جای زهرا، بعد زهرا، مثل زهرا مادری🥀
هــــــرچه مادر هست قربان چنین نامادری🖤
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
ام البنین (س) یعنی عباس داشته باشی و بگویی از حسیـــــــن چخبر؟؟!
~وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت🖤~
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
#جان_فدا #حاج_قاسم #ام_البنین (س)
ـــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
#معرفی_کتاب
#انسان_۲۵۰_ساله
استاد متفکر #سید_علی_حسینی_خامنه_ای
🔹️این کتاب، دومین حلقه از مجموعۀ حلقات انسان250ساله است. در کتاب حلقۀ دوم انسان250ساله، با استفاده از بیانات حضرت آیتالله خامنهای نگاهی یکپارچه از سیرۀ سیاسی و روش مبارزاتی ائمه علیهمالسلام ارائه شده است.
قیمت کتاب 60/000تومان🍃
با تخفیف 55/000 تومان🎁
_______________
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📔
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم محمد رضا امیری ❤
📌فاطمه سلیمانی خالق اثر به سپیدی یک رویا، نویسنده جوانی که در سال های اخیر توانسته با ذوق و قریحه خود فصلی تازه در فضای ادبیات داستانی دینی در ایران بازگشایی کند و آثاری را با زاویه دیدی خلق کند که تا پیش از این نویسندگان این حوزه کمتر به آن دست پیدا کرده بودند.
اینبار قلم این نویسنده خوش ذوق انقلابی برای شهید مدافع حرم دهه هفتادی محمرضا دهقان می نویسد..
💫شهید مدافع حرم «محمد رضا دهقان امیری» متولد 26 فروردین 1374 در استان تهران دیده به جهان گشود. در تاریخ 21 آبان ماه سال 1394 با عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم الحرام در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم خلعت شهادت پوشید ودر تاریخ 25 آبان در امام زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.
90/000ت با تخفیف 81/000
۲۹۶ صفحه
📱برای ثبت سفارش 👇
@Yaa_zahra18
@hasebabu
#یک_روز_بعد_حیرانی #شهدای_مدافع_حرم #محمد_رضا_امیری #کتاب_شهدا
📔کتاب #کهکشان_نیستی؛ داستانی بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی
🌸🌱کهکشان نیستی رمانی است که بر اساس حیات 81 سالهی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی توسط محمد هادی اصفهانی در شهر نجف اشرف به رشته ی تحریر آمده است، نویسنده در آن سعی نموده که زندگی آیت الله سیدعلی قاضی را ازبدو ورود به نجف و آشنایی ایشان با اساتیدشان و همچنین نحوه تربیت و سیر و سلوک و تربیت شاگردان ایشان را به طور مستند داستانی به رشته تحریر درآورده و به تصویر کشد
۱۳۵٠٠٠ت با تخفیف ۱۲۵٠٠٠ت
۵۵۵ صفحه
#پرفروش_ها
📱برای ثبت سفارش 👇
@Yaa_zahra18
#کهکشان_نیستی #سید_علی_قاضی #رمان #عارف #حجاب #ایران #زن #لبیک_یا_خامنه_ای
❲ یھ جرعہ کتـٰاب ❳
تنھا جایـے کہ دوست نداشت شانھ بہ شانھ هم راه برویم مزار شھدا بود . . میگفت : ممکنہ همسر شھیدۍ حتـے اگر پیر هم شده باشہ مارو ببینہ و یاد شھیدشون و روزایـے کہ با هم بودن بیفتہ و دلتنگ بشھ . بھتره رعایت کنیم و کمـے با فاصلہ راه بریم .
#_کتابِ_یادت_باشد_♥️!
#_شهید_حمید_سیاهکالی_
#_رمان_عاشقانه_
پری دخت🌱
حامد عسکری 🌱
یه کتاب بسیار جذاب و عاشقانه ی گوگولی 😊
🔸️«پری دخت» با زیرعنوان «مراسلات پاریس طهران» شامل نامه هایی است که به زبان و نثر قاجار نوشته شده اند و داستان های #عاشقانه ای دارند. در این کتاب نامه هایی بین شخصی به نام سیدمحمود که در فرانسه درس طبابت می خواند و پریدخت که در تهران است رد و بدل می شود. در میان ۴۰ نامه خرده قصه هایی روایت می شود که قطعاً برای خوانندگان جالب خواهد بود.
🔸️بخشی از مقدمه: سید محمود و پریدخت ساکن طهران هستند. سید محمود را فرستاده ام پاریس برای تلمذ طبابت و پریدخت را چشم انتظارش گذاشتم. هر دو از دوری هم می سوزند و کلمه به کلمه ی این نامه ها راوی این سوختن است. در این فراق چندین ماهه، این نامه ها بین این دو نفر رد و بدل شده است و بعد هم هردویشان توی تاریخ این سرزمین گم شده اند.
