📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۳ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Saturday - 04 September 2021
قمری: السبت، 26 محرم 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹شهادت علی بن حسن مثلث علیه السلام، 146ه-ق
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️23 روز تا اربعین حسینی
▪️31 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️32 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️37 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
🌹 دعوت به همکاری 🌹
سلام عزیزان😍
کسانی که دنبال کسب درآمد هستید و تمایل به فروش محصولات طبیعی جات مثل عسل ، نوره ، سویق ، انواع شیره ها ، روغن های خوراکی ، درمانی ، عرقیجات ، سرکه و ادویه جات و... دارید.
شما هم از این طریق می توانید به سلامتی اطرافیانتان کمک کنید و هم کسب درآمد کنید.
👈 عزیزان در هر نقطه از کشور که باشید👉
مجموعه ما این فرصت را برای شما فراهم کرده است .
🤩نکته قابل توجه این است که مجموعه ما به هیچ وجه محصولات ضعیف کار نمی کند و کیفیت را ۱۰۰ درصد تضمین می کند.😍
📣 اگر تجربه لازم را در این نوع کسب و کار ندارید به هیچ وجه نگران نباشید زیرا ما ابتدا به شما آموزش می دهیم و در ادامه از همه لحاظ برای شما پشتیبانی و مشاوره خواهیم داشت.
در صورت تمایل به همکاری به آیدی زیر پیام دهید.👇
@meshkat120
کانال مشکات قم تولید و پخش محصولات طبیعی و ارگانیک
@meshkatqom
تلفن
۰۹۱۰۰۱۰۰۹۰۸
⚫️امام صادق علیهالسلام:
حضرت زهرا علیهاالسلام برای تشکّر از زائر اباعبدالله الحسین علیهالسلام حاضر میشود و از خدا میخواهد که گناهان او را ببخشد.
📚کاملالزّیارات ص۱۱۸
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عٙليهِ السّلاٰم»
4_5940652666219659821.mp3
7.63M
محرم فصل درده
فاطمه گریه کرده
تا وقتی که همه نخواهیم
آقا برنمی گرده...
4_5801148576507627674.mp3
6.99M
🎙 حجت الاسلام دارستانی
🎵 ماجرای خواب مرحوم واعظ یزدی
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
4_6050947941777016543.mp3
1.51M
خیز ببین همسفر، با که سفر میکنم😭
🎤استاد معاونیان؛
به اضطرار، پریشانی و مظلومیّت زینب کبریٰ سلامالله علیها «اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ»🤲😭
●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_بیست_و_یکم🌹
💙 #عمار_بن_سلامه💙
🌸از اصحاب رسول خدا (ص) و از یاران على (ع) در جنگها بود، و هنگامى كه براى جنگ جمل همراه حضرت مى رفتند از آن حضرت سؤال كرد: وقتى با اصحاب جمل روبرو شدى چه خواهى كرد؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: آنها را به خدا و طاعت او دعوت مى كنم و اگر خوددارى كردند با آنها جنگ خواهم كرد.
عمار گفت: آن كس كه مردم را به سوى خدا خواند هرگز مغلوب نگردد.
🏴 عمار بن سلامه در كربلا به خدمت امام حسین (ع)آمد و در حمله او شیهد شد.
#ادامه_دارد...
📗ابصار العین، 79.
🍀
🌸چرا انقد همه چی زود گذشت...؟
یادش بخیر زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام
“املا پاتخته اى”
در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى رفت
یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملاء عام و براى همکلاسى هاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم
کلاسی که توو داشتن خودکار استدلر بود توو سوار شدن بی ام دبلیو نبود
میز و نیمکت های چوبی و میخ دار
زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت
وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میذاشت رو نیمکت
هفته هایی که پنجشنبه ش شیفت صبح بودیم و هفته بعد شیفت عصر از خوشحالی تا خونه با کله میدوئیدیم
یادش بخیر، حاشیه دور فرش جاده اتومبیل رانیمون بود
زﻧﮓ آﺧﺮ ﮐﻪ میشد ﮐﯿﻒ و ﮐﻮﻟﻪ رو ﻣﯿﻨﺪاﺧﺘﯿﻢ رو دوﺷﻤﻮن و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮدﯾﻢ زﻧﮓ ﺑﺨﻮرﻩ ﺗﺎ اوﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮی ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ از ﮐﻼس ﻣﯿﺪوﻩ ﺑﯿﺮون...!
یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم میشد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم
در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه ۶ماه دیگه کار میکرد
در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم به جونش که ببینیم توش چیه
یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم
اون موقع ها شلوار باباها اندازه ی پرده ی خونمون چین داشت
نوستالژی به فنا دهنده یعنی این جمله :
بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنید با صف بیاید برید تو حیاط ، معلمتون نیومده
یه زمونایی برا امتحان باید از اون ورقه ها که بالاش آبیه میگرفتیم میبردیم مدرسه برای امتحان ديكته.🍃🍃🍃
#نوستالژی
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
مرحوم حاج شيخ رمضان على قوچانى از علماى معروف و ائمه جماعت، موصوف به زهد و ورع و تقواى مسجد گوهرشاد بودند
ايشان بيمار و مشرف به مرگ شدند و اقوام و ارحام و دوستان آمده بودن كه او را تشييع كنند،
ناگهان مشاهده كردند كه ايشان حركت كرده و بار ديگر چشم به جهان گشود و با صداى ضعيف همه را دور خود فراخوانده و گفت:
بيائيد برايتان روضه بخوانم!
همه تعجب كردند چون ايشان منبرى و روضهخوان نبودند!
فرمودند: الان صحراى محشر را ديدم و هاتف به صداى بلند اعلام كرد كه حاج شيخ رمضان على قوچانى اهل بهشت است به سوى بهشت برود
پس من درى ديدم به سوى بهشت باز است و جماعتى بسيار در صف طولانى ايستاده كه به نوبت بروند
گفتند اين صف علما میباشد
من در اواخر صف بودم تا نوبت به من برسد هلاك میشوم به عقب نگاه كردم و در ديگرى را ديدم به سوى بهشت باز است ولى اين در خلوت است
با خود گفتم: من كه اهل بهشتم
از اين در نشد از آن در میروم
پس به سوى آن در آمدم نزديك شدم، ديدم دربان جلوى من را گرفت و گفت: نمیشود!
اين در مخصوص اهل منبر و روضهخوانهاى حضرت حسين علیهالسلام است
تو كه روضهخوان نيستى!
پس متحير بودم، ديدم حاج ميرزا عربى خوان، معروف به ناظم، سوار اسب از بهشت بيرون آمد رفتم جلو سلام كردم گفتم:
من را كمك كن و به بهشت ببر
گفت: نمیتوانم چون اين در مخصوص روضهخوان هاست
اصرار كردم گفت: يك راه دارد من از اسب پياده میشوم و مینشينم و تو روضه بخوان و من مستمع میشوم و شايد بتوان به اين وسيله تو را ببرم
آنگاه پياده شد و نشست و من براى او روضه خواندم پس براى شما هم روضه میخوانم
سپس بعد از چند كلمه روضه خواندن از دنيا رفت.
〰️❁🍃❁🌸❁🍃❁〰️
#اهل_سنت_لطفا_تأمل_كنند
💠 نفرین رسول خدا صلی الله علیه و آله بر عایشه!
➖▪️➖🔎📚🔍¤¤¤
⬅️1454 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَقَ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ عُتْبَةَ عَنْ الزُّهْرِیِّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ
رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْبَقِیعِ فَوَجَدَنِی وَأَنَا أَجِدُ صُدَاعًا فِی رَأْسِی وَأَنَا أَقُولُ وَا رَأْسَاهُ فَقَالَ بَلْ أَنَا یَا عَائِشَةُ وَا رَأْسَاهُ ثُمَّ قَالَ مَا ضَرَّکِ لَوْ مِتِّ قَبْلِی فَقُمْتُ عَلَیْکِ فَغَسَّلْتُکِ وَکَفَّنْتُکِ وَصَلَّیْتُ عَلَیْکِ وَدَفَنْتُکِ
عایشه میگوید : رسولخدا (صلی الله و علیه و آله) از بقیع برگشت و بر من وارد شد و من سرم درد میکرد ، و من میگفتم: ای وای سرم ، پس رسول خدا(صلی الله و علیه و آله) فرمود: ای عایشه بلکه من باید بگویم ای وای سرم. سپس فرمود: چه ضرری به تو می رسید اگر قبل از من می مردی و من تو را غسل می دادم و کفن می کردم و بر تو نماز می خواندم و دفنت میکردم!
