#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۲
داستان نویس قبل از هر چیز باید بداند که قصد دارد دربارهی چه موضوعی داستان بنویسد.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۳
از هر موضوعی باید در حدّ خودش انتظار رشد داشت. مثلاً اگر بخواهید رمانی طولانی بنویسید، باید موضوعی را انتخاب کنید که بتوان روی آن بیشتر کار کرد و همچنین نباید با موضوع های بلند، داستان های کوتاه بنویسید که باعث ورود حوادث پشت سرهم یا ورود شخصیت های گوناگون که درست معرفی نمی شوند و در ذهن خواننده باقی نمی مانند و باعث سر در گمی او می شوند .
چون من توی مدرسه کار میکنم، گاهی از خاطرات مدرسه اینجا هم مینویسم:
هر چند وقت یک بار، یک نفری پیدا میشود که میآید در مدرسه و میگوید من میخواهم تجدید خاطره کنم. تجدید خاطره با گذشته و با کودکی. دوران بچگی و ابتدایی بهویژه خیلی مهم است و خیلی حیاتی و خیلی به یاد ماندنی.
به بچهها گفتم یک خاطرۀ خندهدار بنویسید که این از تویش درآمد: یکی از شاهکارهای فوق سورئالیستی قرن:
مادرم داشت میرفت سرکار و داشت کیفش را برمیداشت که یک سوسک روی دستش بود و جیق کشید و همسایهها بیدار شدند و گفتند: چی شده؟ بعد زنگ خانۀ ما را زدند و گفتند همسایه که مارمولک پرید توی جان آنها ( اینجاش را من هم نفهمیدم) و بعد همه از آن ساختمان بیرون رفتند. آنها رفتند توی چاه و شهرداری آمد آنها را نجات بدهدکه آن هم رفت توی چاه. آنها از تهران آمدند توی اصفهان و همان موقع بازی سپاهان با استقلال بود و توی تهران بازی بارسلونا با پرسپولیس بود. مسی با بیرانبند (بیرانوند!!!) بازی خوبی داشت و مسی جام را گرفت ولی فرداش مرد و پرسپولیس اینقدر خندید تا نگو. شبش جنگ شد و خوم پاره (خمپاره) به پرسپولیس زد و پرسپولیس ارپیچی زد توی بارسلونا و مسی دیگه نرفتش توی ایران. مادر من با آن غذا درست میکنه و هیچ وقت من آن را نانش را نمیخورم. من همۀ ایرانیها را دوست دارم چون که ای ایران می مر هه پرگهر و آمریکا ای آمریکا سرتا بکن تو ریکا، ایران قهرمان و آمریکا سر بکن تو ریکا با دختر همسایه ملیکا و آن اگه آمریکا با ترامپ نمیتوانند کاری کنند و سر از تن آمریکا جدا میکنیم ما و اسراییل. وای وای وای که خاک دیگه من تو خاک آنها میکنم و آزیاد قشنگ نیست. من ایرانی هستم ایران را میپرستم.
نمونهای بود از تراوشات ذهنی دانشآموزان کلاس سوم دبستان ما.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۴
پیام داستان نباید مستقیم بیان شود. بلکه باید مانند یک قند که در آب حل شده است، طوری در داستان به خواننده ارائه شود که دیده نشود ولی خواننده در طول استان آن را احساس کند. برای این کار باید در انتخاب شخصیت ها، حوادث، گفتگوها و ... دقت بسیار زیادی به خرج داد. زیرا هریک از این عناصری که در خدمت پیام هستند، میتوانند پیام را باقدرت بسیار زیاد به نمایش بگذارند.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۵
یک نویسنده برای نوشتن داستانش باید نقشه داشته باشد. نقشهی نویسنده برای نوشتن داستان را، «طرح داستان» می گویند. پس از آماده و تکمیل کردن طرح داستان است که نویسنده می تواند به سراغ نوشتن خود داستان برود.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۶
طرح داستان باید روشن و کامل باشد؛ یعنی معلوم باشد که داستان از چه نقطه ای شروع شده، چه مسیری را طی کرده و چطور به پایان رسیده است. کمترین توقّعی که خواننده پس از خواندن داستان دارد، این است که بتواند طرح آن را تعریف بکند. یعنی بگوید که داستان دربارهی چه کس و یا چه چیزی بوده، چگونه شروع شده، چطور ادامه پیدا کرده و چطور پایان یافته است.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۷
باید برای هر عمل و حادثه ای که در داستان اتّفاق می افتد، دلیل روشن و محکمی ارائه داد و علّت بروز آن عمل و حادثه نیز در داستان باید به نحوی روشن باشد.
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۸
در هر طرح باید شخصیت اصلی، حادثه ی اصلی، زمان و مکانی که حادثه در آن روی داده است، کاملاً روشن و مشخص باشند.
سلام به عزیزان و دوستان
دوستانی که در تلگرام هستند کانال داستان نویس در آنجا هم فعال است:
@dastannewis