امر خطیر عاشقی فقره ای است که این روزها یا یادمان رفته یا از روی نسخه فرنگی اش تقلید می کنیم.
50000 ت با تخفیف 45000ت
۱۴۴ صفحه
📱برای ثبت سفارش 👇
@Yaa_zahra18
#پریدخت #رمان #عاشقانه #نشر_مهرستان
یه قاچ بسیار خوشمزه 👇
📖 تصدقت گردم. پریدخت شما را بمیرد که امسال سال عاشورا را در بلاد فرنگ بودید و نتوانستید بر سر و سینه بکوبید. الله وکیل کل یوم دهه اول از خاطرم نمی رفتید و در نظرم بودید. فوق النهایه اشک ریختم و غریب کربلا من را ببخشد اگر اشکم بر عزای مظلومیتش با اشک بر فراق شما ممزوج گشته باشد. شب هشتم وقتی در تعزیه سید یعقوب مشاهده کردم یکی دیگر از اولیاء خوانان جای شما علی اکبر می خواند از حال رفتم. مرحمتی خدا بیگم باجی کنارم بود طلا در آب انداختند به حال آمدم. ببینید فراقتان چه با دل پریدخت کرده که سکینه باجی متعلقه ی ادریس شمرخوان به حالم اشک ریخت و از هول حال من سپرده به ادریسش امسال سر حسین را نبرد که سید یعقوب گفته بگویید نیاید... سر حسین باید بریده شود.
به منزل برگشتیم تمام بدنم کبود بود از بس بر سینه و پا زده بودم (تقبل الله) تصدقت گردم چند شب پیش امام پلو داشتیم نشستم به پیاز خرد کردن اشک پیاز و فراق جنابتان و تنهایی عقیله بنی هاشم ممزوج شده بود و بیگم باجی سر رسید و نهیبم داد که بس کن دختر گوسفندها را قیمه کردند و منتظرند که پیاز داغ کنند زردچوبه را هم زده اند معطل تو اّند نشستی به آب غوره گرفتن؟
بینی بالا کشیدم به دروغ که اشک حسین است لب ورچید که خدا کند ...گیس بریده عین چی حواسش به ما هست نمی گذارد یک دل سیر اشک بریزیم. آقا سیدم من این دهه ماندم چه رنجی می کشد فطرس حسین که اشک از اشک سوا کند. فی النهایه عارضم که اوضاع وطن هم لطفی ندارد. دوسیه ی مشروطه انگار سر اتمام ندارد. شاه از خر شیطان پیاده نمی شود و مشروطه چی ها هم قسم حضرت عباس خورده اند تا برقراری عدلیه تفنگ بر زمین نگذارند. قربان دل غمگینتان بروم از پریدختتان سر سراغ کنید. دلش ابریشم است بید بزند به کار کهنه ی نوزاد هم نمی آید. صبح ها که در تکیه سادات اخوی که روضه می رفتیم هربار آقا روی منبر می گفت حاجت بخواهید ما هیچ نمی خواستیم الا وصال حضرتتان.
دل ما دیگر طاقت ندارد. به وطن مراجعت نموده دل ما را علاج کرده بروید پی تحصیل علم طبابت. خدا را خوش نمی آید اینقدر بسوزیم ... کاغذ بفرستید که با دل ما همان کند که گهواره طفل کربلا با دل رباب... هرچند محرم است و نه شانه به گیس می کشیم و نه ابرو نازک می کنیم و نه عطر مرحمتی تان را می زنیم اما حلال منید ... بوسه به پیوست است .....
ـــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
#معرفی _کتاب📚
راض بابا 🌱
داستان هایی از زندگی شهیده
راضیه کشاورز ❤
🔸️راضیه ۱۱شهریور۱۳۷۱ در مرودشت شیراز به دنیا آمد و تا قبل از بهار شانزدهسالگیاش موقعیتهای چشمگیری را در زمینۀ ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد. دختری که تمام تلاشش را به کار میبندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثهای رخ میدهد و او را در رسیدن به خواستهاش کمک میکند؛ بر اثر انفجار بمب در حسینیۀ کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل هجده روز درد و رنج ناشی از جراحت، به جمع شهیدان سرفراز و سربلندی پیوست که ره صدساله را یکشبه پیمودند.
قیمت کتاب ۳٠/٠٠٠تومان📚
۱۲۰ صفحه
#پر_فروش_ها
برای ثبت سفارش 👇
@Yaa_zahra18
#راض_بابا #راضیه_کشاورز
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی _کتاب📚 راض بابا 🌱 داستان هایی از زندگی شهیده راضیه کشاورز ❤ 🔸️راضیه ۱۱شهریور۱۳۷۱ در مرودشت
یه قاچ خوشمزه از کتاب 👇
📖 یکدفعه در خود فرو رفت انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم... دعا میکنین برآورده بشه؟» التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهش رو به کعبه باز بشه.»
#پیشنهاد_حسیبا♡
@hasebabu