هدایت شده از حرم
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
در نیمههای سال تحصیلی معلم کلاس به مدت یک ماه به دلیل مشکلاتش کلاس را ترک کرد و معلمی جدید موقتاً به جای او آمد
پس شروع به تدریس نمود و بعد، از چند دانش آموز شروع به پرسش در مورد درس کرد
وقتی نوبت به یکی از دانش آموزان رسید و پاسخی اشتباه داد بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن کردند و او را مسخره میکردند
معلم متوجه شد که این دانش آموز از ضریب هوشی و اعتماد به نفسی پائین برخوردار است و همواره توسط همکلاسیهایش مورد تمسخر قرار میگیرد
زنگ آخر فرا رسید وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگهای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچکس در مورد این موضوع صحبت نکند
در روز دوم معلم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد
و از بچهها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را حفظ کند دستش را بالا ببرد
هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند، تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد تمسخر بچهها بود
بچهها از اینکه او توانسته در این فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند، معلم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند
در طول این یک ماه معلم جدید هر روز همین کار را تکرار میکرد و از بچهها میخواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار میداد
کم کم نگاه همکلاسیها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد، دیگر کسی او را مسخره نمیکرد
آن دانش آموز خود نیز دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلم سابقش خنگ مینامید نیست
به خاطر اعتماد به نفسی که آن معلم دلسوز به او داد، دانش آموز تمام تلاش خود را میکرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند.
دیگر نمیخواست مانند گذشته موجودی بیاهمیت باشد
آن سال با معدلی خوب قبول شد
به کلاسهای بالاتر رفت
در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد
مدرک دکترای فوق تخصص پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر پیوند کلیه جهان است.
بله او کسی نیست جز #دکترملکحسینی
این قصه را دکتر ملک حسینی در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود
در صفحه اینستاگرامش نوشته
و برای معلم خود آرزوی مؤفقیت نموده
انسانها دو نوعند:
نوع اول کلید خیر هستند
دستت را میگیرند و به تو در بهتر شدنت کمک میکنند و به تو احساس ارزشمند بودن میدهند
نوع دوم انسانهایی هستند که با دیدن اولین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل میکنند
این دانش آموز قربانی نوع دوم از این انسانها بود که بخت با او یار بود و خداوند شخصی سر راهش قرار داد که یک عمر مؤفقیت را به او هدیه داد
✍ای پدر و ای مادر و ای معلم
شما از کدام نوع هستی؟!
آیا با یک یا چند بار شکست فرزند یا دانش آموزت به او حس حقارت میدهی؟
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