💜📎💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜
📎💜
💜
#پارت_104
#ماهورآ
سرمو انداختم پایین با صدای ضعیفی سلام کردم برگشت سمتم نگاهم کرد چشمامو کشوندم تا کفشای خاکیش نمیخواستم از نگاهم بفهمه چی بهش گذشته
جواب سلامم رو داد دستگیره ماشین رو کشید و باز کرد
_سوار شو
دیگه از بفرمایید خانوم خبری نبود بیخیال شونه ای بالا انداختم و سوار شدم خودش درو بست و ماشین رو دور زد اومد نشست پشت فرمون خیلی زود استارت زد جوری که ماشین از جا پرید
سعی کردم نگاهم نکنم به موهای آشفته و چهره ی پریشون ترجیه دادم سکوت کنم تا خودش حرفی بزنه
برخلاف انتظارم سکوت امیرحیدر هم طولانی شد کم کم داشتیم از شهرخارج میشدیم نمیدونستم کجا وعده داره ولی هرجا میرفت باید باهاش میرفتم بهرحال محرمم بود و نمیتونستم سرپیچی کنم و سوالی بپرسم
از راه و چاله های سنگی بالا رفت رسید به تپه ی کوچکی در بالاترین نقطه ی شهر جایی که نقطه ی کور بود گمون نکنم کسی تاحالا اومده بود به اینجا و حتی نگاه آدمیزاد بهش افتاده بود
پیاده شد منم پشت سرش بدون حرفی از ماشین پیاده شدم و یک قدم دور قدم برداشتم به سمت سراشیبی که قدم برمیداشت
نورماه کاملا اونجا رو روشن کرده بود نیازی به استفاده از چراغ قوه نبود
آروم و با احتیاط رفتم پایین تا رسیدیم به گلوگاهی که در چوبی داشت با کمی فشار تا اخر بازش کرد همزمان با باز کردن در چوبی نورپررنگ سفیدی از در خارج شد کمی چشمامو گرفتم و پشت سرش وارد شدم
بوی خوب ملایم گل نرگس مشامم رو پرکرد صدای آروم نواختن مداحی زمزمه و روضه خوانی حاج میثم مطیعی، در و دیوارایی که پر از عکس شهدا بود و یادمانهایی از جبهه های جنگ
انتظار هرچیزی رو داشتم الا این مکان ارامش از یه جایی به بعد کفشاشو در اوورد و من هم همونکارو تکرار کردم پا گذاشتم رو موکت فرشی که هر گوشه اش سجاده ای کوچک پهن بود و مهر و تسبیح تربت گذاشته بود جایی شبیه یک اتاق سه چهار نفره با چندتا سجاده و قرآن و نور های سبز رنگ انگار در دل زمین اینجارو کشف کرده بودند یا شاید هم به وجود آوورده بودن برای آرامش گرفتن
امیرحیدر برگشت سمتم
_تیمم کن نماز مغرب و عشاتو بخون
💜
📎💜
💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜
📎💜
💜
#پارت_105
#ماهورآ
تعجب کردم از کجا میدونست من نمازمو نخوندم
_دست و روت نشسته ات معلومه نماز نخوندی
سعی کردم جلوی خنده ام رو بگیرم پشت کردم به سر پا نشستم روی زمین کنار گرد و خاک کف راهرو کف دو دستمو همزمان زدم روی زمین و برداشتم خیلی زود تیمم کردم و بلند شدم کنار امیرحیدر یکی از سجاده ها رو کشیدم نزدیک تر و نشستم
_عجله کن قضا میشه
زیر لب غر زدم "بداخلاق" نشنید و جواب نداد بلند شدم قامت بستم نماز مغرب رو به جا آووردم ترجیه دادم شبیه امیرحیدر بین دو نماز صبر کنم و با تسبیح ذکر بگم
شروع کردم به صلوات فرستادن ناگهانی ازم پرسید
_دلخوری؟
جوابی ندادم
_سوال میپرسم جواب بده خانوم
چشمامو روی هم فشردم و جلوی لرزش چونه ام رو گرفتم
_حق داری
چشمامو باز کردم تا اولین قطره ی اشکم بریزه روی چادرم
_بد کردم
برگشت سمت صورتم
_اعصابم بهم ریخت محرم حسابم نکردی
نگاهمو کشوندم بالا تو چشماش
_من تنها کسیم که میتونی بهم اعتماد کنی
آب دهانشو پر صدا قورت داد
_میدونم راه سختی رو انتخاب کردم ولی هستم پاش، هستم پات
اومد نزدیکتر
_فقط باهام راه بیا نکن کاری که بهمم بریزه و بد کنم باهات
دست برد توی جیبش گوشیش رو در آوورد باز کرد گذاشت رو به روم
_نگاه کن کل عالم و آدم و ترکوندن اون گوشیو از زنگ و پی ام برای خبر گرفتن از امیرحیدر بجز ...
انگشت اشاره اش رو گرفت سمتم
_بجز محرمش
دوباره برگشت سرجاش نشست
_دلم میگیره خانوم
_چنین قصدی نداشتم من هم ناراحت شدم
_ناراحت بودی که گذاشتی رفتی نیومدی همراهم
_محل ندادی به محرمت که دوساعت بود شده بود سر و همسرت
سرشو تکون داد و سکوت کرد دلم نمیخواست ناراحتیشو ببینم
_شراره اومده بود ازم زهرچشم بگیره
عصبی از جا جهید
_چرا مگه این کیه چرا ازش میپرسم چیکارت داره میگه به تو چه چرا میتونه ازت باج بگیره ماهورا جانم
ماهورا جانم رو جوری گفت که آرومم کنه که بهش اعتماد کنم و بگم چند و چون ماجرا رو براش
💜
📎💜
💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜
📎💜
💜
#پارت_107
#ماهورآ
با لبخند و خوشحالی برگشتیم خونه تو راه کنار سوپر گوشتی نگهداشت و چشمکی زد
_صبر کن الان میام
لبخند زدم سرمو تکون دادم رفت داخل مغازه چند دقیقه بعد با دوتا پلاستیک پر از مواد برگشت پاکتا رو گذاشت صندلی های عقب و خیلی زود پشت فرمون نشست
_خونه ابزارآلات کباب دارید؟
بلند خندیدم
_ابزارالات چیه دیگه؟
دستی توی موهاش کشید با نجابت خاصی گفت
_من بلد نیستم قشنگ حرف بزنم شما ببخشید
سرمو تکون دادم
_بله داریم
_خب خداروشکر بریم مهمونشون کنم بلکه دلخوری امروز صبح یادشون بره
نگاهمو دوختم به کوچه ی منتهی به خونه خیلی نگهداشت و پیاده شدیم
پلاستیکهارو از پشت برداشت و دور زد اومد کنارم پشت در ایستاد یقه لباسشو درست کرد دست برد سمت زنگ در چندبار کوتاه فشرد
صدای مازیار اومد که میگفت
_اومدم اومدم
بعد هم صدای لخ لخ دمپایی های آبی رنگش ریز خندیدم همزمان در خونه بازشد مازیار با چهره ی برزخی گفت
_میخندی به چی؟
چشمامو چرخوندم سمت امیرحیدر مصنوعی سرفه ای کرد
_سلام خوبی؟
دستشو دراز کرد سمت حیاط
_بفرمایید تو
امیرحیدر سلام کرد و دست برد پشت کمرم تا اول من وارد شم پوزخند مازیار رو دیدم توجه نکردم و وارد خونه شدم
زودتر از مازیار و امیرحیدر که مشغول حرف زدن بودن رفتم داخل مامان و بابا رو به روی تی وی نشسته بودن مارال و امیرحسین هم سرشون تو کتاب تست مارال بود سلام کردم رو به امیرحسین گفتم
_تو همیشه باید اینجا باشی بزرگوار؟
خودکار مارالو پرت کرد سمتم
_رو تو برم بشر خوشگذشته انگار؟
میدونستم مامان و بابا چشم دوختن به لب من تا وضع و اوضاع خوشحالی و ناراحتیمو ببینن
قری انداختم توی گردنم و جواب دادم
_جای شما اصلا خالی نبود
همزمان با مارال بلند یلند خندیدن و مامان دستاشو برد سمت آسمون و زیر لب زمزمه کرد الحمدلله
💜
📎💜
💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜
📎💜
💜
#پارت_106
#ماهورآ
_این یه مسئله است که ریشه در گذشته ی من داره شما گفتین کاری با گذشته ام ندارین
سرشو با تاسف تکون داد
_گذشته ای که گذشته اهمیتی نداره گذشته ای که جلوی چشممه رو چجوری چشم پوشی کنم عزیزم خانومم بهم اعتماد کن
مستقیم زل زدم به چشمهاش
_شراره علاقه داشت من زن برادرش بشم
رنگ از رخش پرید گره اخمش باز شد
_خب اینکه چیزی نیست که تو ازش بترسی نخواستی گفتی نه
_اون دوستمه بهرحال چیزهایی از من داشته و فهمیده قبلا که فکر میکنه اگه برای تو افشا کنه میتونه بین مارو خراب کنه
_مثلا چی؟
_مثلا اینکه من قبلا با حجاب نبودم نماز نمیخوندم خیلی از کارها رو نمیکردم فکر میکنه از همونا به عنوان اهرم میتونه استفاده کنه
دوباره نشست روی سجاده اش
_نمیتونه
کمی دلم قرص شد از اینکه حرفامو باور کرده باشه آه از اینکه چقدر راحت عهد ام رو باهاش شکوندم و پشت سر هم دروغ تحویلش دادم
_اینکه بتونه یا نتونه به اعتماد شما بستگی داره
رو برگردوند سمتم چقدر آشوب بود چهره اش
_من به شما اعتماد دارم وجود اونا آزارم میده
لبخند تلخی تحویلش دادم
_این هم از بدشانسی های من در نوجوونیمه
دستی به چشمهاش کشید و جواب داد
_خدابزرگه
سرمو تکون دادم و بلند شدم نماز بعدیمو گام به گام با امیرحیدر خوندم بعد از پایان نماز من جلوتر رفتم پشت سرم یکی یکی چراغهارو خاموش کرد و رفتیم بیرون در آخر در راهروی زیر زمینی رو قفلی زد و برگشت سمتم با خنده گفت
_اینجا رو جز منو صالح و محمد و یکی دیگه از بچها که سال پیش پر کشید کسی نمیشناسه
لبخندش عمیق تر شد
_دستساز خودمونه تو پاره ای از وجود منی باید نشونت میدادم
هربار ابراز علاقه اش مساوی بود با ترس بیشتر من از اینکه نمیتونم لایق چنین مهر و محبتی باشم
💜
📎💜
💜📎💜
📎💜📎💜
💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜
📎💜📎💜📎💜📎💜
💜📎💜📎💜📎💜📎💜
👥🗣😥هرگاه به یاد حسین بن علی علیه السلام افتادی، بگو: ...
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ ، وَ كَانَ الْمُتَكَلِّمُ مِنَّا يُونُسَ وَ كَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنِّي كَثِيراً مَا أَذْكُرُ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ ، فَأَيَّ شَيْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: قُلْ: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِيدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ قَرِيبٍ وَ مِنْ بَعِيد. (الکافی، ج 4، ص575)
حسین بن ثُوَیر نقل می کند: من ، یونس بن ظَبیان ، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد حضرت صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسن تر از همه ما بود سخن می گفت. عرض کرد: فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام هستم ، در این حالت چه بگویم؟ فرمود: سه بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» ، همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😥🗣💧 پاداش یاد حسین بن علی علیه السلام و لعنت بر قاتلین آن حضرت در هنگام نوشیدن آب
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَيْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِدُمُوعِهِ. ثُمَّ قَالَ لِي: يَا دَاوُدُ! لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَيْنِ علیه السلام، فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَكَرَ الْحُسَيْنَ علیه السلام وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ، وَ كَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ، وَ حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَاد.( كامل الزيارات، ص106-107)
داوود رَقّی گفت: نزد حضرت صادق علیه السلام بودم. آن حضرت، آب طلب کردند و نوشیدند. در این هنگام حالت گریه بر چهره ایشان ظاهر شد و چشمان مبارکشان پر از اشک شد. پس فرمودند: ای داوود! خداوند قاتل حسین بن علی علیه السلام را لعنت کند، بنده اى نيست كه آب بنوشد و حسين عليه السّلام را ياد کند و قاتلش را لعنت نماید، مگر آن که خداوند صد هزار کار نیک در پرونده اعمال وی می نویسد، و صد هزار کار بد از پرونده اش محو می کند، و مقامش را صد هزار درجه بالا می برد، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده است، و روز قيامت، خداوند متعال او را با قلبى خنک(آرام و مطمئن) محشور مى كند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁❤️ امام زمان علیه السلام، در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود، اگر ...
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان در سال 1392 قمری می فرمود:
امام زمان علیه السلام، مخصوصاً در مجالس عزاي امام حسين علیه السلام تشريف فرما مي شود. البته در آن مجلسی از عزاي امام حسين علیه السلام كه سه شرط در آن باشد:
شرط اول: باني، نظرش فقط و فقط تسلاّي قلب حضرت زهراء علیهاالسلام باشد. هيچ هوي و هوس ديگري، هیچ هدف دیگری غير از تسليت و تسلاّي خاطر حضرت صدّيقه علیهاالسلام نداشته باشد.
ركن دوم: مستمع كه در آن مجلس مي رود، فقط به منظور تسلاّي خاطر حضرت زهراء علیهاالسلام و اميرالمؤمنين علیه السلام و پيغمبر صلّی الله علیه و آله برود، و هيچ هدف ديگري نداشته باشد.
ركن سوم: خواننده، خواه واعظ باشد، خواه روضه خوان و مرثيه خوان، يا مداح يا نوحه خوان باشد، او هم هيچ غرضي جز عرض ارادت به ساحت امام حسين علیه السلام و تسلاّي قلب پيغمبر صلّی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت زهراء علیها السلام نداشته باشد.
اگر اين سه ركن در مجلسي پيدا شد، مي خواهد غوغا و پرجمعيت باشد، می خواهد جمعيتی اندك داشته باشد، در اينگونه مجالس گاهي به نگاهي دلي را شاد مي كند. گاهي اين سلطان حقيقي به بنگاه آن درويش مي رود. گاهی از روزنه آن خانه، آفتاب جمالش را متلألأ مي كند. اين مطلب را كه مي گويم، ديده شده است كه مي گويم. لفظ نمي گويم. به احتمال و به خيال و به توهّمات و به نقلهاي پوسيده اين و آن، اتكاء نمي كنم. ديده شده است که در مجلس عزاي امام حسين علیه السلام آمده و گريه كرده است.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، 1392 هجری قمری، مجلس ششم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😥😥 قرآن کریم، روضه عطش حضرت سیدالشهدا علیه السلام را یاد می کند
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد مروی تهران، در سال1383قمری می فرمود:
يكى از انبائات غيبی قرآن را بگويم و از همانجا وارد روضه شوم. قرآن مى فرماید:«كهيعص، ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيّا، إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا» به حسب آنچه از امام زمان ارواحنا فداه نقل شده است، در يكى از توقيعاتى كه به آن حضرت نسبت مى دهند، مى فرمايد: اين از خبرهاى غيبى خداست كه خدا در قرآن فرموده، «كاف» اشاره به كربلاى ابى عبدالله علیه السلام است؛ يعنى پسر حبيب من، حسينِ فاطمه من، به كربلا مى آيد و در كربلا او را شهيد مى كنند. هاء اشاره به هلاكت آن بزرگوار است؛ يعنى حسين علیه السلام در كربلا شهيد خواهد شد. ياء اشاره به کشنده او، يزيد بن معاويه لعنه الله است، يعنى بر اثر فرمان سلطنتى يزيد، حسين را در كربلا شهيد مى كنند. اين ها شما را خيلى به حال نياورد. امّا اين كلمه همه را منقلب مىكند. كلام سر آن دو حرف بعد است. در كربلا حسين علیه السلام را شهيد مى كنند. يزيد او را هلاک مى كند، ولى چه جور؟ عين، یعنی حسين را با حال عطش و تشنگى، سر از بدنش جدا مى كنند. نمى دانم اين عطش امام حسين چه اثرى داشته است كه خداوند در قرآن از تمام مصائب او، از همين مصيبت عطش یاد می کند. جبرئيل به آدم گفت:
«وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَان»
عجب چيزى بوده اين عطش. این عبارت از امام حسين علیه السلام نقل شده است که فرمود: «يا قَوْمِ! اسْقُونِي شَرْبَةً مِنَ الْماءِ فَقَدْ نَشَفَتْ كَبِدِي مِنَ الظَّمآءِ»
اين لايه هاى ته نهرها را ديده ايد؟ گاهى ته نهر رسوب مىكند. نهر وقتى خشک مى شود، لایه هایی می ماند. بعد آفتاب که مى تابد، اوّل، رطوبت را مى كشد و ريزه ريزه اين ها را خشک مى كند. بعد، کم کم تَرَک پيدا مى شود. لايه های ته نهر قاچ قاچ می شود. ایجاد این تَرَك ها را عرب «نَشَفَت» مىگويد. سيدالشهدا علیه السلام جگرش را تشبيه به «نشفت» کرده است. پس صدا زد ای لشگر! يک جرعه آب به من بدهيد! ای لشگر! جگرم قطعه قطعه شد. اى امان! دو سه شعر از جودى بخوانم:
فرياد كه بيداد فلك جان مرا سوخت
سوزعطش آخر دل بريان مرا سوخت
فرياد كه جان مى دهم و در دمِ مردن
افغان يتيمان به حرم جانِ مرا سوخت
فرياد كه از دست برفت اصغر بى شير
برق ستم اين شاخه ريحان مرا سوخت
داشت داد تشنگى مى زد، يكوقت ديدند ولوله راه افتاد. ديدند حوسه لشكر بلند شد، همین كه نگاه كردند، ديدند سر آقا بالاى نى...
(سخنرانی های مدرسه مروی تهران، مجلس سیزدهم، سال 1383 قمری)
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣😢🙏 گفتارهاي منبر را مقدّمه برای روضه سیّدالشّهدا علیه السلام مي دانم، و روضه را مقدّمه براي دعا برای امام زمان علیه السلام
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جمعه اصفهان، در سال 1392 قمری می فرمود:
خوراك، هر چقد مطبوع و خوب باشد، اگر نمك نداشته باشد، آدم از آن خوراك لذت نمي برد. خوراك بايد نمك داشته باشد. محبوب شما هم، هرچه قدر زیبا باشد، اگر نمك نداشت، صباحت بدون ملاحت، دلربا نميشود. مجمع روحاني هم همين طور است. مجامع روحاني، هرچقدر هم پرمعنا باشد، اگر نمک نداشته باشد، لذّت ندارد. نمك مجامع روحاني، توسّل به امام حسين علیه السلام ،ذکر سیدالشهدا علیه السلام و گريه بر امام حسين علیه السلام است. من در این باب، خيلي حرفها دارم. در دهه عاشورا، اگر از چشم خود من اشك جاري نشود، آن شب و روز براي من منفور و مطرود است. چشميكه در دهه عاشورا خشك بماند و نگرید، آن چشم پيش بنده منفور است. مجمع روحاني كه منعقد شود و در آن، توسّل و توجّهي به ناحیه امام حسين علیه السلام نشود، آن مجمع در نظر بنده بي نمك است. لهذا، خواه ناخواه باید در خانه امام حسين علیه السلام هم برويم. بايد تا كربلا يك قدم برويم، حالا كم يا زياد. همين قدر كه حال عزایي در مجلس پيدا بشود، خدا را می خوانم.
يك شعري از «علامه بحرالعلوم» يادم آمد. در نظر بنده اعتبار اشعار علامه بحرالعلوم از مقاتل معتمده كمتر نيست. در آن مجموعه مفصلی كه راجع به مرثیه سيدالشهداء علیه السلام سروده است، دو تا شعر دارد که اجمالاً معنی آن، این است:
لشکر! چرا مرا دعوت كرديد؟ شما مرا دعوت كرديد. نامهها نوشتيد. فرستاديد. مهمانتان دست زن و بچه اش را گرفته و آمده است، به سرزمين شما وارد شده است. مهمان اگر دعوت شد، وقتي وارد بر میزبان ميشود، هرچه طلب كند، مادامیکه ميزبان قدرت دارد، بايد خواسته مهمان را برآورد، چون دعوت كرده است. مهمان شما وارد شده است، مهمان شما از شما طلب يك جرعه آب می كند. آيا دادرس و فريادرسي هست به داد اولاد پيغمبر صلّی الله علیه و آله برسد؟ يك شربت آبي به آن ها بدهد؟ آيا يك فرد بامروّتي پيدا ميشود به اين بچه شيرخواره من رحم كند؟
بنده گفتارهاي منبر را مقدّمه برای روضه مي دانم، روضه را مقدمه براي دعا مي دانم. حالتان، حال توجّه به خداست، چند تا آمين بگوئيد، آن وقت تشريف ببريد.
خدايا! به قطرات خون امام حسين علیه السلام و به قطرات اشك امام حسين علیه السلام همين ساعت امر فرج و ظهور امام زمان علیه السلام را اصلاح بفرما. به زودی ما را به دیدار و به نصرت آن بزرگوار سعادتمند بفرما. دل ما را از نور ولایت و محبتش متجلّی و منجلی فرما. قلب مقدس آن بزرگوار را از ما راضی و خشنود فرما. سایه عزّ ولایش را بر سر ما و همه مسلمانان مستدام بدار. ما را در ظلّ ولایش از هر خطا و اشتباه و هر خطر و صدمهای حفظ بفرما. مشکلات ما را به برکات امام زمان علیه السلام حلّ و سهل و آسان بفرما.
(سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس اوّل)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌑🕌💎 این موقعیت را از دست ندهید
دوستان و سروران گرامی!
سایت الکفیل، برای زیارت حضرت سیّدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام از امروز تا روز عاشورا ثبت نام می کند. توصیه می شود از ثبت نام روزانه در این سایت غافل نباشید.
توصیه می شود این زیارت، به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزمان علیه السلام انجام شود و پاداش این کار بزرگ را به هرکس که در نظر دارید، هدیه نمایید.
http://alkafeel.net/zyara/
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👐 ای زائرین عاشورای حسینی علیه السلام!
در پناه حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام بروید.
أبوالوفای شیرازی نقل می کند که در خواب، مولایم رسول خدا صلّی الله علیه و آله را دیدم. ایشان به من فرمودند:
از ابوالحسن الرّضا علیه السلام، سلامتی در سفرها، در بیابان ها و دریاها را درخواست کن و بگو:
«أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ وَلِيِّكَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَلَیهِ السَّلامُ إِلَّا أَنْجَيْتَنِي بِهِ، وَ سَلَّمْتَنِي مِمَّا أَخَافُهُ وَ أَحْذَرُهُ، فِي جَمِيعِ أَسْفَارِي فِي الْبَرَارِي وَ الْقِفَارِ وَ الْأَوْدِيَةِ وَ الْغِيَاضِ وَ الْبِحَارِ.»
(بحار الأنوار، ج102، ص250-251 به نقل از کتاب العتیق الغرویّ)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
مداحی_آنلاین_به_چادر_خاکی_اومدم_بدم_قسمت_حسین_سیب_سرخی.mp3
10.19M
🔳 #زمینه #شب_چهارم #محرم
🌴به چادر خاکی اومدم بدم قسمت
🌴جوونای من میشن مدافع حرمت
🎤 #حسین_سیب_سرخی
👌بسیار دلنشین
پایانِ مَسیرِ او پُر اَز آغاز اَست
با بال و پَرِ شڪَستہ دَر پَرواز اَست
اے توبہ بیا تَجرُبہ ثابت ڪردَہ ست
این روضہ ے حُرّ اَست ڪہ طِیِب ساز اَست
#الهی_به_حق_حسین_العفو🙏
#شب_چهارم #محرم💔🥀
✴️ سه شنبه👈 11 مرداد / اسد 1401
👈4 محرم 1444👈2 اوت 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔘 خطبه ابن زیاد ملعون در مسجد کوفه و تحریک مردم بر جنگ با امام حسین علیه السلام.
🔘 فتوای شریح قاضی ملعون به قتل امام حسین علیه السلام.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوش یُمن و شایسته ای است و برای امور زیر خوب است:
✅آغاز بنایی و خشت بنا گذاشتن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅وسیله سواری خریدن.
✅خرید و فروش.
✅ و حوائج و خواسته ها خوب است.
🚘مسافرت: سفر همراه صدقه باشد.
👶زایمان :نوزاد مبارک و شایسته خواهد بود.
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز قمر در برج میزان است و برای امور زیر نیک است:
✳️آغاز معالجات و درمان.
✳️مباشرت.
✳️کودک به گهواره گذاشتن.
✳️خوردن معجون ها وداروهای نوشیدنی.
✳️ و فروش جواهرات خوب است.
👩❤️👨مباشرت:امشب (شب چهارشنبه ) ،مباشرت مکروه است
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ،باعث غم و اندوه می شود
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب درد سر می شود.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 5 سوره مبارکه "مائده" است.
الیوم احل لکم الصیبات....
و از معنای آن استفاده می شود که منفعتی به خواب بیننده برسد و به شکلی خوشحال شود.ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
▪️صلی الله علیک یا ساکن کرب و بلا ▪️
#پیشواز #story | #استوری
💢 قال مولانا الرضا علیه السلام :
منَ ترك السعَی فی َحوائِجهَ یوَم عاُشوراَءَ
قَضی اللّهُ لَُه َحوائَج الدنیا و الآخَرة؛
☀️حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: هر که در روز عـاشورا کار و کسب خود را فرو گـذارد ،
خداونـد حاجت هاي دنیا و آخرت او را بر آورده سازد .
📚علل الشرائع ، ص ۲۷۷
🔺اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔻
✦༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕
🔰◼️▫️#پژوهشی_در_باب_زیارت • قسمت 《 7 》 هفتم✔️
🎴▪️معرفت :
┄┅═══••𑁍❀𑁍••═══┅┄
▪️زیارت با معرفت :
✍..طبق اعتقادات ناب شیعی ، معرفت و شناخت امام ،
هم طریقیت دارد و هم موضوعیت :
طریقیت معرفت امام به این معناست ، که امام را سخنگوی خدا و جایگاه اعلام خواسته های او به بندگانش می دانیم و عناوینی چون :
وجه الله ؛ باب الله ؛ ... به این موضوع دلالت دارد .
و اما معرفت امام خود موضوعیت دارد ؛ یعنی به خودیِ خود شناخت امام و سر فرود آوردن مقابل او ؛
نیز مقصود الهی است ؛
▪️ اعتقاد به خدا ، اقرار به نبوت ، قبول ائمهء اطهار علیهم السلام، راس همهء واجبات است و پس از آن ، کشف رضا و سخط الهی در همهء امور از طریق مراجعه به ایشان امکان پذیر است ؛
با این توضیح اجمالی و مختصر ، به روایت ذیل توجه فرمایید :
▪️حضرت امام جعفرالصادق عليه السلام در مورد فضیلت زیارت حضرت سلطان امام الرئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام چنین فرمودند :
💠 یُقتَلُ حَفَدَتي بِأرضِ خراسانَ في مَدينَةِ طوسُ مَن زارَهُ إلَيها عارِفاً بِحَقِّهِ أخَذتُهُ بِيَدي يَومَ القِيامَةِ فَادخَلتُهُ الجَنَّةَ...
قلتُ : وَ ما عِرفانُ حَقِّهِ ؟
قالَ : يَعلَمُ بِأنَّهُ إمامٌ مُفتَرَضُ الطّاعَةِ....
💠 پارهء تن من در سرزمین خراسان - در شهری که به آن طوس می گویند - شهید می شود ؛
هر کس با شناخت حق او به زیارتش در آن سرزمین برود ، روز قیامت او را با دستم می گیرم ، پس به بهشت واردش می کنم ...
[راوی می گوید] عرض کردم : شناخت حق او به چیست؟
فرمودند : به این که او را امام "مفترض الطاعة" بداند ... (۱)
1⃣ 📚عیون اخبار الرضا ۲۵۹/۲
🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤▪️🖤
#محرم 🏴
#شب_عاشقی...
روایت کوتاهی از ده شب محرم...
⭕️در این روایت نام هرشب محرم که به هرشهید اختصاص داده شده معین گردیده...⭕️
#شب_چهارم: حضرت حرّ(ع) ⚔
شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی #حر_بن_یزید_ریاحی دارد.
✔️البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کرده اند.
حــر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارسته ای نداشت
و به گفته خودش مأمور بود و معذور!
اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان،سبب رهایی او شد.
حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد.
حـ💖ــر،جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
#ادامه_دارد...
✍ #یک_نکته_از_این_معنی..💯
#حسن_انتخاب
برای همه ما پیش آمده که گاهی اوقات در مسیر زندگی بین انجام چند کار #مردد میشویم و نمیدانیم که کدامشان را در اولویت قرار بدهیم، برای همین بعداً به خاطر همین سوء انتخابمان پشیمان میشویم؛
✨ طرماح یکی از اصحاب امام #علی و امام #حسین علیهماالسلام و مورد تأیید ایشان بود؛ اما در ماجرای #کربلا، بردن آذوقه را بر یاری امام مظلومش اولویت داد و موقعی برگشت که دیگر کار از کار گذشته بود، لذا از فیض شهادت در راه حق محروم گشت؛
👈 در طرف مقابل شخصیتی مانند #حر_بن_یزید_ریاحی با انتخاب صحیح و بهموقع خود سعادت ابدی را به دست آورد؛ در زمانهی ما هم از این دسته افراد کم نیستند؛
❣برای نمونه همین شهید #محسن_حججی عزیز که طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب که فرمودند: «شهید حججی با انتخاب صحیح و بهموقع خودش بین مردم باعزت گشت»، توانست #سعادت_شهادت در راه دفاع از #حریم_ولایت را به دست آورد.
