✍ #تقریظ_رهبر_انقلاب بر کتاب « #گلستان_یازدهم📚
متن تقریظ رهبر انقلاب بر این کتابـ که خاطرات خانم پناهیروا از همسر شهیدش (سردار علی چیتسازیان) به قلم خانم ضرابیزاده استـ بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
✍این روایتی شورانگیز است از زندگی سراسر جهاد و اخلاصِ مردی که در عنفوان جوانی به مقام مردان الهی بزرگ نائل آمد و هم در زمین و هم در ملأ اعلی به عزّت رسید. هنیئاً له.
⭕️راوی شریک زندگی کوتاه او نیز صدق و صفا و اخلاص را در روایت معصومانة خود بهروشنی نشان داده است.
🦋در این میان، قلم هنرمند و نگارش آکنده از ذوق و لطف نویسنده است که به اینهمه جان داده است. آفرین بر هر دو بانو؛ راوی و نویسنده کتاب.🦋
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اشک توی چشمهای هر دویِمان بازی میکرد. علی آقا آدم توداری بود و خیلی کم احساساتش را به زبان میآورد. خم شد و مشغول بستن بند پوتینهایش شد. ساعت هدیۀ سر عقد را بسته بود. به دستش گشاد بود. فکر کردم یادم باشد دفعۀ بعد که برگشت بدهم برایش کوچکش کنند. وقتی سرش را بالا گرفت، دیدم چشمها و صورتش تا زیر گلو سرخ شده. صدایش بغض داشت، گفت: «گُلُم، مواظب خودت باش. حلالم کن.» دلم میخواست با صدای بلند گریه کنم. دلم میخواست بگویم من را با خودت ببر. توی چشمهایم خیره شد. چشمهای آبیاش مثل دریا متلاطم بود. گفتم: «تو هم مواظب خودت باش. شفاعت یادت نره.» یکدفعه بدون اینکه چیزی بگوید، از پلهها پایین دوید و، همانطور که تندتند و پشت به من میرفت، دستش را بالا گرفت و گفت: «گُلُم، من رفتم. خداحافظ.»
ـــــــــــــــ
#گلستان_یازدهم
#تقریظ_رهبر_انقلاب
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــ
.... بعد زدم زیر گریه. ـ به خدا عیب نداره. دو دستش، هر دو پاش هم قطع شده باشه عیبی نداره. فقط شما بگید علی آقا زندهست! تو رو خدا بابا بگو علی زندهست. بابا سرش را برگرداند آنطرف تا اشکهایش را نبینم. با بغض گفت: «بابا جان، فرشته، میدانی چی شده؟» قلبم از جا کنده شد. دلم سفت و سخت شده بود. سرم را گرفتم رو به آسمانِ سرد و یخزده. گفتم: «ای خدا... چرا کسی راستش رو به من نمیگه! خودم میدونم، میدونم علی آقا شهید شده. ای خدا... حالا من چه کار کنم؟»
ـــــــــــــــــــــــــــ
#گلستان_یازدهم
#تقریظ_رهبر_انقلاب
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•