🔸(حدیث حسن است)
📒 سنن ابن ماجه حدیث 1454
➖▪️➖¤
⚠️ همانگونه که میدانید این تمارض عایشه برای این بود که او مدعی است رسول خدا صلی الله علیه و آله در اثر بیماری ذات الجنب (ذات الریه) ، از دنیا رفته و این بیماری مسری بوده و او نیز مبتلا گشته است‼️
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
گویند عابدی هفتاد سال خدا را عبادت ڪرد.
شبی در عبادتگاہ خود مشغول راز و نیاز بود.
زنی آمد و درخواست ڪرد او را اجازہ دهد شب را در آنجا بسر برد تا از سرما محفوظ بماند.
عابد امتناع ورزید
زن اصرار نمود باز نپذیرفت
مأیوس شدہ برگشت.
در این هنگام چشم عابد بہ اندام موزون و جمال دلفریب او افتاد، هر چہ خواست خود را نگہ دارد، ممڪن نشد
از معبد بیرون آمدہ او را برگردانید.
داستان گرفتار شدن خود را شرح داد
هفت شبانہ روز با او بسر برد
شبی بہ یاد عبادتها و مناجاتهای چندین سالہ افتاد بسیار افسردہ گردید بہ اندازهای اشڪ ریخت ڪہ از حال رفت و بیهوش شد
زن وقتی ناراحتی عابد را مشاهدہ ڪرد همین ڪہ بہ هوش آمد گفت:
تو خدا را با غیر من معصیت نڪردهای اگر با او از در توبہ درآئی شاید قبول ڪند
مرا نیز یادآوری ڪن
عابد از عبادتگاہ بیرون شد سر بہ بیابان گذاشت، شب فرا رسید پناہ بہ خرابهای برد
در آن خرابہ دو نفر نابینا زندگی میڪردند ڪہ هر شب راهبی برای آنها دو گردہ نان بہ وسیلہ غلامش میفرستاد
غلام راهب آمد
بہ هر ڪدام یڪ گردہ نان داد
یڪی از نانها را عابد معصیت ڪار گرفت
نابینائی ڪہ بہ او نان نرسیدہ بود گریہ کرد و گفت امشب باید گرسنہ بہ سر برم
غلام گفت دو گردہ نان را بین شما تقسیم ڪردم
عابد با خود اندیشید ڪہ من سزاوارترم با گرسنگی بسر برم، این مرد مطیع و فرمانبردار است ولی من معصیت ڪار و نافرمانم
سزایم این است ڪہ گرسنہ باشم
نان را بہ صاحبش رد ڪرد
آن شب را بدون غذا بسر بردہ، رنج و ناراحتی فراوان و شدت گرسنگی توان را از او ربود
بہ اندازهای ضعف پیدا ڪرد ڪہ مشرف بہ مرگ گردید، خداوند بہ عزرائیل امر ڪرد روح او را قبض نماید
وقتی از دنیا رفت فرشتههای عذاب و ملائڪہ رحمت دربارهاش اختلاف ڪردند
فرشتگان رحمت مدعی بودند ڪہ
مردی عاصی بودہ ولی توبہ ڪردہ است
ملائڪہ عذاب میگفتند معصیت نمود
و ما مأمور او هستیم
خداوند خطاب ڪرد عبادت هفتاد سالہ او را با معصیت هفت روزهاش بسنجید
وقتی سنجیدند معصیت افزون شد
آنگاہ امر ڪرد معصیت هفت روزہ را با گردہ نانی ڪہ دیگری را بر خود مقدم داشت مقایسہ ڪنید، سنجیدند بہ واسطہ ایثار و انفاق، گردہ نان زیادتر گردید و ثواب آن افزون گشت
ملائڪہ رحمت امور او را عهدہ دار شدند.
📗مستطرف و ڪلمہ طیبہ، صفحه۳۲۱
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