eitaa logo
کتابخانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
5.8هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
655 ویدیو
933 فایل
کتابخانه آستان مقدس همه روزه (بغیر از ایام تعطیل) آماده خدمت رسانی به اعضای محترم می باشد. ارتباط با ما؛پاسخگویی (ادمین): @mn_sedigh پذیرش خواهران: ۳۷۱۷۵۹۱۱ پذیرش برادران (شیفت عصر):۳۷۱۷۵۹٠۴ ارتباط مستقیم با رئیس کتابخانه @sadeghfallahpoor تلفن:۳۷۱۷۵۷۳٠
مشاهده در ایتا
دانلود
photo_2023-12-21_11-49-07.jpg
حجم: 153.3K
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام 🔶 با توجه به درخواست های مکرر مسابقه تا پایان دی ماه تمدید می گردد. 🔹🔹🔸🔸🔹🔹 مسابقه کتابخوانی «شرح زیارت بزرگ بانوی کرامت» 🔸🔸🔹🔹🔸🔸 جهت شرکت در مسابقه به لینک ذیل مراجعه فرمایید. http://lib.amfm.ir/quiz03 ⏱⏱زمان برگزاری: از 26 آبان الی 30 دی 1402 🎁جوایز مسابقه: بسته‌های متبرک و فرهنگی آستان مقدس @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
کتاب «فرزند طوفان» زندگی و خاطرات «محمدحسین پرنیا» را روایت می‌کند. درباره کتاب نویسنده‌ی کتاب «فرزند طوفان» این کتاب را در قالب ۹۵ بخش و ۶۰۱ صفحه گردآوری کرده است. در فصل پایانی این کتاب می‌توانید تصاویر و اسناد به‌یادگارمانده از این رزمنده و جانباز والامقام را مشاهده کنید. در برشی از کتاب می‌خوانیم: «چهار، پنج بسیجی چفیه‌به‌دست، همراه تانک می‌دویدند و به هر سمتی که تانک می‌چرخید، می‌چرخیدند. ابتدا خیال کردم مثل عشایر دستمال‌بازی می‌کنند، اما پرچم روی تانک را که دیدم، مات‌ومبهوت شدم. ظاهراً فشنگ تیربار و گلوله‌های تانک بعثی تمام شده بود و آن‌ها می‌خواستند تانک را سالم به غنیمت بگیرند. راننده‌ی تانک از ترس پایش را گذاشته بود روی گاز و تا جا داشت گاز می‌داد و مرتب مثل گاو وحشی مسیرش را عوض می‌کرد؛ اما به هر سمتی می‌رفت، یک چفیه‌به‌دست جلویش ایستاده بود. چون نمی‌خواست کسی را له کند، دور خودش می‌چرخید تا بلکه از راه دیگری فرار کند.» *کتاب: فرزند طوفان؛ ناشر: نشر شاهد؛ نویسنده: حمید اکبرپور؛ تعداد صفحات: ۶۰۱. @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
کتاب «فرزند طوفان» زندگی و خاطرات «محمدحسین پرنیا» را روایت می‌کند. درباره کتاب نویسنده‌ی کتاب «فرزند طوفان» این کتاب را در قالب ۹۵ بخش و ۶۰۱ صفحه گردآوری کرده است. در فصل پایانی این کتاب می‌توانید تصاویر و اسناد به‌یادگارمانده از این رزمنده و جانباز والامقام را مشاهده کنید. در برشی از کتاب می‌خوانیم: «چهار، پنج بسیجی چفیه‌به‌دست، همراه تانک می‌دویدند و به هر سمتی که تانک می‌چرخید، می‌چرخیدند. ابتدا خیال کردم مثل عشایر دستمال‌بازی می‌کنند، اما پرچم روی تانک را که دیدم، مات‌ومبهوت شدم. ظاهراً فشنگ تیربار و گلوله‌های تانک بعثی تمام شده بود و آن‌ها می‌خواستند تانک را سالم به غنیمت بگیرند. راننده‌ی تانک از ترس پایش را گذاشته بود روی گاز و تا جا داشت گاز می‌داد و مرتب مثل گاو وحشی مسیرش را عوض می‌کرد؛ اما به هر سمتی می‌رفت، یک چفیه‌به‌دست جلویش ایستاده بود. چون نمی‌خواست کسی را له کند، دور خودش می‌چرخید تا بلکه از راه دیگری فرار کند.» *کتاب: فرزند طوفان؛ ناشر: نشر شاهد؛ نویسنده: حمید اکبرپور؛ تعداد صفحات: ۶۰۱. @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/