* 💞﷽💞
#قسمت_چهارم
#هرچی_تو_بخوای
⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃
بعد کلاسهام رفتم خونه...
همش به حرفهای خانم رسولی فکر میکردم.
مامان تو آشپزخونه بود.بالبخند گفتم:
_سلام مامان گلم
-سلام خسته نباشی.بیابشین برات چایی بریزم
-برم لباسهامو عوض کنم،یه آبی به دست و صورتم بزنم بعدمیام
-باشه برو.
رفتم توی اتاق و پشت در نشستم.
خیلی ناراحت بودم.به درستی کاری که قبلا میکردم مطمئن بودم.
گفتم
✨خدایا تو خوب میدونی من هرکاری کردم #بخاطرتو بوده...
بلند شدم،وضو گرفتم و نماز خوندم تا آروم بشم.از خدا خواستم کمکم کنه.
دلم روضه میخواست.
با گوشیم برای خودم روضه گذاشتم و کلی گریه کردم.تو حال و هوای خودم بودم که مامان برای شام صدام کرد.
قیافه م معلوم بود گریه کردم.
حالا جواب مامان و بابا رو چی بدم؟ آبی به صورتم زدم و رفتم سمت آشپزخونه.بسم الله گفتم و نسبتا بلند سلام کردم.
مامان و بابا یه کم نگاهم کردن.مامان گفت:
_باز برا خودت روضه گذاشتی؟
لبخندی زدم و نشستم کنار میز.سرشام بابا گفت:
_خانواده ی صادقی فردا شب میان.فردا که کلاس نداری؟
-نه
-پس بیرون نرو.یه کم به مادرت کمک کن.
-چشم.
برای اینکه به استادشمس و حرفهای خانم رسولی فکر نکنم همه ی کارها رو خودم انجام دادم...
مامان هم فکرکرد به قول خودش سرعقل اومدم...
عصر شد و من همه ی کارها رو انجام دادم. گردگیری و جاروبرقی کردم.میوه ها رو شستم و توی ظرف چیدم.شیرینی ها رو آماده کردم.
کم کم برادرهام هم اومدن...
داداش علی فرزند بزرگ خانواده ست و شش سال از من بزرگتره و یه پسر چهار ساله داره که اسمش امیرمحمده،علی و اسماء همسرش معلم هستن و بخاطر کارشون فعلا یه شهر دیگه زندگی میکنن.
بعد داداش محمده که چهارسال از من بزرگتره و پاسداره، تا حالا چند بار رفته سوریه. یه دختر سه ساله داره به اسم ضحی.مریم همسر محمد قبل از ازدواج با محمد دوست من بوده.یک سال از من بزرگتره و توی مسجد باهم آشنا شده بودیم.من با داداش محمد خیلی راحت ترم.روحیاتش بیشتر شبیه منه.
مامان با کلی ذوق براشون میگفت که از صبح کارها رو زهرا خودش انجام داده.
همه بالبخند به من نگاه میکردن.
محمد گفت:
_تو که هنوز ندیدیش .ببینم ناقلا نکنه دیدیش و ما خبر نداریم.
باخنده گفتم:
_پس چی فکر کردی داداش؟فکر کردی اگه من تأییدش نمیکردم بابا اجازه میداد بیان خاستگاری؟ مگه نمیدونی نظر من چقدر برای مامان و بابا مهمه؟
همه خندیدن...
رفتم توی اتاقم که آماده بشم،چشمم افتاد به کتاب برنامه نویسی که روی میز تحریرم بود...
دوباره یاد استادشمس و خانم رسولی افتادم.
ناراحت به کتاب خیره شده بودم.متوجه نشدم محمد اومده توی اتاق و داره به من نگاه میکنه.صدام کرد:
_زهرا
جا خوردم،... رفتم عقب.گفت:
_چته؟کجایی؟نیستی؟
-حواسم نبود
-کجا بود؟
-کی؟
-حواست دیگه.
-هیچی،ولش کن
-سهیل رو میخوای چکارکنی؟
-سهیل دیگه کیه؟
-ای بابا! اصلا نیستی ها. خواستگار امشبت دیگه.
-آها!نمیدونم،چطور مگه؟
-من دیدمش،اونی #نیست که تو بخوای.
-پس بابا اجازه داده بیان؟
-بابا هم هنوز ندیدتش.بهم گفت تحقیق کنم،منم دیدمش.
-میگی چکارکنم؟...
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
دعای رفع سحر و جادو و تلسم/طلسم
عای امام رضا (ع) برای در امان ماندن از سحر و جادو و طلسم ساحران,دعای حفظ از سحر و جادو,دعای محفوظ ماندن از سحر و جادو,دعای مخصوص در امان ماندن از سحر ساحران,دعای امام رضا برای باطل کردن سحر و طلسم,دعای قوی و تضمینی مخصوص دفع سحر و جادو
محمدبن عیسی گفت: از امام رضا علیه السلام در مورد جادو پرسیدم؟
فرمود: آن واقعیت دارد و به اذن خدا ضرر می رساند و هرگاه تو را جادو کردند پس دست هایت را تا محاذی صورتت بالا ببرو بگو:
بسم الله العظیم بسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت
به نام خدای عظیم،به نام پرودگار عرش عظیم که بروی و منقرض شوی.
فردی که سحر شده آیات:
“قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ، وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ”[ونس،۸۱و۸۲.] و “وَ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ، فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ”.
[ اعراف،۱۱۷و۱۱۸و۱۱۹] را همیشه همراه خود داشته باشد.
این آیه را هفت بار بر سحر شده بخوانند:
“سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ”
[قصص، ۳۵ ]
پس به طور کلی باید از شر سحر ساحران به خدا پناه برد.
عنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ السُّلَمِیِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع: قَالَ الْأَصْبَغُ أَخَذْتُ هَذِهِ الْعُوذَهَ مِنْهُ ع وَ قَالَ لِی یَا أَصْبَغُ هَذِهِ عُوذَهُ السِّحْرِ وَ الْخَوْفِ مِنَ السُّلْطَانِ تَقُولُهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ وَ تَقُولُ فِی وَجْهِ الْمَاءِ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاهِ اللَّیْلِ قَبْلَ أَنْ تَبْدَأَ بِصَلَاهِ النَّهَارِ سَبْعَ مَرَّاتٍ فَإِنَّهُ لَا یَضُرُّکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى
طب الائمه، ص ۳۵
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 چهارشنبه
🔸 ۱۷ آبان / عقرب ۱۴۰۲
🔸 ۲۳ ربیع الثانی ۱۴۴۵
🔸 ۸ نوامبر ۲۰۲۳
🌗 امروز قمر در «برج سنبله» است.
✔️ روز مناسبی برای امور زیر است:
دیدار با رؤسا
جابجایی
خرید و فروش
خرید باغ و زمین زراعی
ارسال کالا
آغاز بنایی
قباله نوشتن
خرید منزل
⛔️ ممنوعات
امور ازدواجی
🌎🔭👀
👶 زایمان
نوزاد محبوب و پاک و دارای روحیات پاک باشد.
🚘 مسافرت
کراهت دارد.
👩❤️👨 مباشرت و انعقاد نطفه
مکروه است.
🩸 حجامت، خون دادن و فصد
باعث نشاط میشود.
💇♂ اصلاح سر و صورت
باعث روبراه شدن امور میشود.
✂️ ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله سواری و یا چارپایان بزرگ، نصیب شخص شود. ان شاءالله
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب چهارشنبه) دیده شود،
تعبیرش از آیهٔ ۲۳ سوره مبارکه " مؤمنون " است.
﷽ لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم
و از مفهوم ان استفاده میشود که خواب بیننده را از جانب بزرگی خیر و خوبی باور نکردنی برسد. ان شاء الله
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز چهارشنبه
یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۵۴۱ مرتبه «یا متعال» که موجب عزّت در دین میگردد.
☀️ ️امروز متعلق است به
#امام_کاظم علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#امام_جواد علیهالسلام
#امام_هادی علیهالسلام
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💥فدک، از عوامل مهمّ در دشمنی و کینهتوزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • سوم ✔️
🔥 توهین بی سابقه و شرم آور به سیدة النساء العالمین حضرت فاطمةالزهرا علیها السلام و حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
ابن ابی الحدید نقل کرده است:
📝 ... أَنَّ أَبَابَکْرٍ لَمَّا سَمِعَ خُطْبَةَ فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلَامُ فِی فَدَکَ شَقَّ عَلَیْهِ مَقَالَتُهَا، فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ فَقَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! مَا هَذِهِ الرِّعَةُ إِلَی کُلِّ قَالَةٍ! أَیْنَ کَانَتْ هَذِهِ الْأَمَانِیُّ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ؟ أَلَا مَنْ سَمِعَ فَلْیَقُلْ، وَ مَنْ شَهِدَ فَلْیَتَکَلَّمْ، إِنَّمَا هُوَ ثُعَالَةٌ شَهِیدُهُ ذَنَبُهُ، مُرِبٌّ بِکُلِّ فِتْنَةٍ، هُوَ الَّذِی یَقُولُ: کَرُّوهَا جَذَعَةً بَعْدَ مَا هَرِمَتْ، تَسْتَعِینُونَ بِالضَّعَفَةِ وَ تَسْتَنْصِرُون بِالنِّسَاءِ، کَأُمِّ طِحَالٍ أَحَبَّ أَهْلُهَا إِلَیْهَا الْبَغْی ... (شرح نهج البلاغه ۱۶/۲۱۵)
✍🏻 حاصل آنکه: ﻭﻗﺘﻲ حضرت ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻃﺎﻫﺮه سلام الله علیها ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺧﻄﺒﻪ ﻏﺮﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺮای ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻓَﺪَک هدیه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله به ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩه ﺍﺳﺖ، بعد از شاهد گرفتن زنان بر فدک، حضرت ﺍﻣﻴﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ علی بن ابی طالب علیه السلام ﺭﺍ بعنوﺍﻥ ﺷﺎﻫﺪ ﺧﻮﺩ معرفی کرد، ابابکر زندیق ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺳﺨﻦ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺗﻮﻫﻴﻦ ﺁﻣﻴﺰ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ حضرت ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻃﺎﻫﺮه ﻭ حضرت ﺍﻣﻴﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ علی بن ابی طالب علیهما السلام ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺟﺎﺭی ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ است.
ابابکر زندیق خطبه حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ، و تأثیر ﺳﺨﻨﺎﻥ حضرت ﺑﺮ مردم به ﺍﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺁﻣﺪ. بر ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍی ﻣﺮﺩﻡ، ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ سخنان واهی ﭼﻪ معنی ﺩﺍﺭﺩ؟! ﺍﻳﻦ ﺍﺩﻋﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳول خدا ﻛﺠﺎ ﺑﻮد؟! ﻫﺮﻛﺲ شنیده ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ شاهد بوده بازگو ﻛﻨﺪ. 👈🏻 او روباهی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻫﺪﺵ دُﻡِ ﺍوست!!! ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺩﻫﻨﺪﻩ و آغاز کننده ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺘﻨﻪﻫﺎ علی ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻭست ﻛﻪ میﮔﻮﻳﺪ: ﺷﺘﺮ ﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻴﺮی ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺍست! (میخواهد دوباره فتنه بپا کند) ﺍﺯ ﺿﻌﻴﻔﺎﻥ ﻛﻤﻚ میﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﻳﺎﺭی میطلبد! ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻡﻃﺤﺎﻝ که ... _ از ترجمه این بخش معذورم، چراکه چنین جسارتی را نمیتوان به قلم آوَرد _ (ابن ابی الحدید میگوید: ام طحال زنی فاحشه بود ﺩﺭ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ)
سپس ابن ابی الحدید میگوید به استادم گفتم:
منظور ابابکر از مثال روباه و دُمَش کیست؟! گفت: واضح است، گفتم: اگر واضح بود که نمیپرسیدم. گفت: منظورش علی است❗با تعجب پرسیدم این را به علی گفته است⁉️ گفت آری پسرم، سلطنت و حکومت است و این امور را میطلبد !!!!
➖ ابوهلال (از علمای عمریه) مینویسد:
قولهم شاهد الثعلب ذنبه: و هو مثل مبتذل فی العامة و قد جاء فی الكلام لأبی بكر...
✍🏻 اینکه روباه دُمش را شاهد قرار داده، مَثَل مبتذلی در میان مردم است و در كلام ابوبكر آمده است ...
📚 جمهرة الأمثال، ط_ بيروت، ج ١ ص ٥٥٣
⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
| #فدک
#حکایت
♥️پسری که پدرش را از عذاب قبر نجات داد
✨ رسول خدا (ص) فرمودند:
حضرت عيسی (ع) از كنار قبری عبور كردند، ديدند كه صاحب آن قبر را عذاب میكنند. سپس در سال آينده از كنار آن قبر عبور نمودند، ديدند كه صاحب آن قبر را عذاب نمیكنند.
گفت: بار پروردگارا!
من سال قبل که از اينجا عبور میكردم، ديدم صاحبش معذّب است، ولی الان ديدم عذاب از او برداشته شده است.
💥خداوند فرمود: ای روحالله!
از اين مرد يك فرزندی به بلوغ رسيده، آن فرزند صالح و نيكوكردار است که راهی را برای مردم هموار نمود و يتيمی را مسكن داد، پس من به بركت عمل فرزندش از گناه او درگذشتم و اورا بخشیدم و عذابش برداشته شد.
📚امالی صدوق مجلس ۷۷ ص ۳۰۶
@haram110
༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕
◼️▪️#منتخب_الأثر • قسمت -صد • شصت پنجم✔️
📝..اعتقادِ من به شما , باوری است که به تحقیق جُسته ام …✏️
📕📗🔍🔎📘📙
📢📢 همراهان گرامی:
✋پس از بررسی اجمالی روایات فصل 24 ، باب 3⃣ کتاب #منتخب_الأثر ، تحت عنوان:
✔"هر گاه سه اسم محمد و علی و حسن پشت سر هم قرار گیرد ، نفر چهارم قائم آل محمد علیهما السلام است."
..و اشاره به 1⃣ روایت از منابع غنی ✨ شیعی ، از مجموع 2⃣ روایت منقول در این فصل 👈👈 ، بررسی فصل 25 را آغاز می کنیم…👌……
✍…در این فصل از کتاب #منتخب_الأثر ،
1⃣5⃣1⃣ روایت تحت عنوان:
✔"حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف دوازدهمین امام و آخرین آنها است."
