#سیره_شهدا
شهید مدافع حرم سعید علیزاده به سه چیز پایبندبود :👇👇👇
۱_زیارت عاشورای بعد از نماز صبح
۲_ تلاوت سوره ی واقعه بعد از نماز مغرب و عشاء
۳_حضور در مسجد برای ادای نماز جماعت
🌷🌷🌷🌷🌷
👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺
#شهید
#شهید_مدافع_حرم
#مؤسسه_آموزش_عالی_حوزوی_فاطمیه_دامغان
🆔 @harimehayat
#امربه_معروف عملی #حاج_قاسم
می خواستند #عکس📸 #یادگاری بگیرند . از #ماشین🚘 پیاده🚶♂ شد .
یک گروه دیگر برای دومین بار از ماشین🚘 پیاده اش کردند برای عکس📷 گرفتن .
دفعه ی سوم ، یک خانم👩💼 خواست عکس بگیرد ، با #حجاب #نامناسب 👀.
#پیاده شد و با او هم #عکس گرفت .
گفت : باور نمی کردم با من عکس بگیرد.🤦♀
از امروز سعی می کنم حجابم🧕 را درست کنم .
👈لطفا با ارسال مطالب همراه لینک در معرفی کانال به دیگران ما را یاری دهید.🙏🌹
#سیره_شهدا
#عکس_نوشته_تولیدی
#برای_سرباز #مردمیدان #شهید_سلیمانی
#موسسه_آموزش_عالی_حوزوی_فاطمیه_دامغان
🆔 @harimehayat
🌐 https://eitaa.com/harimehayat
✨خنده و شوخی در سیره شهید محمد رضا
محمد #شیر_روز بود و #زاهد_شب. شب هایش با #گریه و #ناله سپری می شد اما روزهایش پر از #خنده و #شوخی بود.
💥گردان را برده بودیم برای #تمرین. کلی #سینه_خیز رفته بودیم. همه بدن شان گِلی شده بود. موقع برگشت تا رسیدیم به چند مغازه سریع از پشت ماشین پرید پایین و دم گرفت: “فرمانده باید چی بخره؟” همه می گفتند: “نوشابه نوشابه“.
مشغول خوردن بودیم که یکی از مسئولین با کت و شلوار #شیک با چند #محافظ آفتابی شدند. آمده بود برای سخنرانی.
محمد گفت: بیائید یک حالی بهش بدهیم.
چند نفر رفتند جلو و با همه آنها دست داده و #روبوسی کرده، #بغل_شان کردند. همه وجوشان گلِی شده بود.
در همین حین حاج آقای #قرائتی را دیدیم. همه رفتیم تا حالی بهش بدهیم. قسم مان داد کاری به کارش نداشته باشیم. می گفت: لباس اضافی نیاورده.
آن روز #حکایتی داشتیم.😅
🎙راوی: سردار علی مسجدیان؛ فرمانده وقت گردان امام حسن (ع)
📚کتاب یا زهرا سلام الله علیها؛ زندگی نامه و خاطرات شهید محمد رضا تورجی زاده، صفحه ۸۷ و ۸۸٫
#سیره_شهدا
👈لطفا با ارسال مطالب ؛در نشر آموزه های دینی ما را یاری کنید.🌺
🌐 https://eitaa.com/harimehayat