eitaa logo
حـࢪیمـ اݪھُـدۍ💚
68 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
68 فایل
ۅقتےمحڪمـۅاستـۅاࢪبـہ‌هـࢪگنـاهت‌بـگے‌نـھ، ڪمـ ڪمـ میـشےآیـت‌الـلـھ‌بـھجت☺😌 گۅش بہ جـانیم(: https://harfeto.timefriend.net/791396459 حـࢪفاتـــونシ︎ @nashenasemoonn [تبادل🌱]️ @Myazd8 خـــدام ڪاناݪ🍃 @Myazd8
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 🍃اقا ابراهیم مقيد بود هر روز را بخواند. حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. ❣️دائما ميگفت: "اگر دست جوانان را در دست امام حسين (عليه السلام) بگذاريم،همه مشكلاتشان حل ميشود و امام با ديده ي لطف به آنها نگاه ميكند. 🌱 •┈┈••❥•💠•⁦⁦❥••┈┈ @harimolhoda313‌♡ •┈┈••❥•💠•⁦⁦❥••┈┈
هر خواستگاری کہ میومد،به دلم نمے‌نشست... اعتقاد و همسر آیندم خیلی واسم مهم بود... دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ.. نه بہ ظاهر و حرف.. میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله... شنیده بودم چله خیلی حاجت میده... این چله رو توصیه کرده بودن... با صد لعـن و صد سلام... کار سختی بود.. اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت،واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... ۴،۳روز بعد اتمام چله،خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ،لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود... دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان.. ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار.یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..." به فاصله چند روز بعد اون خواب،امین اومد خواستگاریم... از اولین سفر که برگشت گفت: "زهرا جان… واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه،به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش... این تسبیحو به هیچ‌کس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش… خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود... به روایت همسر شهید امین کریمی➣ @harimolhoda313