حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج) 💠 #ولي_عصرعليه السلام؛ و #نصب_
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾
💠 #داستان_هایی_از_امام_زمان(عج)💠
🔸 #خواب_مخزومي🔸
(مخزومى، مردى از قبيله مخزوم است. )
در حديثى از امام صادق (ع) كه از اجتماع ياران حضرت مهدى (ع) سخن مى گويد آمده است: وقتى حضرت با يارانش در مکه گرد مى آيند، در كوچه هاى مکه به راه مى افتند، تا براى خود محل اقامتى پيداكنند. مردم مکه افراد ناشناسى را در ميان خود مى بينند و مى گويند: تا به امروز آنها را در اين شهر نديده ايم به ناگاه مرد مخزومى وارد مى شود و مى گويد: من خوابى ديدهام كه بسيار پريشان و نگران هستم. مردم مى گويند: بيا بر نزد فلان ثقيفى برويم چون به پيش او مى روند، مرد مخزونى چنين مى گويد ابرى را ديدم كه از اعماق آسمان ظاهر شد و به تدريج پايين آمد تا به نزديكى كعبه رسيد و آنگاه دوركعبه طواف نمود در اين ابر، ملخ
هاى فراوانى با بال هاى سبز بودكه تا مدتى بس دراز دور خانه خدا طواف مى كردند. آنگاه به چپ و راست پراكنده شدند، به هيپح آبادى نمى رسيدند جز اين كه به خاكستر مى نشاندند. به هيچ قلعه اى نمى رسيدند جز اين كه ويران مى كردند. سپس از خواب بيدار شدم و چون بيد لرزيدم و تاكنون هم در ترس و وحشت هستم. مرد ثقيفى مى گويد: امشب لشكرى از لشكرهاى الهى بر شهر شما وارد شده، كه شما را ياراى مقاومت در برابر آنها نيست. مردم مكه از شنيدن اين حرف پريشان مى شوند و مى گويند چيز عجيبى به وجود آمده است. در بامداد چنين شبى بيعت مبارك انجام مى پذيرد و مردم مكه نيز بيعت كرده و به سپاه حق ملحق مى شوند و خواب مخزومى و تعبير ثقيفى تحقق مى يابد (۱)
📚روزگار رهايي ج اص۴۳۳
---------------