گاهی روایت هایی می آیند که شرحشان درد است؛ درد واقعی.. دردهایی نشسته بر شانه های واقعیت و واقعیت گرایی.😢
تارشان از غرور است و پودشان از رنج مدام رج می خورد.
این که می گویم غرور، واقعا غرور است. همان سرِ افراشته و قلبِ مطمئن. اوج غرور است که زن باشی و طوری پای کار بمانی که جز تو از هیچ کس برنیاید.
می بینی و می مانی و دم نمی زنی تا خون بشود به دلت.💔
حوض خون همان خونِ دل است..
📖| برگی از #کتاب
چند دقیقه آرام می شدم، دوباره با دیدن لباسی ترکش خورده به مادرهای شهدا نگاه می کردم و می زدم زیر گریه😭. غصهٔ دو سه سال جنگ و ترس از ماندن زیر آوار، گوشهٔ دلم بود😢. ولی دیدن لباس های خونی هزار برابر سخت تر از آن همه ترس و اضطراب بود. آن روز آن قدر گریه کردم که چشم هایم شدند کاسه خون........
#حوض_خون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
🔴این کتاب بوی روضه میدهد...
♦️ #حوض_خون📚
🔷 کتاب «حوض خون»، خاطرات و روایتهای 64نفر از بانوان اندیمشکی درباره رختشویی پتوها و البسه رزمندگان دفاع مقدس است.
🔹 #رهبـــر معظم انقلاب:
«من اخیراً یک کتابی خواندم به نام «حوض خون» ــ البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ [اینها را] دیدم ــ که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.»
ـــــــــــــــــــــ
🟢قیمت کتاب 125/000ت
🔴قیمت با تخفیف 115/000ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــــــــــــــ
«کف حوض تکه استخوان و گوشت میماند. من آنها را جمع میکردم، جداجدا غسل میدادم، میگذاشتم لای پارچه، ... محوطه را میکندم و زیر خاک دفنشان میکردم و روی هر کدام سنگی میگذاشتم. بقیه دائم میگفتند "چه دلی داری!"... کمکم اطراف رختشویخانه شد زیارتگاه.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــــــــــ
#تیکه_ای_از_حوض_خون🥀
— — — — — — — — — — — —
#دنیای_کتاب_حسیبــا 📚
╭┈──────
╰─┈➤@hasebabu
مثل زنها که نمیتوانند از رختشویخانه دل بکنند، مثل زنها که در رختشویخانه آرام میشوند و صبور، از برکت خلوص و تلاش گردآورندگان « #حوض_خون»، روح رختشویخانه در این روایتها هست. اگر دلتان گرفت، اگر خواستید صبورتر شوید، بفرمایید رختشویخانه.
— — — — — — — — — — — —
#دنیای_کتاب_حسیبــا 📚
╭┈──────
╰─┈➤@hasebabu
https://abzarek.ir/service-p/msg/1440876
جانم؟!
گپ و گفتی، سوالی، انتقادی، پیشنهادی!؟
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
https://abzarek.ir/service-p/msg/1440876 جانم؟! گپ و گفتی، سوالی، انتقادی، پیشنهادی!؟
سوالاتون توی لینک پاسخ داده میشه🌹
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد
خورشید، ذره بین به تماشای من گرفت
آن گاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشه ها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟ هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد
ـــــــــــــــــــ🌺ـــــــ🌺ــــــــــــــــــــ
#فاضل_نظری
#گریه_های_امپراطور
@hasebabu
آقای امام زمان، ما بیسلیقه و کم توقعیم.
امشب شما برای ما دعا کن...
ــــ
#سه_شنبه_های_مهدوی
#امام_زمان
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
رمضانی دلگیر! - yasfatemii.mp3
4.39M
💠ازمسیری؛میدونمخیلیدلگیری...
🔸درد دل با #امام زمان علیه السلام
🎤حاجمجتبیرمضانی
#امام_زمان