eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
727 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
💜📎💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜 📎💜📎💜 💜📎💜 📎💜 💜 _خیره سر شدی دختر عوضی با آرنج سعی کردم بلند شدم _چی چی میگی تو؟ _آرش آرایشی تورو با یه پسره دیده که آدرس امیرحیدر نیست با کی بودی تو؟ خدایا من چقدر بدشانس بودم مگه دوست مازیار بود اخه _چه زری میزنی مازیار من کجا بودم امروز؟ چک دومی که خورد تو دهنم طعم تلخ خون پرید تو گلوم _میگم پسره کدوم حرومزاده ای بوده که برات یه جعبه لاک خریده؟ مارال دستشو گذاشت روی دهنش و جیغ خفه ای کشید _مامان من اومدم شما تو دست من لاک دیدی؟ مامان به وضوح اشک میریخت _نه ندیدم تو چی میگی مازیار؟ مازیار برگشت سمت مامان _این دختره امروز کدوم قبرستونی رفته؟ _رفته کلانتری با امیرحیدرم برگشته _با امیرحیدر رفته و برگشته؟ مامان میخواست شر رو بخوابونه جواب داد _با شوهرش رفته و برگشته حرف حسابت چیه مازیار؟ تو جیباش دنبال گوشیش گشت _به کی زنگ میزنی؟ اونقدر شوکه بودم که نای سوال پرسیدن نداشتم جواب مامان رو نداد و تند تند شماره گرفت گوشیو گذاشت دم گوشش _الو اقا حیدر؟ یا امام زمان شماره امیرحیدر رو گرفته بود و این یعنی بیچاره شدی ماهورا هنوز تنم طعم کمربند چرم قهوه ای مازیار رو فراموش نکرده بود سال اولی که شدم عضو گروه دیر رفتم خونه چنان افتاد به جونم و کتکم زد که تا یه هفته تو تب سوختم 💜 📎💜 💜📎💜 📎💜📎💜 💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜 📎💜📎💜📎💜📎💜 💜📎💜📎💜📎💜📎💜