eitaa logo
دانستنیهای قرآن و احادیث
32.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
10.4هزار ویدیو
62 فایل
استفاده وکپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی امام زمان (عج) . پست های تبلیغاتی از نظر ما نه تایید و نه رد می‌شود🔴 تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1262354873Cf856639733 آیدی ادمین @farzane_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۳ و ۴۴ مادر تمام مدت شیرینی به خوردم میداد و  سفارش کرد که حسابی به خودم برسم .‌ بالاخره مراسم کسل کننده ی پاتختی تموم شد و مهمونا یکی یکی زحمت رو کم کردن. من که خیلی از نشستن خسته شده بودم با اجازه ای گفتم و رفتم بالا توی اتاق راشد تا کمی استراحت کنم. داخل اتاق  که شدم با دیدن راشد که روی تخت خواب  به پهلو لم داده و  دستشو زیر سرش گذاشته جا خوردم ... -وای تو اینجایی؟ترسیدم‌! راشد نگاهی به سرتاپام کرد و مردمک چشماش روم ثابت شد،لباسی که برای مجلس امروز پوشیده بودم یه پیراهن کوتاه چین دار  زرشکی رنگ با آستینای پفکی بود. سعی میکنم دامن لباس و پایین بدم ولی افاقه نمیکنه.این حرکتم از چشمای تیز بین راشد دور نموند و سریع پوزخند تحویلم میده. -فقط شوهرت غریبه است؟ چطور جلوی اون خاله خانباجی های چشم شور راست راست میگشتی و مجلس گرم میکردی به من که رسیدی یادت افتاد رختت کوتاهه؟! با تعجب رفتم جلوی تخت ایستادم. -مگه نامحرم اونجا بود؟ همه زن بودن و هم جنس خودم. بعدشم کی گفته من مجلس گرم کردم؟ من از روی صندلیم تکون نخوردم. چشمای راشد برق زد و به حالت نشسته در اومد! -احسنت برتو!رقص زن  فقط باید جلوی شوهرش باشه... یهو سریع راشد گفت بریم پایین که هنوز مهمونا هستن و منتظر ما... -من بیرون منتظرم لباستو عوض کن بریم پایین. ناراحت از رفتار و دلخوری واضح راشد لباسم رو به تنهایی عوض کردم  و بچاش یه پیراهن بلند نخی با زمینه ی سفید و گل های  زرد و صورتی  تنم کردم. یه روسری ریشه دار انداختم روی سرم. تو آینه به خودم نگاه کردم. موهای بلند و بازم از زیر روسری بیرون مونده بود. بافکر این که راشد خوشش میاد موهامو نپوشوندم . لبخند رضایتی به خودم زدم و از اتاق اومدم بیرون. پله ها رو پایین رفتم و داشتم دنبال راشد میگشتم که صداشو از حیاط شنیدم. قدم هام رو به سمت  حیاط کج کردم. راشد کنار یه مرد کت شلواری  توی ایوون  ایستاده بود  و داشت باهاش خوش و بش میکرد. رفتم جلو و سلام دادم. مرد با نگاهی خریدارانه  از سرتا پامو وجب کرد و چشمش روی صورتم ثابت موند. -سلام بانو! راشد  دستش رو انداخت دور شونه ام و منو به خودش نزدیک کرد. -اومدی آوین جان؟! چرا نرفتی پیش خانما. حس کردم  از اینکه اومدم توی حیاط و به این آقا سلام دادم خوشش نیومده! سرم رو انداختم پایین. -صدای تو رو شنیدن گفتم بیام پیشت‌ الان میرم. -پسر عمو بانو رو  معرفی نمیکنی؟! راشد با اخم کمرنگی سرش و برمیگردونه طرف اون مرد. -این خانم  همسر و تازه عروسم هستن . رو کرد به من و گفت: -آوین ایشون پسرعموم اردشیره. مرد که حالا میدونم اردشیره با خنده گفت: -پسرعمو و رفیق و همبازی دوران کودکی و نوجوونی! خانوم تبریک میگم شما  خیلی خوش شانس بودین که راشد میون این همه دختر دست گذاشت رو شما!راشد نگاه عاقل اندر سفیهی خرج اردشیر کرد و گفت: -اونی که شانسش گفته راشد بوده. آوین منت گذاشت سر من و قبولم کرد. نگاه کوتاه ولی پرمهری بهم انداخت و اشاره کرد برم داخل.سرتکون دادم و با اجازه ای گفتم و رفتم توی خونه ولی سنگینی نگاه اردشیرو تا آخر روی خودم حس میکردم. بیشتر مهمونا رفته بودن. فقط مونده بود یکی دوتا از فامیلای نزدیک راشد و مادر من که بتول خانم واسه شام نگهشون داشته بود. زندایی و زن عموی راشد کنار هم نشسته بودن و داشتن باهام حرف میزدن و  من جایی ایستاده بودم که اونا منو نمیدین ولی من صداشون رو میشنیدم. زنعموی راشد گفت :-خدا به فخری رو کرده که همچین دامادی نصیبش‌شده. من جاش بودم به دخترم میسپردم زود دست به کار بشه و دو سه تا بچه ها قد و نیم قد  بیاره  که درست و حسابی راشد و پابند خودش کنه. اینجور مردا تمبونشون زود دوتا میشه. جیران خانم قری به سر وگردنش داد  و گفت: -والا فک کنم فخری و دخترش به خوابشونم نمیدیدن که راشد اسم رو دخترشون بزاره و از ده کوره بیارتش تو این عمارت و این همه زار و زندگی و طلا و لباس و خدم حشم به پاش بریزه.من که میگم راشد و چیز خورش کردن! زنعمو راشد گفت: چی بگم والا جیران جون. دختره بر و رو داره جوون و کم سن و سالم که هست راشد حتما خاطرخواهش شده و دلش گیر کرده وگرنه دختر دور و برش کم نبود. یکیش همین لعیا دختر خودت. هر روز جلو چشمش بود تو این خونه.جیران خانوم که معلوم بود بهش برخورده گفت: -واه واه واه چی میگی  شوکت جون؟ لعیا هزار تا خواستگار داره هیچ وقتم چشمش دنبال راشد نبود اینا از بچگی باهم بزرگ شدن. راشد اگرم میخواستم لعیا قبول نمیکرد. شوکت خانم از جاش بلند شد ومن  سریع رفتم سمت مطبخ تا چشمش به منی که گوش وایساده بودم نیفته‌. از حرفای جیران ناراحت نشده بودم چون میدونستم  از روی حسودی گفته و دلش میخواسته راشد داماد خودش بشه... 🖌 👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 🆔@drr_anoshe
👁 حکم تماشای دسته های عزاداری 👁 : ⁉️ در برخی شهرها روز تاسوعا و عاشورا، مرسوم هست بانوان بجای عزاداری، هیئت های مذهبی را تماشا کنند ،و به تبع این امر،برخی جوانان با پوشش و رفتارهای نامناسب ظاهر شوند،آیا شرکت در این برنامه ها با این شکل صحیح است؟ : 📓 آیت الله خامنه ای: اگر مستلزم مفسده باشد، باید اجتناب گردد. 📓 آیت الله مکارم شیرازی: در فرض سوال چنانچه مردان برهنه نباشند و یا حضور زنان در مکانهای عزاداری موجب مفسده ای نگردد، اشکالی ندارد البته سزاوار است زنان نیز مجالسی جهت عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبداالله الحسین(ع) داشته باشند و از این فرصت ایام محرم بهره مند گردند. 💻استفتا ازسایت مراجع عظام ➖➖➖➖➖ ⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 🌹 : ❤ ﺧﺪﺍﻯ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﻘﺪﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﻯ ﺍﻭ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺟﺪﺍ ﺷﺪ، ❤ ﺧﺪﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﺟﺎﻥ ﻓﺸﺎﻧﻰ به اﻭ ﺑﺎﻝ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺑﺂﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻛﻨﺪ. ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩ، ﻣﻘﺎﻡ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺷﻬﺪﺍﻯ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻳﻰ ﭘﺎﻳﻪ ﻯ ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺩﺍﺭﺩ. 📚خصال/ص۶۸ ▪اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَالْفَضْلِ الْعَبّاسِ، ▪یا قَمَرِ بَنِی هاشِم یَا بَابَ الحَوائِجِ،
🔘▪️🔘▪️🔘▪️🔘 ویژه محـــرم سؤال ⁉️ و پاسخ در تصویر ⭕️ ع
رَبَّنا ✨اَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْلَنا ✨اِنَّکَ عَلی کُلَّ شَیْءٍ قَدیرُ(۸) ✨پروردگار 🤲 ✨نور علم و ایمان را برای ما تمام گردان ✨و ما را بیامرز که تو بر هر چیز قادر و توانایی(۸) 📚 سوره مبارکه التحریم ✍آیهٔ ۸
💠 امام رضا ع : 🌸✨انجير بوى بد دهان را برطرف، رويش مو را زياد کرده و با وجود آن احتياجى به دارو نيست.💫 📚وسائل الشيعه ،ج25ص170 👇👇
💟بلوغ روانی یعنی اینکه: بدانیم چگونه چیزهایی که برای دیگران اهمیت دارد رادرک کنیم حتی اگر آن چیزها برای خودمان اهمیت چندانی نداشته باشد.
✨ختم مجرب برای برآورده شدن حاجات ✨ 🌹امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: ✴️ بیست‌ودو بار سوره تکاثر را بخوانید در خلوت، ✴️ و بعد از آن ۱۰۰۰ بار صلوات بفرستید و حاجت خود را بخواهید که خداوند نیز برآورده خواهد نمود. 📚درمان با قران، صفحه۱۶۱ 🌹ازپیامبر اکرم(ص) روایت شـده: اگر سوره مؤمنون رانوشته وبر شخصی که شرب خمر می کند آویخته یاهمراه کنندشراب رابد دانسته وبه آن نزدیک نمیشود. 📚تفسیرالبرهان ج4 ص9 ❤️ چون خواهی خود را محبوب دل کسی کنی این آیه را بنویس و نام او (مطلوب) را بنویس و با خود نگاه دار . آیه 7 سوره مائده : وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ 📚خواص آیات قرآن کریم  🍁هر کس با ایمان سوره مبارکه تکویر را در خانه خود با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند. اگر سحر در آن خانه باشد و موضع آن معلوم نباشد خداوند متعال آن سحر را ظاهر گرداند. و اثر و شر آن را از اهل خانه دفع سازد. 📚خواص آیات قرآن کریم ص 196