11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️#ویدئو_استوری_روزشمار_غدیر —عیداللهالاکبر•❣️48 🔖 روز مانده تا عید سعید غدیر خم
♦♦➖➖🤍➖➖♦♦
🔰حضرت امام جعفرالصادق علیه سلام فرمودند: به خدا قسم اگر مردم فضیلت روز غدیر را می شناختند فرشتگان روزی ده بار با آنان مصافحه می کردند و بخششهای خدا به کسی که آن روز را شناخته قابل شمارش نیست.
📚مصباح المتهجد،ص۷۳۸
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
▫️◽️#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین •عمریه﷼
▫️قسمت 🔖 هجدهم ✔️
✔️ اعتراف به عظمت علمی حضرت امام جعفرالصادق عليه السلام
♦️♦️➖➖♦️♦️
.. 👥.. محمد ابوزهره , از نویسندگان و علمای به نام اهل تسنن ، در کتابی با عنوان 📔 :
"الإمام الصادق"
چنین می نویسد:
💠…حضرت امام جعفرالصادق (علیه السلام) در طول مدت زندگے پربرکتش ، همیشه در طلب حق بود و هرگز پرده هایی از ریب و شک و تردید بر قلب او مشاهده نشد و کارهایش به مقتضیاتِ کج اندیشی سیاستمدارانِ زمانش , رنگ نباخت و لذا هنگامے که رحلت فرمود ,
عالَم اسلام , فقدان او را کاملا حس کرد ؛ زیرا که یاد او هر زبانے را عطر آگین می ساخت و همهء علما و اندیشمندان بر فضل او اجماعاً معترفند ……
علماے اسلام در هیچ مسأله اے آنگونه که بر فضل حضرت امام جعفرالصادق (علیه السلام) و دانش او اجماع نموده اند , علیرغم اختلاف طوايفشان , در امرے به این شکل اجماع ننموده اند ؛ و تعداد زیادے از ائمه ی اهل سنت هستند که معاصر با ایشان بودند و هم عصر با ایشان زیسته و از محضر مبارکشان فیض برده اند و بدین سان وی به پیشوایی علمی زمان خودش کاملاً شایسته بوده (*) ,
همچنان که این شایستگے را قبل از او پدر و جدش … نیز داشته اند و همه ی پیشوایان راه هدایت به آنها اقتدا نموده و از حرفهاے آنها اقتباس کرده اند ………
#بر_عمر_وعمریدوستلعنت ✊🏻
📚الامام الصادق , صفحات ۶۵، ۶۸
(*) ابوحنیفه و مالک بن انس دو تن از چهار امامان عمریه , هم عصر حضرت امام جعفرالصادق علیه السلام بوده اند و هر دو به برتری علمی حضرت امام جعفرالصادق علیه السلام اعتراف نموده اند .
🔅ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔅
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
▫️#ویدئو_استوری_روزشمار_غدیر —عیداللهالاکبر•❣️48 🔖 روز مانده تا عید سعید غدیر خم
🔰عبدالله بن سلیمان گفت: به امام صادق عرض کردم: درباره آیه «قَدْ جَاءَکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا» نساء/ ۱۷۴ {در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان برهانی آمده است، و ما به سوی شما نوری تابناک فرو فرستاده ایم. }📖
پرسیدم، فرمودند: «برهان» محمد صَلی الله علیهِ و آله است و «نور» علی علیه السّلام. عرض کردم: «صراط مستقیم» چه؟ فرمودند: «صراط مستقیم» علی علیه السّلام است.
📚 بحارالانوار ج ۳۵ ص ۳۶۳
• 🔝لطفا در نشر آن کوشا باشیم ✔️
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
▫️◽️#درس_های_کافی
قسمت🔖 هفدهم ✔️
📌لزوم وجود حجت خدا در زمین
♦♦➖➖🤍➖➖♦♦
👥مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِير👥ٍ
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ يَتْرُكَ الْأَرْضَ بِغَيْرِ إِمَامٍ عَادِلٍ.
•———••———••———••———••———•
🔺حضرت امام جعفرالصادق عليه السلام فرمودند : خدا برتر و بزرگتر از آنست كه زمين را بدون امام عادل واگذارد.
📚الکافی ج ۱ کتاب الحجة ، باب ان الارض لا تخلوا من حجة ،ح ٦
الکافی ، ج ۱ کتاب الحجه ؛ بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّة ح ۳
🔅ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔅
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
▫️◽️#تبری_نشانه_کمال_دین – قسمت 🔖 هجدهم ✔️
🔰حضرت کریم آل الله امام حسن مجتبی ﴿علیه السلام ﴾ همواره می فرمودند:
{ای جماعت شیعیان، بغض و کینه نسبت به عثمان را به فرزندان خود تعلیم کنید، چرا که اگر کسی در قلبش محبت عثمان باشد و زمان دجال را درک کند به او ایمان خواهد آورد و اگر در زمان دجال زنده نباشد، در قبر خود به او ایمان می آورد.
📚تقریب المعارف، صفحه ۲۹۴ الی ۲۹۵
• 🔝لطفا در نشر آن کوشا باشیم ✔️
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
* 💞﷽💞
#مُشکین37
پوزخندی زدم و گفتم:
- به تو؟ تو که تموم فضای ذهن من رو پر کردی با تموم ادعایی که از عشق و عاشقی داشتی.
سری از کلافگی تکون داد و گفت:
- معصوم تلخم، با حرفهات تلخترم نکن
حرفهات از سنگ سختتره، اما و اگرهات از اون هم سنگینتر.
_ همین که گفتم. روزی که رفتی پی مطلب دلت باید به اینجاهاش هم فکر میکردی. برمیگردم وسایلت رو جمع میکنم، بردار ببر خونهت، هرجا که هست. شبی یکی دوساعت بیا بچههات رو ببین و برو، ولی با من کاری نداشته باش.
کف دو دستش رو روی زمین گذاشت و کمی به سمتم خم شد و ملتمسانه توی چشمهام نگاه انداخت و گفت:
_ خوب... خوب تا کی؟
از درون در حال ریزش بودم. من نمیتونستم شکستن و حقارت این مرد رو ببینم. همیشه عماد رو هیبتدار و مغرور خواسته بودم و حالا با
بیرحمیِ تمام جواب دادم:
_ نمیدونم، شاید تا آخر عمر.
کلافه شده بود و تند و صدادار نفس میکشید و پشت گردنش رو ماساژ میداد، دلشاد شده بودم؟ پس چرا توی دلم همراه احساس خنکی، اندوه داشتم؟
اما نباید که به اون حجم اندک مجال میدادم. به من ظلم شده بود و جای ترحم نبود.
سفیدی چشمهاش پر از رگههای قرمز شده بود و دائم دستش رو لای موهاش میبرد. تیرم به هدف خورده بود. من اگر زن بی پناهی بودم که مجبور به قبول خیلی از اجبارهای دست و پاگیر شده اما نمیتونستم تحمل کنم که طرف مقابلم بدون تنبیه بمونه و به اصطلاح به ریش نداشتهم بخنده. یقینا خودم هر روز و شب میمردم و زنده میشدم اما دیدن کلافگی عماد شاید کمی روی این زخم عمیق رو ضماد میکرد.
_ سخته! خیلی سخته، کنار اومدن باهاش خیلی دل میخواد معصوم.
_ کاری که تو با من کردی به مراتب وحشتناکتر و سختتر از شرط من برای توئه! تو زندگیت رو داری. این منم که این میون فدا میشم.
_ معصوم! تو حرفهای من رو نشنیدی، تو حتی اجازه ندادی من خودم رو بهت ثابت کنم.
دستم رو بالا آوردم به نشونهی سکوت و گفتم:
_ تو همون چهل روز پیش به من ثابت شدی، نیازی نیست خودت رو خسته کنی. نخواه که برام توضیح بدی که من داغِ داغم عماد، اونقدر داغ که هر حرفی از جانب تو برام هزار و یک تفسیر داره بذار کمی بگذره، شاید یه روزی کمی آروم بشم، اونوقت خودم ازت میخوام که برام بگی از این حجم بیمعرفتی که در حقم داشتی اما... اما الان نه!
آهی کشیدم و ادامه دادم:
- فکرهات رو بکن، اگه تونستی باهاش کنار بیای، بسمالله.
✍🏻 #مژگان_گ
* 💞﷽💞
#مُشکین38
عماد نگاه مستقیمش رو از چشمام برنداشت، شاید که میخواست ببینه تا چه اندازه مصمم و جدیام.
دوباره گردن کج کرد و آروم لب زد:
- معصی... این منم، عماد همون عمادی که میگفتی اگه روزی تب کنه من میمیرم. من ظالمم درست، ولی تو که خدای رافتی، من و تو شناختهی امروز و دیروز نیستیم تو میدونی دنیام تویی.
پوزخندی صدادار و عصبی زدم و جواب دادم:
- پس مرجان این وسط کجای ماجراست؟
عصبی دستی تکون داد و گفت:
- خوب میخوام همین رو برات روشن کنم و تو اموننمیدی.
دوباره داشتیم میرسیدیم به همون خونهی اول.
- عماد دیروقته جای بحث نیست.
- داری بیرونم میکنی؟
چیزی نگفتم و نیمخیز شد و روی پاهاش ایستاد.
- به حرفهام فکر کن عماد و تکلیفم رو روشن کن.
چیزی نگفت و بیرون رفت.
بعد از مدتها اون شب رو تا صبح آروم خوابیدم و سعی کردم سرم رو از هر فکری خالی کنم. نیاز به تجدید انرژی داشتم و باید برای ورود به این عرصهی جدید زندگیم آماده میشدم. با صدای قرآن خوندن پدرم بیدار شدم و به حیاط رفته و وضو گرفتم. قامت بستم و چه نماز دلنشینی بود!
رو به قبله نشسته بودم و فکرم باز مشغول شد. میترسیدم، نمیدونستم تا چه حد بتونم توی اون شرایط تاب بیارم. اما عزمم رو جزم کرده بودم تا فداکاری کنم، اون هم برای پاره های تنم. هیچ موضوعی بیشتر از روبرو شدن با مرجان اذیتم نمیکرد، مسلما اون هم پا به اون خونه میگذاشت و با هم روبرو میشدیم. وای که تصورش هم حالم رو خراب میکرد و دلم رو چنگ میزد.
نفس عمیقی کشیدم و سرم رو بالا گرفتم و از خدا خواستم تا کمکم کنه و اونقدر روحم رو قوی کنه، تا صبور باشم و پیش چشم هیچ کدومشون نشکنم و وا ندم. روح من باید بازیابی میشد و اراده قوی میکردم.
حوالی هشت صبح بود که عماد وارد شد و موافقتش رو اعلام کرد.
اون روز به شب نرسید که حاج بابا به همراه دایی خرم و علی و عماد میهمان پدر شدند تا به اصطلاح، دایی از طرف من باهاشون اتمام حجت کنه.
حاج بابا و علی با نگاههای غمگین اما تحسین برانگیزشون دلم رو قوت میبخشیدن.
دایی رشتهی کلام رو در دست گرفته بود و از فضایل من داد سخن میداد و انگار نه انگار که چند روز پیش به خاطر من طلب مرگ کرده بود!
- خواهرزادهی من اونقدر خوب بار اومده که از خطای غیر قابل بخشش پسر شما چشم بپوشه و این از بزرگی ذاتی اونه.
حاج بابا تایید کرد و ادامه داد:
- به مولا قسم که دختر شما هم در چشم و هم در دل عزیز من و ساداته، الان چند ساله که عروس که نه، دخترِ خونهی ما شده و جز احترام و ادب چیزی ازش ندیدیم.
✍🏻 #مژگان_گ
✴️چهارشنبه 👈11 خرداد /جوزا 1401
👈1ذی القعده 1443👈 اول ژوئن 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔥مرگ اشعت بن قیس " 40 هجری " و او در قتل امام علی علیه السلام شریک بود .
🌹ولادت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام " 173 هجری " ( روز دختر را به همه دختران عزیز هم وطنم تبریک عرض میکنم )
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای امور زیر خوب است:
✅آغاز تدریس و تعلیم تحصیل.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅انجام امور زراعی و کشاورزی.
✅ و دیدار با مسولین خوب است.
📛ولی مسافرت.
📛قرض و وام .
📛و مناظره خوب نیست.
👶 زایمان خوب و نوزاد آن محبوب و دوست داشتنی خواهد بود. ان شاالله
🚘مسافرت :سفر خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️خرید و فروش.
✳️معامله زمین و ملک.
✳️بذر افشانی.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️و نو بریدن و پوشیدن نیک است.
💉💉 حجامت خون دادن فصد برای رگ ها ضرر دارد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث کوتاهی عمر است.
👩❤️💋👨مباشرت: فرزند چنین شبی (شب پنجشنبه) یکی از علما گردد.ان شاءالله
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است.
الم ...ذالک الکتاب لا ریب فیه...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد .ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