eitaa logo
حریم حیات
168 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
333 ویدیو
93 فایل
🍃مطالب کانال تولیدی هست و برای تهیه آن وقت صرف شده ،لطفا با ارسال مطالب؛ما را در نشر آموزه های دینی یاری فرمایید.🍃 _______________________________________
مشاهده در ایتا
دانلود
📕 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... 👈 لطفا با ارسال مطالب همراه لینک؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
✨💠✨💠✨💠✨💠✨💠✨💠✨💠 و شاخه ای از ✨⭕️✨ علی علیه‌السلام میفرمایند: 💠 و الجهاد منها علی اربع شعب علی الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و صدق فی المواطن و شنان الفاسقین فمن اَمر بالمعروف شدَّ ظهور المؤمنین و من نهی عن المنکر ارغم انوف الکافرین و من الصدق فی المواطن قضی ما علیه،ومن شی الفاسقین و غضب لله غضب الله له و ارضاه یوم القیامة ♻️ و اما پایه‌ای است با چهار شاخه. یک شاخه‌اش ، یک شاخه‌اش ، یک شاخه اش در ( یعنی در آن بزنگاه‌ها راستین بودن و پایمردی داشتن) و یک شاخه‌اش تنگ‌نظری با تبهکاران هر کس امربه‌معروف کند پشت باایمان را محکم کرده. هر کس نهی‌ازمنکر کند مردم و دو رو را به خاک رسانده و به خاک مالیده. هر کس در سر بزنگاه‌ها نشان دهد وظیفه‌اش را انجام داده. و هر کس با تبهکاران آشتی‌ناپذیر باشد برای خدا گرفته و آن‌ها را در دل و چهره‌اش نمودار ساخته؛ لذا خدا هم برای او بر دشمنان حق و عدل خشم می‌گیرد و روز او را و می‌کند. 📚،باب حکمتها،فقره۳۱ 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
⚜امام صادق علیه السلام می‌فرماید: 《 فاطمه سلام الله علیها هر که به وجود بیاید و نیز نام‌های کسانی که تا روز می‌آیند و دارند، در آن موجود است.》 📚بحارالانوار،ج۲۶،ص۱۸ لطفا با ارسال(فوروارد) مطالب؛ در معرفــے کانال به دیگران ما را یارے کنید.🌺 🆔 @harimehayat 🌐 https://eitaa.com/harimehayat
✨💫✨💫✨💫✨✨💫✨💫✨ 2⃣فضایل شب قدر🔰🔰🔰 🍃عظمت و این شب را بر سایر شبها از این امور می توان به دست آورد: 1. نزول قرآن: 🍃طبق روآیات، مجموع قرآن در قدر نازل شده است.1 این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله به صورت الفاظ نازل شده است. 2. نزول ملائکه: 🍃نزول ملائکه و روح در شب قدر نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر علیه السلام فرمودند: «عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»2 3. عرضه اعمال بر حجت خدا: 🍃بنا بر روآیات و ظاهر آیت سوره قدر، شب قدر منحصر به زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله نیست و در شب قدر مقدّرات یک سال را نزد «ولی مطلق زمان» می آورند و بر او عرضه می کنند.3 🍃این واقعیت از روز نخستین وجود داشته است و تا هم ادامه خواهد یافت. از سویی نیز بنابر روآیات زمین از نخستین روز خلقت تا آخر فنای دنیا بی حجّت نخواهد بود،4 🍃چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: «شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و و ) فرو فرستاده می شود. پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه وآله نیز این شب صاحبانی دارد».5 🍃حجت خدا در زمین در زمان حاضر وجود مقدّس و مبارک مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و اوست که حجت خدا و وصی اوصیا و خلیفه رسول خدا صلی الله علیه وآله و معصوم از هر گناه و پلیدی است و لذا صاحب شب قدر است. 📗1. اصول کافی، ج 1، ص 362. 2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 133. 3. تفسیر نمونه، ج 27، ص 190. 4. اصول کافی، ج 1، ص 251. 5. همان، ج 1، ص 363. 👈لطفا با ارسال(فوروارد)مطالب؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️ 🌐https://eitaa.com/harimehayat
🏴🏴🏴 🏴🏴 🏴   🔸ارزش زیارت ✨امام علیه السلام فرمودند: 🍃«مَنْ زارَنی بَعْدَ مَوْتی زُرْتُهُ یوْمَ الْقیامَةِ وَ لَوْ لَمْ یکنْ الَّا فی النَّارِ لَاخْرَجْتُهُ»؛ هرکس مرا بعد از شهادتم کند، او را در زیارت خواهم کرد و اگر در آتش باشد، او را می‌دهم.🍃 📗فضل زیارة الحسین علیه السلام، ص ۴۰. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👈لطفا با ارسال(فوروارد) مطالب؛ در نشر آموزه های دینی ما را یاری کنید.🌺 🌐https://eitaa.com/harimehayat