eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
636 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🚿🚿🚿 استحباب غسل در شب های قدر 1) عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهماالسلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّيَالِي الَّتِي يُسْتَحَبُّ فِيهَا الْغُسْلُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: لَيْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ إحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ. (بحارالأنوار، ج81، ص16-17 به نقل ازمصباح) زرارة از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهماالسلام سؤال می کند که در کدام شب از ماه رمضان ، غسل مستحب است؟ حضرت می فرمایند: شب نوزدهم ، و شب بیست و یکم ، و شب بیست و سوم. 2) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْغُسْلِ فِي رَمَضَانَ وَ أَيَّ اللَّيْلِ أَغْتَسِلُ؟ قَالَ: تِسْعَ عَشْرَةَ ، وَ إحْدَى وَ عِشْرِينَ ، وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ ... وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّيْلِ. (بحارالأنوار، ج81، ص25به نقل ازقرب الاسناد) عبدالله بن بکیر از حضرت صادق علیه السلام پرسش می کند که در کدام شب از شب های ماه رمضان غسل کند؟ حضرت فرمود: شب نوزدهم ، شب بیست ویکم ، و شب بیست و سوم ... و غسل در اول شب باشد. 3) رُوِيَ عن الرّضا علیه السلام أَنَّهُ قالَ: يُسْتَحَبُّ غُسْلُ لَيْلَةِ إحْدَى وَ عِشْرِينَ لِأَنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي رُفِعَ فِيهَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ دُفِنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ علیه السلام وَ هِيَ عِنْدَهُمْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ ، وَ لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ هِيَ اللَّيْلَةُ الَّتِي يُرْجَى فِيهَا ... وَ لَيْلَةُ تِسْعَةَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هِيَ الَّتِي ضُرِبَ فِيهَا جَدُّنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يُسْتَحَبُّ فِيهَا الْغُسْلُ. (بحارالأنوار، ج81، ص13-14 به نقل ازفقه الرضا علیه السلام) حضرت رضا علیه السلام فرمود: غسل شب بیست و یکم ماه رمضان مستحب است ، چراکه در این شب عیسی بن مریم صلوات الله علیه به بالا برده شد و در این شب امیرالمؤمنین علیه السلام دفن شد ؛ و این شب نزد ایشان ، شب قدر است. همچنین شب بیست و سوم که امید است شب قدر باشد ، غسل مستحب است. در شب نوزدهم که جدّ ما امیرالمؤمنین علیه السلام ضربت خورد ، نیز غسل مستحب است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼👌 نماز دو رکعتی و بسیار ساده مخصوص شب های قدر را از دست ندهیم عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَيَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ، فَإذَا فَرَغَ يَسْتَغْفِرُ سَبْعِينَ مَرَّةً، فَمَا دَامَ لَا يَقُومُ مِنْ مَقَامِهِ حَتَّى يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِأَبَوَيْهِ، وَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ إلَى سَنَةٍ أُخْرَى، وَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً إلَى الْجِنَانِ يَغْرِسُونَ لَهُ الْأَشْجَارَ وَ يَبْنُونَ لَهُ الْقُصُورَ وَ يُجْرُونَ لَهُ الْأَنْهَارَ، وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى ذَلِكَ كُلَّهُ. (بحارالأنوار، ج 98، ص144- 145 به نقل از اقبال الاعمال) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب قدر دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار فاتحةالکتاب و هفت بار سوره توحید، و بعد از نماز هفتاد بار استغفار نماید، بعد از نماز از جایش تکان نمی خورد، مگر آنکه خداوند او و پدر و مادرش را می آمرزد، و خداوند ملائکه ای را مبعوث می کند که تا سال بعد برای وی حسنات می نویسند، و ملائکه ای را سوی بهشت می فرستد تا برای او درختان کاشته، قصرها بنا کرده، و رودها جاری سازند. این فرد از دنیا نمی رود تا آنکه همه این موارد را خواهد دید. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
📗📗📗 اهمّیّت و برتری مذاکره علمی در شب های قدر مرحوم شیخ صدوق تمام دیدگاه های مذهب امامیه را که در کتاب «امالی» آورده است، در یک مجلس برای مشایخ حدیث، املا می کند و آن را در یک باب از کتاب امالی نقل می کند. در این باب در زمینه احیا و مذاکره علمی در دو شب بیست و یکم و بیست وسوم ماه رمضان چنین آمده است: فَإنَّهُ يُستَحَبُّ إحياؤُهُما وَ أن يُصَلِّيَ الإنسانُ في كُلِّ لَيلَةٍ مِنهُما مِائَةَ رَكعَةٍ ، يَقرَاَ فِي كُلِّ رَكعَةٍ الحَمدَ مَرَّةً وَ قُل هُوَ اللهُ أحَدٌ عَشَرَ مَرّاتٍ ، وَ مَن أحيَا هاتَينِ اللَّيلَتَينِ بِمُذاكَرَةِ العِلمِ فَهُوَ أفضَلُ. (بحارالأنوار، ج10، ص 401) احیاء این دو شب مستحب است، همچنین مستحبّ است که در هر دو شب صدرکعت نماز خوانده شود و در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره توحید قرائت شود. البته مذاکره علمی در این دو شب برتر است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎🗣💎🙏💎 آثار عجیب دعای جوشن کبیر و دستور به خواندن این دعا در شب‌های قدر از حضرت زین العابدین علیه السلام از پدرش از جد بزرگوارش امیرالمؤمنین علیهم السلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل است که در یکی از غزوات، جوشنِ سنگینی بر تن پیامبر خدا بود که ایشان را می ‌آزرد، لذا حضرتش دست به دعا برداشت. پس جناب جبرائیل بر پیامبر نازل شد و چنین گفت: ای محمد! پروردگارت به تو سلام می ‌رساند و می ‌فرماید که این جوشن را از تنت بیرون آور و این دعا را بخوان که برای تو و امّت تو امان می ‌باشد. ای محمّد! هر کس هنگام خروج از منزلش این دعا را بخواند یا همراه خود داشته باشد، خداوند او را حفظ می‌کند و بهشت را بر او واجب می‌ کند و او را به انجام اعمال صالح توفیق می‌ دهد. کسی که این دعا را بخواند، گویا همه کتاب‌های آسمانی چهارگانه را خوانده است و به ازای هر حرف این دعا، دو همسر و دو به منزل در بهشت به او اعطا می ‌گردد. کسی که این دعا را بخواند، ثواب حضرات ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام به او اعطا می ‌گردد. ای محمّد! در آسمان هفتم، خانه ای است به نام بیت معمور که هر روز هفتاد هزار فرشته به آن خانه وارد می ‌شوند و از آن خارج می ‌شوند و تا روز قیامت به این خانه باز نمی ‌گردند و خداوند به کسی این دعا را بخواند، پاداش (اعمال) آن فرشتگان و پاداش تمام مؤمنین و مؤمنات که خداوند تا روز قیامت خلق می‌کند، عطا می ‌فرماید. کسی که این دعا را بخواند و بمیرد، شهید از دنیا رفته است و ثواب نهصد هزار شهید از شهدای بدر در پرونده اعمالش نوشته می ‌شود و خداوند به او می ‌نگرد و آنچه می ‌خواهد به او اعطا می ‌کند. ای محمّد! هر کس این دعا را بخواند، بین او و خداوند متعال، حجابی باقی نمی ‌ماند و از خداوند چیزی طلب نمی ‌کند، مگر آن که به او عطا می ‌فرماید. کسی که این دعا را با نیّت خالص در اوّل ماه رمضان بخواند، خداوند به وی ثواب لیلة القدر را اعطا می ‌کند و برای وی هفتادهزار ملک خلق می‌ کند که خداوند را تسبیح و تقدیس می ‌کنند و ثواب عمل ایشان برای وی منظور می ‌شود ای محمد! هرکس در ماه رمضان این دعا را سه بار یا یک بار بخواند، خداوند بدنش را بر آتش حرام کرده و بهشت برای وی واجب می ‌شود، و خداوند دو ملک را بر وی موکّل می ‌گرداند که او را از معاصی حفظ کنند و در طول حیات و هنگام مرگش در امان الهی باشد. (بحارالأنوار، ج94، ص382-384 به نقل از مصباح کفعمی) مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد» در مورد اعمال شب های قدر می فرماید: «در بعضی از روایات وارد شده است که دعای جوشن کبیر را در هریک از این سه شب بخوانند.» (زادالمعاد، ص186) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎🙏💎 آثار خواندن ادعیه و اسماء الهی مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در منابر خود در مسجد سیّد عزیزالله تهران در سال 1396 قمری می فرمود: دعاي جوشن كبير را بخوانید. دعاها را بخوانيد، معنی ‌های دعاها را هم اگر نمي‏ دانيد، بخوانيد. خود آن كلمات نورانيت قلب مي‏ آورد. روح شما را متجلّي مي ‏كند. اسماء الله اثر دارد، خواه معنيش را بفهميد، خواه نفهميد. اوّلين اثرش این است كه قلب شما را روشن مي‏ كند، روح شما را صيقلي مي‏ كند. دومين اثرش -علي الله، يك پرده بردارم- اين است كه موكّلين اسماء، شياطين را از شما دور مي ‏كنند. هر اسمي ‏از اسماء خدا، يك فرشته‌ موكَّلی دارد. يك فرشته، موكََل آن اسم است. هرجا برده شود، آن فرشته همراه است، هرجا نوشته شود، آن فرشته همراه است، و هرجا كه فرشته بود، اهریمن و شيطان نمي ‏تواند بيايد. دیو را بيرون مي ‏زنند. اسماءالله را بخوانيد، موكّلين اسماء الله، شياطين را از شما دور مي‏ كنند. ديو چو بيرون رود فرشته در آيد. البته اگر معناي دعاها را هم بفهميد، كه نورٌ علي نور مي ‏شود. يك اقيانوس معارف الهي در دعاها مندرج و مندمج است، بخوان تا بيابي. تا نچشي و نخوري، نمي ‏فهمي ‏چه خبر است. (سخنرانی های مسجد سیّد عزیزالله تهران، 15 رمضان 1396) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙌👁 ای مردم! اعتقادات (و اعمال) خود را نزد خداوند به امانت بسپاریم مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد النّبی قزوین، در سال 1382 قمری می فرمود: خدایا! تو امانت نگهدار درستی هستي. تو در امانت خیانت نمی ‌کنی. تو حافظ و حفیظی. من زبان اين هفت هشت هزار جمعیّت هستم و از قِبَل این‌ ها می ‌گویم. خدایا! ایمانمان، دینمان، عقیده مان را، مذهبمان را به تو سپردیم. صحیح و سالم نگه بدار، آن موقعی که «إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»، آن وقتی که روح به تراقی می ‌رسد: «كَلَّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ‏ وَ قِيلَ‏ مَنْ‏ راقٍ وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ‏ وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ‏ إِلى‏ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ»، آن لحظه ‌اي که می ‌خواهد نفسمان از حنجره‌ مان کنده شود، این ایمان را به ما عطا بفرما. شما نمی‌ دانید چه دعایی کردم! بالاترین دعاها در حقّ شماها بود. دین و ایمان و مذهب خودتان و این بچه‌هایی که آمده ‌اند، همه را به خدا سپردم و خدا امین است و خدا امانت نگهدار است. خدا خیانت نمی ‌کند. انشاء الله دمِ مردن، اين پيوند با پيغمبر صلّی الله علیه و آله و دوازده وصي‌اش علیهم السلام را خداوند صحيح و سالم به شماها عطا خواهد كرد. (سخنرانی‌های