جمع آوری شده است و به جهت رعایت اختصار تنها به بیان 1⃣ روایت ، از منابع غنی ✨شیعی اکتفا خواهیم کرد ……
با ما همراه باشید…🌼…
📕📗🔍🔎📘📙
💎🌺عوامل مؤثر در زندگی مطلوب
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: خَمْسُ خِصَالٍ مَنْ فَقَدَ وَاحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ نَاقِصَ الْعَيْشِ زَائِلَ الْعَقْلِ مَشْغُولَ الْقَلْبِ: فَأَوَّلُهَا صِحَّةُ الْبَدَنِ، وَ الثَّانِيَةُ الْأَمْنُ، وَ الثَّالِثَةُ السَّعَةُ فِي الرِّزْقِ، وَ الرَّابِعَةُ الْأَنِيسُ الْمُوَافِقُ. قُلْتُ: وَ مَا الْأَنِيسُ الْمُوَافِقُ؟ قَالَ: الزَّوْجَةُ الصَّالِحَةُ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ وَ الْخَلِيطُ الصَّالِحُ؛ وَ الْخَامِسَةُ وَ هِيَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ الدَّعَةُ. (الخصال، ج1، ص284)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: پنج خصلت است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، زندگى او ناقص و عقل او زايل و دل او پریشان است: اول صحت بدن، دوم امنيت، سوم وسعت روزى، چهارم همدم موافق. راوی پرسید: همدم موافق كيست؟ فرمود: همسر صالح و فرزند صالح و رفيق صالح. و پنجم که جامع و دربرگیرنده همه اين خصلت هاست، آرامش (دغدغه نداشتن) است.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙀⚠️ جزای توطئه برای برادر ایمانی
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قال: مَنْ حَفَرَ لِأَخِيهِ بِئْراً وَقَعَ فِيهَا وَ مَنْ هَتَكَ حِجَابَ أَخِيهِ هُتِكَتْ عَوْرَاتُ بَيْتِهِ. (كنز الفوائد، ج1، ص136)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر كس براى برادرش چاهى بكند خودش در آن می افتد، و هر كس آبروى برادرش را بدرد، آبروى خانواده اش ريخته می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚡️ نماز پر فضیلت والدین برای شب پنج شنبه
1)رَوَى ابْنُ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ الْخَمِيسِ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ، يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً، وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ خَمْسَ مَرَّاتٍ، وَ قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهَا خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَإِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، وَ جَعَلَ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيْهِ، فَقَدْ أَدَّى حَقَّ وَالِدَيْه.(مصباح المتهجد، ج1، ص 255/ جمال الأسبوع،ص 142)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس شب پنج شنبه، بین نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار حمد، 5 بار آیة الکرسی، و هر یک از سوره های کافرون، توحید، فلق و ناس(یعنی معوَّذَتَین) را 5 بار بخواند، و بعد از نماز 15 بار استغفار نماید، و ثواب این نماز را به پدر و مادرش تقدیم کند، حقّ والدین را ادا نموده است.
2)رَوَى ابْنُ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ الْخَمِيسِ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ يُرْوَى مَرَّةً وَاحِدَةً، وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ خَمْسَ مَرَّاتٍ، وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، فَإِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، وَ جَعَلَ ثَوَابَهُ لِوَالِدَيْهِ فَقَدْ أَدَّى حَقَّ وَالِدَيْهِ، وَ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيَّ». فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ أَدَّى حَقَّهُمَا، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا أَعْطَى الشُّهَدَاءَ، وَ إِذَا مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ كَانَ مَلَكٌ عَنْ يَمِينِهِ وَ مَلَكٌ عَنْ شِمَالِهِ يُشَيِّعُونَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ، وَ يَنْزِلُ فِي قُبَّةٍ بَيْضَاءَ، فِيهَا بَيْتٌ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ، سَعَةُ ذَلِكَ الْبَيْتِ كَأَوْسَعِ مَدِينَةٍ فِي الدُّنْيَا سَبْعَ مَرَّاتٍ، ... ، يُعْطِي اللَّهُ تَعَالَى هَذَا الثَّوَابَ لِمَنْ يُصَلِّي هَذِهِ الصَّلَاةَ، وَ يَجْعَلُ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيْهِ، وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ، وَ لَا يُنْقَصُ مِنْ أَجْرِهِ شَيْءٌ، وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ رَكْعَةٍ عَشْرَةَ آلَافِ صَلَاةٍ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى جَسَدِهِ نُوراً، هَذَا جَزَاءُ اللَّهِ لِأَوْلِيَائِه.(جمال الأسبوع، ص 99-100)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس شب پنج شنبه، بین نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت 100 بار حمد (و به روایت دیگر یک بار حمد)، 5 بار آیة الکرسی، و هر یک از سوره های کافرون، توحید، فلق و ناس(یعنی معوَّذَتَین) را 15 بار بخواند، و بعد از نماز 15 بار استغفار نماید، و بگوید: «بار الها! ثواب این نماز را برای پدر و مادرم قرار ده» در این صورت حقّ والدین را ادا نموده است، و خداوند آنچه به شهدا اعطا نموده است، به وی می بخشد، و هنگامی که از صراط عبور می کند، یک فرشته از سمت راست، و یک فرشته از سمت چپ او قرار می گیرند و از جلو، وی را با تکبیر و تهلیل مشایعت می کنند تا آن که به بهشت وارد شود. وی در بهشت به قبه ای سفید فرود می آید. در آن قبّه، خانه ای از زمرّد سبز قرار دارد. وسعت آن خانه، هفت برابر بزرگ ترین شهری از شهرهای دنیاست. ... خداوند این پاداش را به کسی می دهد که این نماز را بخواند و پاداشش را برای پدر و مادر خود قرار دهد. همچنین نظیر این ثواب بدون آن که ذرّه ای کم شود، برای خود وی نیز منظور می شود. خداوند به ازای هر رکعت از این نماز، ده هزار نماز می نویسد، و به ازای هر مویی که در بدن دارد، نوری به او اعطا می کند. این است پاداشی که خداوند برای اولیای خویش تمهید نموده است.
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️▪️#روزشمار_فاطمیه
9️⃣ 3️⃣ روز تا شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها باقی مانده است...
☑️بیان روضه فاطمیه توسط جبرائیل در شب معراج 2
💫عنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ ص إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ … أَمَّا ابْنَتُكَ ... ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ …»
حماد بن عثمان از حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام نقل می کند که زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به معراج برده شدند به ایشان گفته شد صبر تو در سه جا امتحان می شود... سومین آنها دخترت و هیچ بازدارنده ای نمییابد و فرزندی را که در شکم دارد ازآن ضربه سقط می کند و به سبب آن ضربه از دنیا می رود..😭😭
📚کامل الزیارت، ص332
⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️
| #فاطمیه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💥فدک، از عوامل مهمّ در دشمنی و کینهتوزی با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها قسمت • چهارم ✔️
❌ دیگران نیاز به شاهد نداشتند، ولی حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها باید شاهد میآوَرْد
پس از حضرت رسول اکرم محمد مصطفی صلى الله عليه و آله مسلمانان بحرين را تصرّف کردند و غنائم جنگى زيادى به دست آورند. جابر بن عبدالله، نزد ابوبكر زندیق آمد و گفت: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله به من فرموده بودند: اگر بحرين را فتح كنيم، از غنائم بحرين، فلان مبلغ را به تو هديه خواهم داد. ابوبكر زندیق بدون معطّلی و بدون درخواست شاهد و بيّنه، يك مشت بزرگ از طلا و نقره در دامن جابر ريخت. جابر میگويد: آنها را شمردم و پانصد درهم شد، بعد ابابکر زندیق به من گفت: دو برابر آن را هم خودت بردار.
( صحيح بخارى، ج ٣، ص ۵٨ ـ صحيح مسلم، ج ٧، ص ٧۵ )
➖ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت میگويد:
«و فيه قبول خبر الواحد العدل من الصحابة و لو جر ذلك نفعا لنفسه، لأن أبا بكر لم يلتمس من جابر شاهدا على صحة دعواه.»
✍🏻 اين كار ابوبكر زندیق، دليل بر اين است كه خبر واحد از صحابه، قابل قبول است، حتّى اگر شهادت صحابه به نفع خودشان باشد. زيرا ابوبكر زندیق براى صحت ادّعاى جابر، از او شاهد نخواست.
( فتحالباري، ج ۴، ص ٣٨٨ )
امّا رفتار ابوبکر زندیق با حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها را از اینجا بخوانید، و اوج بغض و کینه و دشمنی او را به تماشا بنشینید.
🤲🏻 اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا.
⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
| #فدک
🌎🌺🍃
🌺
❇️ تقویم نجومی
🗓 پنجشنبه
🔸 ۱۸ آبان / عقرب ۱۴۰۲
🔸 ۲۴ ربیع الثانی ۱۴۴۵
🔸 ۹ نوامبر ۲۰۲۳
🌓 امروز قمر در «برج سنبله» است.
✔️ روز مناسبی برای امور زیر است:
خرید باغ و زمین
خرید منزل
بنایی
قباله نوشتن
⛔️ ممنوعات
امور ازدواجی
🌎🔭👀
🚙 مسافرت
همراه صدقه باشد.
👶 زایمان
مناسب نیست.
🌎🔭👀
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب پنجشنبه)
فرزند، عالم یا حاکم گردد.
🔹 امروز (روز پنجشنبه)
مستحب و فرزند حاصل، عاقل، سیاستمدار، آقا و بزرگوار باشد و شیطان نزدیک چنین فرزندی نگردد. انشاءالله
💇 اصلاح سر و صورت
باعث اصلاح امور میشود.
🩸حجامت، فصد و زالو انداختن
باعث دفع صفرا میشود.
💅 ناخن گرفتن
روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕 بریدن پارچه
روز خوبیست و باعث میشود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
🌎🔭👀
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۲۴ سوره مبارکه « نور » است.
﷽ یوم تشهد علیهم السنتهم
خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید که بر او شاهد بیاورد و بر خصم خود غلبه کند. ان شاءالله
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن)
📿 ذکر روز پنجشنبه
لا اله الا الله الملک الحق المبین
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان میگردد.
☀️ ️امروز متعلق است به
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
اعمال نیک خود را در به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌎🔭👀
⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم
از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان مییابد.
🌺
🌎🌺🍃
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
◻️▫️پژوهشی در باب #ضرورت_معرفت_امام معصوم علیه السلام قسمت • دهم ☑️
✅ شک نسبت به مقام خلیفه خدا
🔻اهمیت #تسـلیم به مقام حجج الهی علیهمالسلام به انـدازه ای است که اگر کسـی نسـبت به مقام خدادادی خلفای الهی حتّی شک هم داشـته باشد، از جانب پروردگار مورد هیچ عنایت و توجهی قرار نمیگیرد.
در روایت آمده است:
🔖در بنی اسـرائیل خانواده اي بودنـد که اگر هرکـدام از آنها چهل شب به درگاه خـدا دعا میکرد و حاجتی را طلب مینمود، هر گز دست خالی بر نمیگشت؛
تا آنکه یکی از ایشان براي خواسته خود، چهل شب تهجد کرد و دعا نمود ولی حاجتش روا نشد ، خدمت حضرت عیسی علیه السلام رسید و نزد ایشان از حال خود گلایه کرد و از او درخواست دعا نمود.
حضرت عیسی هم کسب طهارت فرمود و به نماز ایستاد، آنگاه به درگاه خداوند دعا کرد.
خدا در پاسخ پیامبرش چنین فرمود:
🔸 یَا عِیسَی إنَّ عَبْدِی أَتَانِی مِنْ غَیْرِ الْبَابِ الَّذِی أُوتَی مِنْهُ، إِنَّهُ دَعَانِی وَفِی قَلْبِهِ شَکٌّ مِنْکَ، فَلَوْ دَعَانِی حَتَّی یَنْقَطِعَ عُنُقُهُ، وَ تَنْتَثِرَ أَنَامِلُهُ؛ مَا اسْتَجَبْتُ لَهُ.
#ترجمه : اي عیسی، بنده من از غیر آن دري که میتوان نزد من آمد، آمده است. او در حالی مرا خوانده است که در قلبش نسبت به تو شک دارد. بنابراین اگر آنقدر مرا بخواند تا اینکه گردنش قطع شود و انگشتانش بیفتد، من جواب او را نخواهم داد.
🔸فَالْتَفَتَ عِیسَى ع فَقَالَ تَدْعُو رَبَّکَ وَ فِی قَلْبِکَ شَکٌّ مِنْ نَبِیِّهِ قَالَ یَا رُوحَ اللَّهِ وَ کَلِمَتَهُ قَدْ کَانَ وَ اللَّهِ مَا قُلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ أَنْ یَذْهَبَ بِهِ عَنِّی فَدَعَا لَهُ عِیسَى ع فَتَقَبَّلَ اللَّهُ مِنْهُ وَ صَارَ فِی حَدِّ أَهْلِ بَیْتِهِ
#ترجمه : عیسی رو به آن شخص کرد و فرمود: پروردگارت را میخوانی در حالیکه درباره پیامبر او شک داري؟ گفت: اي روح خدا و ای کلمه او، قسم به خـدا همانطور بود که گفتی. پس خدا را بخوان تا شک مرا از بین ببرد. عیسـی علیهالسلام برایش دعا کرد و خدا او را بخشید و از او پذیرفت و (او هم) در رتبه (سایر افراد)خانواده اش قرار گرفت.(۱)
🔚 ملاحظه میشود که همین مقـدار کوتاهی کردن در تسـلیم نسـبت به پیامبر و حّجت خدا، باعث رانده شدن از درگاه الهی میگردد.
🟥 حالت «شک» به خاطر تردید و دودلی در وظیفه تسـلیم، در انسان به وجود می آید. آن
فرد از بنی اسرائیل اینکه خود را بیتقصیر نمیدید اما از پیامبر زمان خود تقاضا کرد که ازخدا درخواست نماید تا شک او را از بین ببرد، و خدا هم شک او را از بین برد.
▫️نباید تصور کرد که شک یک حالت روانی غیر اختیاری است و انسان شاک در واقع مقصر نیست؛ زیرا درست است که حالت شک و تردید میتواند غیر اختیاری باشد اما وقتی سبب پیدایش آن اختیاری باشد ، آن وقت خود شک هم اختیاری میشود و تحت تکلیف و متعلَق امر و نهی الهی قرار میگیرد.
🔚 آنچه به اختیار انسان است این است که اگر حقیقتی برایش روشن شد ، نسبت به آن تسلیم گردد و در وجوب تسلیم و پذیرش آن تردید به خود راه ندهد. همین تردید نکردن در وجوب تسلیم، فعل اختیاری انسان عاقل است که اگر چنین کند حالت آرامش و طمانینه که اثر ایمان است برایش حاصل میگردد ولی اگر در پذیرش آن با اطمینان خاطر عمل نکند و به اصطلاح دست دست بکند حالت شک برایش به وجود میآید.
به آن تردید کردن که فعل اختیاری انسان است تعبیر «ریب» اطلاق میشود و اثر آن در نفْس «شک» است.
پس پیـدایش شـک در انسـان، در عین اینکه خود «شک» امر اختیاري نیست، به اختیار خود انسان مربوط میشود.
بایـد انسان مراقب باشـدکه لحظه اي کوتـاهی کردن و بیتوجهی و غفلت از وظیفه، ممکن است بـاعث لغزش همیشـگی انسان در ورطه
هلاکت گردد.
و پس از آن معلوم نیست که لطف خـدا دسـتگیر انسان گردد و اهل نجات شود، بلکه چه بسا هیـچگاه از آن حال خارج نگردد. لذا تقصیر در تسلیم شدن به برگزیدگان الهی، یک لحظه هم جایز نیست.
📚 1 - اصول کافی ج2ص400 - کتاب الایمان و الکفر، باب الشک ح۹
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
هدایت شده از حرم
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه امیرالمومنین علی علیه السلام🙏 التماس دعا
﷽ یااللهُ یا علیّ《ع》🌹
امیرالمؤمنین علیه السلام، باشیعیان واقعی درآسمان بر حضرت ابراهیم ظاهرشدند🍃
آقا رسولالله ( صلواتُ الله بِآلِ آلله) فرمودند «هرگاه از پیامبران گذشته یاد کردید؛ بر آنها درود فرستید و زمانی که جدّم ابراهیم را یاد کردید بر او و سپس بر من درود فرستید». گفتند: ای پیامبر خدا! چگونه ابراهیم《 براو وآل الله سلام 》 به این مقام رسید؟ پیامبر فرمودند: «شبی که به آسمانها عروج کردم؛ به آسمان سوم که رسیدم برای من منبری از نور آماده کردند. در بالای منبر نشستم و ابراهیم(علیه السلام) مقداری پایینتر نشست و همه پیامبران گذشته در اطراف نشستند. سپس علیّ(عليهالسلام) در حالیکه سوار مَرکبی از نور بود، وارد شد و اصحابش مانند ستارگان در اطرافش بودند. ابراهیم( ع) گفت: این کدام پیامبر بزرگ و فرشته مقرّب است؟
گفتم: او نه پیامبر بزرگ و نه فرشتهای مقرب است؛ او برادر، پسر عمو، داماد و وارث علم من؛ علیّ بن ابیطالب است. ابراهیم علیهالسلام گفت:
افرادی مانند ستاره در اطراف او که هستند؟ پیامبر فرمودند: شیعیان او هستند. ابراهیم ( علیه السّلام) گفت خدایا! مرا نیز از شیعیان علیّ قرار بده»
مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، ج ۴، ص ۳۵۶
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ وَ عَجِّل فَرَجَهَم وَالعَن اُعدائَهُم،اَجمعین
زیادبگویید🤲#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
😊 نماز شب بخونید⏰فیض اعظم.
