و در همان حال، گویی که هیچ دردے نداشته عاشقانه نگاھ می‌کردھ شوهرش را . . و با صدایی آرام ترنم می‌کرده : به خدا قسم که تنھا نگرانِ تو هستم اے علی . . بعد از من چه کسی به تو سلام خواهد کرد در این شھر ؟!

ما که ندیدھ‌ایم اما گفته‌اند، علی بغض داشته. و آن شب عمیق‌ترین چاةِ عمرش را کنده و در آن حرف زده. آخر مرد وقتی گریه دارد، زود خلوت می‌کند :))

ما که ندیدھ‌ایم اما می‌‌گویند؛ ناجوان‌مردانه و بد چادرش را کشیدند، جلوے چشمِ پسر کوچکش بد زدند . . خیلی بد کشیدند و زدند . . و طفلِ کوچکش به لکنت افتادھ بود زبانش !

اصلاً من که نمی‌دانم، حسن[؏ دقیق‌تر از ماجرا خبر دارد . .

لا ملجا لنا الا زهرا :)) #فاطمیه [ Eitaa.Com/HarfeQalb ]

یکی از رفقا تعریف می‌کرد : اون‌ روز داشتم ، با یکی از اساتید صحبت میکردم ... یه جورایی درد و دل بود !

گفتم : استاد ! مدرسه، دانشگاهو چیکار کنم ؟! خیلی سخته ... کلاً معدنِ گناهه ... اصن میرم حسِ بدی می‌گیرم و ...

هنوز حرفم کامل نشده بود ... که با جدیت گفتن : مگه خودت خیلیِ احساسِ پاکی میکنی ؟! پس اتاقِ خودت چی ؟! خیلی پاکه ؟! رفتارت با خانواده‌ت چطوره ؟! خیلی خوبی باهاشون ؟! بدجور دلم لرزید =))💔

لازم بود بزارم اینجا ... که بیشتر حواسِ‌مون جمع باشه ؛ خودت فکر می‌کنی از همه‌شون بهتری :))؟ - نه اینطوریام نیست .. !

چجوری تو این سرما حجابِ‌تونو رعایت نمی‌کنین ؟! حداقل شال نمی‌اندازین کلاه بپوشین ... واقعااا هوا سردههه :\\🚶‍♀️

هرکاری می‌کنم غیر از درس خوندن ، به هرچی فکر می‌کنم غیر درس :\\🙄🚶‍♀️. آخه یکی نیست بگه دختررر تو امسال کنکور داری ، مثلا الگوی بقیه‌ای ... مثلااا . . . لااله‌الاالله :\\ منو الگویِ خودتون قرار ندید ، بارِ هزارم !