🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀
#قصه
#قسمتهجدهم
✍حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به سلمان ، مقداد ، عمّار و ابوذر هم خبر میدهد که فردا صبح در محلّ وعده حاضر شوند
امروز شنبه ، سوّم ماه ربیع الأوّل است ، من صبح زود از خواب بیدار میشوم و به محلّ وعده میروم
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام زودتر از همه آمده است ، او منتظر کسانی است که قول دادهاند او را یاری کنند
مقداد زودتر از همه آمده است . او در این روزها ، گلِ سرسبد یاران مولا شده است ، عشق و ایمان او به راه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام از همه بیشتر است
نگاه کن ! او شمشیر خود را در دست گرفته است و به مولایش حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نگاه میکند ، او منتظر است تا ببیند مولایش چه فرمانی میدهد .
آفرین بر تو ! تو کیستی و چرا ما تو را نمیشناسیم ؟ چگونه شد که گوی سبقت را از همه ربودی !
در این لحظه، تو یگانه دوران شدی و مایه افتخار حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام!
تو مقداد هستی که لحظه نابِ افتخار را آفریدی !
بعد از مدّتی ، سلمان ، ابوذر و عمّار نیز از راه میرسند، امّا هر چه صبر میکنیم شخص دیگری نمیآید .
آنانی که دیشب به حضرت فاطمه سلام الله علیها قول دادند کجا رفتند ؟
گویا منتظر آنها بودن، هیچ فایدهای ندارد ، آنها نمیخواهند به قول خود وفا کنند .
امروز میگذرد، شب فرا میرسد. باید حجّت را بر این مردم ، تمام کرد ، امشب هم حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، همراه با حضرت فاطمه، حسن و حسین سلام الله علیهم به درِ خانه بزرگان این شهر میرود . این مردم، بار دیگر قول میدهند که فردا صبح برای یاری حق قیام کنند ، امّا باز هم به عهد خود وفا نمیکنند .
آری ، این مردم از مرگ میترسند ، آنها میدانند که هر کس بخواهد با خلیفه در بیفتد جانش در خطر خواهد بود .
امروز مخالفت با خلیفه یعنی مخالفت با اسلام !! هر کس مخالفتی کند مرگ در انتظار او خواهد بود .
در سومین شب ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، حضرت فاطمه ، حسن و حسین سلام الله علیهم به درِ خانه بزرگان انصار و مهاجران میروند و باز آنها بی وفایی میکنند .
خبر به گوش خلیفه میرسد که حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، شبها همراه با همسرش به درِ خانه مردم میرود و از آنها میخواهد تا برای یاری او قیام کنند .
این خبر، خلیفه و هواداران او را بسیار ناراحت میکند ، آنها تصمیم میگیرند تا هر چه سریعتر اقدامی انجام بدهند .
روز دوشنبه فرا میرسد ، امروز روز هفتم است که پیامبر صلی الله علیه و آله به شهادت رسیده اند . دیگر صلاح نیست که حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بدون بیعت با خلیفه در این شهر باشد ، باید هر طور شده است او را مجبور به بیعت کرد .
عُمَر لعنة الله علیه نزد ابوبکر لعنة الله علیه میرود و از او اجازه میگیرد تا برای آوردن حضرت امیرالمومنین علیه السلام اقدام کند . ابوبکر لعنة الله علیه به او اجازه میدهد و خودش نیز همراه با عُمَر لعنة الله علیه با جمعیّت زیادی به سوی خانه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام حرکت میکنند ، آنها میخواهند هر طور هست او را برای بیعت به مسجد بیاورند
ابوبکر و عُمَر لعنة الله علیهما همراه با گروهی از طرفداران به سوی خانه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به راه میافتند، وقتی نزدیک خانه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام میرسند،، حضرت فاطمه سلام الله علیها آنان را میبیند، او سریع درِ خانه را میبندد. عُمَر لعنة الله علیه جلو میآید درِ خانه را میزند و فریاد میزند: «ای علی ! در را باز کن و از خانه خارج شو و با خلیفه پیامبر بیعت کن ، به خدا قسم ، اگر این کار را نکنی، خونِ تو را میریزیم و خانهات را به آتش میکشیم»
( ادامه دارد ان شاء الله...)
#گزارشتحلیلیهجوم به بیت وحی🥀
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