1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مهدویت
آیا دلگیری غروب جمعه به غیبت امام زمان (عج) مربوط است
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
#معرفی_کتاب
📕 عنوان: کتاب دنیای سوفی
✏ نویسنده: یوستین گردر
➰مترجم: حسن کامشاد
دنیای سوفی عنوان کتاب جذابی است که مخاطب را شگفت زده می کند!
این اثر داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند. این کتاب تاکنون به ۵۹ زبان برگردانده شده است.
این اثر یک رمان خودآموز است با طرح و موضوعی گیرا و دلنشین درباره هستی که در سراسر جهان با استقبال چشمگیری روبرو شده است.
نویسنده در این کتابهای از تکنیک متافیکشن (فراداستانی) و داستان در داستان استفاده میکند.
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
🔃🔺🔻🔃
#معرفی_کتاب_توسط_رهبر_انقلاب
مقام معظم رهبری دامت برکاته فرمودند:
🌿 دنیای سوفی را بچههای ما باید بخوانند🌿
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
کتابخانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#معرفی_کتاب 📕 عنوان: کتاب دنیای سوفی ✏ نویسنده: یوستین گردر ➰مترجم: حسن کامشاد دنیا
🔃🔺🔺🔃
#خلاصه_کتاب
📖 دنیای سوفی
داستان در مورد دختری به نام سوفی است که در آستانه پانزده سالگی نامههای جالب و نوارهای ویدئویی از شخصی به نام آلبرتو ناکس دریافت میکند که در آنها سؤالات جالبی مانند جهان چگونه پدید آمدهاست؟ که آغاز گر راه آموزش تاریخ فلسفهاست، مطرح میکند.
این نامهها در ابتدا مطالبی در خصوص یونان باستان، سقراط و سؤالات اساسی زندگی بشری را عنوان میکند. پس از دریافت چند نامه سوفی و آلبرتو یکدیگر را ملاقات میکنند.
موضوع صحبتهای آنان عمدتاً نظریات فلاسفهٔ یونان باستان، امپراتوری روم، قرون وسطی، رنسانس، عصر روشنگری، و موضوعاتی چون انقلابهای بزرگ و تا مسائل امروز بشری است. داستان به صورتی جذاب است و سعی میکند در ضمن داستان، تاریخ فلسفه را بهصورت طبقهبندی شده به خواننده آموزش دهد؛ همچنین در داستان وقایعی اتفاق میافتد که خواننده را تشویق به ادامهٔ رمان میکند.
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
⚫▪⚫
🍃 برای نابودی یک فرهنگ نیازی به سوزاندن کتاب ها نیست، کافی است ملت آن سرزمین دیگر کتاب نخوانند. 🍃
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
4.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مهدویت
آیا می شود یک انسان 5 ساله امام شود؟
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
#معرفی_کتاب
📕 عنوان: کتاب دخیل عشق
✏ نویسنده: مریم بصیری
این رمان پیش از این ۳ مرتبه به چاپ رسیده و حالا با بازنگری و بازنویسی نویسنده، منتشر و راهی بازار نشر شده است. کاندیدای یازدهمین جشنواره قلم زرین، کاندیدای سیزدهمین جایزه شهید غنیپور، کاندیدای ششمین جایزه ادبی جلال آلاحمد و کاندید شانزدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس از جمله سوابق «دخیل عشق» هستند.
هرکدام از فصلهای این رمان با نام دخیل، نامگذاری شده اند و «دخیل عشق» به ترتیب از ابتدا تا انتها شامل دخیل اول تا دخیل چهاردهم میشود.
ضمناً سال گذشته نیز این کتاب به عنوان یکی از منابع پویش «کتاب و زندگی» معرفی شده بود.
کانال رسمی #کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
🔃🔺🔺🔃
#خلاصه_کتاب
«دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی بهنام رضا پیش میبرد که پاها و یکدست خود را در جبهه از دست داده است.
جانبازشدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او میشود. پدر آنها را ترک میکند و بعد از گذشت ۱۰ سال از پایان جنگ رضا بهدلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل میشود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز میشود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها اینروزها در آن سیر میکنند، میشود.
صبوره، دختری که زندگی و جوانی خود را وقف خدمت به جانبازان کرده، نذری دارد که با یک جانباز ازدواج کند، او شخصیت محوری و اصلی این داستان است که آرامآرام مخاطب با وی ارتباط برقرار میکند و در فراز و فرودهای داستان پابهپای او پیش میرود.
ادبیات دخیل عشق روان، خوشخوان و ساده است و نویسنده در طول داستان پرحرفی و رودهدرازی نمیکند و این مساله موجب میشود تا خواننده نسبت به متن، حس مثبتی داشته باشد و بهسادگی از قید مطالعه آن رها نشود.
مخاطب در طول داستان پیوسته با ذهنیات صبوره همراه است و راههای ابراز علاقه صبوره به رضا را میجوید که چطور علاقه خود را به رضا اعلام میکند.
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
📃 #قسمتی_از_کتاب دخیل عشق
- همیشه فکر میکنم من عاشقترم یا تو؟ معلومه من عاشقترم. من دلبستن رو خوب بلدم رضا، اما دلکندن رو نه.
صدای دختر انگار از جایی دور میآید. گوشهای رضا هنوز از موج انفجار سوت میکشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیمهایخاردار. نمیتواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش میآید.
- صدای من رو میشنوی رضا؟
- از من دل بکن حوری! من دیگه نمیتونم بمونم.
حوریه سینهخیز خودش را از روی خاکریزی بالا میکشد و نگاهش را به رضا میدوزد. رضا در میان سیمهایخاردار گیر افتاده است. دختر دست میاندازد بهطرف سیمهایخاردار. خون از میان انگشتهای حوریه روان میشود و روی برفها میچکد. کوهِ دل رضا از دیدن زخمِ دست دختر فرو میریزد. رضا آوار میشود و به بازی قطرههای خون خودش و حوریه در روی برفها نگاه میکند.
دختر در گرگومیش هوا تلاش میکند دست رضا را از میان سردی سیمهایخاردار بیرون بکشد. خاری در بازوی رضا فرو رفته است و حوریه هرچه میکند نمیتواند دست رضا را رها کند. جوان درد میکشد اما پردۀ تبسم را بر روی دردهایش میکشد و با لبهای ترکخوردهاش به حوریه لبخند میزند.
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
🍃🌿🍃🌿
سخن #مقام_معظم_رهبری_دامت_برکاته درمورد همسران جانباز
خانم هائی رفتند همسر جانبازان شدند. یک مرد با مشکلات فراوان را انسان به عنوان یک متعهد و مسئول، دواطلبانه پذیرائی اش را به عهده بگیرد، خیلی فداکرای کرده است. یک وقت شما می گوئید من می آیم روزی دو ساعت از شما پذیرائی میکنم، خب او از شما تشکر میکند. یک وقت هست که نخیر، شما خودتان را به عنوان همسر او توی خانه ی او میگذارید.. اینها این فداکاری را کردند.
کانال رسمی
#کتابخانه_آستان_مقدس_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib