eitaa logo
حرف
1.1هزار دنبال‌کننده
603 عکس
155 ویدیو
2 فایل
پی یک خلوتم، یک سرزمين دور از اين اخبار ... ------------------------------- یِھ ڪانال ِ دِلے ... اونـ چیزایے کھ خُودَمـ دُوسـ دارم --------------------- کپی آزاد هست.... -------------- حَرف هاتون برام بفرستین 👇👇 @masoudg3
مشاهده در ایتا
دانلود
آخه دلت میاد که شب اربعین یِ گوشه دق کرده باشم ؟ 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
«اربعین بهترین تعطیلات بچه هیاتی هاست.» 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
هرچند حیا میکند از بوسه ما دوست دلتنگی ما بیشتر از دلهره اوست!! ♥️ ‌‌ 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
کاش میشد دلتنگی را به تصویر کشید، کاش میشد با کلمات به همه زبان ها ترجمه اش کرد... کاش میشد هم‌قد و قواره‌اش لباس دوخت، پوشید و به مردم دنیا نشان داد که در شهر خودت باشی اما دلت در کوچه هایی نزدیکی باب القبله مانده باشد، 🛑انشالله فردا خبر های خوبی از عراق می شنویم... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
یه عزیزی می گفت حتی اگه میدونی جور نمیشه... بازم تمامِ تلاشتو بکن ! یدفعه دیدی وسط اینهمه تلاش؛ دلِ بردی...❤️✨   ‌‌‌‌‌👇👇👇👇👇 [ @HarF97 |
ما به این فاصله ها عادت کردیم... 💔 مشهد ؛ کربلا ؛ نجف ؛ کاظمین.... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
همیشه وقتی بحثِ فراق جدی میشه خاطرات پشت سرهم مرور میشه 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
1_893564579.ogg
173.3K
این ویس حتما گوش کنید .... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
حرف
#دلتنگی این ویس حتما گوش کنید .... #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
میاد خاطراتم جلوی چشام.... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
حرف
آخه دلت میاد که شب اربعین یِ گوشه دق کرده باشم ؟ #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 | #حسین_جان
چقدر شب ها تو خلوت خودم این متن با خودم تکرار می کنم آخه دلت میاد..... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
ای کاش امسال کربلا باشیم... هر سال مثل آقاها میرفتیم پاسپورتمان را تحویل میدادیم، با هم هماهنگ میکردیم که چه جوری بریم؟ با اتوبوس بریم یا ماشین شخصی... ویزای زیارت اربعین می‌چسبید به یکی از صفحه‌های گذرنامه، ما هم می‌چسبیدیم به اینکه فلان همسفرمان باشد فلانی نباشد!!! فکر میکردیم نجف کجا بخوابیم که راحت تر باشیم؟ از طریق اصلی برویم یا از طریق فرات؟ یا از حله که نزدیک‌تر است، راحت تر برویم کربلا؟ شبهای پیاده‌روی موکب بخوابیم یا در خانه‌ی محلی های مسیر؟ کربلا برویم موکب فلان رفیقمان یا منزل فلان کربلایی مهمان نواز که جای خوابش بیشتر است؟ اول برویم کاظمین و سامرا یا همین‌طور سرمان را بندازیم پایین بریم جف بعد کربلا ؟ سر مرز پنج شش ساعتی معطل می‌شدیم، می‌گفتیم و می‌خندیدم با خاطرهای شیرین سال پیش و سالهای قبلش. از مرز رد می‌شدیم یکساعتی دنبال ماشین که ببرتمان کاظمین. از نجف راه بیوفتیم هر صد عمود قرار بگذاریم، بشینیم روی صندلی های جلوی موکب و حرف بزنیم که فلان عمود فلان موکب فلان غذا را داشت، نخوردید از دستتان رفت. راه به راه چایی بخوریم و ایراد بگیریم که این از قبلی کم شکر تر بود. قهوه بخوریم و ایراد بگیریم که چرا این عراقی‌ها اینقدر تلخ قهوه دم میکنند. گله کنیم که اینترنت قطع و وصل میشود، خط های تلفن شلوغ است!!! گیرم هر شب آواره‌ی موکب به موکب بودیم، گیرم شب یا سرد بود و موکب پتو کم داشت یا گرم بود موکب کولر نداشت. گیرم پاهایمان خسته شد، مریض شدیم و هزار سختی دیگر در راهش کشیدیم، با خودمان رو راست باشیم از سرمان هم زیاد بود و ما ناشکری کردیم!!! این سختی ها که چیزی نبود، چه آدمهایی که در راه زیارتش دست و سر دادند، زن و بچه فدا کردند. چه انسان‌هایی که شهید شدند و کربلا را ندیدند تا از شارع عباس به قمر منیر بنی هاشم سلام بدهند. بی تعارف، ما کرخت شدیم، خیال کردیم با اراده خودمان آمده‌ایم، با همه‌ی این ها راحت میرفتیم، عراقی ها روی چشمشان از ما پذیرایی میکردند، برای ما زیارت اربعین ساده شده بود. یادمان می‌رفت که “دیدن او یک نظر، صد چو منش خون بهاست” ای کاش امسال کربلا باشیم... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
غمگین‌ و دَرهَم مثلِ نوکری که نه واکسن زده نه پولِ هوایی رفتن داره فقط دلخوشه به محالاتِ ... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |