram110 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سلام بنام آفریدگار مهربانی امروز : سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ " رنگ بزن..... " زندگی به زیبایی مداد رنگی است! میتوانی از شادترین رنگها شروع کنی نگاه مهربانت را صورتی کن رنگ سبز اندیشه‌ات را زیبا کن به خاطرات قشنگت رنگ نارنجی بزن با رنگ آبی آسمان دلت را رنگ‌آمیزی کن با رنگ زردقلب مهربانت را طلایی و درخشان کن با رنگ قرمزحرارت بیشتری به مهر و دوستی‌هایمان بده..... رنگ بزن به زندگی‌ات... نگذارید تا آخر عمر برفک سیاه و سفید زندگی را تحمل کنیم! عبارت تاکیدی : زندگي زیباست اگر که رنگ زیبایی به آن بزنیم " خدایا سپاسگزارم "
*همه بخونن* *روی_سخنــــم_باشماست* 🌹 هیچ‌وقت یک تشکر خشک‌ و‌خالی تحویل همسرتان ندهید و آن را تبدیل کنید به "ممنونم به خاطر..." آدم‌ها اغلب آن‌قدر از عبارات خشک‌و‌خالی "ممنونم" استفاده می‌کنند که دیگر حتی به زحمت می‌شود آن را شنید. وقتی که روزنامه‌ی صبح را می‌خرید، یک "ممنونم" خشک‌و‌خالی به فروشنده می‌گویید و بقیه‌ی پول‌تان را از او می‌گیرید. دقیقاً مثل همین تشکر را هم زمانی که غذای خوشمزه‌ای همسرتان درست کرده به زبان می‌آورید. تلاش کنید در موقعیت مناسب، همراه با عبارت "ممنونم"، دلیل تشکرتان را هم برای همسرتان ذکر کنید. 👈ممنونم که صبر کردی 👈ممنونم که درک می‌کنی 👈ممنونم به خاطر این‌که اومدی 👈ممنونم که اینقدر محبت داری و.. ♡••࿐ •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
اگر ميخوايد شوهرتونُ عصباني كنيد اين رفتارها رو انجام بدين! 🔸به مرد فرصت تنهایی ندادن 🔹مدام زنگ زدن 🔻شکاک بودن 🔺بدگویی از او در جمع 🔶آرایش بیش از حد 🔷قهر کردن و حرف نزدن ♦️مقایسه بادیگرمردان --•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌ ‌ ‎
🌺 بعضی ها تو تصمیم گیری خیلی روی نظر بقیه حساسن، یعنی باید پدر و مادر و خواهر و برادر و حتی عمه و خاله و... نظرشون روی یه گزینه مثبت باشه تا اون بتونه طرف رو به همسری قبول کنه!! خوب عزیز من، اولا بین شمایی که میخوای ازدواج کنی و اونایی که نظرشون رو میخوای، اختلاف سنی زیاده دوما دیدگاه هاتون هم تو خیلی چیزا هماهنگ نیست، اینطوری تو انتخاب همسرت خیلی به سختی میفتی... [استاد عباسی ولدی] --•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•--
*همه بخونن* 👨‍👩‍👧‍👦 *چند نکتـه مهم در تربیت ذهن کودک* 1⃣ ⛔️ به کودکت نگو: بر دیوار خط نکش! ✅ بگو : در ورق بنویس، سپس آن را به دیوار میچسبانیم! 2⃣ ⛔️نگو: بلندشو و اتاق کثیفت را تمیز و منظم کن! ✅ بگو: دوست داری با یکدیگر اتاق را مرتب کنیم؟ چون میدانم نظم را دوست داری! 3⃣ ⛔️ نگو: بازی را تمام کن و درس بخوان زیرا درس خواندن مهمتر است! ✅ بگو: اگر درسهایت را به بهترین نحو تمام کنی با همدیگر بازی خواهیم کرد! 4⃣ ❗️هر کلام و حرکت ما بر روی فرزندمان تاثیر بسزایی خواهد داشت. 5⃣ 🔄 حرکات کودکمان انعکاس اعمال ماست. 6⃣ 🗣 همیشه فرزندت را با عنوانهای محترمانه و عاطفی مثل آقا، خانم و... صدا بزن! «خانم مریم زیبا، عزیزِ مادر، فرشته ی کوچک من و...» 7⃣ 💪 حداقل دو روزی یکبار به فرزندت این جمله را بگو: عزیزدلم من به وجودت افتخار میکنم! 8⃣ 🙏 به فرزندت بیشتر از یک مهمان بگذار و برای شخصیتش ارزش قائل باش. 9⃣ 🤩 به فرزندت اعتماد کن تا هرچه را تو دوست نداری انجام ندهد. 1⃣0⃣ 👨‍👩‍👧 قبل از همه چیز اختلافات خود را با همسرت در روشهای تربیتی رفع کن!
