eitaa logo
دانستنیهای قرآن و احادیث
30.5هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
14.9هزار ویدیو
93 فایل
استفاده وکپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای سلامتی امام زمان (عج) . پست های تبلیغاتی از نظر ما نه تایید و نه رد می‌شود🔴 تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1262354873Cf856639733 آیدی ادمین @farzane_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️داستان واقعی و آموزنده از اعضا ڪانال ❤️💫 بنام : ❤️ قسمت ششم دوماه ازبه دنیا امدن بچه خواهرم گذشته بود،،من خونه خودمون بودم که مادربزرگم زنگ زد وباناراحتی گفت که مادرم رو به بیمارستان بردن ،،، مابچهارو پیش پدرشوهرم گذاشتیم وباعلی بلافاصله به بیمارستان رفتیم حالا متوجه شدم که دلشوره اون روز من الکی نبود سراسیمه به بیمارستان رسیدیم 3تاداداشای من بیرون اتاق بیمارستان گریه میکردن با دیدن من صدای اونا بالاتررفت من خودم رو با زوربه اتاق مادرم رسوندم بادیدن چهرمادرم مظلوم وچشای مهربونش حالم خراب شد. مادرم فقط نگاه میکرد اون نمیتونست حرف بزنه ودستای منو که تو دستش بود فشار میداد نمیدونم چی میخواست بگه ولی احساس میکنم داشت بچهاشو به من می سپرد غم ترس ازدست دادن دوباره مادرم تمام وجودم رو گرفت وتاجایی که جان داشتم گریه میکردم ودعا🙏🏻 برای خوب شدن مادرم ،،، مادرم رو برای عکسبرداری بردن ولی نتیجه خوبی نداشت ،،فردای اون روز مادرم روبه ای سی ویو بردن که یک پنجره بزرگ به حیاط بیمارستان داشت وکارهرروزمن وخواهروبردارام این بود که پشت پنجره وایستیم ومادرم رو نگاه کنیم مادری که چشاش پرازحرف ومهربونی بود ولی دریغ ازیک کلمه.... پرستار اتاق ای سی یو هر روز صبح برای ما پرده رو کنار میزد وبا مهربونی مادرم رو روبه ما میگردوند تا ما بیشتر اونو ببینیم با رفت و امد ما به بیمارستان 12 روز گذشت ،،، ادامه دارد... 📚داستان های واقعی و آموزنده در کانال 💯 🍀 @harrozba_qoraan 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌹