eitaa logo
کتابخانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
5.8هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
655 ویدیو
933 فایل
کتابخانه آستان مقدس همه روزه (بغیر از ایام تعطیل) آماده خدمت رسانی به اعضای محترم می باشد. ارتباط با ما؛پاسخگویی (ادمین): @mn_sedigh پذیرش خواهران: ۳۷۱۷۵۹۱۱ پذیرش برادران (شیفت عصر):۳۷۱۷۵۹٠۴ ارتباط مستقیم با رئیس کتابخانه @sadeghfallahpoor تلفن:۳۷۱۷۵۷۳٠
مشاهده در ایتا
دانلود
✅از تحفه های کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام 📙مجموعه شعر " جولونبور" مشاهده بیوفایی دنیا از تألیفات محمدباقر ولد علیجاه آقا میرزا آقا بالا بنکدار در دارالطباعه آقاعلی اصغر باسمه هفتم شعبان المعظم سنه 1349 در 31 صفحه جیبی انطباع پذیرفت. 📝مرقومه ای از مؤلف(شاعر) در پایان اشعار بدین شرح: "این مختصریست از تألیفات اقل محمدباقر بحسب خواهش هم¬نشین مهربان مجنون جدایی حدیقه جنان مخزن رازهای ایام هجران اعنی دل محزون این نالظم ناتوان منتظم شد سنه1314 " 🍀ابیاتی از جولونبور: بیا ای فارس دشت هدایت بیا ایعاشق بزم ولایت کشیم از روزگار بی بقا دست نباشیم از می آن بی وفا مست دل خود را بشوریم از ولایش نمیخواهیم دیگر ارتفاعش طلاقی در دهیم این پیره زنرا رهانیم از هلاکت خویشتن را ☘️ابیاتی دیگر از اشعاری با عنوان "متضمّن" ساقیا خیز بده جام من عطاشانرا من بجای می تو یافته ام غفرانرا می خورم مست شوم پاک کنم عصیانرا رونق عهد شبابست دگر بستانرا میرسد مژدۀ گل بلبل خوش الحانرا @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
✅سؤالات متداول ( 12) س : چه کسانی و در چه زمان‌هایی می‌توانند از کتابخانه استفاده کنند؟ 📚کتابخانه آستان در دو بخش کاملا مجزا و در دو شیفت کاری مشغول سرویس‌دهی به اعضا و زائرین خواهر و برادر ( به عنوان میهمان) می‌باشد. برادران: ازساعت ۸ صبح تا ساعت 20:45 یکسره خواهران: ازساعت ۸ صبح تا ساعت ۲۰ یکسره ✨تعداد مراجعه روزانه به هفت تالار مطالعه خواهران و برادران مجموعا حدودا بین هفتصد تا هزار نفر است. بنابراین سالانه بیش از سیصد هزار نفر مراجعه‌کننده برای استفاده از امکانات و منابع به کتابخانه آستان می‌آیند. مراجعان کتابخانه آستانه بیشتر از میان دانشجویان و طلاب مدارس علمیه هستند.
ساعت کار: به اطلاع کلیه مراجعین محترم می‌رساند: کتابخانه آستان مقدس در روزهای غیر تعطیل (رسمی) از ساعت ۸ الی ۲۰ (بانوان) و ۸ الی ۲۰:۴۵ (اقایان) آماده خدمت رسانی به اعضای محترم می باشد. درضمن تا اطلاع ثانوی ثبت نام برای دانش آموزان عزیز مقدور نمی باشد. لینک ثبت نام: http://lib.amfm.ir/register/ @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
اصلیتمون بوشهریه؛ یعنی بابام بوشهری بود. تو دوازده‌سیزده‌سالگی از بوشهر بیرون زده و اومده بود خرمشهر، بعدش هم شد کارگر پالایشگاه آبادان. پدرم آدم خوبی بود. معمولاً آروم بود، اما بعضی وقت‌ها عصبانی می‌شد و می‌افتاد به جونمون. من و خواهرم و برادرم هیچ‌وقت از دستش ناراحت نمی‌شدیم؛ به هر حال پدرهای اون موقع همه‌شون سخت‌گیر بودن. اگه بخوام راستش رو بگم خداییش زیادی شیطون بودیم، در عین حال ازش حساب هم می‌بردیم. وقتی توی خونه شیطنت می‌کردیم، مادرم خط و نشون می‌کشید و انگشت تکون می‌داد که بذار بابات از سر کار بیاد. درباره‌ی مادرم باید عرض کنم که اصلیت مادرم بحرینی بود. بعضی‌ها می‌گفتن پدرِ مادرم از بحرین به میناب مهاجرت کرده و همون‌جا زن گرفته. بعضی‌ها هم می گفتن اهل دشتستان بوده، احتمالاً دومی درست‌تر باشه. برعکس پدرم، مادرم خیلی آروم بود؛ ساکت و سر به زیر . پدرم بعدِ بازنشستگی مغازه لوله کشی باز کرد. من فکر میکنم لوله کشی بیشتر ساختمونهای قدیمی خرمشهر کار پدرم بود. از اونجایی که بیشتر کارگرهای شرکت نفت لوله کشی و برقکاری بلد بودند؛ بابا مغازه لوله کشی زده بود. حتی بعضیهاشون نقاشی و بنایی هم یاد داشتند. به قول پدرم همه شون آچارفرانسه بودند. همیشه میگفت: : توپالایشگاه باید همه کاری بلد باشی، اگر هم نباشی باید یاد بگیری؛ چون پالایشگاه ازمون میخواد، اگه بلد نباشی کلات پس معرک س. @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
اصلیتمون بوشهریه؛ یعنی بابام بوشهری بود. تو دوازده‌سیزده‌سالگی از بوشهر بیرون زده و اومده بود خرمشهر، بعدش هم شد کارگر پالایشگاه آبادان. پدرم آدم خوبی بود. معمولاً آروم بود، اما بعضی وقت‌ها عصبانی می‌شد و می‌افتاد به جونمون. من و خواهرم و برادرم هیچ‌وقت از دستش ناراحت نمی‌شدیم؛ به هر حال پدرهای اون موقع همه‌شون سخت‌گیر بودن. اگه بخوام راستش رو بگم خداییش زیادی شیطون بودیم، در عین حال ازش حساب هم می‌بردیم. وقتی توی خونه شیطنت می‌کردیم، مادرم خط و نشون می‌کشید و انگشت تکون می‌داد که بذار بابات از سر کار بیاد. درباره‌ی مادرم باید عرض کنم که اصلیت مادرم بحرینی بود. بعضی‌ها می‌گفتن پدرِ مادرم از بحرین به میناب مهاجرت کرده و همون‌جا زن گرفته. بعضی‌ها هم می گفتن اهل دشتستان بوده، احتمالاً دومی درست‌تر باشه. برعکس پدرم، مادرم خیلی آروم بود؛ ساکت و سر به زیر . پدرم بعدِ بازنشستگی مغازه لوله کشی باز کرد. من فکر میکنم لوله کشی بیشتر ساختمونهای قدیمی خرمشهر کار پدرم بود. از اونجایی که بیشتر کارگرهای شرکت نفت لوله کشی و برقکاری بلد بودند؛ بابا مغازه لوله کشی زده بود. حتی بعضیهاشون نقاشی و بنایی هم یاد داشتند. به قول پدرم همه شون آچارفرانسه بودند. همیشه میگفت: : توپالایشگاه باید همه کاری بلد باشی، اگر هم نباشی باید یاد بگیری؛ چون پالایشگاه ازمون میخواد، اگه بلد نباشی کلات پس معرک س. @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/