eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
726 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 از کم حرفی همسرتان شاکی هستید؟ 💠 چگونه مردان را به زدن تشویق کنیم ؟ 🔴 🍃❤️ 🌴🌴 همرا باشید با ما در 🌹🌹 کانال جذاب حرم 🌹🌹 👉👉 @haram110
حرم
👇 ✅یک پسر مذهبی تمایل زیادی به گفتگو با دختر مذهبی دارد و بالعکس... و مذهبی ها بدلیل  بودن و  داشتن، زجر بیشتری از  ها میبرند و چون شمع، ذره ذره ی وجودشان از این وابستگی میسوزد... دلشان گیر یک پروفایل مربعی شکل *دو در دو* میشود... در رویاهایشان  ای میسازند از شخصیت هایی که پشت  ها مخفی شده است... و دلشان را گره میزنند به  ها و  ها و  موجود در آنها... ✨ آری... این یک واقعیت است، واقعیتی تلخ از زندگی مدرن و ماشینی ما... و همه چیز از یک جرقه شروع میشود، سلامی، شکلکی یا هر چیز دیگر... فرقی نمیکند، شکلک لبخند باشد یا غم و غصه و گریه... مهم اینجاست، که شکلک ها  اند،  میزنند،  میکنند و  میشوند!! دزد یک دل و قلب، و قلب، حرم خداست .حَرَمُ.الله...  انسانها تصویر سازی میکنند، از یک لبخند ساده برای خودشان زیباترین تصاویر را میسازند آنگونه که باب میل شان است... در  ، اعمالی را در  عمل مان میبینم و شگفت زده از خداوند سوال میکنیم خداوندا اینها دیگر چیست؟!ما که مرتکب چنین اعمالی نشدیم!! و آنجاست که  را نشان میدهند که ما   بوده ایم،  خلوتشان، و  اوقات و افکارشان. دلی که میبایست حرم امن الهی میبود و ما به ناحق  کردیم، خلوتی که میبایست با خدای خود می داشتند و ما از آنها دزدیدیم، و اوقاتی که باید به  سپری میشد و فکری که به  و  و  مشغول میشد و ما درگیر خودمان کردیم!! دل بردن جرم است، جرمی که خدا نمیبخشد، جرمی که حق الناس است، و اگر حق الله را هم ضایع کند، نارٌ علی نار میشود... بیایید کمی مراعات کنیم، کمی عاقلانه تر رفتار کنیم، و در استفاده از کلمات و شکلک ها کمی دقت مان را بالاتر ببریم. و خوشا بحال آنان که دلشان دزدیده میشود و در عطش دلبستگی میسوزند ،اما صبر میکنند و صبر میکنند و صبر... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ کانال حرم ✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی 👇 🌸 @haram110
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍شوخی با نامحرم ممنوع 🔔تو فامیل، تو دانشگاه، تو محلِ کار و ....، همه‌ى افراد سالم نيستند.❌ ⚠️بعضیا قلبشون بیماره، به خاطر همین در طمع میکنند.‼️ 👈فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَض به خاطر همین باید طورى حرف بزنیم كه👇 ✅ هم ما خوب باشه. ✅ هم ما خوب باشه که حریمِ محرم و نامحرم حفظ بشه. یعنی👇 ✅ با ناز و کرشمه حرف نزنیم ❌ ✅ با نامحرم هر حرفی رو هم نزنیم❌ 🔸این سفارش قرآنه: 🕋 «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً(احزاب/۳۲) ✨پس به ناز سخن مگویید تا آنكه در دلش بیمارى است طمعی پیدا کند و نیکو و شایسته سخن بگویید. ✨✨✨✨✨ 🔚هر چند که در واقع، كسى كه قلبش بيماره مشکل داره و ایراد از اون هست، ولی ما هم نبايد كارى كنیم كه اونو تحريك كنیم❌🔔 👌باید طوری بزنیم که حتی باعث یک نفر هم نشیم❌ با آیات‌و های‌قرآنی همراه باشید👇 🆔➯ @haram110 📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید 📡
حضرت امام أمیرالمؤمنین علی مرتضی (صلواة الله علیه) فرمودند : و يكسانند ؛ زيرا بر مرده به بر اوست . پس اگر به سخن او اعتمادى نشود ، زنده نيست . مصدر : غرر الحكم
حرم
💞رمان #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن💞 قسمت ۱۴ رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا دار
💞رمان 💞 . .قسمت ۱۵ . -نه پدر جان...منظور این نبود . مامان:پس چی؟! . -نمیدونم چه جوری بگم...راستش...راستش میخوام چادر بزارم . پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟! . مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس و تحصیلت باشی نه این چیزها . -بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خردشون دادن که مخشو پوچ کردن. . -هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم . بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده . -مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن.. . -مگه من برا اونا زندگی میکنم؟! . -میگم حرفشو نزن . . با خودم گفتم اینجور که معلومه اینا کلا مخالف هستن و دیگه چیزی نگفتم . نمیدونستم چیکار کنم. کاملا گیج شده بودم و ناراحت از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم . ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنم یهو یه فکری به ذهنم زد. اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنم.شاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه. .بالاخره فرمانده هست دیگه . فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید: . تق تق . -بله بفرمایید . -سلام . -سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید. . -نه اخه با خودتون کار دارم . -با من؟!؟چه کاری؟! . -راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم . _چه خوب.چه مشکلی؟! . -اینکه.. اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم.میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟! . -راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت میخواستین چادر بزارین؟! . -اره دیگه . _خواهرم ،چادر خیلی داره ها... خیلی... چادر که خواهر... بلکه ماست... میدونید چه قدر برای همین ریخته شده؟؟چند تا ؟!چادر گذاشتن میخواد نه اجازه. ولی همینکه شما تا اینجا به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز کامل باهاش نیست. من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با و قلبی انتخاب کنین نه به خاطر مردم. . ادامه دارد نويسنده✍