eitaa logo
حرم بی‌قرار
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
481 ویدیو
23 فایل
شـکࢪ خــدا ࢪا کــہ دࢪ پــنــاه حـسـینم ڪپے باصلوات‌؛حلال فوروارد ڪردے ‌دمت ‌گرم🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🍂🌸 حاج احمد کاش بیایی و ببینی اینجا چه حرفایی میزنند غرور خانمان سوز شده دیگر ادبان نشانه دولتمان نیستـ اینجا بر سر پست فحاشی میکنند حاج احمد اینجا رهبر تنهاستـ #شهدا_رهبر_را_دعا_کنید💔 #شهید_احمد_کاظمی🌸 اینجــا خـانہ شهداستــــ👇 ♻️ @harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #رمان_پنـجاه‌ لبـاس هاے خـشک شده ات را از بام خانہ بر میدارم و وسایلـت را یکے یک
❤️ کولہ ات را کہ آماده میکنم با کمک خودت آن را تا دم در میگذاریم شـوخے هایـت از همـیشہ بیشـتر میشود میخواهے تمام سعیت را کنی تا مرا بخـندانی... لبخند کوتاهی برای دلخوشی ات میزنم و دوباره در افکارم فـرو میروم همـراه با مـن وسایل خانہ را جا بہ جا میکنے...کہ ناگهان... _محــــمد...محمــد جان... در حال شسـتن ظرف ها بودی شیرآب را میبـندی و جـواب میدهی: جانم؟ _بیا گوشیت زنگ میخوره... دستکـشت را در می آوری و همانطـور کہ بہ من نـزدیک میشوی میگویی : کیہ؟ بہ صـفحہ نگاه میکنم و با تردید میگویم : نمیدونم نوشتہ...آقا...سیدے... رنگت میپرد و بہ صـورتم زل میزنے تلفنـت را بہ دستت میدهم بعد از چنـد ثانیہ جواب میدهے : الو؟سلام حاجے... _ ... _الحمـداللہ...خانوادم خوبـن...شما چطورے؟ _ ... _خداروشکــر _ ... _جـانم بفرماییـد...؟ _... بہ من نگاهے میکنے و همـچنان بہ گوشے تلفـنت گوش میدهے...آب دهانم را قورت میدهم و با دلهـره منتـظر خبرت میشـوم _آهــا...باشہ... _... _نہ حاجے همہ چے حلہ... _... _باشہ...باشہ...فعلا یاعلے...! تلفـن را قـطع میکنے و بہ ساعت نگاهے می اندازے نـویسنده: مـریـــــم یـونـســـــــی ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ با یا حُسیـن عشق و ڪلام آفریده اند هر صبح را براے سلام آفریده اند وقٺے ڪہ شاه ڪشور دلها شدی حُسیـن ما را بہ افتـخار غلام آفریده اند #السلام_علےساڪن_ڪربلا✋❤️ #صبحم_بنامتان🌤 °•| حــرم هاے بیقـرار 🇮🇷 °•| @harame_bigharar
°•|🌿🌸 یڪ روز همراه دخٺرم بہ گلزار رفٺیم شادے رو بہ من گفٺ مامان نگاه ، عڪس بابا هرچه نگاه ڪردم چیزے ندیدم. وقٺے برگشٺم عݪے زنگ زد ؛ و جریان را برایش تعریف ڪردم عݪے خنـدید و گفٺ واقعا دخٺرم دیده درسٺ داره میگہ من جـام ٺوے گلــزار شہداسٺ ده روز بعد خبر شـهادٺش را آوردنـد راوے:همسر شهید #شهیـــدعـلـےجــوڪـار °•|🌿🌸 °•| حــرم هاے بیقـرار 🇮🇷 °•| @harame_bigharar
ساقی جبهه سبو بر لب هر مست نداد نوبت ما که رسید میکده را بست نداد.... حال خوش بود کنار شهدا آه دریغ! بعد یاران شهید حال خوشی دست نداد... °•| حــرم هاے بیقـرار 🇮🇷 °•| @harame_bigharar
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمانی که رهبرانقلاب از جانب میرحسین موسوی پاسخ آمریکایی ها را دادند رهبرانقلاب: آمریکایی ها اسم موسوی را آوردند، می خواهند بگویند اینها از ما هستند، من در حسینه از طرف اینها گفتم نه اینها از شما نیستند! °•| حــرم هاے بیقـرار 🇮🇷 °•| @harame_bigharar
سیدرضامراثی لیلان پانزدهم فروردین ماه 1348 در بخش لیلان شهرستان ملکان متولد شد.🎂 سادگی و صمیمیت سید رضا در بین اقوام زبانزد بود.🌷 احترام به مادر و مهربانی با ایشان ، نشان از تواضع سیدرضا در برابراین دو آفریده مقدس بود.❤️ و برای اولین بار در سال 1391 از طریق تیپ به جبهه های جنگ علیه معاندین تکفیری عازم سوریه گردید. بار دوم که در سوریه حضور داشت از ناحیه دست ، دوباره به درجه جانبازی رسید.🍁 پس ازاینکه در سال 1394 بازنشسته شد و برای بار سوم به سوریه رفت شهادت حاصل تلاش و پایمداری سید رضا در رسیدن به لقاء الله بود.🕊 Join➟ @harame_bigharar
📜 #کلام_شهید 👌در نظـر بگیـرید ڪسے در روز یڪ گنــاه انجــام مے‌دهــد حتـے زیــادتر؛ در ســال چنـــد گنــاه انجــام داده ، وقتـے گنـاهان خــود را بـــہ یـاد میـاورم از خــود شــرم میڪنم. ۵ سـال اسـت ڪہ مـن بـہ تڪلیف رسیــده‌ام، روزے اگـر یڪ گنــاه انجــام بـدهـم مے‌شــود ۱۸۲۵ گنــاه!! بــرادران و خـواهـران مـواظـب خودتـان بــاشـید. #شهــید_حسیــن_خصاف #شهــادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ #ارونـدرود.عملیــات.ڪربلاے۴ Join➟ @harame_bigharar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ ننگ بر فرهنگی که برای زندگی کارمندی سر و دست میشکند.... استاد پناهیان حـــرم های بیقــــرار❤️ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
حرم بی‌قرار
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #رمان_پنـجاه‌ویک کولہ ات را کہ آماده میکنم با کمک خودت آن را تا دم در میگذاریم ش
❤️ بہ چهره ات نگاه میکنم...از حالت نگاهم متوجہ سوالم میشـوی اما لبخندے میزنے و دوباره سراغ ظرف شستنـت میروی بہ دنبالت می آیم و میپـرسم : چیشـد؟چـی گفت؟ _هیـچے...میگم حالا _ساعت رفتنـتو گفت؟ _مـریم جان بزار ظرفارو بشـورم... گوشی ات را از روی میز بر میدارم و میگویم : آقای سیدی مگه فرماندتون نیست؟ جـواب نمیدهے داخـل آشپزخانہ میشوم و دستت را میکشم و میگویم : یہ دیقہ ول کن اینـو... نگاهم میکنی و با آرامش شیرآب را میبندی و آستیـنت را پایین میکشی و روی صندلی ناهارخورے مینشینی...با تبعیت از کارت من هم روی صندلے مینشینم و منتـظر جوابت میشوم دوباره میـپرسم : چیشـد؟بگـو؟ _مــریم جان... بہ چشـمانت زل میزنم ادامہ میدهے : مـن باید ساعـت دو فرودگاه باشم رنگم میپرد و جواب میدهم : کـ...کـے؟ _امـشب... تـپش هاے قلبـم رفتہ رفتہ زیاد میشود بہ نقطہ اے زل میزنم و بہ این فکـر میکنم کہ از الان تا وقت رفـتنت چطـور میـگذرد...چہ کار کنم...!؟ از جـایت بلند میـشوی و بالاے سرم مے ایسـتی... همـیشہ تعـاریفـت از سوریہ طوری بود کہ انگار تمـام فرقش با اینـجا فـقط بہ درخت هاے نخلش است! امـا... بوسہ اے روی سرم می زنی و خم میـشوے و میگویی : قوے باش! میـرم و برمیگـردم... نویسنده: مـریـــــم یـونـســـــــی ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