حرم
* 💞﷽💞 #قسمت_چهارم #هرچی_تو_بخوای ⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃 بعد کلاسهام رفتم خونه... همش به حرفهای خا
* 💞﷽💞
#قسمت_پنجم
#هرچی_تو_بخوای
⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃
-میگی چکارکنم؟
-حالا یه کاریش میکنیم.من با توأم خیالت راحت.
-ممنون داداش.
بالاخره خواستگارها اومدن....
تو خواستگاری هام مریم مشغول سرگرم کردن بچه ها توی اتاق بود.
حرفهای همیشگی بود...
من مثل هربار سینی چایی رو بردم توی هال.ولی هربار محمد سینی رو ازم میگرفت و خودش پذیرایی میکرد.
اکثر خواستگارها هم غر میزدن ولی من از اینکار محمد خوشم میومد.
کنار اسماء نشستم...
#نگاهی_گذرا به سهیل کردم...
خوش قیافه و خوش تیپ بود.از اون پسرهایی که خیلی از دخترها آرزوشو دارن.
بزرگترها گفتن من و سهیل بریم تو اتاق من که حرف بزنیم.محمد گفت:
_هوا خوبه.با اجازه تون برن تو حیاط.
نمیدونم چرا محمد اینو گفت ولی منم ترجیح میدادم بریم توی حیاط،گرچه هوای اسفند سرده...
محمد جذبه ی خاصی داره.حتی پدرم هم روی حرفش حساب میکنه و بهش اعتماد داره.
رفتیم توی حیاط،..
من و آقای سهیل.روی تخت نشستیم ولی سهیل #کاملاروبه_من نشسته بود.گفت:
_من سهیل صادقی هستم.بیست وشش سالمه.چند سال خارج از کشور درس خوندم.پدرومادرم اصرار دارن من ازواج کنم.منم قبول کردم ولی بعد از ازدواج برمیگردم.
منکه تا اون موقع به رو به روم نگاه میکردم باتعجب نگاهش کردم.
نگاهش...نگاهش خیلی #آزاردهنده بود.
از نگاه مستقیم و بی حیایش سرمو انداختم پایین و گفتم:
_من دوست ندارم جایی جز ایران زندگی کنم... از نظر من ادامه ی این بحث بی فایده ست.
بلند شدم،چند قدم رفتم که گفت:
_حالا چرا اینقدر زود میخوای تمومش کنی؟شاید بتونی راضیم کنی که بخاطر تو ایران بمونم.
از لحن صحبت کردنش خیلی بیشتر بدم اومد تا فعل مفردی که استفاده میکرد..
برگشتم سمتش و جوری که آب پاکی رو بریزم روی دستش گفتم:
_من اصلا اصراری برای موندن شما ندارم.اصلا برام مهم نیست ایران بمونید یا نمونید.جواب من به شما منفیه.
-اونوقت به چه دلیل؟ما که هنوز درمورد هیچی حرفی نزدیم
-لازم نیست که آدم...
-حالا چرا نمیشینی؟
با دست به کنارش روی تخت اشاره کرد و گفت:بیا بشین.
ولی من روی پله نشستم و بدون اینکه نگاهش کنم،گفتم:
_نیاز نیست آدم همه چیز رو بگه،خیلی چیزها با رفتار مشخص میشه.
-الان از رفتار من چی مشخص شده که اونجوری میخواستی ازم فرار کنی؟
نمیخواستم بحث به اونجایی که اون میخواست کشیده بشه،فقط میخواستم این گفتگو یه کم بیشتر طول بکشه که نگن بی دلیل میگم نه.گفتم:
_چرا اومدید خواستگاری من؟
بالبخندی که یعنی من فهمیدم میخوای بحث روعوض کنی گفت:
_خانواده م مخصوصا مادرم اونقدر ازت تعریف کردن که به مادرم گفتم یه جوری میگی انگار فرشته ست.مادرم گفت واقعا فرشته ست.منم ترغیب شدم ببینم این فرشته کی هست.
سکوت کرد که چیزی بگم...
متوجه نگاه سنگینش شدم ولی من سرمو بالا نیاوردم که نگاهشو نبینم.
خودش ادامه داد:
_ولی وقتی دیدمت و الان که اینجایی فهمیدم مادرم کم تعریف کرده ازت.
تو دلم گفتم
✨خدا جونم!!!
چرا اینقدر بامن شوخی میکنی؟به فکر من نیستی مگه؟آخه چرا پسری مثل سهیل باید بخواد که همسری مثل من داشته باشه؟قطعا دخترهایی دور و برش هستن که آرزوی همسری سهیل رو داشته باشن.چرا بین اون دخترهای رنگارنگ سهیل باید منو بخواد؟...
یاد اون جمله ی معروف افتادم؛
✨کسی که محبت خدا رو داشته باشه،خدا محبت اون بنده شو به دل همه می اندازه...✨خب خداجون من چکار کنم؟عاشق تو نباشم که کسی عاشق من نشه؟خوبه؟
تو همین افکاربودم که سهیل گفت:
_تو چیزی نمیخوای بگی؟
-الان مثلاشما چی دیدین که متوجه شدین تعریف های مادرتون درسته؟
-مثلا #نگاهت. دختری که به هر پسری نگاه نمیکنه یعنی در آینده #فقط به همسرش نگاه میکنه.زنی که فقط به همسرش نگاه کنه دیگه مقایسه نمیکنه و همسرش رو #بهترین میدونه.
دختری که به هر پسری نگاه بیجا نمیکنه #لایق این هست که با پسری ازدواج کنه که اون هم به نامحرم نگاه بیجا نکنه
تو فکر بود.نگاهم به آسمان بود.گفتم:
_من مناسب همسری شما نیستم.
پوزخندی زد و گفت: ......
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
* 💞﷽💞
#قسمت_ششم
#هرچی_تو_بخوای
⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃
پوزخندی زد و گفت:
_راحت باش...
(به خودش اشاره کرد)
_بگو من لیاقت تو رو ندارم.
بلند شدم و گفتم:
_دیگه بهتره بریم داخل.
برگشتم سمت پله ها که برم بالا،با یه حرکت ناگهانی اومد جلوم،با دستش مانع رفتنم شد.
صاف تو چشمهام نگاه کرد و گفت:
_چکار کنم لایقت بشم؟چکار کنم راضی میشی؟
باتعجب و اخم تو چشمهاش خیره شدم که شاید بفهمم چی تو سرشه.
ازچیزی که میدیدم ترس افتاد تو دلم،نگاهش واقعا ملتمسانه بود.
تعجبم بیشتر شد.گفت:
_هرکاری بگی میکنم.به کسی نگاه نکنم خوبه؟ریش داشته باشم خوبه؟
دستشو برد سمت دکمه یقه ش وگفت:
_اینو ببندم خوبه؟
-یعنی برداشت شما از من و عقاید و تفکراتم اینه؟!!
پله ها رو رفتم بالا.پشت در بودم که گفت:
_بذار بفهمم تفکرات و عقاید تو چیه؟
نمیدونستم بهش چی بگم،..
ولی #مطمئن بودم حتی اگه تغییر کنه هم #حاضرنیستم باهاش ازدواج کنم...
از سکوت و تعلل من برای رفتن به خونه استفاده کرد و اومد نزدیکم و گفت:
_بذار بیشتر همدیگه رو بشناسیم.
-در موردش فکر میکنم.
اون که انگار به هدفش رسیده باشه خوشحال گفت:
_ممنونم زهراخانوم.
بعد با لبخند درو باز کرد و گفت:
_بفرمایید.
یه دفعه همه برگشتن سمت ما...
از نگاه هاشون میشد فهمید چی تو سرشونه. خانم و آقای صادقی خوشحال نگاهمون میکردن. مامان و بابا اول تعجب کردن بعد جواب نگاه های خانم و آقای صادقی رو بالبخند دادن.
نگاه محمد پر از تعجب و سؤال و نگرانی و ناراحتی بود...
بالاخره خانواده ی صادقی رفتن.منم داشتم میرفتم سمت اتاقم که بابا صدام کرد:
_زهرا
-جانم بابا
-بیا بشین
نشستم روی مبل،رو به روی محمد.بابا گفت:نظرت چیه؟
به چشمهای بابا نگاه کردم ببینم #چی دوست داره #بشنوه.
نگاهش سؤالی بود و کمی نگران.حتما فهمیده سهیل اونی که باید باشه نیست.
محمد گفت:
_بابا شما که سهیل رو دیدید.فهمیدید چه جور آدمیه.این...
بابا پرید وسط حرفش و گفت:
_بذار خودش جواب بده.
مامان گفت:
_آخه زهرا هیچ وقت با خواستگارش جوری حرف نمیزد که پسره خوشحال بیاد تو خونه!
همه ساکت بودن و به من نگاه میکردن ولی محمد کلافه سرش پایین بود.گفتم:
_من نمیدونم چرا آقای صادقی اون طور رفتار کرد.من فقط بهش گفتم درمورد پیشنهادش فکرمیکنم.
بلندشدم که برم،مامان گفت:
_یعنی فقط از اینکه بهش فکرکنی اینقدر خوشحال شد؟!!
شانه بالا انداختم و گفتم:
_چی بگم؟فقط همین بود.
چندقدم رفتم و برگشتم،بالبخند گفتم:
_شاید اینقدر جاهای مختلف رفته خواستگاری همون اول بهش نه گفتن از اینکه من به پیشنهادش فکر کنم خوشحال شده.
همه لبخند زدن و محمد پوزخند زد.منم رفتم تو اتاقم.
مریم اومد پیشم و گفت:
_چی شده؟محمد خیلی ناراحته!
-خودم هم نمیدونم چرا سهیل اونطوری رفتار کرد.فردا یه سرمیام خونه تون،باید با تو و محمد حرف بزنم.
-خوشحال میشیم.
اینکه خواستم بعدا با محمد صحبت کنم آروم ترش کرده بود.
وقتی داشت میرفت......
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم