eitaa logo
حـࢪیمـ اݪھُـدۍ💚
68 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
68 فایل
ۅقتےمحڪمـۅاستـۅاࢪبـہ‌هـࢪگنـاهت‌بـگے‌نـھ، ڪمـ ڪمـ میـشےآیـت‌الـلـھ‌بـھجت☺😌 گۅش بہ جـانیم(: https://harfeto.timefriend.net/791396459 حـࢪفاتـــونシ︎ @nashenasemoonn [تبادل🌱]️ @Myazd8 خـــدام ڪاناݪ🍃 @Myazd8
مشاهده در ایتا
دانلود
😂 داشټم‌توجبهہ‌مصاحبہ‌‌مےگرفتم 🎤 کنارم‌ایسټاده‌بودکہ‌یهویہ‌خمپاره‌اومد‌ ، بوم..💣 نگاه‌کردم‌دیدم‌یہ‌ترکش‌بهش‌خورده‌وافتاده‌روزمین😕 دوربینوبرداشتم‌ورفتم‌سراغش گفتم‌تواین‌لحظات‌آخراگہ‌حرفےدارےبگو🤕🖐🏻 درحالےکہ‌داشت‌شهادتین‌روزیرلب‌زمزمہ‌میکرد🚶🏾‍♂ گفت: ازامت‌شهیدپرورایران‌یہ‌خواهش‌دارم اونم‌اینہ‌کہ...،، وقتےکمپوت‌میفرستین‌جبهہ‌،خواهشا اون‌کاغذروۍکمپوتوجدانکنید...) گفتم: بابااین‌چہ‌جملہ‌ایہ؟😑 قراره‌ازتلویزیون‌پخش‌بشہ‌برادررر... یہ‌جملہ‌بهتربگو🤦‍♂🙂😑 باهمون‌لهجہ‌اصفهانیش‌گفت: اخوی! آخه‌نمۍدونۍتاحالادوسہ‌باربہ‌من‌رب‌گوجہ‌افتاده...😑😂😂😂😅✋) ••' ——————⃟‌🐼🐾—————— ↳♡@harimolhoda313 🍓
😇💙 مومنان روزه دار💬 درهای رحمت الهی درحال بسته شدن است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ لای در نمونید😂❤️ 😂😂 @harimolhoda313»🍃 •┈••✾~🦋~✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واسه مرغاش می‌چینه😂👌😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
زنی از شوهرش رفت و جدا شد رها کرد   بچه ها  را  بی وفا شد 😔 به دستِ بچه ها شوهر گرفتار شب و روزش به طبخِ شام و ناهار😏 پدر از او در آورد شیر خواره زِوار از   کارِ  خانه  پاره پاره 😉 تلفن زد به زن ، من عذر خواهم بیا   که  مانده ی  در بینِ  راهم 🤗 زنش گفتا کنارت هست لیوان؟ بزن آن را به نبشِ   سنگِ ایوان 😥 ببین لیوان شده صد تکّه پاره چگونه  میشود  سالم دوباره؟😐 شکستی این دلم را مثل این جام چگونه  باز  گردم من به  آن  دام ☹️ بگفتا شوهرش بر همسر خویش که اِستیلی بُوَد  لیوان   درویش😁 زنش گفتا که لعنت بر تو همسر بیا  دنبال   من   ای  عشق برتر 😂🤦‍♂
‏مگه نمیگی ‎بسیجی ها و آخوندا نصف پول مملکتو خوردن؟ خو بچه هاتونو بفرستید پایگاه و حوزه ثبت نام کنن نصف دیگشو با هم بخوریم . . والا خب😐😂
من بابامو میخوام... زمستون پارسال به اتفاق دوستان رفتیم به یکی از محله های قدیمی شیراز دیدار یکی از خانواده های شهدای مدافع حرم... اسمش رقیه بود، تولد ده سالگیش همراه شده بود با سالگرد شهادت پدرش هنوز بهانه بابا رو داشت مادرش میگفت : هر شب قاب عکس باباش رو بغل میکنه میخوابه شبها که از خواب میپرید باباش آرومش میکرد بغلش میکرد اما حالا شبها که از خواب میپره بهانه بابا رو میگیره و هیچکس نیست آرومش کنه اصلا هیچکس نیست دل منو آروم کنه آخه منم وقتی میرم بغلش میکنم خودمم تاب نمیارم و هر دو با هم اینقدر گریه میکنیم که از حال میریم...
🌸صلوات سرهنگ عراقی گفت"برای صدام صلوات بفرستید" 😒 برخاستم با صدای بلند داد زدم📣 " سرکرده اینها بمیرد صلوات 😎 " طوفان صلوات برخاست 🤣😂 "قائد الرئیس صدام حسین عمرش هرچه کوتاه تر باد صلوات" 😅 سرهنگ با لبخند 😁 گفت بسیار خوب است . همین طور صلواات بفرستید "عدنان خیرالله با آل و عیالش نابود باد صلوات " طه یاسین زیر ماشین له شودصلوات طوفان صلوات بود که راه افتاد... در حدود یک ساعت نفرین کردیم و صلوات فرستادیم😐😂
دو تا از بچه‌هاے گردان، غولـے را همراه خودشان آورده بودند و ‌هاے هاے مـے‌خندیدند. گفتم: «این ڪیـھ؟» ↭😳 گفتنـد: «عـراقـے» ↫😁 گفتـم: «چطورے اسیرش ڪردید؟» ⇤😎 مـے‌خندیدنـد ⇜ 😂 . گفتنـد: «از شبــ🌙 عملیاتــ پنهـان شـده بـود. تشنگـےفشار آورده بـا لبـاس بسیجـے‌هـا آمـده ایستگـاه صلواتـے شربتــ گرفتـھ بـود.╉😎😂╉ پـول داده بـود!» اینطورے لـو رفتـه بـود┿😎😁┿ بچـھ هـا هنـوز مـے‌خندیدند.┆⭕️┆ 😍 😁
فکر کردم که شهید شدم و الان توی بهشتم . اما هنوز حالم جا نیامده که بروم میوه بخورم و زیر درخت ها گشتی بزنم . پرستار یک دفعه وارد شد . من هم که فکر می کردم در بهشت هستم . گفتم: تو حوری هستی ؟ پرستار که فکر کرده بود خیلی زیباست . گفت : بله من حوری هستم . من هم گفتم : اگر تو حوری هستی پس چرا این قدر زشتی ؟ پرستار عصبانی شد و آمپول را محکم در دستم فرو کرد .
بعد از نماز محمد حسین پشت تریبون رفت و گفت امشب شب بسیار عزیزی است و ذکری دارد که ثواب بسیار دارد و در حالت سجده باید گفته شود. تعجب کردم! همچین ذکری یادم نمی آمد! خلاصه تمام این جمعیت به سجده رفتند که محمد حسین این ذکر را بگوید و بقیه تکرار کند. هر چه صبر کردیم خبری نشد. کم کم بعضی از افراد سرشان را بلند کردند و در کمال ناباوری دیدند که پشت تریبون خالی است و او یک جمعیت 2000نفری را سر کار گذاشته است. بچه ها منفجر شدند از خنده و مسئولان به خاطر شاد کردن بچه ها به محمد حسین یک رادیو هدیه کردند!