eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
7.9هزار ویدیو
729 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀 ✍ــ ای علی ! تا کی می‌خواهی با ما دشمنی کنی ؟ ــ مگر چه شده است ؟ ــ ما می‌دانیم که تو به فاطمه گفته‌ای که ما را به خانه راه ندهد ، آیا ما حق نداریم به عیادت دختر پیامبر خود برویم ، تو باید فاطمه را راضی کنی . ــ باشد ، من با فاطمه سخن می‌گویم . به راستی ، آیا حضرت فاطمه سلام الله علیها اجازه خواهد داد که خلیفه به عیادت او بیاید ؟ نگاه کن ! حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کنار بستر حضرت فاطمه سلام الله علیها نشسته است ، او نگاهی به صورت پژمرده همسرش می‌کند ، از حضرت فاطمه سلام الله علیها جز مشتی استخوان، چیزی نمانده است، حضرت فاطمه سلام الله علیها چشمان خود را باز می‌کند ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را در کنار خود می‌بیند . او حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را به خوبی می‌شناسد ، می‌داند این طور نگاه کردن حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام معنای خاصی دارد : ــ علی جان ! آیا چیزی می‌خواهی به من بگویی ؟ ــ ابوبکر و عُمَر به دیدار تو آمده‌اند ، امّا تو به آنها اجازه نداده‌ای . ــ آری ، من هرگز به آنها اجازه نمی‌دهم که به دیدن من بیایند ، علی جان ! من هرگز با آن دو نفر سخن نمی‌گویم . ــ امّا من به آنها قول داده‌ام تا تو را راضی کنم که آنها به اینجا بیایند . ــ علی جان ! من سؤلی از تو دارم . ــ چه سؤلی ؟ ــ آیا تو می‌خواهی آنها به اینجا بیایند ؟ ــ من راضی به این کار نیستم، امّا صلاح می‌بینم که آنان به اینجا بیایند. ــ علی جان ! این خانه ، خانه خودت است من هم کنیز تو هستم ، من روی حرف تو حرفی نمی‌زنم ، آنها می‌توانند به دیدنم بیایند ببین، چگونه حضرت فاطمه سلام الله علیها برای شاد نمودن شوهرش ، از حرف خود می‌گذرد . به خدا قسم! دنیا عشقی زیباتر از عشق حضرت فاطمه به حضرت امیرالمومنین علی علیهماالسلام السلام ندیده است حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام به خلیفه خبر می‌دهد که آنها می‌توانند به خانه او بیایند . ابوبکر و عُمَر لعنة الله علیهما وارد خانه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می‌شوند . سلام می‌کنند و می‌نشینند، حضرت فاطمه سلام الله علیها به آرامی ، جواب سلام آنها را می‌دهد ولی روی خود را برمی‌گرداند . عُمَر لعنة الله علیه نگاهی به ابوبکر لعنة الله علیه می‌کند و از او می‌خواهد تا سخن خود را آغاز کند . ابوبکر لعنة الله علیه چنین می‌گوید: ــ ای فاطمه ! ای عزیز دل پیامبر ، تو می‌دانی که من تو را بیش از دخترم ، عایشه دوست دارم . امّا حضرت فاطمه سلام الله علیها جوابی نمی‌دهد . آنها برمی‌خیزند ، به راستی آنها کجا می‌خواهند بروند ؟ آنها جایی نمی‌خواهند بروند ، می‌روند آن طرف بنشینند تا روبروی حضرت فاطمه سلام الله علیها باشند . حضرت فاطمه سلام الله علیها ، این بار هم صورت خود را از آنها برمی‌گرداند ، ابوبکر لعنة الله علیه سخن خود را ادامه می‌دهد: «ای دختر پیامبر !آیا می‌شود ما را ببخشی ؟ من برای به دست آوردن رضایت شما ، از خانه ، ثروت ، زن و بچّه و هستی خود دست کشیده‌ام!» به راستی آیا ابوبکر لعنة الله علیه راست می‌گوید ؟ ( ادامه دارد ان شاء الله...) به‌ بیت‌ وحی🥀 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