💠#اشعار میل پریدن گرچه هست بال و پرش نیست افتاده از پا و رمق در پیکرش نیست می سوزد از بی حرمتی های مدینه قدری مدارا با دل شعله ورش نیست در خانه ای که سال ها روضه برپاست آتش گرفتن، سوختن؛ حق درش نیست گرچه به پای منبرش خیلی نشستند در کوچه شاگردی ولی دور و برش نیست از قال صادق هاست شیعه هرچه دارد بدبخت آن کس که غلام و نوکرش نیست علامه پرور هست خاک آستانش علمی ندارد هرکه پای منبرش نیست آنکه گرفته دست های بی شماری این ریسمان حق دو دست لاغرش نیست پای برهنه در پی مرکب دویده این پیرمردی که کسی هم یاورش نیست آن قدر بر دیوار و در ، روی زمین خورد روی لبانش غیر ذکرِ مادرش نیست دور و برش هستند وقتِ احتضارش وای از شهیدی که کسی بالاسرش نیست در قتلگاه افتاده بود و خواهرش دید جایی برای بوسه روی حنجرش نیست زینب کجا و همسفر با شمر بودن در حلقه ی انظار جای خواهرش نیست ✍#مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠#اشعار جانم فدای حضرت شیخ الائمه هستم غلام همت شیخ الائمه نوح و خلیل ، عیسی و موسی خادمانش مبهوتِ شأن و عزت شیخ الائمه دین را مبانی و اصولش زنده کرده صدق است پند و حکمت شیخ الائمه صد جابر و صدها زراره پا گرفتند در پای درسِ مکتب شیخ الائمه با قال صادق هاست که شد آب یاری نخل علی در مذهب شیخ الائمه آنکه نمازش را سبک دانسته فردا بی بهره است از رحمت شیخ الائمه روزِ قیامت پیش زهرا سربلند است هر کس که کرده خدمتِ شیخ الائمه شاگردِ بسیار و ندارد یک فدایی این است شرح غربتِ شیخ الائمه جان ها به قربانِ امامی که شد عمری خود روضه خوانِ هیات شیخ الائمه ایکاش روزی اشک ریزم در سرایش در سایه سار رایتِ شیخ الائمه نه سنگ قبری و نه زائر نه چراغی شمعی ندارد تربت شیخ الائمه دیروز دستان علی در ریسمان بود حالا رسیده نوبت شیخ الائمه پای برهنه ، بی عبا آخر چه کرده ابن ربیع با حرمت شیخ الائمه با یادِ دیوار و در و کوچه خمیده مانند زهرا قامتِ شیخ الائمه می سوزد و یاد شهید تشنه کام است کرب و بلا شد قسمت شیخ الائمه ✍#مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار حاجات خود باید در این مرقد بگیریم کرب و بلا را باید از مشهد بگیریم ✍#مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار 🔆 یا ایها الرئوف علیه‌ السلام از این طبیب حاذق و بهتر ندیده ام دارالشفای هر فلج و کور مشهد است دلتنگِ کربلا شده ام بال و پر دهید تنها امیدِ وصله ی ناجور مشهد است ✍ #مهدی_شریف_زاده 🏴 ایام زیارتی امام رضا علیه السلام و شب شهادت (به روایتی) 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار 🔆 یا ضامن آهو اعجازِ این حرم به درون می کِشد مرا مثلِ نجف به مرزِ جنون می کِشد مرا گفتم علی و اذنِ دخولی گرفته ام زیبائی اش ستون به ستون می کشد مرا دل را به سمتِ پنجره فولاد می بَرم نقاره می زنند و فُزون می کشد مرا دل داده ام به آنکه دلم را ربود و بُرد چون آهویی اسیر و مَصون می کشد مرا وقتِ وداع و لحظه ی رفتن که می رسد دلبستگی به خاک و به خون می کِشد مرا مثل کبوتری به هوای شما شدم عبدِ ابالحسن علی موسی الرضا شدم ✍ #مهدی_شریف_زاده 🏴 ایام زیارتی امام رضا علیه السلام و شب شهادت (به روایتی) 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار پس صحبت از شفاعت محشر شروع شد روزی که کار ساقی و ساغر شروع شد جنت نبود، نار نبود و زمین نبود دل بود و دلربایی دلبر شروع شد تا شاهدی نظاره گر ماجرا شود خلقت ز چشم های پیمبر شروع شد آیینه ای مقابل رویش گرفت و بعد ترسیم روی حضرت حیدر شروع شد آنگاه در میانه ی آن دو به خط نور مادر نوشت و قصه ی مادر شروع شد نور انعکاس کرد و از آیینه ها گذشت تکثیر نور بین دو گوهر شروع شد در عرش پنج پیکره ی نور قد کشید پس خلقت خلائق دیگر شروع شد گل کرد حب فاطمه و بغض فاطمه(س) از آن به بعد رحمت و کیفر شروع شد ✍ #حسن_اسحاقی 🌸🌿 سالروز ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه‌ السلام مبارک 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار 🏴 #حی_علی_العزا ◾به وقتِ حیِّ علی الماتمش دمی بدهید ◾به چشم گریه کنان اشکِ نم نمی بدهید ◾برای سایه نشینیِ جنت الاعلی ◾به نام نامیِ ارباب پرچمی بدهید ◾بهشتمان شده این اشک و روضه پس بهتر ◾خوشی گرفته از این سینه ها ، غمی بدهید ◾دوباره وقتِ عزا ، نوحه، هروله آمد ◾به این حسینیه شورِ دمادمی بدهید ◾از عرش فاطمه آورده شال و پیراهن ◾به دستِ سینه زنان رختِ ماتمی بدهید ◾یقیین که یکسره آدم شوند ، از چایش ◾به سرکشانِ دوعالم اگر کمی بدهید ◾هوای دیدنِ شش گوشه کرده این نوکر ◾براتِ کرب و بلا این محرمی بدهید ◾شبیه مادر پهلو شکسته باید شد ◾برای سینه زدن قامتِ خمی بدهید ◾برای زخمِ فراوانِ پیکری بی سر ◾از اشکِ گریه کنان باز مرهمی بدهید ◾بس است نیزه و شمشیر و تیر و سنگ و چوب ◾امان به پیکرِ مجروح و درهمی بدهید ◾برای یاری آن خواهری که دوره شده ◾برادری بفرستید و مَحرمی بدهید...! ✍ #مهدی_شریف_زاده 🚩 هیات حرم علی اکبر علیه السلام 🚩 حسینیه حضرت زهرا سلام الله علیها 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار دارالشفاء باغِمان سرسبز، آب اشک و هوایش روضه هاست آستانِ نوکری سنگِ بنایش روضه هاست بهتر از این نیست نسخه، بیخودی جایی نگرد هر که می گردد به دنبالِ شفایش ، روضه هاست می کند تطهیر ما را قطره ی اشکِ حسین ما طبیبِ حاذقی داریم، جایش روضه هاست گریه کن ، سینه بزن، در دستگاه فاطمه نسخه ی تضمینیِ درمان ، دوایش روضه هاست ملتی که شد حسینی در پناهِ فاطمه است ملتِ ارباب داروخانه هایش روضه هاست هرچه داریم از محرم از همین ماهِ عزاست نهضت عاشوراست و آبِ حیاتش روضه هاست خوش به حال هر که نوکر، شد نمک گیرِ حسین خوش به حال هر که نان، آب و غذایش روضه هاست قبره و فی قلب من والاه، دوریم از حرم شد حسینیه دلِ ما، کربلایش روضه هاست ✍ #مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار دست هایش را به یادِ دستِ زهرا داده است صورت و چشم و سر و بازو برایش روضه هاست آن کسی که به حسین می گفت: جانم سیدی ناله های یا اخا ادرک اخایش روضه هاست نیست گرچه مادرش ام البنین در علقمه خوب شد که آمده زهرا به جایش، روضه هاست آنکه روی اسب پایش می کشیده بر زمین قبرِ کوچک، قامتِ کوتاه، پایش روضه هاست ✍ #مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار یا اباعبدالله شکر خدا که جز دم تو دم نساخته جز ماتم تو غصه و ماتم نساخته مدیون روضه ام که من رو سیاه را جز گریه ی برای تو آدم نساخته ما را ببر به دیدن شش گوشه عاقبت دل با فراق کرب و بلا کم نساخته ممنون مادرم که به من یاد داد، حسین جز ذکر تو به روی لبم دم نساخته جز لطف آستان شما دست هیچ کس ما را دخیل گوشه ی پرچم نساخته بر قلب پر جراحت زهرا به غیر اشک چیزی اثر نکرده و مرهم نساخته پس خوش به حال و روز کسی که برای خود کاری به روضه ی تو مُقدم نساخته ماها چه خواستیم و به یکباره فاطمه با بازوی شکسته فراهم نساخته قدرش بدان که در همه ی سال هم خدا ماهی شبیه ماه محرم نساخته ✍ #مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar

💠 #اشعار وداع از من مگیر این لحظه های آخرت را یک بار دیگر هم بغل کن خواهرت را بگذار تا یک بار دیگر جای مادر بوسه زنم زیر گلو و حنجرت را بگذار تا زینب بپوشاند به جسمت پیراهنت را ، یادگار مادرت را آهسته تر قدری بمان پیشم برادر از من مگیری صحن چشمان ترت را حتما بیا آرام جانم قبل رفتن قدری نوازش کن دوباره دخترت را عباس را یک بار دیگر کن نظاره قاسم ،علی اصغر،علیِّ اکبرت را این خواهرت طاقت ندارد با دو چشمش فردا ببیند بر روی نیزه سرت را زینب چگونه می تواند ای برادر در زیر دست و پا ببیند پیکرت را حالا که داری می روی ای جان خواهر دیگر درآور لا اقل انگشترت را ✍ #مهدی_شریف_زاده 🚩@haramaliakbar