مسجد النّبیّ قزوین، ربیع الاوّل1382 قمری، روز هفتم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣🙏 دعاهایی که در شب قدر می توانیم از خداوند متعال درخواست نماییم به روح مطهر حضرت خاتم الانبیا و ارواح ائمه طیبین و انبیا و مرسلین و به حقّ قرآن عظیم، همین ساعت امر فرج امام زمان ما را اصلاح بفرما. ما را به زودی به دیدار و به یاری این بزرگوار سعادتمند بفرما. ما را در پناه امام زمان از هر خطا و اشتباه و از هر خطر و صدمه ای حفظ بفرما. دل ما را به انوار معرفت و عبودیّت خودت و ولایت ولیّت، امام زمان علیه السلام نورانی تر فرما. نور ولایت ائمه طاهرین علیهم السلام در دل های اولاد ما، اعقاب ما، نسلاً بعد النسل متجلّی فرما. فرزندان ما را از فتنه های گمراه کننده آخر الزمان حفظ بفرما. آنها را با ایمان کامل و با ولای آل محمد، سعادتمند فرما. به حقّ قرآن عظیم گناهان ما را ببخش. ای غفار الذنوب! ای سید السادات! ای ارحم الراحمین! به حق این قرآن بر ما ترحّم بفرما. ما را به بندگی خودت، به تقوی، به عبادت، به پرهیز گناه تا پایان عمر توفیق عطا بفرما. شیطان را از ما دور گردان. ما را بر هوی و هوس و حیوانیّت خودمان غالب و منصور بدار. همه شیعیان جهان را در هر نقطه روی زمین است حفظ بفرما و در امن و امان قرار بده شرّ کفار و ضرّ اشرار از مسلمانان خاصّه شرّ یهود عنود را دور گردان و شرّشان را به خودشان برگردان. گرفتاری همه مسلمانان خاصه شیعیان را بر طرف بفرما. گرفتاران بی گناهان برطرف فرما. بیماران ما را لباس عافیت بپوشان. بیماری نادانی را از ما دور گردان. خیرات و برکات آسمانی و زمینی ات را به ما و همه مسلمانان جهان مبذول بدار. به حق محمّد و آلش آنهایی که ما را به ولای اهل البیت علیهم السلام راهنمایی کردند، علما و روحانیین، گویندگان دینی، پدران و مادرانی که ما را با مذهب شیعه آشنا کرده اند و مرده اند، همه شان را با ائمه طاهرین محشور فرما. (سخنرانی مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در مسجد صاحب الزّمانی(خیرآباد نو) بیرجند، 1394 قمری، شب 23 ماه رمضان) خدایا به حق امیرالمومنین دل ما را به نور معرفت و نور عبودیت خودت و نور ولایت علی و یازده فرزندش متلألأ فرما. پیوند محبّت و ولایت بچه های ما را با شجره ملکوتی امام زمان علیه السلام محکمتر فرما. فرزندی که ولیّ امام عصر نباشد به ما مده. بچّه های ما را از شرور و فتن آخر الزمان حفظ فرما دین و ایمان ما و فرزندانمان خدایا به دست تو امانت سپردیم. ای خدای امین مؤمن مؤتمن، دم مردن امانت ما را سالم به ما برسان ما را با ایمان کامل از دنیا ببر. آنچه گناه تا کنون کرده ایم معترفیم به گناهانمان، ولی اربابمان بزرگ است پیش تو آبرو دارد به حق مولا امیرالمومنین آنچه گناه کرده ایم این ساعت ببخش. ما را از این مجلس، پاک و پاکیزه روانه بفرما. به حقّ محمد و آلش، قداست و تقوای ممتدّ که تا آخر عمر ما را مانع از ارتکاب معاصی شود به ما و اولادهایمان عطا بفرما. گرفتاری ها و پریشانی های عموم مسلمین را خاصه شیعیان را برطرف بفرما. ما را در سایه امام عصر موفّق به امور خیر بدار. خیرات و برکات آسمانیت را بر ما و همه مسلمین مبذول بدار. مؤیدین اسلام و دین ، مروجین مذهب جعفری در هر لباسی که هستند همه را تأیید فرما. مخرّبین دین را قلع و قمع فرما. خدایا بزرگان ما پیشوایان ما روحانیین عالی مقاممان خطبا و گویندگان دینی ما که ما را هدایت و دلالت به ولایت اهل البیت کرده اند و مرده اند همه را غریق رحمت بفرما خدایا این راه زیارت امام حسین را به حقّ علی بن ابیطالب به روی شیعیان جهان باز بفرما. آسایش ما را به حقّ امیرالمومنین علیه السلام روز افزون بفرما نعمتهایی که به ما عطا فرموده ای از ما زوال نیاور. هرکس در این ماه صیام در هر مسجدی، تکیه ای، حسینیه ای، تو خانه خودش، عرض ارادت به ساحت اهل البیت علیهم السلام کرده است، خدماتش را قبول بفرما. پاداش جزیل و اجر جمیل در دنیا و آخرت به همه شان عطا بفرما. (سخنرانی مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در مسجد صاحب الزّمانی(خیرآباد نو) بیرجند، 1394 قمری، روز 21 ماه رمضان) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣💎 درخواست پاداش آن کس که تا روز قیامت در ماه رمضان به روزه و عبادت می پردازد در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، از حضرت زین العابدین علیه السلام بیاموزیم و این دعای شریف را بسیار تکرار کنیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ‏ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ (شَهرَ رَمَضان)، أَوْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» بارالها! بر محمّد و خاندانش درود فرست، و برای ما پاداش کسی را قرار بده که تا روز قیامت در ماه رمضان روزه می گیرد و تو را عبادت می کند. (صحیفه سجّادیه، فرازی از دعای 45، در وداع ماه مبارک رمضان) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎💎👌 این موقعیت استثنایی را از دست ندهیم: 🌺زیارت سیدالشهدا علیه السلام و انجام اعمال شب قدر به نیابت از مولایمان صاحب الزمان علیه السلام در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان دوستان و سروران گرامی! به اطلاع می رساند که سایت الکفیل، برای زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام و انجام اعمال شب قدر به صورت نیابتی در آدرس زیر ثبت نام می کند: http://alkafeel.net/zyara/ پس این نعمت را قدر شماریم و در آدرس فوق ثبت نام نماییم و در این شب عزیز، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را به نیابت از مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام زیارت کنیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
