eitaa logo
دختران‌حریم‌حوراء
1هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
260 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
‌🖇♥️﷽♥️🖇 😃📖 🎀 ظهر شد🌞 به جایی رسیده بودم که برای عقب نشینی می بایست از یک خط طولانی آتش عبور میکردم🔥 ناامیدانه به خط آتش نگاه می کردم که یک دفعه یاد زاغه ای که کشف کرده بودم افتادم😃 به خودم گفتم: (( برای خدا که کار ندارد .... منی که توانستم زیر این همه گلوله توپ و بمب سالم برگردم پیش بچه ها اگر خدا بخواهد می توانم بدون مشکل از این خطه آتش هم بگذرم)) داشتم خودم را دلداری میدادم به خدا توکل کردم و همانطور سینه‌خیز وارد خط آتش شدم 💪🏻💙 وسط خط آتش یک مرتبه دیدم کسی صدایم کرد (( برادر..... برادر....)) سر چرخاندن و دیدم دو رزمنده در دو سه متری ام روی زمین دراز کشیدند یکی شان سرش را بالا آورد و گفت: (( صبر کن برادر ....کجا داری میری..؟!)) گفتم :((دارم میرم عقب.... اینجا که نمیشه موند..!)) گفت :((توی این همه آتش و انفجار کجا میخوای بری آخه..؟!)) گفتم :((خوب پس چیکار کنم نمیشه تو این شرایط موند که...!!)) گفت:(( یکم صبر کن .... بزار آتیش یه ذره سبک بشه بعد با هم حرکت می کنیم ...تو این هاگیر واگیر هر حرکتی عین خودکشیه....!!)) دلم نیامد محلشان نگذارم و بروم همانجا آرام گرفتم و منتظر سبک‌تر شدن آتش شدم اطرافمان مرتب گلوله میخورد بدون لحظه ای مکث مرتب دورمان شخم میخورد احساس میکردم گلوله بعدی میخورد وسط فرق سرم😣 دود و خاک فراوانی که روی ما می ریخت همراه موج هوای گرم و تکانهای گهواره‌ای زمین سوغاتی انفجارهای پی‌درپی ای بود که دوره مان کرده بود آتش سبک تر که نمی شد هیچ هر لحظه هم سنگین تر از قبل می شد😖 آنقدر روی من خاک ریخته شد که اگر بی تحرک می ماندم زیر خاک ها دفن می شدم😔🥀 ♡ (\(\ („• ֊ •„) ♡ ┏━∪∪━━━━━┓ ⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀 ┗━━━━━━━━┛