یاران حاج قاسم
با سلام واحترام خدمت اعضای محترم. سخنی درنیمه شب از نهم صفر که نزدیک به ساعت شهادت سردار عزیزمان هست
✅این عکس مربوط به حدود ۲۰ روز قبل از شهادت حاج قاسم است.
به ترتیب از چپ:
👈-میکی برگمن افسر بلند پایه سابق ارتش رژیم تروریستی اسرائیل، با سابقه حضور در جنگ علیه حزب الله.
👈-بیل ریچاردسون آمریکایی از حامیان گروهک منافقین توی آمریکا
👈- ظریف وزیر خارجه ایران.
✅ما چندان انتظاری از همه حامیان ظریف نداریم که توبه کنند و دست از حمایت این فرد بر دارند .
این یکی از صدها مدرک و دلیل است که می گوید ؛ از این فرد دور شوید .
یاران حاج قاسم
✅این عکس مربوط به حدود ۲۰ روز قبل از شهادت حاج قاسم است. به ترتیب از چپ: 👈-میکی برگمن افسر بلند پا
العاقل یکفی با الشاره......
دیگه خودتون متوجه عرضم شدین...
در آینده جهت آگاهی بیشتر مطالبی با اسناد قویتری خدمتتان میرسیم.
فعلا همه درگیر شخم زدن دولت پوشاالی و پوشاکی اسرائیل هستیم.
🌹مدیریت کانال🙏
✍رسولاکرمﷺ فرمودند:
یاعلی! اگر امّـت من آنقدر روزه بگیرند
که از کمـر خمیده شوند، و آنقدر نماز
بخوانند که چون زه کمان لاغر گردند،
و با تو دشمنی نمایند،خداوند آنـان را
با صورت در آتش میافـکند.
📚 منابع فقط از کتب اهلسنت:
شمس الاخبار، ص ۳۳.
كنز الفوائد، ج ٢، ص ١٨١.و ....
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆صدای زوزه ی این خاخام های پست و زبون و... بهترین آهنگ برای التیام قلب های شکسته مظلومان جهان است.
که این زوزه های این وحوش «بَلْ هُمْ أَضَلُّ»، از برکات غرش موشک هایی است که به فرمان ولایت، طنین آزادی را برای مستضعفان جهان و بانگ مرگ را برای صهیونیست ها به ارمغان آورده تا بزودی بسوی جهنم رهسپار شوند.
🔥وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥میدونید چرا با فنجون قهوه همچین کرد یا خودم بگم؟😳
🔹کسی لیاقت نداره تو فنجونی که قوه خوردی قهوه بخوره برای بزرگان این کار رو میکنن👌
🔹رسوم اعراب واقعا جالبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🇵🇸 المپیک تمام شد اما قهرمان المپیک مردم مقاوم غزه بودند...
👈 کانال یاران حاج قاسم
💠حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
حکایت کردهاند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى رنگین و لطیف،
به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى کنند.
در بین راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت:
«در من فایدهاى براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى،
تو را سه نصیحت مىگویم
که هر یک، همچون گنجى است.
دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مىگویم و پند سوم را،
وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مىگویم.
مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرندهاى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به یک درهم مىارزد.
پذیرفت و به گنجشک گفت: «پندهایت را بگو.»
گنجشک گفت: «نصیحت اول آن است که اگر نعمتى را از کف دادى،
غصه مخور و غمگین مباش زیرا اگر آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمىشد.
دیگر آن که اگر کسى با تو سخن محال و ناممکن گفت به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن درگذر.»
مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشک را آزاد کرد.
پرنده کوچک پر کشید و بر درختى نشست .
چون خود را آزاد و رها دید، خندهاى کرد.
مرد گفت: «نصیحت سوم را بگو!»
گنجشک گفت:
«نصیحت چیست!؟ اى مرد نادان، زیان کردى.
در شکم من دو گوهر هست که هر یک بیست مثقال وزن دارد.
تو را فریفتم تا از دستت رها شوم.
اگر مىدانستى که چه گوهرهایى نزد من است به هیچ قیمت مرا رها نمىکردى.»
مرد، از خشم و حسرت، نمىدانست که چه کند. دست بر دست مىمالید و گنجشک را ناسزا مىگفت.
ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت:
«حال که مرا از چنان گوهرهایى محروم کردى، دست کم آخرین پندت را بگو.»
گنجشک گفت: «مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى.
نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد.
آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال گوهر با خود حمل کنم!؟
پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمىگویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد.»