: يه دختر کوچولوئي بود که عاشق ماجراجوئي بود . اون خوندن داستانهايي رو که در باره جاهاي دور و جهانگردا بود خيلي دوست داشت . حتي داستانهايي که در باره بچه هايي مثل خودشم بود ، بچه ... 👇
4_5874967081367112182.mp3
9.58M
❤️ ❤️ قسمت ۵۸ حسادت به مقام چهارده معصوم سلام الله علیهم مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 ✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه در کانال خودتان منتشر کنید بدون ذکر منبع
4_5922321612656348035.mp3
10.65M
"❁" 1⃣3⃣ 🎤 ▪️انصاف خداوند حکم می‌کند؛ که بندگانش هم پاداش اعمالشان را بطور کامل دریافت کنند، هم جزای اعمالشان را. ♨️ پس چرا اینهمه مسئولان و ظالمانی که در حق بسیاری از انسانها ظلم می‌کنند، از بقیه سرحال‌تر و موفق‌ترند؟
5_6134339658156343814.m4a
10.98M
🔹 سخنان دکتر امیر اشرفی پاتولوژیست و متخصص آسیب شناسی، مدیر گروه آناتومیکال پاتولوژی سیدنی استرالیا استادیار دانشگاه سیدنی
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_چهارم ارمیا را هم در آینه میدید! کت وشلوار مشکی رنگش گردنش با آن پی
"رمان ارمیا نگاه از آن حلقه ی زیبا گرفت. این حلقه کجا و آن حلقه کجا؟! دستش روی پایش افتاد. بغضش را با آب دهانش فرو داد و حلقه را به داخل جعبه بر گرداند و گفت: _باشه برای بعد! آیه بغض صدایش را شنید. لرزش داشت صدای مردی که همسرش بود... آیه دست برد تا حلقه را از دستش در آورد که صدای ارمیا مانع شد: _لازم نیست، باشه هر وقت آمادگیشو داشتید و من تونستم براتون بهترشو بگیرم! به چه فکرمیکنی مرد؟ چه خیالی در سرت آمده که اینگونه با بغض حرف میزنی؟ " آیه: ببخشید یادم رفت درش بیارم، الان در میارم! دوباره دست برد که در آورد که ارمیا نگاهش را برای اولین بار به چشمان آیه دوخت: _نکن... با من این کارو نکن! حقوقمو که ریختن، برات بهترشو میخرم، یهکم فرصت بده! اون ماه اتفاقی افتاد که تمام پساندازم رفت، بهم فرصت بده، برات کم نمیذارم! آیه بغض چشمان ارمیا را میدید: _فکرش رو نکن؛ همین خوب و قشنگه! حلقه ی سید مهدی را از دستش در آورد و نگاهش کرد: _این رو میذارم کنار برای زینب! حلقه را به دست فخرالسادات داد: _برای زینب نگه میدارید؟ فخرالسادات با لبخند سر تکان داد و حلقه ی پسرش را از عروسش گرفت. آیه دستش را مقابل ارمیا گرفت و منتظر ماند. سکوت سنگین بود... همه بغض داشتند. ارمیا دوباره دست برد و حلقه رابرداشت. آن را بین دو انگشت شست و اشاره ی دستانش گرفت. دست چپش را برای گرفتن دست آیه پیش برد که دست آیه لرزید و کمی عقب رفت. ارمیا چشمانش را بست و نفس گرفت... زینب با مهدی در حال جمع کردن سکه هایی بودند که زهرا خانم بر سر عروس و داماد ریخته بود. صدای خنده شان می آمد. به صدای خنده ی زینب گوش داد و دلش را آرام کرد. الان دیگر اومرد آیه وپدرزینب بود، اما برای آیه زود بود، باید فرصت میداد! نفس گرفت و دست چپش را عقب کشید. با احتیاط حلقه را در دست آیه کرد بدون هیچ برخوردی میان دستانشان. آیه لب گزید. میدانست ارمیا را ناراحت کرده! میدانست غرور مردش شکسته شد میان آن همه نگاه؛ اما مگر دست خودش بود؟ هنوز دستان سید مهدی در یادش بود! "خدایا چه کنم؟!" رها جعبه ی حلقه را به سمت آیه گرفت. انگشتر عقیق در آن میدرخشید. حلقه را که برداشت، بوسید و با لبخند به آن نگاه کرد. بعد نگاهش را به ارمیا دوخت و گفت: _حلقه ی سید مهدیِ؛ بعد از شهادتش یه پلاک و این انگشتر و قرآنش رو برام آوردن، خیلی برام عزیزه؛ اگه دوست ندارید، یکی دیگه براتون میگیرم! ارمیا لبخندش را به چهره ی آیه پاشید: _هر چیزی که مربوط به سید مهدی باشه برای شما خیلی عزیزه، همین که منو در این حد دونستید که این رو به دستم بسپرید، برای من دنیا دنیا ارزش داره! آیه نگاهش را به زمین دوخت: _من زن و دختر سید مهدی رو هم به دست شما سپردم! ِچیز شیرینی در تمام وجود ارمیا جریان پیدا کرد: ِ _تمام سعیمو میکنم که امانت دارخوبی باشم!
حرم
"رمان #شکسته_هایم_بعدتو #قسمت_پنجم ارمیا نگاه از آن حلقه ی زیبا گرفت. این حلقه کجا و آن حلقه کجا؟!
"رمان دستش را به سمت آیه گرفت و آیه آرام انگشتر را به انگشتش کرد. سایه که ظرف عسل را برداشت، نگاه آیه هراسید و لب به دندان گرفت. ارمیا مداخله کرد: _محمد جان، داداش من بیا این خانومتو ببر؛ خب زنم از خجالت آب شد،این کارا چیه؟ آیه لبخند شرمگینی زد و نگاهش را به زمین دوخته نگاه داشت. محبوبه خانم دخالت کرد: _شگون داره! بذارید دهن هم که زندگیتون شیرین بشه! زهرا خانم هم تایید کرد و فخرالسادات عسل را از دست عروس کوچکش گرفت و مقابل ارمیا نگه داشت. اجبار سخت اما شیرینی بود. خودش هم دلش میخواست اما این نگاه و ترس آیه را دوست نداشت. نگاهش که به زینب افتاد لبخند زد: _زینبم، عزیزم بیا پیش بابا! زینب با لبخند به سمت ارمیا آمد. ارمیا ظرف عسل را از دست فخرالسادات گرفت و به دست زینب داد. زیر گوشش چیزی گفت و زینب سری به تایید تکان داد. انگشتش را به داخل ظرف عسل کرد و به سمت دهان مادرش برد. آیه نگاهش بغض گرفت... دهان گشود و شیرینی عسل را با انگشتان دخترکش به جان گرفت و بعد پشت دستان کوچک دخترش را بوسید. زینب دوباره انگشت به درون ظرف عسل برد و آن را به سمت دهان ارمیا برد... ارمیا دهان باز کرد و شیرینترین عسل دنیا را در کام گرفت و همانجایی را بوسه زد که آیه بوسیده بود. یوسف خنده ای سر داد: _خوب از زیرش در رفتینا، خداییش چطور این فکر به سرتون زد؟ ارمیا: دست کم گرفتیا، ما خودمون فرمانده ی عملیاتیما! رکب نمیخورم، دست کم گرفتی داداش؟ مسیح همانطور که عکس میگرفت: _خدا به داد زنداداش برسه، زنداداش حواست بهش باشه! رها صورت آیه را بوسید: _نگران آیه نباشید که خودش یه پا چیریک شده! خدا به داد داداش شما برسه، این آیه خانوم رو من میشناسم! با یه اشاره داداش شمانقشه هاش رو عوض کرد، اونم تو چند ثانیه! صدرا دستش را روی شانه ی رها گذاشت و به سمت خود کشید: _پس بیا اینور که بدآموزی داره آیه خانم! من زندگیمو دوست دارم. همه تبریک میگفتند و شوخی و خنده ها به راه بود. از پله های محضر پایین آمدند و آیه همانطور که زینب دست او و ارمیا را میکشید با رها صحبت میکرد. ارمیا متوجه شد که آیه کلافه شده است. زینب را بغل کرد و به سمت آیه رفت: _چیزی شده؟ آیه چادرش را مرتب کرد و گفت: _نه چیزی نیست، به آقا یوسف و آقا مسیح بگید برای ناهار بیان خونه؛ مثل اینکه تدارک دیدن برای ناهار! ارمیا سری تکان داد و از آنها دور شد، میدانست که کلافگی آیه برای چیز دیگریست اما کاری از دستش برنمی آمد، آیه نمیخواست بگوید. همه میخواستند سوار ماشینها شوند که محمد به سمت ارمیا رفت و کلید ماشینش را در دستش گذاشت: _موتورتو بده من، تو با خانومت با ماشین من برید! ارمیا شرمنده سرش را پایین انداخت. محمد دست روی شانه اش گذاشت: _سرتو بالا بگیر! این چه کاریه؟ باهات تعارف ندارم، تو عین مهدی ای برام! ارمیا لبخند دردناکی زد: _شرمنده تم به خدا! محمد ابرو در هم کشید: _این حرفا رو نزن، برو زودتر تا این زنداداش فراری من فرار نکرده! ارمیا نفس عمیقی کشید و با افسوس گفت: _هنوز ازم فراریه، خجالت نیست، میفهمم که به خاطر زینب راضی شده، اما همینم خداروشکر! کلید موتور را در دست محمد گذاشت و تشکر کرد. در را که برای آیه باز کرد با شرمندگی گفت: _به خدا شرمنده ام! تو همه چیز داری و من هیچ چیزی ندارم به پات بریزم! آیه هیچ نداشت که بگوید. سوار ماشین محمد شد؛ انتخاب سید مهدی بود دیگر! تمام مسیر را آیه سکوت کرده بود. ارمیا چندبار خواست صحبت کند که پشیمان شد. آیه نگاهش را به خیابان دوخته بود. آخر تمام این خیابانها از او خاطره داشتند. از مردی که رفت و زنش شرمنده ی تمام خاطرات شد. قطره اشکی بر گونه اش افتاد. دستش را روی پلاک درگردنش گذاشت. "کجایی مرد؟ کجایی تمام زندگی من کجایی که زنت نفس کم دارد؟ َکمر خم کرده است. کجایی! کجایی که همسرت دیگر نای زندگی ندارد؛ کاش من به جای تو رفته بودم! کاش من رفته بودم و تو زندگی میکردی! آخر خودم هم به خودم حق نمیدهم که دوباره ازدواج کنم! اگر دخترکت بزرگ شود و بگوید "من بچه بودم! تو چرا پذیرفتی؟" چه پاسخش دهم؟ خودم هم خودم را نمیدانم، پس چگونه دفاع کنم از این کارم؟" ارمیا ماشین را مقابل خانه متوقف کرد و نگاهی به صورت خیس از اشک همسرش انداخت. "گریه نکن بانو! گریه نکن جان من اشکهایت دلم را میسوزاند! گریه نکن! من آنقدرها هم بد نیستم!" ارمیا پیاده شد و در را برای آیه باز کرد. آیه که از ماشین خارج شد، ارمیا سرش را پایین انداخت و آرام، طوری که آیه تنها بشنود گفت: ادامه دارد... نویسنده:
👌🌟 خوشا به حال کسانی که ماه رمضان را درک می کنند! قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه و آله: مَا مِنْ لَيْلَةٍ إِلَّا وَ مَلَكُ الْمَوْتِ يُنَادِي: يَا أَهْلَ الْقُبُورِ، لِمَنْ تَغْبِطُونَ الْيَوْمَ وَ قَدْ عَايَنْتُمْ هَوْلَ الْمُطَّلِعِ؟ فَيَقُولُ الْمَوْتَى: إِنَّمَا نَغْبِطُ الْمُؤْمِنِينَ‏ فِي مَسَاجِدِهِمْ ، لِأَنَّهُمْ يُصَلُّونَ وَ لَا نُصَلِّي ، وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ لَا نُزَكِّي ، وَ يَصُومُونَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ لَا نَصُومُ ، وَ يَتَصَدَّقُونَ بِمَا فَضَلَ عَنْ عِيَالِهِمْ وَ نَحْنُ لَا نَتَصَدَّق. (إرشاد القلوب، ج‏1، ص53) ‏ رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: شبى نيست مگر آن که فرشته مرگ این گونه مردگان را ندا می کند: ای ساکنین قبرستان ، شما ترس مرگ(یا ترس ورود به قبر) را شهود کردید ، هم اکنون به چه کسی غبطه می خورید؟ پس مردگان چنین می گویند: ما به افراد مؤمن در محلّ عبادتشان غبطه می خوریم ، زيرا ايشان نماز می خوانند و ما نمی توانیم نماز بخوانیم ، آنها زكات ميدهند و ما نمی توانیم زکات بدهیم، آنها در ماه رمضان روزه مي گيرند و ما نمی توانیم روزه بگيريم، آنها از زيادى مالشان صدقه مي دهند و ما نمی توانیم صدقه دهیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣❤️ لزوم تکریم نام ماه رمضان 1) عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ كُنَّا عِنْدَهُ ثَمَانِيَةَ رِجَالٍ فَذَكَرْنَا رَمَضَانَ فَقَالَ: لَا تَقُولُوا هَذَا رَمَضَانُ، وَ لَا ذَهَبَ رَمَضَانُ، وَ لَا جَاءَ رَمَضَانُ، فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، لَا يَجِي‏ءُ وَ لَا يَذْهَبُ، وَ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ وَ يَذْهَبُ الزَّائِلُ، وَ لَكِنْ قُولُوا شَهْرُ رَمَضَانَ، فَالشَّهْرُ الْمُضَافُ إِلَى الِاسْمِ، وَ الِاسْمُ اسْمُ اللَّهِ،وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى مَثَلًا وَ عِيداً. (بحارالأنوار، ج96، ص376 به نقل از معانی الاخبار) سعد خفّاف گفت: هشت نفر در محضرحضرت باقر علیه السلام بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم، پس آن حضرت فرمود: مگوئيد: اين رمضان است، يا رمضان رفت، يا رمضان آمد، زيرا رمضان نامى از نام هاى خداى عزّوجلّ است، كه نه می آيد، و نه می رود، بلكه یک امر زوال پذير، می آيد و می رود. پس بگوئيد ماه رمضان، یعنی ماه را به اسم رمضان اضافه کنید، زیرا رمضان اسم خداوند است، و آن ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است، و