در شب های قدر برای سلامتی مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام صدقه دهیم رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد: خدای من! قرب تو را می‌خواهم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر را بیدار بماند. عرض کرد: خدای من! رحمت تو را می‌خواهم، فرمود: رحمت من برای کسی است که شب قدر به مساکین رحم نماید. عرض کرد: خدای من، جواز عبور از صراط را می‌خواهم، فرمود: این جواز برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. (بحارالأنوار، ج 98، ص 145 به نقل از اقبال الاعمال) 👌توجّه: به این حدیث شریف عمل کنیم و در این شب عزیز برای سلامتی مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، صدقه دهیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼🙏🏼🙏🏼 دعا بر وجود مقدّس حضرت صاحب الزّمان علیه السلام در تمام لحظات ماه مبارک رمضان 1) از (ائمّه) صالحین علیهم السلام نقل شده است که فرمودند: در شب بیست وسوم ماه رمضان، در حال سجده، ایستاده و نشسته، و در هر حالتی که هستی، و در سراسر ماه رمضان، به هر گونه که برای تو امکان داشت، و در تمام ایام عمرت، این دعا را بعد از حمد الهی و پس از صلوات بر پیامبر صلّی الله علیه وآله تکرار کن: اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ (الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ) فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلاً وَ قَائداً وَ عَوْناً وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً، وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلاً. (كافي، ج4، ص162) 2) از (ائمّه) صالحین علیهم السلام نقل شده است که فرمودند: در شب بیست وسوم ماه رمضان، در حال ایستاده و نشسته، و در هر حالتی که هستی، در سراسر ماه رمضان، به هر گونه که برای تو امکان داشت، و هرجایی که در ایام عمرت بودی، این دعا را بعد از بزرگداشت خداوند و پس از صلوات بر پیامبر و آلش علیهم السلام، تکرار کن: اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْقَائِمِ بِأَمْرِكَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَهْدِيِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ، أَفْضَلُ الصَّلَاةِ وَ السَّلَامِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلاً وَ مُؤَيِّداً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طُولاً وَ عَرْضاً، وَ تَجْعَلَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ الْوَارِثِينَ. اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ، وَ اجْعَلِ النَّصْرَ مِنْكَ عَلَى يَدِهِ، وَ اجْعَلِ النَّصْرَ لَهُ وَ الْفَتْحَ عَلَى وَجْهِهِ، وَ لَا تُوَجِّهِ الْأَمْرَ إِلَى غَيْرِهِ. اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ حَتَّى لَا يَسْتَخْفِيَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ. اللَّهُمَّ إِنِّي أَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ، وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِيلِكَ، وَ آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ، وَ اجْمَعْ لَنَا خَيْرَ الدَّارَيْنِ، وَ اقْضِ عَنَّا جَمِيعَ مَا تُحِبُّ فِيهِمَا، وَ اجْعَلْ لَنَا فِي ذَلِكَ الْخِيَرَةَ بِرَحْمَتِكَ وَ مَنِّكَ فِي عَافِيَةٍ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ، وَ زِدْنَا مِنْ فَضْلِكَ وَ يَدِكَ الْمَلْآ، فَإِنَّ كُلَّ مُعْطٍ يَنْقُصُ مِنْ مِلْكِهِ، وَ عَطَاؤُكَ يَزِيدُ فِي مِلْكِكَ. (بحارالأنوار، ج97، ص349 به نقل از اقبال الاعمال) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5792060533083474447.pdf
1.53M
اعمال و ادعیه لیالی قدر ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
📢 علم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بیشتر است یا پیامبرانِ پیش از حضرت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله؟ 🔻محمّد، عن أحمد، عن علیّ بن النّعمان رفعه، عن أبی جعفر علیه السّلام قال: قال أبو جعفر علیه السّلام: یمصّون الثّماد و یدعون النّهر العظیم، قیل له: و ما النّهر العظیم؟ قال: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و العلم الّذی أعطاه اللّه، إنّ اللّه عزوجل جمع لمحمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سنن النّبیّین من آدم و هلمّ جرّا إلی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم قیل له: و ما تلک السّنن؟ قال: علم النّبیّین بأسره و إنّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم صیّر ذلک کلّه عند أمیر المؤمنین علیه السّلام، فقال له رجل یا ابن رسول اللّه! فأمیرالمؤمنین أعلم أم بعض النّبیّین فقال أبوجعفر علیه السّلام: اسمعوا ما یقول؟! إنّ اللّه یفتح مسامع من یشاء، إنّی حدّثته: أنّ اللّه جمع لمحمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم علم النّبیّین و أنّه جمع ذلک کلّه عند أمیر المؤمنین علیه السّلام و هو یسألنی أ هو أعلم أم بعض النّبیّین. ✍🏻 علی بن نعمان از حضرت امام محمدالباقر علیه السّلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: مردم نَم را می‌مَکند و نهرِ عظیم را رها می‌کنند. پرسیدند: نهر عظیم چیست؟ فرمودند: رسول خدا و علمی که خداوند به او داده بود. خداوند برای محمّد صلّی اللّه علیه و آله، سنّت‌های پیامبران از آدم تا خاتم جمع کرده است. پرسیدند: آن سنّت‌ها کدام است؟ فرمود: تمام علم پیامبران؛ و رسول خدا همۀ آن را به امیرمؤمنان علیه السّلام منتقل کرد. مردی پرسید: ای پسر رسول خدا، امیر مؤمنان داناتر است یا برخی پیامبران؟ 🔺حضرت امام محمدالباقر علیه السّلام فرمودند: بشنوید چه می‌گوید! خداوند گوش کسانی را که بخواهد، باز می‌کند. من گفتم خداوند علم پیامبران را به رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله عطا کرد و ایشان تمام آن را به علی علیه السّلام عطا کرد؛ حال او از من می‌پرسد که آیا او داناتر است یا برخی پیامبران! 📚الکافی، ط_الاسلامیه، ١/٢٢٢ بصائر الدرجات، ص۱۱۷ 🌑ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌑 ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🙏👥🙏 اگر در شب های قدر برای امام زمان علیه السلام دعا کنیم، ...(1) رَوَى ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ زَيْدٍ النَّرْسِيِّ قَالَ: كُنْتُ مَعَ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ فِي الْمَوْقِفِ وَ هُوَ يَدْعُو، فَتَفَقَّدْتُ دُعَاءَهُ فَمَا رَأَيْتُهُ يَدْعُو لِنَفْسِهِ بِحَرْفٍ، وَ رَأَيْتُهُ يَدْعُو لِرَجُلٍ رَجُلٍ مِنَ الْآفَاقِ وَ يُسَمِّيهِمْ وَ يُسَمِّي آبَاءَهُمْ حَتَّى أَفَاضَ النَّاسُ، فَقُلْتُ لَهُ: يَا عَمِّ، لَقَدْ رَأَيْتُ مِنْكَ عَجَباً. قَالَ: وَ مَا الَّذِي أَعْجَبَكَ مِمَّا رَأَيْتَ؟ قُلْتُ: إِيثَارُكَ إِخْوَانَكَ عَلَى نَفْسِكَ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ وَ تَفَقُّدُكَ رَجُلًا رَجُلًا. فَقَالَ لِي: لَا يَكُونُ تَعَجُّبُكَ مِنْ هَذَا يَا ابْنَ أَخِي، فَإِنِّي سَمِعْتُ مَوْلَايَ وَ مَوْلَاكَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ كَانَ وَ اللَّهِ سَيِّدَ مَنْ مَضَى وَ سَيِّدَ مَنْ بَقِيَ بَعْدَ آبَائِهِ علیهم السلام، وَ إِلَّا صَمَّتَا أُذُنَا مُعَاوِيَةَ وَ عَمِيَتَا عَيْنَاهُ وَ لَا نَالَتْهُ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله، إِنْ لَمْ يَكُنْ سَمِعْتُ مِنْهُ، وَ هُوَ يَقُولُ: مَنْ دَعَا لِأَخِيهِ فِي ظَهْرِ الْغَيْبِ نَادَى مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ الدُّنْيَا: يَا عَبْدَ اللَّهِ، لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ مِائَتَا أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ ثَلَاثُمِائَةِ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ أَرْبَعُمِائَةِ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ خَمْسُمِائَةِ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ السَّادِسَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ سِتُّمِائَةِ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. وَ نَادَاهُ مَلَكٌ مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، وَ لَكَ سَبْعُمِائَةِ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ. ثُمَّ يُنَادِيهِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «أَنَا الْغَنِيُّ الَّذِي لَا أَفْتَقِرُ، يَا عَبْدَ اللَّهِ، لَكَ أَلْفُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِمَّا دَعَوْتَ». فَأَيُّ الْخَطَرَيْنِ أَكْبَرُ يَا ابْنَ أَخِي، مَا اخْتَرْتُهُ أَنَا لِنَفْسِي أَوْ مَا تَأْمُرُنِي بِهِ؟! (بحارالأنوار، ج93، ص387-388 به نقل از دعوات راوندی) ابن ابى عمير از زيد نَرسى روايت كرده است كه گفت: من در عرفات با معاوية بن وهب بودم. وی در حال دعا بود. دقت كردم ديدم براى خودش حتى يك دعا هم نكرد، امّا براى افرادى از گوشه و كنار جهان دعا می کرد و نام ایشان و پدرانشان را مى‏برد. وقتى مردم از عرفات رفتند به او گفتم: اى عمو، از تو چيز عجيبى ديدم. گفت: چه چيز عجيبى ديدى؟ گفتم: در اين محل، برادرانت را بر خود مقدّم داشتى و براى یک یک آنان دعا كردى! گفت: اى برادر زاده، از اين كار تعجب نكن، زیرا از مولاى خود - که مولای تو و مولاى هر مرد و زن با ايمان است، و بعد از پدران گرامی اش علیهم السلام، سيّد و آقاى گذشتگان و آيندگان مى‏باشد- شنيدم، و اگر از آن حضرت نشنيده بودم (و دروغ بگويم) دو گوش من كر، و دو چشم من كور شود و از شفاعت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم محروم گردم، كه ‏فرمود: كسى كه براى برادر ایمانی اش در غياب او دعا كند، فرشته‏ اى از آسمان دنيا به او ندا مى‏دهد: اى بنده خدا، صد هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشته‏ اى از آسمان دوّم ندا می دهد: اى بنده خدا، دويست هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشته‏ اى از آسمان سوم ندا می دهد: اى بنده خدا، سيصد هزار برابر آن دعا براى تو باد، و فرشته‏ اى از آسمان چهارم ندا می دهد: اى بنده خدا، چهار صد هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشته‏ اى از آسمان پنجم ندا می دهد: اى بنده خدا، پانصد هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشته‏ اى از آسمان ششم ندا می دهد: اى بنده خدا، ششصد هزار برابر آن دعا براى تو باد. و فرشته‏ اى از آسمان هفتم ندا می دهد: اى بنده خدا، هفتصد هزار برابر آن دعا براى تو باد. آنگاه خداوند تبارك و تعالى به او ندا مى‏دهد: «من آن بی نيازى هستم كه فقير و محتاج نمی شوم، اى بنده خدا، يك ميليون برابر آنچه دعا کردی برايت باد». حال اى برادر زاده! كداميك از اين دو بزرگتر است، آنچه من انجام دادم يا آنچه تو می گويى؟ ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
