eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
259 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
25.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 👌همیشه بهترین ها برای افرادیه که بیشتری داشتن🤓 📌۶اصل اجرای برنامه درسی📝 😎 (۲)🗓 ❤️ @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهارت مدیریت ظرف روانی.m4a
8.22M
🌸برای شیرین تر شدن روزای چه جوری ظرفیت روان رو باید مدیریت کرد 👌 اصلا ظرف روان چی هست؟؟!!😳 اگه دوست دارید بدونید بامهناز و لیلا💁‍♀🙍‍♀همراه بشید و این صوت فوق العاده خانم دکتر مازارچی رو حتما گوش کنید☺️ ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ 👥 ❤️ @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🌺🦋🌺🦋 🌺🦋🌺🦋 🦋🌺🦋 🌺🦋 🦋 به زحمت بغضم رو قورت دادم. قاشق رو از دستم گرفت... خورشت رو که چشيد🍲🙄 رنگ صورتم پريد! ُمردي هانيه... کارت تمومه...😰😩 چند لحظه مکث کرد. زل زد توي چشم هام👀 واسه اين ناراحتي، ميخواي گريه کني؟🧐 ديگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زير گريه😭آره... افتضاح شده...😓 با صداي بلند زد زير خنده!😂با صورت خيس، مات و مبهوت خندههاش شده بودم...😢😲 رفت وسايل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت... غذا کشيد و مشغول خوردن شد...🍽😋 يه طوري غذا مي خورد که اگر يکي مي ديد فکر مي کرد غذاي بهشتيه...😕 يه کم چپ چپ زيرچشمي بهش نگاه کردم🤐🤒 – مي توني بخوريش؟ خيلي شوره... چطوري داري قورتش ميدي؟🤨 از هيجان پرسيدن من، دوباره خنده اش گرفت😂 – خيلي عادي... همين طور که مي بيني، تازه خيلي هم عالي شده... دستت درد نکنه😍❤️ – مسخره ام مي کني؟😳 – نه به خدا...🙈💐 چشمهام رو ريز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم...🙄 جدي جدي داشت مي خورد!🤕کم کم شجاعتم رو جمع کردم و يه کم براي خودم کشيدم...🍛 گفتم شايد برنجم خيلي بي نمک شده، با هم بخوريم خوب ميشه...🍚🍲 قاشق اول رو که توي دهنم گذاشتم... 🥄 غذا از دهنم پاشيد بيرون...🤢🤮 سريع خودم رو کنترل کردم و دوباره همون ژست معرکه امرو گرفتم😌😎 نه تنها برنجش بي نمک نبود که... اصلا درست دم نکشيده بود...😱🤭 مغزش خام بود!🤥دوباره چشم هام رو ريز کردم و زل زدم بهش؛ حتي سرش رو بالا نياورد.😳 – مادر جان گفته بود بلد نيستي حتي املت درست کني...😉😁 سرش رو آورد بالا با محبت بهم نگاه مي کرد...🙃😇 براي بار اول، کارت عالي بود...😍😘 😍 💌 🙆🏻‍♀ @harime_hawra
🦋🌺🦋🌺🦋 🌺🦋🌺🦋 🦋🌺🦋 🌺🦋 🦋 اول از دستم مادرم ناراحت شدم که اينطوري لوم داده بود😠اما بعد خيلي خجالت کشيدم😣 شايد بشه گفت براي اولين بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معناي خجالت کشيدن رو درک مي کرد.😣😕 هر روز که مي گذشت عالاقه ام بهش بيشتر مي شد...😘 خلقم اسب سرکش بود و علي با اخلاقش، اين اسب سرکش رو رام کرده بود.🤣 چشمم به دهنش بود.👁تمام تلاشم رو مي کردم تا کانون محبت و رضايتش باشم...👑🙈 من که به لحاظ مادي، هميشه توي ناز و نعمت بودم، مي ترسيدم ازش چيزي بخوام...😔 علي يه طلبه ساده بود، مي ترسيدم ازش چيزي بخوام که به زحمت بيفته...😢 چيزي بخوام که شرمنده من بشه...😩هر چند، اون هم برام کم نمي گذاشت...🙂مطمئن بودم هر کاري برام مي کنه يا چيزي برام ميخره... تمام توانش همين قدره😘🤩 علي الخصوص زماني که فهميد باردارم...🤰اونقدر خوشحال شده بود که اشک توي چشم هاش جمع شد...😢 ديگه نمي گذاشت دست به سياه و سفيد بزنم...☹️اين رفتارهاش حرص پدرم رو در مي آورد...😒 مدام سرش غر مي زد که تو داري اين رو لوسش مي کني. نبايد به زن رو داد...😤 اگر رو بدي سوارت ميشه؛ اما علي گوشش بدهکار نبود🤭منم تا اون نبود تمام کارها رو مي کردم که وقتي برمي گرده با اون خستگي، نخواد کارهاي خونه رو بکنه.😉😄 فقط بهم گفته بود از دست احدي، حتي پدرم، چيزي نخورم و دائم الوضو باشم...🗣🤗 منم که مطيع محضش شده بودم...😌باورش داشتم...🙃 😍 💌 🙆🏻‍♀ @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸به نام آفریدگار خزان🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا