eitaa logo
حریم حیات
160 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
355 ویدیو
99 فایل
🍃مطالب کانال تولیدی هست و برای تهیه آن وقت صرف شده ،لطفا با ارسال مطالب؛ما را در نشر آموزه های دینی یاری فرمایید.🍃 _______________________________________
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 4⃣1⃣ ⚜اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین📷 یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته. جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. ♨️همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یک‌باره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟ داری لعنت می کنی؟ گفتم: نخیر دستم را ول کن! اما او داد می‌زد و بقیه مامورین را دور خودش جمع کرد. یک‌دفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد. 🔴من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یک‌باره کشیده محکمی به صورت او زدم .😡 چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد. چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آن ها خارج کردند و فرار کردم. ♻️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین ثواب در رکاب مولا علی♥️ در نامه عمل شما ثبت شده است. 💠در این سفر کوتاه به قیامت نگاهِ من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود: یکی از معلمین👨‍🏫 و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العاده‌ای داشت که بچه‌ها را جذب می‌کرد. خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت. 🔰این مرد خدا یک بار که با ماشین🚘 در حرکت بود از چراغ قرمز🚦 عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد. من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آن‌ها بود. ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود! ☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود. در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم. 🍁 اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت. تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود! خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آن‌جا بمباران شد. بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و ... 🌸 اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم‌ ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود. خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم. از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم.🏃‍♂ 💥یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ 🔔قطع نمی‌شد. پسر صاحب‌خانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد. ❄️شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی! هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود. مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد. پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد. 🥀این جوان بسیجی که در این‌جا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید. این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم: چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد! ♻️جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به این‌جا بیاید. من اجازه دارم آن‌قدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی. خیلی خوشحال شدم و قبول کردم. حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟ گفتم بله عالیه. 🔆البته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند. اما باز بد نبود. همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد، خیلی از دیدنش خوشحال شدم. گفت: با این‌که لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی... 👈مطالب تولیدی و برای تهیه آن وقت صرف شده ،کپی بدون لینک ممنوع است. 🚫🙏 ... 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜هر روز با کلام خدا 🦋دوام وضعیت فعلی بسته به عملکرد شماست 🕋إِنْ عُدتمُ‏ عُدْنَا (۸- اسراء) 🕊اگر شما برگردید ما هم بر می گردیم. این فراز در واقع هشدار به کسانی است که پس از مدتها سرکشی و تحمل عذابهای الهی به راه راست برگشته و از رحمت حق برخوردار گشته اند. در این خطاب تهدید می شوند که اگر دوباره به همان وضعیت سابق باز گردند خدا نیز دست از عنایت خود کشیده و به مانند گذشته با آنها رفتار خواهد کرد. اما می توان از این جمله به یک قانون کلی تر هم دست یافت و آن اینکه هر ملت و جمعیتی که تغییر رویه دهند چه به سمت ارزشهای دینی و چه به سمت رذایل نفسانی خداوند نیز نسبت به آنها تغییر رویه می دهد.اگر نور به ظلمت روند خدا نیز رحمت و عنایت خاصه خود را به روی آنها قطع کرده و با غضب و عذاب با آنها برخورد می کند و اگر از ظلمت خارج و وارد نور شوند عذاب خود را از آنها رفع و درهای رحمتش را به روی آن‌ها می گشاید. 📚المیزان و نمونه 👈مطالب تولیدی و برای تهیه آن وقت صرف شده، کپی بدون لینک ممنوع است. 🚫🙏 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
⚜همسرانه 🌹آقا و خانم عزیز 🍀🍁زمانیکه در رابطه‌تان اختلاف یا سوءتفاهمی پیش می‌آید به جای سرزنش کردن و یا تفسیر نادرست از رفتار و گفتار یکدیگر،❌بهتر است مساله پیش آمده را شناسایی کنید و به دنبال راه حل آن باشید.✅ ☘🍁در صورت لزوم می‌توانید از مشاور یا افراد متخصص کمک بگیرید. ، 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری دهید.🌹 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ❇️اخلاص و معنویت بسیجی و ارتباط با خدا در بسیجی، یک خصوصیت عمده است. ۱۳۷۶/۰۹/۰۵ 👈لطفا با ارسال مطالب، همراه لینک در معرفی کانال، به دیگران ما را یاری دهید. 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜هر روز با کلام خدا 🦋منافقان کم ظرفیتند! 🕋وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ 🕊از آنها کسانى هستند که با خدا پیمان بسته بودند: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد؛ قطعاً صدقه و زکات خواهیم داد و از صالحان (و شاکران) خواهیم بود.» (سوره مبارکه توبه/ آیه ۷۵) این آیات، در حقیقت روى یکى از صفات زشت منافقان، انگشت مى گذارد و آن این که به هنگام ضعف و ناتوانى و فقر و پریشانى، چنان دم از ایمان مى زنند که هیچ کس باور نمى کند آنها روزى در صف منافقان قرار گیرند و حتى شاید آنها کسانى که داراى امکانات وسیع هستند را مذمّت مى کنند؛ که چرا از امکاناتشان، به نفع مردم محروم استفاده نمى کنند؟ اما، همین که خودشان به نوائى برسند، چنان غرق دنیاپرستى مى شوند که همه عهد و پیمان‌هاى خویش با خدا را به دست فراموشى مى سپارند. گویا به کلّى تغییر شخصیت داده و درک و دید دیگرى پیدا مى کنند و همین کم ظرفیتى، که نتیجه‌اش دنیاپرستى، بخل و امساک و خودخواهى است، روح نفاق را چنان در آنان متمرکز مى سازد که راه بازگشت را به روى آنان مى بندد! آیه مى فرماید: بعضى از منافقان کسانى هستند که با خدا پیمان بسته اند که اگر از فضل و کرم خود به ما مرحمت کند، قطعاً به نیازمندان کمک مى کنیم و از نیکوکاران خواهیم بود. 📚 نمونه 👈مطالب تولیدی و برای تهیه آن وقت صرف شده، کپی بدون لینک ممنوع است. 🚫🌹 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
🌺پاسخ کودک در کلاس🌺 🍃🍃امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : روزی یک نفر عرب بادیه نشین به قصد حج خانه خدا 🕋حرکت کرد و درحال احرام چند تخم کبوتر🕊 از لانه کبوتران برداشت و آن‌ها را شکست و خورد .سپس متوجه شد که درحال احرام نباید چنین می‌کرد. و چون به مدینه بازگشت از مردم سؤال نمود خلیفه رسول‌الله (ص) کیست و منزلش کجاست؟ او را نزد ابوبکر بردند و او پاسخ مسئله را ندانست🤔 و بالاخره در بغداد اعرابی را نزد امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) آوردند و حضرت پس از مذاکراتی اظهار نمود: آنچه سؤال داری از آن کودک👦 که در کلاس نزد معلم نشسته است بپرس که او جواب کافی را به تو خواهد داد. اعرابی گفت "انا لله و انا الیه راجعون" رحلت کرد و دین، بازیچه افراد قرار گرفت و اطرافیان او مرتد شده‌اند. 🌟 امام علی علیه‌السلام فرمود: خیر ،چنین نیست ،افکار بیهوده در خود راه نده و از این کودک آنچه می‌خواهی سوال کن تا تو را آگاه نماید. ✨ وقتی اعرابی متوجه کودک شد دید امام حسن مجتبی (ع) قلمی ✏️به دست گرفته و مشغول خط کشیدن روی کاغذ 📝می باشد و معلم او را تشویق👏👏 و تحسین نموده و به او آفرین می گوید. اعراب خطاب به معلم کرد و گفت: ای معلم انقدر او را تعریف و تمجید و تحسین می‌کنی که گویا تو شاگردی و کودک استاد تو است ! اشخاصی که در آن جلسه حضور داشتند خنده‌ای 😂کردند گفتند: ای اعرابی تو سوال خود را بیان کن و پراکنده‌گویی نکن. 💥 اعرابی گفت: ای حسن فدایت گردم ،از منزل به قصد حج خارج شدم و پس از آنکه احرام بستم به لانه کبوتران برخورد کردم و تخم آن‌ها را برداشته و نیمرو کردم و خوردم و این خلاف را از روی عمد و فراموشی مسئله انجام دادم. حضرت مجتبی (علیه‌السلام )فرمود: ای اعرابی کار تو عمدی نبود و در سوال خود اشتباه کردی .اعرابی گفت: بلی درست گفتی و من از روی نسیان و فراموشی چنین کردم اکنون باید چه کنم؟😯 حضرت مجتبی علیه‌السلام که مشغول خط کشی روی کاغذ بود فرمود: به تعداد تخم کبوتران که مصرف‌ کرده ای باید شتر 🐫جوان ماده تهیه کنی و سپس آن‌ها را با شتر نر🐪 جفت گیری کنند و برای سال آینده هر تعداد بچه شتری که به دنیا آمد آن‌ها را هدیه🎁 کعبه الهی قرار دهی و قربانی کنی تا کفاره آن گناه باشد. اعرابی گفت: این کودک دریایی از معارف و علوم الهی است و اگر مجاز باشم خواهم گفت که تو خلیفه رسول‌الله باید باشی . آنگاه حضرت مجتبی فرمود: من فرزند خلف رسول خدا هستم و پدرم امیرالمؤمنین خلیفه بر حق وی خواهد بود. اعرابی گفت: پس ابوبکر چه کاره است؟ فرمود از مردم سوال کن که او چه کاره است. در همین لحظه صدای تکبیر مردم بلند شد و حضرت امیر (ع ) فرمود: 🌼شکر وسپاس خداوندی را که در فرزندم علم و حکمتی را قرار داد که برای حضرت داوود و سلیمان علیه السلام قرارداده بود .🌼 📚مدینه المعاجز ،جلد ۳ 👈لطفا با ارسال مطالب، همراه لینک در معرفی کانال، به دیگران ما را یاری دهید. 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
da(12).mp3
4.79M
🌴🥀🌴🥀🌴 🥀🌴🥀🌴 🌴🥀🌴 🥀🌴 🌴 🔊 📕 بر اساس خاطرات: سیده زهرا حسینی تالیف: سیده اعظم حسینی«"" در زبان كردي به معناي است. 📖اين كتاب مجموعه "سيده زهرا حسيني دختر اين خانواده است که از دوران كودكي اش در 🇮🇶 و همچنين حوادث روزهای آغاز و مشاهداتش از اشغال خرمشهر🇮🇷 و پس از آزادی ❣ است» 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 👈 لطفا با ارسال مطالب همراه لینک؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
ل.gif
554.1K
🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 ⚜بسیج لشگر مخلص خداست . (امام خمینی) 💞هفته بسیج گرامی باد💞 👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری دهید.🙏🌹 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
🌼🌺🌼🌺🌼 🌺🌼🌺🌼 🌼🌺🌼 🍀محمد بن اسماعیل علوی می‌گوید: 💠امام عسکری (ع) را زمانی در نزد علی بن نارمش که یکی از دشمنان سرسخت آل محمد (ص) بود، زندانی کردند. او مردی زشت خو و بدسیرت بود و با خاندان علی (ع) عداوتی دیرینه داشت. از طرف خلیفه به او دستور داده بودند که هر چه می‌تواند امام (ع) را اذیت کند و بر او سخت‌گیری نماید. اما ابهت، هیبت و جلالت امام (ع) و حالات عرفانی و معنوی آن حضرت چنان آن مرد شقاوت پیشه را متحول کرد- بااینکه حضرت عسکری (ع) بیش از یک روز در زندان او نبود- که صورت خود را به احترام حضرتش بر خاک می‌نهاد و سر خود را بالا نمی‌گرفت، و همراهی یک روزه این مرد با پیشوای یازدهم، رفتار و گفتارش را عوض نمود و حضرت عسکری (ع) را در منظر او نیک‌ترین مردم قرار داد. 📚تاثیر نماز و دعا در آرامش و صفای روح   👈 لطفا با ارسال مطالب همراه لینک؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @Harimehayat 🌐https://eitaa.com/Harimehayat