#کتاب_صوتی
#رَوْضَةُ_الشُّهَداء
کتابی به زبان فارسی درباره شهادت امام حسین(ع) و یارانش و مصائب واقعه کربلاست. این کتاب، اثر ملاحسین واعظ کاشفی (متوفای ۹۱۰ق) است. سبب نامگذاری مجالس عزاداری امام حسین به «روضه» خوانده شدن این کتاب در این مجالس بوده است.
روضة الشهدا (به معنی باغ شهدا) مقتلی است از حسین واعظ کاشفی دربارهٔ سرگذشت حسین بن علی (علیه السلام) و وقایع حزنانگیز کربلا که در ۱۰ باب و به سال ۹۰۸ هجری قمری تألیف شد.
تمرکز کتاب بر واقعهٔ کربلاست، ولی در ابوابی از آن شرح مصائب دیگر انبیا و امامان شیعه آمده است. روضة الشهدا در اواخر عهد تیموریان تألیف شد؛ زمانی که جنبوجوش طریقتهای صوفی–شیعی و گرایش به تشیع در سرتاسر دنیای فارسی زبان از مدتها پیش فزونی گرفته بود، شاه اسماعیل صفوی تبریز را فتح کرده و تشیع دوازدهامامی را مذهب رسمی دولت خویش اعلام کرده بود و خطر ازبکان سنّی از جانب شمال شرق احساس میشد. در این برههٔ حساس بود که کاشفی به نوشتن روضة الشهدا با حمایت شاهزاده سید عبدالله میرزا همت گماشت و کتاب نیز به او تقدیم شدهاست. کتاب روضة الشهدا نقش مهمی در روند گسترش تشیع در ایران ایفا کرد و به اندیشهٔ تشیع رنگ و بوی ایرانی بخشید.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_گویا
#جراحت
پس از شهادت امیر المومنین (علیه السلام) یاران نزدیک ایشان شهرهای بزرگ را ترک می کنند و به حاشیه می روند؛ عده ای دیگر نیز به دستور خلیفه به روستاهای دور تبعید می شوند تا از مرکز خلافت دور بمانند.
پس از شهادت امام علی (علیه السلام) گروهی از یاران نزدیک ایشان به حاشیه می روند و عده ای دیگر نیز به روستاهای دور افتاده تبعید می شوند تا از مرکز خلافت دور بمانند. در این دسته، فیلسوف و حکیمی به نام «سعدالدین ادریسی» وجود دارد که از کوفه به خوزستان تبعید شده است. او که مشغول تهیه دارویی تازه است توسط شمسون (داروغه خوزستان) و شبلی (دستیار داروغه) به خاطر اتفاقاتی که در دشت های اطراف افتاده است، بازجویی میشود.
ازطرف دیگر چوپان جوانی به نام «یونس» که تنها دوست صمیمی و شاگرد سعدالدین در روستاست، اسبی بیسوار را در دشت می یابد که موجب مواجه شدن او با مرد زخمی و بیماری به نام «هاروت» می شود. هاروت از زندان کوفه گریخته است. یونس تصمیم میگیرد هاروت را نزد سعدالدین ببرد اما وقتی شتر داروغه را جلوی در خانه حکیم میبیند، منصرف میشود.
یونس که از مخفیانه خود را به کومه حکیم رسانده مرهمی از او می گیرد تا روی زخمهای هاروت بگذارد، متوجه میشود هاروت و طبیب یکدیگر را می شناسند.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/