🙏👥🙏 اگر در شب های قدر برای امام زمان علیه السلام دعا کنیم، ...(2) در راستای دعا برای برادران ایمانی، صرف نظر از مقام امامت و ولایتی که مولایمان، حضرت بقیّۀالله الاعظم، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، از جانب خداوند متعال داراست، بزرگ ترین بنده مؤمنی که در عصر حاضر می توان یافت، کسی جز وجود مقدّس حضرتش نمی باشد. از این رو، دعا کردن برای آن حضرت، از مصادیق راستین روایتی است که نقل گردید. در همین موضوع مرحوم آیۀالله محمد تقی موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم در ذیل روایات مشابهی می نویسد: «ای کسی که در رسیدن به آنچه از خداوند می خواهی رغبت داری، آیا مؤمنی را می شناسی که ایمانش کامل تر، یقینش بیشتر، و نزد خداوند محبوب تر و بلند مرتبه تر از مولایت، صاحب الزمان علیه السلام، باشد؟ پس برای مولایت، زیاد دعا کن تا خداوند به برکت این دعا، دعایت را مستجاب سازد.» (مکیال المکارم، ج1،ص360) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
راهکارهای زندگی موفق در 🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسانیکه زندگیشون برکت نداره و چشم زخم خورده نگاه کنند
◼️▪️ علیه السلام شماره بیست دوم إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِـحَـاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّة مسلماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، اينانند كه بهترين مخلوقات‏ اند. 📖 سوره البينة، آیه:7 ▪️در تفسیر البرهان در ذیل آیه شریفه از یزید بن شَراحیل، کاتب امیر المؤمنین عليه السلام روایت کرده است که وی گفت: شنیدم که امیر المؤمنین عليه السلام می‌فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله سر بر سینه من نهاده بود و برایم سخن می‌گفت، حال آن که عایشه نزدیک گوش من بود. او گوش سپرد تا آن چه را رسول خدا صلى الله عليه وآله می‌فرمود، بشنود. ایشان فرمود: ای برادر من! آیا نشنیدی که خداوند عزّ و جلّ فرمود: (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ) منظور از آنان، تو و شیعیانت هستید و میعادگاه من و شما حوض کوثر است. آن گاه که امّت‌ها به زانو درآیند، شما روسفید و تابناک و سیر و سیراب فرا خوانده می‌شوید. ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(۱) در تحفة الزّائر است كه از حضرت صادق(عليه السلام) منقول است كه هرگاه تو را حاجتي بسوي خداي تعالي باشد يا از امري خائف و ترسان باشي در كاغذي بنويس: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، اَللَّهُمَّ اِنّي اَتَوَجَّهُ اِلَيْكِ، بِاَحَبِّ الاَْسْمآءِ اِلَيْكَ، وَاَعْظَمِها لَدَيْكَ، وَاَتَقَرَّبُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ بِمَنْ اَوْجَبْتَ حَقَّهُ عَلَيْكَ بِمُحَمَّد وَعَلِيٍّ، وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، وَعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَجَعْفَرَ بْنِ مُحَمَّد، وَمُوسَي بْنِ جَعْفَر، وَعَلِيِّ بْنِ مُوسي، وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّد، وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، وَالْحُجَّةِ الْمُنْتَظَرِ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ، اكْفِني كَذا وَكَذا. يعني حاجت خود را ذكر كني. پس رقعه را به پيچ و دربندقه اي(مشتی) از گِل بگذارد و درميان آب جاري يا چاهي بينداز كه حق تعالي بزودي فرج كرامت فرمايد منبع:مفاتیح الجنان،باب ملحقات 🍀 عضویت درکانال حرم : 🌷 @haram110
💙🍃 🍃🍁 💯✍🏻از امام صادق علیه السلام نقل شده است : یکی از اصحاب از آن حضرت پرسید اگر کسی بخواهد کارے انجام دهد و کسی را برای مشورت نباید چه کند ؟ ⇇امام فرمود : با خداے خود مشورت کن . پرسید : چگونه ؟فرمود : آن کار را در نظر بگیر نیت کن و دو رقعه بنویس . در یکی لا و در دیگری نعم بنویس و سپس آن ها را در میان دو گلوله از گل قرار ده و آن گاه در زیر جانماز خود بگذار . سپس برخیز و دو رکعت نماز بخوان و آن گاه بگو : ⇆يَا اللَّهُ إِنِّي أُشَاوِرُكَ فِي أَمْرِي هَذَا وَ أَنْتَ خَيْرُ مُسْتَشَارٍ وَ مُشِيرٍ فَأَشِرْ عَلَيَ بِمَا فِيهِ صَلَاحٌ وَ حُسْنُ عَاقِبَةٍ سپس دست خود را از زیر سجاده ببر و یکی از آن ها را بیرون آور . اگر در آن نعم نوشته شده بود آن را انجام بده و اگر لا بود آن کار را انجا نده⇆ 📚بحارالانوار ج 88 ص 237 – 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 69 – 📚مکارم الاخلاق ص 323 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @haram110 💍💕
🍂🍃دعای   مجرب🌺🍀 رقعه اى که براى حاجت در آب جارى یا چاه انداخته مى شود : ششم در تحفه الزّائر است که از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هرگاه تو را حاجتى بسوى خداى تعالى باشد یا از امرى خائف و ترسان باشى در کاغذى بنویس : ⚜️✨⚜️✨⚜️✨⚜️ ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکِ بِاَحَبِّ الاَْسْمآءِ اِلَیْکَ وَاَعْظَمِها لَدَیْکَ وَاَتَقَرَّبُ وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِمَنْ اَوْجَبْتَ حَقَّهُ عَلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَعَلِی وَفاطِمَهَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَجَعْفَرَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِی وَالْحُجَّهِ الْمُنْتَظَرِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اکْفِنى کَذا وَکَذا.✨ به نام خداى بخشاینده مهربان خدایا من به تو رو کنم به محبوبترین نامها در پیشگاهت و بزرگترین آنها در نزدت و تقرب و توسل جویم بدرگاهت بوسیله کسانى که حقشان را بر خود واجب کردى (یعنى ) به محمد و على و فاطمه و حسن و حسین و على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن بن على و حجت منتظر که درودهاى تو بر همه ایشان باد کفایت کن مرا از چنین و چنان. یعنى حاجت خود را ذکر کنى پس رقعه را به پیچ و دربندقه اى از گِل بگذارد و درمیان آب جارى یا چاهى بینداز که حق تعالى بزودى فرج کرامت فرماید. 📚مفاتیح الجنان ، حاج شیخ عباس قمی ✨🌹✨🌹✨
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی 💗 قسمت88 خیلی زود در کنارم حسش می کند. ماشین را روشن می کن
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی 💗 قسمت89 سر تکان می دهم و بعد از کمی سکوت می پرسم. _شما اسمتون چیه؟ آن یکی که قلدر تر به نظر می رسد، جواب می دهد: _من رضام. آن یکی هم لب می زند:" احمدم." سر تکان می دهم و می گویم خیلی هم خوب. توضیحاتی که از سازمان تا به حال تجربه کرده ام را بهشان می گویم و آن ها هم سوالاتی از من می پرسند. رضا با بی حوصلگی از من‌ می پرسد:" قراره کی بهمون ماموریت بدن؟" دستانم را بهم گره می زنم. _معلوم نیست. توقع نداشته باشین همین اول یه ماموریت درشت جلوتون بزارن. شما باید لیاقت و وفاداری تونو به سازمان ثابت کنین و بعد. احمد پسر آرام تری به نظر می رسد. برای این که جو را عوض کرده باشم می گویم: _شما تحصیلاتتون چیه؟ از کجا با سازمان آشنا شدین؟ رضا که پسری حراف به نظر می رسد، زودتر می گوید: _ما دیپلممونم به زور گرفتیم با چندتا مردودی! تو بعد میپرسی تحصیلاتمون چیه؟ احمد سرش را به سختی بالا می آورد و بدون نگاه به من لب می زند: _ما شنیدیم وقتی انقلاب بشه نون مون تو روغنه و گفتیم بیایم.. با اهم رضا و آخ احمد بین مان سکوت می شود و بلافاصله رضا به الکی می خندد. _احمد یکم شوخه! ما بخاطر آرمان های سازمان اومدیم. خیلی برامون جالب بود، حالا شوما به قیافه‌ی ما نگاه نکنا! ما دوست داریم کشورمون... کشورمون... انگار در انتظار کلمه ای مناسب است و با نگاهش به احمد رو می اندازد. من که حسابی آن ها را شناخته ام آهسته می خندم و می پرسم: _استقلال؟ واژه را در هوا می قاپد. _آ... بله! دوست داریم کشورمون استقلال داشته باشه. ابرو بالا می دهم و با احساس گرسنگی ازشان می پرسم:" شما گرسنه تون نیست؟ چیزی یاد دارین درست کنین؟" با تعجب به من خیره می شوند. انگار توجه ندارند بگویم من چیز زیادی از آشپزی نمی دانم. البته من هم تمایلی به اعتراف ندارم و در دل به موقعیتم ربطش می دهم. رضا نگاهش پر از غیض می شود. احمد دستش را بالا می آورد و بعد از قورت دادن آب دهانش می گوید: _من یه چیزایی یاد دارم. چی داریم؟ شانه بالا می اندازم و حقیقت را می گویم که خبر ندارم. باشه ای می گوید و به طرف آشپزخانه می رود. رضا هم با عجله از پشت میز بلند می شود و در حال رفتن احمد را صدا می کند. توی اتاق می روم و گوشه‌ی تخت جا می گیرم. به اتفاق امروز فکر می کنم و به پیشنهاد پیمان که هنوز هم برایم غیرمنتظره است. با یادآوری آن حرف ها و تکرارش ناخودآگاه حسی در تنم می خزد و مرا می لرزاند. در میان هوای بهاری حس می کنم از درون قطب جنوب شده ام. لب هایم را از هم فاصله می دهم و لبخند لرزان روی لب هایم می نشیند. باورم نمی شود که آن کوی سنگ به یکباره قلب شود. با یادآوری خطوط لب ها و چشمانش دست روی قلبم می گذارم. قلب خودش را به دیواره‌ی سینه ام می کوبد و میخواهد بیرون بیاید. در حوالی دل پا برهنه قدم می زنم که احمد بدون در زدن وارد می شود. تکانی می خورم و سریع از روی تخت بلند می شوم. _چیشده؟ متوجه اشتباهش می شود. شرمساری سرش را به پایین می اندازد و می گوید:" یه غذای سردستی درست کردم." باشه ای می گویم و قبل از این که خارج شود می گویم: _قبل وارد شدن ممنون میشم در بزنی. شرم او را وادار به چشم گویی می کند. سر میز چند لقمه ای از املت پیش رویم برمی دارم و تشکر کنان به اتاق پناه می برم. این اتاق حکم زندان شش متری برایم است. نفسم درون این اتاق تنگ می شود و نمیتوانم نفس بکشم. اصلا بعد از ماجرای امروز دنیا برایم تنگ شده و تنها جایی که به وسعت اقیانوس ها برایم است کنجی از قلب پیمان می باشد. آن شب روی پیش صحن پس خاک و غبار می نشینم‌. درست زیر نور مهتاب... چشمانم قاب ستاره ها شده و دلم نور عشق. خبری از رضا و احمد نیست و با راحتی به آسمان زل زده ام. هنوز هوای سرد چنگ به صورت بهار می زند و بخار از توی دهانم به بالا می پرد. در هوای سرد بهتر می توان جنون را دید. گویا دست سرنوشت مرا از قلب اروپا به اینجا کشاند تا عشقی با طعم غرور و عصاره‌ی مبارزه در کام دلم بریزد. و چه عجیب است این سرنوشت... در جایی که فکرش را نمی کنی تو رو عاشق می کند و تا مرز جنون می برد. جنونی که لگد به بخت و اقبالت می زند و تمام خواسته هایت را در برابر چشمت بی ارزش می کند. آنگاه است که می فهمی چقدر در غفلت بوده ای که چنین چیزهایی یک موقع بت زندگی بوده است. تمام این حرف ها از ذهنم عبور می کند اندکی که بعد که به خودم می آیم پوزخندی می زنم. با خودم می گویم جنون که هیچ! پیمان تو را هم شاعر کرده! خمیازه ای دهانم را می کشد و با زور خواب به اتاق می روم. نمیفهمم کی اما خیلی زود خوابم می برد. ⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌کابوس‌ࢪرویایی💗 قسمت90 صبح با صدای در بیدار می شوم. لباس پوشیده تری تن می کنم و پیش می روم. قامت پری در پشت در اولین شوک امروز را به من می دهد. او برعکس من با لبخند مرا در آغوشش می فشارد. دستم را آهسته به کمرش می زنم. پری زودتر لب می زند: _سلامت کو! چرا اینقدر سرد شدی؟ زبانم به کامم چسبیده و تکان نمی خورد. به سختی لب می زنم. _سَ... سلام. خوبم من. دستم را می کشد و به داخل می برد. از کنارش بلند می شوم و می گویم می روم تا صورتم را بشویم. وقتی برمی گردم میبینم کنار قفسه‌ی کتاب ها ایستاده. چای را برایش روی تخت می گذارم و خودم هم می نشینم. گرد خاک را از سر انگشتش پاک می کند. _عجب جاییه! تو این همه خاک چجوری اینجا طاقت میاری؟ شانه بالا می اندازم و با لبخند کوتاهی جواب می دهم: _مگر چقدر اینجا موندم که بخوام طاقتم بیارم! با نمی دانم کنارم می نشیند. نمی دانم چرا با فکر این که الان است که او حرفی از ازدواج بزند می ترسم! شاید از واکنش خودم می ترسم هرچند که حالا هم دسته کمی از یک مرده‌ی متحرک ندارم. گرمی چای اندکی مرهمم می شود. لبخندش بعد از نوشیدن چای بیشتر و بیشتر می شود تا این که لب می زند: _میخواستم درمورد یه چیزی صحبت کنم. شستم خبر دار می شود که خبری است. سعی دارم خودم را آرام نشان دهم و می گویم:" چی؟" _در مورد پیمان. اون بهم گفت که تو رو انتخاب کرده و ظاهراً پا پیش گذاشته. منم تعجبی نکردم چون اون بشر هیچ کارش مثل آدم نبوده! من معذرت میخوام که سنتی عمل نکرده و مثل بی حیا ها مستقیم بهت گفته‌. تو حق داری بهش جواب نه بدی. خب... تو... تو از قشری هستی که هر چی بخوان دارن و ژن ثروت توی رگ هاته اما ما نه! پیمان تموم داراییش یه اسلحه است که اونم مال سازمانه! پدر و مادرشم که روستایی و بی سواد هستن با درآمد کم. میخوای جواب نه بدی بده! منتهی من اومدم خودم جواب نه رو ازت بگیرم. اگه جوابت نه هست به من بگو. من یاد دارم طوری بهش بگم که هول نکنه. ازتم میخوام یکمی هم کمتر باهاش باشی. میدونم سختته و نمیخوای بخاطر اون خودتو محدود کنی اما ممنون میشم قبول کنی. اون این روزا یکم حساس شده، امروز دیدم خیلی توی خودش بود. باورم نمی شود! چیزهایی که می شنوم انگار رویا است! دوست دارم به گونه ام سیلی بزنم و ببینم خوابم یا بیدار! مثل مجسمه ای مات لب های تکان خورده‌ی پری هستم. او در انتظار جواب نه گوش هایش را تیز می کند. جوابی ندارم... یعنی نمیتوانم بگویم. _رویا جانم؟ اگه رودربایستی داری توی کاغذی برام بنویس. نمیخوام توی رودربایستی گیر کنی و نتونی تصمیم بگیری. کاغذ و خودکار را در می آورد و می گوید بنویسم. لرزش دستم بسیار مشهود است. بارها خودکار روی کاغذ خط های ریز می کشد اما دلم به نوشتن نمی رود. تصوراتش از من کاملا برعکس است و فکر می کند چون کنارم نشسته نمیتوانم نه بگویم. پس می گوید من بیرون می روم. در را می بندد و من می مانم و یک کوه احساسات و یک خودکار. دو راهی یعنی این که با نه یا بله تمام مسیر زندگی ات تغییر کند. مغزم فرمان نمی دهد و هنگ کرده. به ثانیه ها نگاه می کنم که می گذرند. لب به دندان می گیرم و اخرین ذره‌ی شجاعت را روی کاغذ به کلمه‌ی بله ختم می کنم! پری به در می زند و وارد می شود. کاغذ را روی تخت می گذارم و به بهانه‌ی لیوان های چای به آشپزخانه می روم. نمیدانم وقتی کاغذ را بخواند چه حالی می شود. در حال شستن لیوان ها هستم که بی هوا دستی دور گردنم پیچیده می شود و زیر گوشم جیغ می کشد: _زن داداش! لیوان به دیگر لیوان ها می خورد و کف سینک زنگ زده می نشیند. آهسته برمی گردم و می بینم با ذوق مرا نگاه می کند. سرم پایین می افتد و با زیرکی لب می زند: _پس بگو! یه عاشق بیخ ریشمون بوده و ما خبر نداشتیم. والا که هردوتاتون دیوونه این! پیمانو نگو که چه حالی میشه. با دیدن سرخ شدن گونه هایم چشمک می زند. _اوه اوه! اینجوری سرتو ننداز پایین. فکر میکنه من نمیشناسمش! ناخودآگاه خنده ام می گیرد. مرا به طرف اتاق می کشد و کشان کشان می برد. می گویم‌ دستانم کفی است و ان وقت است که بعد از شستن دوباره مرا به بند اصرارهایش اسیر می کند. وقتی هم که می پرسم چیزی شده و این ها جواب نمی دهد و آهسته به در اتاق احمد و رضا اشاره می کند. بعد هم به علامت سکوت دستش را روی بینی اش می گذارد. با باشه ای به اتاق وارد می شویم. دورم می چرخد و با نگاه مرموزی می گوید: _لباس خوشگلتو بپوش که باید بری. اخم می کنم و می پرسم کجا؟ جواب را به بعد حاضر شدن می گذارد. ⭕️کپی بدون نام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی(آیه) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