#الحسین_یجمعنا
#ماندگارهمچوحسين
😥😥دیدند امام حسین علیه السلام بلند بلند گریه می کند
مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد اصفهان در ماه رمضان 1392 هجری می فرمود:
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، خیلی گریه کرد. می توانم ادّعا کنم از ساعت اوّلی که اصحابش را به خون غلتان دید، چشم مبارکش گریان شد و تا آن ساعتی که سر مطهّر را جدا کردند، چشمان امام حسین علیه السلام خشک نبود. گریه می کرد، ولی با صدا گریه نمی کرد. اشک می ریخت، «صَرِیعَ الدَّمْعَةِ السَّاکبَةِ» بود. همین طور اشک هایش می ریخت؛ ولیکن با صدای بلند، ناله نمی زد. چرا؟
برای دو جهت؛ یکی این که دشمن نشنود و امام حسین علیه السلام را شماتت نکند. دشمن دلخوش نشود؛ خوشحال نشود که حسین علیه السلام دارد گریه می کند. یکی دیگر این که صدایش را زنها نشنوند و زن و بچّه اش منقلب نشوند. این بود که آهسته آهسته گریه می کرد. همینطور اشک هایش می آمد. ولی در یک موقع، امام حسین علیه السلام با صدای بلند گریه کرد! دلم می خواهد در این مصیبت و در این مطلبی که می گویم، جوان های مجلس از سیدالشهداء علیه السلام تبعیت کنند و بلند بلند گریه کنند. یک موقع بود که دیگر اختیار از سیدالشهداء علیه السلام رفت؛ و آن، وقتی بود که دید جوان هجده ساله اش رو به میدان می رود. واویلا! علما! عبارت مقتل است: «فَبَکی بُکاءً عالیاً». در این کلمه، پیرمردها بلند بنالند. یک وقت دیدند امام حسین علیه السلام بلند بلند گریه کرد! «رَفَعَ شَیبَتَهُ نَحْوَ السَّماءِ» حضرت دستش را زیر محاسنش برد؛ سر به آسمان بلند کرد و گفت: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِک»
خدا ز سوز دلم آگهي كه جانم رفت
ز جانِ عزيزترم، اكبر جوانم رفت
یک کلمه دیگر بگویم؛ همه گریه کنند. بعد در خانه خدا برویم.
وقتی که صورتش را از صورت علی اکبر علیه السلام بلند کرد، یک وقت دیدند محاسن امام حسین علیه السلام پر از خون است؛ «وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ وَ قَالَ:... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَک الْعَفَاءُ!»
به حقّ مولانا الحسین المظلوم علیه السلام و بِوَلَدِهِ علیّ الأکبر علیه السلام، با چشمانی گریان و دل هایی سوزان، ده مرتبه بلند، یا الله! خدایا! به ریش پرخون امام حسین علیه السلام، به آن چشمان گریان امام حسین علیه السلام، به آن سینه سوزان خواهر امام حسین علیه السلام، همین ساعت امر ظهور امام زمانمان را اصلاح بفرما. ما را به زودی به دیدار و یاری آن بزرگوار، سعادتمند بفرما.
(سخنرانی مسجد سیّد اصفهان، ماه رمضان 1392 قمری، مجلس هشتم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
▪️#احوالات_حضرت_حر_ابن_رياحی
▪️مرحوم سيدحسين كهنمويي تبريزي
کربلاده حرّ ایدوب ثابت مقام عشقنی
اشگیله تپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
ایلمیشدی بیر اوزون مدّت خداونده گناه
عقلنه ایتدی رجوع گوردی ایدوبدور اشتباه
ایتمسه توبه اولار محشر گونینده روسیاه
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
عقلی ایلردی ملامت نفس شومین متصل
چوخ نصیحتلر ایدوبدور بلکه ایتسون منفعل
عاقبت اوز ایتدقی اعمالدن اولدی خجل
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
نور حق ایتدی تجلی خاطر غمناکنه
ویردی بیر تغییر حالت فهمنه ادراکنه
تا اوزین سالدی شهنشاهون قدوم پاکنه
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
ایتدی فرمایش امام آرتورما قیل و قالوی
باشوی قوزا گوروم کیمسن بیلوم احوالوی
من او بدبختم دیدی قورخوتموشام اطفالوی
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
من او بدبختم یول اوسته مانع اولمشدوم سنه
من او بدبختم سنی تسلیم ایدردیم دشمنه
من او بدبختم خطا سندن گلوبدور شیونه
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
من او بدبختم که غرق اولدوم گُنه دریاسینه
من ساتردیم دینمی دینسیزلرین دنیاسینه
من او بدبختم که عاق اولمشدی اوز مولاسینه
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
من او بدبختم خجالتدن یوزیمی دوتموشام
من او بدبختم که جام غصّهدن قان اوتموشام
من او بدبختم پیمبر قیزلارین قورخوتموشام
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
من او بدبختم یوزوم قاره گناهیم چوخ ذلیل
تاپماغا چاره قدوم پاکوه دوشدوم دخیل
بو گنهکاره اؤزون اول درگه حقه دلیل
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
حمدلله اولمَدیم توفیق ویردی حق منه
قالمادیم حیرت طریقنده یئتیشدیم ایمنه
خاک پایونده توکوپ گوز یاشی یالوارام سنه
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
ایتدی فرمایش امام ای حرّ سن آزادهسن
ایلدون توبه قبول ایتدی خدای ذوالمنن
گوردی چوخ یاخشی ثمر واردور نهال توبهدن
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
قوزادی باشین دئدی ای میرحق ای شاه دین
قوی گیدوم گمره سپاهی ایلیوم آگاه دین
ویر اجازه من اولوم اوّل شهید راه دین
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
قوی بو صحراده لباس جنگی اوّل من گییم
قوی گیدیم گمره سپاهه سوزلرین حقین دییم
قوی منی بیرده خانملاردان گیدیم عذر ایستیم
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
گیتدی بیر باش خیمگاهه زینبه ویردی سلام
عرض ایدوب ای سرپرست عترت خیرالانام
گلمیشم عُذر ایستیم یولدا سیزی قورخوتموشام
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
گیتدی میدانه نصیحت ایتدی قوم و قارداشین
جان ویرن وقته امام آلدی دیزی اوسته باشین
گوردی بوحالی فرحدن توکدی گؤزدن گؤزیاشین
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
روز عاشورا سپاه کوفه چوخ مسروریدی
مرد نصرانی حسینون قتلنه مأموریدی
قتلگاه کربلانی گوردی رشگ طوریدی
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
سویلدی سنده یارالی نور حقّه ناظرم
گِچ گناهیمدن منی عفو ایت پریشان خاطرم
سن کیمی قربانه قربان اولماقا من حاضرم
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
من مسیحیزاده، عیسی دینینون پابندیم
اهل توحیدم، خدای لاشریکه بندهیم
ایلدیم توبه گذشت ایله منی شرمندهیم
اشگیله توپراقدا یازدی توبهنون سرمشقنی
«کهنموئی» بندۀ حقسن، ولی آزاده سن
بوینوا گَل سالما ذلّت طوقنی دنیاده سن
ایت حقیقی توبه، حرّین توبهسین سال یاده سن
اشگیله توپراقدا یازدی توبه نون سرمشقینی
🚩یا لثارات الحسین
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1398 قمری می فرمود:
اين خون هاي عاشورا كه می جوشد، جوشش آن از خون يحيي پيغمبر علیه السلام بيشتر است و از چشم شما به صورت اشك مي آيد. هلال محرم كه طالع مي شود مثل يك خنجري است كه در دل شيعه مي خورد، اين بچه هاي ده دوازده ساله، عَلَم هاي كوچولو كوچولو بر مي دارند و در كوچه و خيابان و بازار راه مي افتند، حسين حسين علیه السلام مي گويند. اين نفس ها، اين داد و فريادها، اين ها جنبش و جوشش خون امام حسين علیه السلام است. گاهي هم به صورت خون از سينهها بيرون مي آيد، گاهي به صورت خون از پشت سرها بوسيله زنجيرها بيرون مي آيد، گاهي هم به وسيله ... از سرها بيرون مي آيد. اين ها جوشش خون امام حسين علیه السلام است. اين خون از جوش نمي افتد تا به هدف برسد، تا دنيا اصلاح شود، تا ظلم و ستيزه و ستم از روي زمين برداشته شود، تا عدل و داد و قسط، همگاني و همه جایي شود. و این امر انجام نمي شود جز به دست حضرت بقيةالله ارواحنا فداه. اين است معناي این كه او طلب ثار مي كند و آخذ بثار است. «اين الطالب بدم القتول بكربلا» بدین معناست، وگرنه شمر كه زنده نيست كه امام زمان علیه السلام سرش را ببرد، سنان كه زنده نيست كه امام زمان علیه السلام سرش را ببرد يا او را بكشد.
«يا لثارات الحسين» كه شعار اصحاب امام زمان علیه السلام است، معنايش همين است كه مي گويم. ايخونخواهان سيد الشهدا! بيایيد سيدالشهداء علیه السلام را به هدفش برسانيد، جور و ستم را ببريد، عدل و داد را بياوريد، فساد اخلاق را ببريد و صلاح بياوريد، كفر و الحاد را ببريد و ايمان و اسلام را بياوريد. اين، معناي «يا لثارات الحسين» است.
(سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب12 محرم 1398 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
#امام_زمان علیه السلام
✅ امام عصر ارواحنافداه تسلا بخش بیقراری ملائک در روز عاشورا
〰〰〰〰〰〰▪️▪️
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ ع مَا كَانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ بِالْبُكَاءِ وَ قَالَتْ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ قَالَ فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ ع وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا
امام صادق علیه السلام فرمودند:
◾️«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند:
پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟
پس خداوند نور حضرت قائم (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»
📚 منبع؛ اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
〰〰〰〰〰〰〰〰
🔅یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّةِ...
🍂◾️🍂◾️🍂◾️🍂
✅ #تلنگر
📵خلوت!
🌸همان دامی كه حضرت يوسف عليهالسّلام در آن گرفتار شد و تنها كاری كه میتوانست انجام دهد، گريختن بود...
و خدا درهای رحمتش را به روی او يكی پس از ديگری باز كرد و رهايی اش بخشيد.
چه خلوتی دنجتر از فضای مجازی؟
خلوتی كه در آن حتّی شرم نگاههايمان نيز مزاحم اختلاطمان نخواهد شد و استيكرها و شكلک ها جايگزين خندههای زير لب و عشوههای پنهانيمان خواهد شد...
همان چيزی كه در واقعيّت هرگز تصوّرش را نيز نمی كنيم و خودمان را از آن مبرّا میبينيم.
🌸اين خلوت نيز همان خلوتی است كه رسول اكرم صلیاللهعليهوآلهوسلم فرمودند اگر زن و مردی در آن تنها شوند، نفر سومشان ابليس خواهند بود.
حواسمان باشد! 👇
🅾️شيطان هم دم و دستگاهش را
الكترونيكی كرده است!
✅ خدای دنیای مجازی،
همان خدای دنياي واقعي است
🌹ماه محرم است
از قافلہ سالار شھدا جا نمانید.