خداى عزّ و جلّ آن را عبرت و عيد قرار داده است. 2) عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ عَلِيٌّ علیه السلام: لَا تَقُولُوا رَمَضَانَ، فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ مَا رَمَضَانُ، فَمَنْ قَالَهُ فَلْيَتَصَدَّقْ وَ لْيَصُمْ كَفَّارَةً لِقَوْلِهِ، وَ لَكِنْ قُولُوا كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى شَهْرَ رَمَضَانَ. (بحارالأنوار، ج96، ص377 به نقل از کتاب النوادر) حضرت کاظم از پدران گرامی خویش علیهم السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که فرمود: مگوئيد رمضان! زيرا شما نمي دانيد كه رمضان چيست. پس هرکس اینگونه از این ماه نام برد، برای کفّاره این گونه سخن گفتن، باید صدقه دهد و روزه بگیرد. بنابراین از این ماه همانگونه که خداوند یاد کرده است، نام برده و بگویید: ماه رمضان. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎💎 عظمت ماه مبارک رمضان 1) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: لَا يَكُونَنَّ شَهْرُ رَمَضَانَ عِنْدَكُمْ كَغَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ، فَإِنَّ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً وَ فَضْلاً عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ‏. (بحارالأنوار،ج96، ص 340 به نقل از کتاب فَضائل الْأَشْهُر الثَّلَاثَة) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: نباید ماه رمضان نزد شما همچون ماه های دیگر باشد. ماه رمضان، نزد خداوند، نسبت به دیگر ماه ها حرمت و برتری دارد. 2) عن سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عن النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: شَهْرُ رَمَضَانَ سَيِّدُ الشُّهُورِ، وَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ سَيِّدَةُ اللَّيَالِي‏. (بحارالأنوار، ج40،ص54 به نقل از کنزالفوائد) سلمان فارسی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: ماه رمضان، سیّد ماه ها، و شب قدر، سیّد شب هاست. 3) قَالَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله َ: (شَهْرُ رَمَضَانَ) شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ، وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ، وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي، وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ. (بحارالأنوار،ج‏96،ص356- 358به نقل از امالى و عيون اخبارالرضا) پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله فرمود: ماه رمضان، ماهى است كه نزد خدا از تمام ماه ها برتر است و روزهايش بهترين روزها و شب هايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است. 4) عَنِ العَسکَرِی علیه السَّلامُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی الله علیه وآله: مُحَمَّدٌ فِي عِبَادِ اللَّهِ كَشَهْرِ رَمَضَانَ فِي الشُّهُورِ. (بحارالأنوار،ج 97، ص 65 به نقل از تفسیر الامام) حضرت عسکری علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: محمّد در میان بندگان خدا همچون ماه رمضان در میان ماه هاست. 5) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: فَضْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ. (بحارالأنوار، ج38،ص14 به نقل از فضائل ابن شاذان) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: فضل علی بن ابی طالب علیه السلام بر این امّت همچون فضل ماه رمضان بر سایر ماه هاست. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»